⚫️با اینکه از سفر قبلیاش به سوریه در دفاع از حرم تازه برگشته بود اما وقتی صحبت کردیم میگفت آنجا حضور بیشتری نیاز هست و بلافاصله کارهایش را جمع و جور کرد و مجدد برگشت. بچههای دیگر تخریب چی هم آنجا بودند اما حضور ابراهیم در حقیقت یک رده تکمیلی بر حضور همه بچهها بود .
◀️(شهید ابراهیم خلیلی به نقل از همرزمش)
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
✔️ابراهیم کسی بود که چندین سال است که با او رفت و آمد داریم اما حالا میفهمیم هنوز او را درست نشناختهایم و اکثر قریب به اتفاق ما اطرافیان تا دو روز پیش اصلا نمیدانستیم که او فرزند شهید است...🖐🏼'
◀️(شهید مدافع حرم ابراهیم خلیلی به نقل از همرزمش)
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🔰(بخشی از وصیتنامه شهید مدافع حرم ابراهیم خلیلی)
⚪️ سفارش میکنم به نماز خصوصاً نماز اول وقت و بعد به احیای امر به معروف و نهی از منکر که موجب سلامت و رشد معنوی جامعه است و همه خواهران دینی خود را سفارش به رعایت حجاب و عفاف و حیا مینمایم، که اگر این امر در جامعه رعایت شود بسیاری از مشکلات معنوی جامعه حل خواهد شد و در اثر رعایت این امر الهی موجبات خوشنودی و رضای امام زمان(عج الله تعالی) فراهم و موجبات خشم شیاطین فراهم میشود و نتیجه آن رحمت و برکات الهی بر جامعه اسلامی خواهد بود...
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
⚪️ دستنوشتهای زیبا و احساسی از شهید مدافع حرم ابراهیم خلیلی پیش از شھادت :
🔻هرچه فکر کردم چه بنویسم چیزی به ذهنم نرسید جز اینکه همهی آمد و رفت ما به اجازه و با نظر خاص حضرت زینب سلامالله است. در ایامی که به شدت مریض شده بودم بعد از مرخصی از بیمارستان، فکرم خیلی مشغول مردم و گرفتاریشان بود خصوصا وقتی میشنیدم اتفاق و حوادثی بر اثر انفجارات مواد ناریه برای آنها پیش میآید قلبم درد میگرفت. آمدم جلوی مطالب نوشته شده روی دیوار، یک مطلب از شهید بزرگوار برونسی نوشته بود که موقع حمل و جابجایی مهمات حضرت زینب (سلام الله علیها) را زیارت کرد و خانم به ایشان گفته بود شما که اینجا برای من آمدهاید من باید به شما کمک کنم، ناخواسته به گریه افتادم و چه گریهای، به هق هق! گفتم خانم نظری کن این مردم چشم امیدشان به من حقیر است، کمکم کن زود خوب شوم و دوباره توفیق خدمت به این مردم مظلوم را پیدا کنم، خدا شاهد است از همان شب حالم رو به بهبودی و عافیت شد و توان رفته برگشت و این یقیناً از عنایت بیبی حضرت زینب سلامالله بود...
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
📸تصویری از استقبال مردم از شهید مدافع حرم ابراهیم خلیلی
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
⚪️موقـعیت مـزار شهید ابراهیم خلیلی در گـلزار شـهدا تهران
قـطعـه : ۲۶
ردیـف : ۶۱
شـماره : ۱۶
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
پاسدارِ آقا نمے ماند
تا ظهـور را ببینـد ...
#شهـید مے شود
تا ظهـور نزدیڪ شود ...
" اللّٰھُـم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْــ "
#شهید #ابراهیم_خلیلی
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
●🧬☘●
✨استاد پناهیاݩ:
❌نباید منتظر شرایط خوب و مساعد باشیم
تا به اصلاح نفس بپردازیمــ..☘️
📝 و برنامه های زندگی خود را
در جهت تقربــــــ به خدا مرتبــــ ڪنیمــــ..📄
این یک فریبــــ استــــ ڪه انسان ،
برنامه ریزی و اقدامات منظم خود🖇
🦋برای تقربــــــ و اصلاح نفس را
به شرایط خوبے موڪول ڪند..🌿
🥀که هرگز پیش نمی آید.
زندگی حضور در همین"به هم ریختگی"هاستــــ...🌱
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🔴گذرتان به بهشت زهرا تهران افتاد حتماً بر سر مزار این دوقلوهای شهید بروید! برادران دو قلوی شهیدی که هیچگاه مادر و پدری زائر مزارشان نبوده است!!
🌹بخوانید قصه مظلومانه برادران دو قلو شهید دفاع مقدس از شیرخوارگاه تا آسمان شهیدان ثابت و ثاقب شهابی نشاط.
⚪️نوجوانهایی که سال ۶۱ امدادگران خستگیناپذیر گردان سلمان بودند. عملیات مسلم ابن عقیل در منطقه سومار اولینباری بود که آنها پا به جبهه گذاشته بودند. همرزمان این دو شهید میگویند وقتی نامه به خط مقدم میآمد، معمولاً ثابت و ثاقب غیبشان میزد! یکبار یکی از رزمندگان متوجه شد وقتی همه گرم نامه خواندن هستند و خبر سلامتی خانواده و عکسهایشان را با وجد نگاه میکنند، دوقولوها دست در گردن هم در کنج سنگر، گریه میکنند.
⚫️بعدها که موضوع را جویا شدم، فهمیدم آنها بیسرپرست هستند و هر بار دلشان میشکند که کسی آنسوی جبهه چشم انتظارشان نیست. عکسهای کودکی و زنبیل قرمزی که در آن سر راه گذاشته شدهاند را بغل کرده گریه میکنند.
⚫️چندی بعد ثاقب در مجتمع نگهداری خودش به دلیل مجروحیت دعوت حق را لبیک گفته و ثابت نیز بعد از چند سال تحمل مجروحیت از استنشاق گازهای شیمیایی به نزد برادر میشتابد و او نیز شهد شهادت را مینوشد.
⚫️روزی شخصی ثاقب و ثابت را پشت به یکدیگر داخل آن زنبیل کوچک قرمز رنگ گذاشته بود و زیر شرشر باران کنار درب ورودی بهزیستی رهایشان کرده بود. حال درد نان بود یا درد جان،کسی نمیدانست.
💔از آن پس بود که آن زنبیل کوچک شد تنها یادگاری از مادر ندیدهشان.
✔️ثاقب و ثابت سالها از کرمانشاه و غرب کشور گرفته تا اهواز و خرمشهر، به هر کجا که اعزام میشدند، در درون ساکشان اعلامیههایی را به همراه داشتند که عکسی از دوران کودکیشان به همراه دست نوشتهای بود که به در ودیوار شهرها میچسبانیدند:
🔻"مادر، پدر! از آن روز که ما را تنها در کنار خیابان رها کردید و رفتید سالها میگذرد. حال امروز دیگر ما برای خودمان مردی شدهایم ولی همچنان مشتاق و محتاج دیدار شماییم..."
🔻اما هیچگاه روزی فرا نرسید که قاب عکسی باشد و عکسی از ثاقب و ثابت وخانوادهشان در کنار یکدیگر.
🔻آنچه که امروز از ثاقب و ثابت شهابی نشاط باقی است، ۲ قبر مشکی رنگ شبیه به هم و در کنار هم در قطعه ۵۰ گلزار شهدای بهشت زهرا(س) است.
🔻اگر گذارمان به گلزار شهدای بهشت زهرا افتاد، جایی ما بین قبور قطعه ۵۰، ردیف ۶۷، شماره ۱۹ وردیف ۶۶ شماره ۱۹، دو برادر شهیدی آرام کنار یکدیگر خفته اند که شبهای جمعه، هیچگاه مادر و پدرشان زائر مزارشان نبود.
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
[.♥️.]
سعےڪنید سڪوتشما
بیشتر از حࢪفزدن باشد🌿
هࢪ حࢪفے ࢪا ڪه مےخواهید بزنید
فڪࢪ ڪنید ڪه آیا ضࢪوࢪۍ هست یا نه؟
هیچ وقت بیدلیل حࢪف نزنید.••
شـهید مُحـمدهادے ذوالفقاری🕊
شهیدے ڪه شهادت امام هادیعلیهالسلام
به دنیا آمد ودر شهر امام هادے علیهالسلامسامرا شھید شد"🍁...!
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR