واکس پوتین!
🔻بعد از دیدن تصاویرش به پسرم گفتم عارف گفته بودی پوتین واکس میزنی! گفت: مامان جان باور کن هدفم این بود و اینکار سعادت بزرگی برایم بود. اما به لطف خدا سعادتی نصیبم شد تا خدمت کنم. 🔸البته به هیچ عنوان اجازه نمیدادند رزمندگان با خود دوربین و تلفن همراه ببرند؛ اما نمیدانم عارف چگونه با خود دوربین به همراه داشت که بعد از اینکه فرماندهانش متوجه این موضوع میشوند، اجازه تصویربرداری از فعالیتهای رزمندگان اسلام را به ایشان میدهند.
عارف با این دوراندیشی خود توانست تصاویر به درد بخوری را به ثبت برساند و مایه افتخار ما شود.
یادم است فرمانده گردان پسرم به ما گفت: 🔸در گردان لقب شهید آوینی را به عارف داده بودند🔸
عارف میگفت:
مامان در آنجا مثل باران گلوله روی سرمان و دور و برمان میریزد. میگفتم نمیترسی؟ میگفت: مامان وقتی عاشق اهل بیت (ع) شوی از این چیزها نمیترسی. ما آنجا میرویم که کار و جهاد کنیم و چه بهتر که فدای خانم زینب (سلام الله علیها)🌺 بشویم.
#شهیدعارفکایدخورده🌷
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙پای صحبت شهید عزیز دهه هفتادی
#شهیدعارفکایدخورده🌷
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
بار اول که رفت خیلی برایم سخت بود. هر دویمان عاطفی بودیم و زمانی که رفت خیلی اذیت شدم.
🔻هنگام رفتن، قرآن، آب، آیینه و اسفند را آماده کردم و گفتم دلم میخواهد باز هم ببینمت.
از زیر قرآن رد شد و برگشت
گفت:
«گر نگهدار من آن است که من میدانم/ شیشه را در بغل سنگ نگه میدارد».
این جملهاش هر روز در ذهنم میپیچید. هر روز برایش صلوات میفرستادم و آیتالکرسی میخواندم.
با اینکه همیشه بانشاط و روحیه بود ولی وقتی برگشت آنقدر نشاط روحی پیدا کرده بود که تا بهحال او را اینگونه ندیده بودم.
شوق زیادی برای دوباره رفتن داشت. میگفتم تو که یک بار رفتهای و دیگر نیاز به رفتن نیست، در جوابم میگفت اگر خانم زینب(س) دوباره مرا قبول کند باید کلاهم را هوا بندازم.
من هم میخواستم ببینم چقدر پای کار است و میدیدم خیلی شور و شوق دارد. 🔸دوباره راهی شد و باز آن شعر را خواند.
🎙نقل از مادر شهید
#شهیدعارفکایدخورده🌷
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
دو شهید در یک قاب
شهید عارف کاید خورده 🌷
شهید بابک نوری هریس 🌷
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
دو شهر شیعهنشین نبل و الزهرا، چهار سال در محاصره بود و یکی از آرزوهای آقاعارف و دوستانش آزادسازی این دو شهر بود.
آزادی این دو شهر خیلی برایش مهم بود. داعشیها و تکفیریها عمداً روی شهرهای شیعهنشین دست میگذاشتند.
برایم تعریف میکرد این دو شهر چهار سال در محاصره است و آب و غذا و دارو به اینها نمیرسد ولی اجازه ندادهاند دشمن خط مرزیشان را بشکند.
گاهی با هلیکوپتر برایشان محموله غذایی میریختند که خیلی ناچیز بود. تعریف میکرد مردم این دو شهر با سختی زیادی زندگی میکنند و به خاطر اعتقاداتشان اجازه ورود دشمن به شهرشان را ندادهاند.
عکسی از یک دختر بچه نشانم داد که بعد از چهار سال شبیه پیرزن شده بود. ▪️میگفت مامان دلت میآید به اینها کمک نکنم؟!
#شهیدعارفکایدخورده🌷
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در بهار آزادی جای شهدا خالی
#شهیدعارفکایدخورده🌷
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
عارف جان سلام دیشب خوابتو دیدم.....
#شهیدعارفکایدخورده🌷
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
این برام افتخاره ک رفیقم شهید بشه 🌹✌️
#شهیدعارفکایدخورده🌷
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای همه مردم ایران چه کسایی که با ما موافقن چه کسایی که با ما مخالفن آرزوی خوشبختی میکنیم🍃
#شهیدعارفکایدخورده❤️🌷
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
در عملیات آزادسازی دو شهر نبل و الزهرا مجروح شد.
تکفیریها سینه عارف را هدف میگیرند و خدا خواست آقاعارف را نگه دارد تا در آزادسازی بوکمال هم شرکت کند و نابودی داعش را ببیند.
قلبش را هدف میگیرند و گلوله به باتری بیسیم که یک تکه فولادی بود و آقاعارف در جیبش گذاشته بود میخورد و کمانه میکند. گلوله به سمت راست سینهاش میخورد و به قلبش نمیخورد.
در آن عملیات چند تا از دوستان نزدیکش شهید شدند.
دوستانی که با هم میرفتند به فقرا سر میزدند.💔
🎙نقل از مادر شهید
#شهیدعارفکایدخورده🌷
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید عارف کاید خورده🌷
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
بار سوم هر کاری کرد او را نبردند
میگفتند شما یک بار مجروح شدی و تک پسر هستی، پدرت ناراحتی قلبی دارد و دلایل زیادی برای نبردنش داشتند.
روحیه و اشتیاقش برای رفتن خیلی زیاد بود.
از میان چندین تکاور از نظر آمادگی جسمانی و سؤالات نفر اول بود و آمادگی بسیار بالایی داشت.
آبادان، اهواز، دزفول، بهبهان و تهران عارف را نبردند. از محل تحصیلش در مازندران هم نتوانست برود
و در نهایت با لشکر 16 قدس گیلان اعزام شد و بدون خبر من راهی شد.
🎙نقل از مادر شهید
#شهیدعارفکایدخورده🌷
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
وابستگی
علت بیخبر رفتنش به سوریه این بود که من و عارف هر دو عاطفی و بههم وابسته بودیم و این وابستگی از طرف من خیلی بیشتر بود.
دانشگاهش را شمال انتخاب کرد و میخواست این فاصله عاطفی را کم کند. همین عاطفه باعث بیخبر رفتنش شد
🎙 نقل از مادر شهید
#شهیدعارفکایدخورده🌷
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
قوت قلب
چند مورد هست که وقتی کنار هم میگذارم به من قوت قلب میدهد. آقاعارف شهید شده و این خیلی مهم است. وقتی که یاد مصایب حضرت زینب(س) میافتم و میخواهم از خانم زهرا و خانم زینب(س) الگوپذیری داشته باشم تحمل این درد و سختی خیلی برایم ارزش پیدا میکند.
دیگر اینکه وقتی میبینم خیلی از جوانها ادامهدهنده راه آقاعارف هستند و میبینم که به شهدا عشق و ارادت دارند خرسند میشوم.
خیلی از نوجوانان و جوانانی که خیلی با شهادت آشنایی نداشتند به خاطر حبی که به آقاعارف داشتند خیلی تحت تأثیر قرار گرفتند و مؤثر بود. برایم ارزشمند است که در مجالس و یادوارههای شهدا با شوق و ذوق شرکت میکنند.
🎙نقل از مادر شهید
#شهیدعارفکایدخورده🌷
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR