eitaa logo
『شھدای‌ِظھور🇵🇸🇮🇷』
6.9هزار دنبال‌کننده
10هزار عکس
5.4هزار ویدیو
24 فایل
〖مامدعیان‌صف‌اول‌بودیم . . ازآخرمجلــس‌شھــدا راچیدنــد :)💔〗 -- ارتباط با خادم : @HOSEIN_561 💛کپــے: صدقه‌جاریست . . . (: 🔴ناشناس : https://eitaa.com/joinchat/876019840C60f081def8
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 | 🔻امام‌خامنه ای: شهدا در حال تقویت روحیه‌ای ملت ایرانند.نقطه‌ی مقابل دلسردی‌ها، ناامیدی‌ها، رکود و رکون‌ها. تحرک، آمادگی، شوق، عشق و آرمانگرایی؛ این کار شهدا است. 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹میهمان شهید عزیز ،دانشمند نخبه هسته ای شهید مصطفی احمدی روشن هستیم 🌹 تولد ۱۷ شهریور ۱۳۵۸ همدان 🌹 شهادت ۲۱ دی ۱۳۹۰. تهران به دست عوامل رژیم غاصب صهیونیستی و دولت تروریست آمریکا 🌹سن موقع شهادت ۳۲ سال 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
-درس خواندن به شیوه شهید احمدی روشن : 🌿همراه یکی از دوستانش با خدا سر درس خواندن قرار گذاشتن که آن ها بخوانن ، خدا هم برکت درسشان را بدهد. چون این قرار را کنار یک خانه‌ی قدیمی خالی گذاشته بودند، هرشب که از پارک یا کتابخانه برمی گشتند، می زدند به دیوار آن خانه و می گفتند:« یا کریم! الوعده وفا. ما درس رو خوندیم، برکتش یادت نره.» این برای دورانی بود که برای کنکور می خواند ... (شهید مصطفی احمدی روشن)❤️' 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
شیطنت آقا مصطفی ❗️ ⭕️اهل شیطنت بود! پر جنب و جوش و شوخ طبع. من دانشگاه بوعلی درس می خواندم. یک موتور سیکلت یاماها داشتم. خیلی برایم ارزشمند بود. یک روز از کلاس آمدم بیرون، دیدم موتورم نیست! همان جا نشستم روی زمین. تمام بدنم یخ شد. گفتم وای! موتورم را بردند. چند ثانیه بعد صدای خنده شنیدم. مصطفی و دوستش از پشت درخت آمدند بیرون. موتورم را که قفل بود، بلند کرده، برده بودند پشت ساختمان. این موقعی بود که داشتند برای کنکور درس می خواندند. حالا نگو حوصله شان سر رفته و برای رفع خستگی هوس کرده اند با قلب من بازی کنند ! (خاطراتی از شهید مصطفی احمدی روشن)❤️' 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🌱(شهید مصطفی احمدی روشن در محضر آیت الله حسن زاده آملی) رفتیم قم از دفتر مراجع برای کانون نهج البلاغه کمک بگیریم. گفتم «بریم خونه ی آیت الله حسن زاده آملی.» سرظهر بود. حاج آقا آمد جلوی در. گفت «شما عقل ندارید دم ظهر در خونه مردم رو میزنید؟» اخلاق حاج آقا را میشناختم. گفتم «حاج آقا، دانشجو اگه عقل داشت، دانشگاه نمیرفت.» حاج آقا گفت «پس بفرمایید داخل.» رفتیم توی اتاق. حاج آقا گفت «آقاجان، دم ظهر سه تا جوون سبیل کلفت در زدن، من پیرمرد ترسیدم، گفتم بفرمایید تو.» مصطفی به شوخی گفت «حاج آقا، دیدی ترسیدی؟» حاج آقا با لهجه خاصش گفت «پشه چو پر شد، بزند پیل را.» گفتم «مصطفی، پشه هم شدی.» از کانون نهج البلاغه گفتیم. حاج آقا خیلی تحویلمان گرفت، گفت «احسنت، آقاجان کارتان برای معارف شیعه خیلی عالی است.» بلند شدیم برویم « ما روبوسی میکنیم، بعد میریم.» رفتم جلو. حاج آقا به شوخی زد زیر گوشم. انتظار داشتم. خندیدم و گفتم «پیامبر اسلام گفتن قصاص اون دنیا از این دنیا سختتره. بذارید همینجا تلافی کنم.» حاج آقا گفت «خب طوری نیست، بیاید من رو ببوسید.» سه دور حاج آقا را بوسیدم. صدای خنده مصطفی بلند شد «من هم میخوام.» حاج آقا گفت «چه کار کنم؟ بیاید.» حاج آقا مصطفی را که بوسید با دست راست چندبار کشید به طرف چپ و راست صورتش، تعجب کردم؛ انگار که نازش کند ... 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
(ساخت سوخت موشک در ماهیتابه)🚀 یک روز آمده بود توی اتاق و گفت "پاشو بریم یه چیزی نشونت بدم". یک ماهی‌تابه برداشت و رفتیم توی حیاط خوابگاه. دست کرد توی جیبش و یک پاکت آورد بیرون. ماده خمیری مانند سفیدی را انداخت توی ماهی‌تابه. کبریت بهش زد و گفت «در رو!». دویدیم پشت درخت‌ها. چند ثانیه بعد یک دفعه ماهی‌تابه گَر گرفت. مثل فشفشه این طرف و آن طرف می‌رفت. آتش که تمام شد، رفتیم سر وقت قابلمه. قدر یک کف دست سوراخ شده بود. مصطفی از اینترنت یک جور سوخت موشک را پیدا کرده بود؛ داشت درصد مواد را آزمایش می‌کرد. 📸(خاطراتی از شهید مصطفی احمدی روشن) 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
(مهر کربلا)🥀 ⭕️ اذان را گفته بودند. زود مهر برداشتم و رفتم برای نماز. برگشتم، مصطفی هنوز نیامده بود. مثل همیشه کله اش را کرده بود توی جا مهری و مهرها را زیرو رو میکرد. دوتا مهر پیدا کرد، فوت کرد و یکی را داد دستم. گفتم «این چیه؟» بشکن زد، گفت «این مهر کربلاست. بگیر حالش رو ببر.» خیلی وقتها روی مهرها ننوشته بود «تربت کربلا». میگفتم «از کجا فهمیدی مال کربلاست؟» میگفت «مهر کربلا از قیافه اش پیداست.» (شهید مصطفی احمدی روشن)❤️' 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🎙همسر شهید : --رفقایم توی بسیج بودند مصطفی ازم خواستگاری کرده. از این طرف و آن طرف به گوشم می رساندند که «قبول نکن، متعصبه». با خانمها که حرف میزد، سرش را بالا نمیگرفت. سر برنامه های بسیج اگر فکر می کرد حرفش درست است، کوتاه نمی آمد. به قول بچه ها حرف، حرف خودش بود. معذرت خواهی در کارش نبود. بعد از ازدواج، محبتش به من آنقدر زیاد بود که رفقایم باور نمی کردند این همان مصطفایی باشد که قبل از ازدواج می شناختند. طاقت نداشت سردرد من را ببیند. (شهید مصطفی احمدی روشن)❤️' 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
⭕️(ساخت تجهیزات نظامی بر پایه سوخت شکر!!) بعدها که استخدام می شود روی موتور موشک کار می کند و تکیه کلامش همیشه دو کلمه است: «ردیف می شود» خبر که می رسید فلسطینی ها موشک زده اند به شهرک های اسراییلی، مصطفی روی پایش بند نمی شود. تحقیقی بر پایه سوخت شِکر انجام می دهد و معتقد است این موضوع برای حماس که تحت تحریم و محاصره است و اینکه بتوانند از موادغذایی که ورودشان ممنوع نیست تجهیزات دفاعی درست کنند اهمیت زیادی دارد. (شهید مصطفی احمدی روشن) ❤️' 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
( اولش سخت بگیر، آخرش حال بده)❗️ اگر میخواست کاری رو به یک پیمانکار بسپاره موقع بستن قرارداد به جهت حفظ بیت المال خیلی سرسخت بود و حسابی با طرف بحث می کرد که با مناسبترین قیمت کار کنه ولی بعدش خیلی هوای پیمانکار رو داشت تکیه کلامش این بود : اولش سخت بگیر؛ آخرش حال بده ... (شهید مصطفی احمدی روشن)❤️' 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
(ده برابر دور کره زمین)🌐 هفته ای چهار پنج بار بین نطنز و کاشان و تهران می رفت و می آمد. نه یک ماه و دوماه، نه یک سال و دوسال؛ هشت سال کارش همین بود. ساعت چهار صبح می نشست توی ماشین و راه می افتاد. گاهی وقت ها تازه ساعت یازده شب جلسه اش شروع می شد. بعد از آن راه می افتاد و می آمد سمت تهران، هفت صبح توی تهران جلسه داشت. خستگی نمی شناخت. به قول بچه ها لودری کار می کرد. یک بار حساب کردم، مصطفی شاید این مدت بیشتر از پانصدهزار کیلومتر رفته و آمده؛ ده برابر دور کره ی زمین ... (شهید مصطفی احمدی روشن)❤️' 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
(چرا مصطفی در دوران تعلیق فعال تر از همیشه بود)❗️ یکی از همکاران شهید احمدی روشن درباره علاقمندی و پشتکار وی به خصوص در دوران تعلیق عنوان می کند: مصطفی خودش تعریف می کرد که تمام دوران تعلیق به شدت فعال بودم حتی خیلی فعال تر از دورانی که تعلیق را شکسته بودند، چرا که می دانستم یک روزی باید این تعلیقات برداشته شود و آن روز نظام نیاز دارد و زمانی هم برای تعلیق از ما گرفته شده، پس نظام باید بقدری سریع جلو رود و به این فناوری برسد که این فرصتی که از ما گرفته شده، جبران شود. بنابراین من باید 10 برابر کار کنم، من باید خودم را تجهیز به دانش فنی کنم و به شدت مطالعه کنم تا خودم را کاملا آماده کنم بعد از اینکه تعلیق برداشته شد کمک کنم کار سرعت پیدا کند، کمک کنم مسیر کوتاه تر شود... (شهید مصطفی احمدی روشن)❤️' 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🌿(سایت نطنز را طوری میسازم که مقام معظم رهبری دوست دارند) مصطفی فردی بصیر بود و در خط ولایت حرکت می کرد و علاقه خاصی به رهبر معظم انقلاب داشت یکی از دوستانش می گفت خیلی ها بودند که وقتی حرف می زدند تو یه جمله ای که می گفتن ده بار مقام معظم رهبری به کار می بردند ولی دقیقا” عکس فرمایشات رهبری عمل می کردند اما مصطفی مطلقا” اهل تظاهر نبود؛ تحقق چشم انداز های رهبری برایش خیلی خیلی مهم بود. همسر شهید بیان می کرد: آقا مصطفی درباره سایت نطنز می گفت که اینجا را طوری می سازم که مقام معظم رهبری دوست دارند، شاید این ارادت ویژه بود که حضرت آقا هم بعد از شهادت ایشان فرمودند “شهادت این جوان دل ما را سوزاند”. (شهید مصطفی احمدی روشن)❤️' 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
(باران) 🌨 سر قبر نشسته بودم باران می آمد. روی سنگ قبر نوشته بود : شهید مصطفی احمدی روشن از خواب پریدم.مصطفی ازم خواستگاری کرده بود، ولی هنوز عقد نکرده بودیم. بعد از ازدواج خوابم را برایش تعریف کردم. زد به خنده و شوخی گفت : بادمجون بم آفت نداره ولی یه بار خیلی جدی پاپی اش شدم که :کی شهید می شی مصطفی؟ مکث نکرد،گفت :سی سالگی باران می بارید شبی که خاکش می کردیم... (شهید مصطفی احمدی روشن)❤️' 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهادت پنجمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت تسلیت و تعزیت 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴رشد شتابنده ی علمی و فتح قله های دانش که با همت و عزم جوانان مومن و غیور و توانایی چون مصطفای شهید رونق یافته امروز قائم به هیچ فردی نیست. این یک جنبش تاریخی و برخاسته از یک عزم خلل ناپذیر است. ✔️(امام خامنه ای مدظله العالی) 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
(ظهور چقدر نزدیک است؟)❗️ همسر شهید : یک بار پیش آیت‌الله خوشوقت رفته بودند و از آیت‌الله خوشوقت پرسیده بودند که "ظهور چقدر نزدیک است؟" آقای خوشوقت فرموده بودند "این بستگی به این دارد که شما در نطنز چه کار می‌کنید".» همسر شهید گفت: « یک بار که خیلی گلایه کردم، مصطفی فرمایش‌هاي آقای خوشوقت را گفت، من دیگر گلایه هم نکردم چون احساس می‌کردم اگر بخواهم جلویش را بگیرم گویی که جلوی امام زمان(علیه السلام ) ایستادم. نمی‌گویم این حرف قطعی است اما به نظرم مملکت باید اصلاح بشود تا مصلح بیاید.» (شهید مصطفی احمدی روشن)❤️' 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
✅(بخشی از وصیت‌نامه شهید احمدی روشن) حال می‌فهمیم چرا امام زمان (عج) ظهور نمی‌کنند. چون واقعاً که دین چیزی جز بر روی زبان‌ها نیست و یقیناً در قلوب و دل‌ها نیست. حال اگر مهدی(عج الله ) ظهور کند مردم باز هم یادشان می‌رود و حال بیا و بگو مردم این مهدی است که ۱۴۰۰ سال ضجه زدید که بیا بیا… خدایا ما را در امتحانی سخت‌تر از این قرار مده، ‌بسیار دعا کرده‌ام که ای کاش جزء‌آن ۳ تن بودم [که] با علی‌علیه‌السلام ماندند ولی کمتر دعا کرده‌ام که ای‌کاش در آن زمانه می‌زیستم چون با خواندن تاریخ [و] کمی تعقل دریافتم که ما مرد امتحان نیستیم... 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🖐🏼ما به کوری چشم سران اردوگاه استکبار و نظام سلطه، این راه را با قوت و اراده راسخ دنبال خواهیم کرد و پیشرفت رشک آور ملت بزرگ خود را به رخ دشمنان عنود و حسود خواهیم کشید ... 🎙(حضرت آیت الله خامنه ای) 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پنجشنبھ ها بہ یــاد سردارشھیــدحاج‌قاسم‌سلیمانے♥️ 🌹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
‍ 📌توسل روزانه حاج قاسم سلیمانی چه بود؟ ✍جواد تاجیک، از روایان دفاع مقدس : «من یک بار به صورت اتفاقی ایشان را در فرودگاه مهرآباد دیدم و ایشان در طی صحبتشان گفتند، من روزی نیست که به شهدا توسل نکنم و روزی نیست که یاد شهدا در دل من زنده نشود! گفتم بیشتر با کدام شهید مأنوس هستید؟ گفت: شهید حاج قاسم میرحسینی… هر جا گره به کارم می‌افتد به حاج قاسم میرحسینی توسل می‌کنم.» این راوی دفاع مقدس ادامه داد: دوستان ما در طلائیه و در تفحص شهدا، کنارِ پیکر یکی از شهدا، یک قمقمه پر از آب پیدا کردند. آب این قمقمه بعد از سی سال، نه گندیده بود، نه بو گرفته بود، نه لجن بسته بود. مدیر وقت حوزه‌های علمیه آیت الله مقتدایی به معراج شهدای اهواز آمده بودند. این قمقمه را که به ایشان نشان دادیم گفتند: این یک نشانه است. که هر چیزی که کنار شهدا باشد هیچ وقت نمی‌گندد. آدمی که با شهید باشد بوی تعفن نمی‌گیرد و حاج قاسم اینطور بود. همواره یاد شهدا بود، به یادشهدا اشک می‌ریخت و یاد شهدا را در همه جا زنده می‌کرد. 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR