باید سلام ڪرد
به سجدههایی که تا خدا رسید ...
#نماز_اول_وقت
#سفارش_یاران_آسمانی
#_دفاع_مقدس
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
⭕️میدونستید مثل فاطمیون مدافع حرم، زمان جنگ با صدام هم، تیپی به اسم ابوذر داشتیم که همه افغانستانی بودن؟
#ما_متحدیم
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
باید جرأت کارهایی که
دیگران میترسند انجام دهند،
به خود داد...💪
#شهید_حسن_باقری
#شهدا
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🔹رهبر انقلاب: 🌿
دل انسان غمگین میشود و میشکند بهخاطر اینکه چرا کسانی که نان انقلاب را خوردند، نان اسلام را خوردند، نان امام زمان را خوردند، دم از امام زمان زدند، دم از ائمّه معصومین زدند، حالا طوری مشی کنند که اسرائیل و امریکا و سیا و هرکسی که در هر گوشه دنیا با اسلام دشمن است، برایشان کف بزنند!
#امام_زمانم❤️
#اللهم_عجل_الولیک_الفرج🤲
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🔰 شهید #جهاد_مغنیه :
ما فرزندان مکتبی هستیم ،
که از دشمن امان نامه نمیگیریم..
ان معی لبصیرتی
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
6.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•¡•🎥
ســـــلام یامــــهدی°🌿
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
💢 #مرغ_نداریم ...
.
▪️از مرخصی بر می گشتیم منطقه، گفتیم بین راه شام بخوریم. من بلباسی و اسلامی بودیم. رسیدیم به اراک. آن زمان تازه مرغ بریان و سوخاری مد شده بود. پیشنهاد دادیم برویم مرغ بخوریم. مسیر حرکت مان هم از کمربندی بود. جلوی یکی از غداخوری ها ترمز زدیم. تویوتا را پارک کردیم و وارد آنجا شدیم و یک مرغ سفارش دادیم، اما طرف گفت:آماده نیست.
.
▪️مرغ، جلوی ما داخل دستگاه دور سیخ می چرخید و روغن اش چکه می کرد روی شعله ها.گفتیم:- آقا این که آماده است؟
گفت: نه، اصلاً مرغ نداریم.به قیافه اش نگاه کردم، متوجه شدم از آن آدم هاست که اصلاً از سپاهی و بسیجی جماعت خوش اش نمی آید.بلباسی همچنان ساکت بود و گوش می کرد. اسلامی که دیگر قاطی کرده بود، صداش را بالا برد و گفت:شما موظفید به مشتری جنس بدهید.بلباسی گفت:بیائید برویم بچه ها.برای ما دردآور بود. مگر ما چه جرمی مرتکب شده بودیم که آن آقا راست راست به ما نگاه کند و بگوید: به شما نمی فروشم.سوار ماشین شدیم. منتظر بودیم بلباسی حرفی بزند. گفت: ما نیت کردیم مرغ بخوریم. حالا که اینطور شد، شاید خدا نخواسته چنین طعامی را بخوریم.
▪️ما دیگر حرفی نزدیم. اسلامی همچنان عصبانی در حال رانندگی بود. جلوتر به یک نانوایی رسیدیم. بلباسی گفت بایستیم. رفتیم نان و پنیر خریدیم و داخل ماشین خوردیم.وقتی داشتیم نان و پنیر می خوردیم، می گفت: دیدید چه لذتی دارد؟ بی خود نیست می گویند لذتی بالاتر از ترک لذت پیدا نمی شود.
#لشکر_ویژه_۲۵کربلا
#دفاع_مقدس
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
یه سلبریتی قبل از مرگش کلی طرفدار داره؛
ولی بعد از مرگش به مرور کمرنگ میشه و از
یادها میره و تاثیر خاصی رویِ افراد جامعه نداره..
یه شهید مثلِ ابراهیم هادی، قبل از مرگش
معروف نیست؛ ولی وقتی شهید میشه، بعد
از ده ها سال هنوز کتاباش جزو پرفروشترین
کتابهاست و شده الگویِ جوونا...
خاصیت زندگی کردن برایِ خدا اینه :)
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🌿 خاطرهای از حضور لوتیهایی مثل شاهرخ ضرغام در جبهه
🔸خاطرات جذاب دفاع مقدس
در دوران جنگ لوتیهایی مانند شاهرخ ضرغام و بچههای نارمک، سی، چهل نفری از محلههای تهران جمع میشدند و به جبهه میآمدند. آن روزها رزمندهای به نام صادق ویسه (تا جایی که میدانم در حال حاضر در نارمک چلوکبابی دارد)، از داشمشتیهای تهران بود. صادق لباس عربی به تن میکرد و بالای خاکریز میرفت و عربی میرقصید. از طرفی هم دست و پا شکسته به زبان عربی صحبت میکرد. همه این کارها باعث شادی رزمندهها میشد.
رزمندهای به نام حسینزاده که موهای فرفری داشت و قدبلند و لاغر بود، کارهای جالبی میکرد. به خاطر دارم کلاه کج سیاهی بر سر میگذاشت و بچهها همیشه با او شوخی میکردند. به او تک تیرانداز میگفتند. به هر جا که میرفت سروصدای زیادی به راه میانداخت و شروع به تیراندازی میکرد. با دیدن کارهایش ابتدا خیال کردم از ستون پنجم است، اما بعد از مدتی فهمیدم که اخلاقش همین است و خلقیات خاص خودش را دارد. هر وقت که میخواستیم به عقب خط برویم. گودال به گودال از لابهلای خاکریزها سینهخیز حرکت میکردیم. یک بار که حسین زاده این صحنه را دید، رو به من و آقای اصغر رضایی کرد و گفت: “ای ترسوها! شما مثلا فرماندهان محورید؟ ” بعد هم بدون هیچ ترسی از روی خاکریزها به سمت عقب حرکت کرد. شهید اصغر رضایی که در شلمچه و در عملیات کربلای ۵ به شهادت رسید، به من گفت: “سید مرتضی! ولش کن. اتفاقی برای او نمیافتد، ولی ما بهتر است از لای همین خاکریزها رد شویم. ” آن زمان یک لندرور و یک شورلت آمریکایی در اختیارم بود. عراقیها همیشه توپهایشان را تنظیم و پر میکردند تا هر لحظه آماده شلیک باشد. هر وقت میخواستم با ماشین، رزمندهها را به سمت خاکریزهای عقب ببرم، خودم راننده میشدم و همراه با بچهها و فریاد “یا علی ” از بین خاکریزهای خودی و دشمن عبور میکردیم. در حین حرکت بچهها شعار میدادند: “الله اکبر! خمینی رهبر! این بانک آزادی است… ” از طرفی عراقیها فورا شروع به تیراندازی میکردند. من در میدان تیر مسئول گروهان بودم. گلوله توپ بسیار سریع حرکت و به هدف اصابت میکند، به همین دلیل حتی بعد از شلیک توپ فرصت نداشتیم که رزمندهای فریاد بزند: “توپ شلیک شده است. “از این رو من به بچهها سفارش کرده بودم اگر آتش گلوله را دیدند. فورا فریاد بزنند. وقتی که رزمندگان با دیدن آتش یکصدا فریاد میزدند، سریعا پایم را روی ترمز میگذاشتم. بعد هم گلوله توپ از مقابل ما عبور میکرد و چند متر جلوتر روی زمین منفجر میشد.
🎙راوی: مرتضی امامی،از رزمندگان گروه فداییان اسلام در دفاع مقدس
#دفاع_مقدس🍃
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🔴امام خامنهای: «انقلابیگری یعنی مسئولین کشور، هدفشان را راضی کردن قدرتهای مستکبر قرار ندهند.» ۱۳۹۶/۰۳/۱۴
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
9.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌فتنه برای خواص و انقلابی ها که نسبت به تدابیر رهبری شک و تردید میکنند.
شادی روح بلند مرحوم علامه مصباح یزدی رحمت الله علیه صلوات میفرستیم.
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
5.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📢 #صوت_ماندگار
💠 اگر شل بیاییم، سفت میخوریم!
عملیات رمضان
🌷 شهید حسن باقری: این یک زمینهی کلی است که ما اگر ول بکنیم خارجیها ول نمیکنند. پس اگر ما سریعتر اقدام نکنیم معروف است میگویند اگر شل بیاییم سفت میخوریم، اگر ما سفت نیاییم مسلماً با ما سفت رفتار میکنند.
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR