☝️کسانی علاقمند به متن عربی نامه امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف هستند به این فایل رجوع کنند
هدایت شده از سیدکمال الدین عمادی
🌹🌹اینگونه در باره مرگ خود اندیشه کنیم
🌺حضرت آیت الله العظمی بهجت (ره) :
ای انسان ! زمان مرگت پریشان نباش و به جسم با ارزش خود اهتمامی نداشته باش ! چرا که مسلمین کارهای لازم را میکنند :
لباسهایت را از تنت درمیاورند ، غسلت میدهند ، کفنت میکنند ، از خانه ات بیرونت میکنند و تو را به خانه ی جدیدت (قبر) میبرند ؛ خیلیها برای تشییع جنازه ات کارهایشان را تعطیل کرده و حاضر میشوند ؛ از وسایل شخصی ات خلاصی انجام میگیرد.
کلیدهایت ، کتابهایت ، کیف و کفشهایت ، لباسهایت ، ... و اگر خانواده ات توفیق یابند شاید آنها را صدقه کنند.
مطمئن باش مردم و دنیا بر تو حسرتی نمیخورند. تجارت و اقتصاد ، استمرار می یابد. شغل و وظیفه ی تو به دیگری واگذار میگردد. اموال و دارایی هایت تقسیم میشود و ورثه آنها را تصاحب میکنند. در حالی که تو از " ریز ریز " حساب گرفته میشوی !
اولین چیزی که از تو ساقط میشود اسمت است لذا وقتی میمیری میگویند : " جناره ". تو را به نامت صدا نمیزنند ! وقتی میخواهند بر تو نماز بخوانند میگویند : " جنازه کجاست؟ ". تو را به نامت صدا نمیزنند ! و زمانی که میخواهند تو را دفن کنند میگویند : " میت را نزدیک کنید ". تو را به اسم صدا نمیزنند.
پس مواظب باش ؛ چهره ، اموال ، نسب و قبیله و پست و مقامت تو را نفریبد. چقدر این دنیا بی ارزش است و آنچه در پیش رو داریم چقدر عظیم میباشد. بعد از وفاتت ، سه نوع اندوه بر تو خواهد بود :
1- کسانی که شناخت سطحی از تو دارند میگویند : بیچاره !
2- دوستانت چند ساعت و یا نهایتا چند روز برایت اندوهگین میشوند و سپس به شوخی و خنده های خود میپردازند
3- عمیقترین اندوه و غم داخل خانه خواهد بود. خانواده ات یک هفته ، دو هفته ، یک ماه ، دو ماه و یا نهایتا یک سال غمگین میشوند و سپس تو را در بایگانی خاطرات قرار میدهند !
و اینچنین داستان تو در بین مردم تمام میشود و داستان حقیقی تو شروع میشود : " آخرت ".
جمال ، مال ، سلامتی ، فرزندان ، ... از تو زائل شد. از خانه و کاشانه ات جدا شدی ! و از همسرت نیز ... زندگی واقعی شروع شد.
و سؤال اینست : " برای قبر و آخرتت چه آماده نموده ای؟ ". این حقیقتی است که جای تامل دارد.
حریص باش بر : " فرائض ، نوافل ، صدقه ی پنهانی ، عمل صالح ، نماز تهجد ... ". شاید نجات یابی !
🍀پس اینگونه بیاندیشیم و به دیگران نیز یادآوری کنیم زیرا که:
" و ذكّر فإن الذكرى تنفعُ المؤمنين : و ( پیوسته ) پند ( و تذکر ) بده زیرا که بی گمان پند ( و تذکر ) مؤمنان را سود میبخشد ".
چرا میت اگر به عقب برگشت داده شود " صدقه " را اختیار میکند؟ چنانچه خدا میفرماید :
" رب لولا أخرتني إلى أجل قريب ! فأصدق : پروردگارا ، اى كاش ( مرگ ) مرا مدت كمى به تاخير مى انداختى ، تا ( در راه تو ) صدقه بدهم ".
علما فرمودند : " صدقه را ذكر ننمود مگر به خاطر اثرات عظيم صدقه كه بعد از موتش مشاهده مینمايد ! ".
پس زیاد صدقه دهید چرا که مؤمن در روز محشر ، زیر سایه ی صدقه ی خود خواهد بود.
هدایت شده از احمد باقریان فرح آبادی
ماه رمضان در زمانه قاجار🔻
🔸به جز مقدسینی که قبل از افطار راهی مسجد میشدند و آنها که دم صبح هم همین کار را میکردند، دسته سومی هم بودند که شب را به قمار صبح میکردند و میگفتند اگر به این سرگرمی مشغول نشوند، ناچارند بخوابند و روز دیگر خواب نمیروند و روزه برای آنها مشکل خواهد شد.
این دسته بیشتر اعیان زادگان بودند ولی در هر حال روزه را می گرفتند، چون اگر نمیگرفتند،درخانه خودشان هم، جا نداشتند.
🔸 مرحوم «احمد منشور» میگفت با «برادرم موقر»در مجلس قمار تا صبح مشغول شدیم چون به سحری نرسیدیم روزه را خورده بعد به منزل آمدیم خبر روزه خوری ما زودتر از خودمان به منزل رسیده بود همینکه وارد شدیم مادرم از ما رو گرفت. چند روز با ما مثل جذامیها رفتار میکردند قدغن شده بود نوکرها به ما نزدیک شوند. غذایی اگر میآوردند، در اتاق میگذاشتد و فرار میکردند. ظرفهای غذای مارا علی حده در حضور ما کنار حوض، خاکمال میکردند تا بالاخره با وساطت برادر بزرگتر مارا توبه دادند و دوباره به عضویت خانه پذیرفتند.
🔸برای خوردن روزه نیاز بود که طبیبی تصدیق مرض بدهد، اطبای آن دوره حتا اطبای یهودی ولو برای روزه خوری هم احترام تصدیق خود را داشتند و تصدیق دروغ نمیدادند.
🔸..محال بود وقت افطار صدای فقیری از کوچه بلند شود و چندین نفر داوطلب به سمتش نروند. ...دراین ماه کار تعطیل میشد و مردم به عبادت مشغول میشدند . طلبکار، سر وقت بدهکار نمیرفت . ادارات دولتی باز بود اما کسی مراجعه نمیکرد. مرافعه شرعی در دفتر علما متوقف میشد . محصلین دیوانی به سراغ مطالبه بدهکاری نمیرفتند.
🔸 در خانهها کسی به نوکرها امر و نهی نمیکرد. اگر بنایی نیمهتمام بود صاحب کار، بیش از نصفِ روز کار نمیکشید اما اجرت روز کامل را میداد . خلاصه اینکه مردم در همه چیز رعایت یکدیگر را میکردند.
✔️شرح زندگانی من
تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه جلد اول/ نشر هرمس
عبدالله مستوفی
@sahandiranmehr
بسم الله الرحمن الرحیم
ن و القلم و مایسطرون
مراتب نزول قرآن
همانگونه که انسان در مقام صعود به عالم قدس ربوبی باید هفت مقام صعودی را طی کند اگر اراده باشد چیزی به عالم طبیعی انسان نازل شود باید هفت منزل و فرودگاه را طی کند
عن ابی عبدالله ع قال.... فنون ملک یودی الی القلم و هو ملک والقلم یودی اللوح و هو ملک واللوح یودی الی اسرافیل واسرافیل یودی الی میکائیل و میکائیل یودی الی جبرئیل وجبرییل یودی الی الانبیا... معانی الاخبار تفسیر آیه قلم نقل از نصوص الحکم بر فصوص الحکم ص407اثر گرانسنگ علامه حسن زاده آملی دامت برکاته
پس مراتب نزول یاظهور قرآن به قرار زیر است
منزل اول، ن
منزل دوم : قلم
منزل سوم : لوح
منزل چهارم: اسرافیل
منزل پنجم: میکائیل
منزل ششم: جبرئیل
منزل هفتم: قلب مطهر نبی مکرم صلوات الله علیه و آله
اما اگر دانستی ن همان نور اول و صادر نخستین و جان پاک نبی مکرم اسلام ص یا همان حقیقه محمدیه است دریای بیکران دانش قرآنی به روی تو گشوده خواهد شد
هدایت شده از Seyydvali Hashemi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خاطرات_جبــــهه
🐴الاغی که اسیر شد.😉
🏔در یک منطقه کوهستانی مستقر بودیم و برای جابجایی مهمات و غذا به هر یگان الاغی اختصاص داده بودند.
از قضا الاغ یگان ما خیلی زحمت می کشید و اصلا اهل تنبلی نبود.
یک روز که دشمن منطقه را زیر آتش توپخانه قرار داده بود، الاغ بیچاره از ترس یا موج انفجار چنان هراسان شد که به یکباره به سمت دشمن رفت و اسیر شد.
چند روزی گذشت و هر زمان که با دوربین نگاه می کردیم متوجه الاغ اسیر می شدیم که برای دشمن مهمات و سلاح جابجا می کرد و کلی افسوس می خوردیم.
اما این قضیه زیاد طول نکشید و یک روز صبح در میان حیرت بچه ها، الاغ با وفا، در حالیکه کلی آذوقه دشمن بارش بود نعره زنان وارد یگان شد.
الاغ زرنگ با کلی سوغاتی از دست دشمن فرار کرده بود.
📓 #راوی رزمنده عباس رحیمی .
✍بازم دم الاغه گرم تا فهمید اشتباه رفته با کلی دستاورد برگشت ...😂🙋♂🍒
هدایت شده از سیدکمال الدین عمادی
به یاد عالمی مجاهد حجت الاسلام والمسلمین جناب حسنی ره
..
استاد رسول جعفریان می نویسد
نسل جوان(حجت الاسلام) حسنی را با طنزهای مسخره آمیز روزنامههای دوم خردادی میشناسند، اما از نقش مردانه او در غائله کردستان و فداکاریهای بیشمار او برای انقلاب، از سالها پیش از آن تا سالها پس از آن، و حضور مداومش در جبهههای جنگ تحمیلی و نگهداری ارومیه در برابر حزب خلق مسلمان و بسیاری از مسائل و رخدادهای دیگر آگاهی ندارند. این ستمی بود که برخی داعیهداران آزادی در حق این مرد روا داشتند و او حتی یکبار شکایت هم نکرد.
.
🔸یکبار که او را همراه جمعی دیگر به شهربانی بردند سرهنگی به او گفت که این شخص یعنی آقای حسنی با دیگران فرق دارد. این مخالف اعلیحضرت است. من گفتم: با شخص خاص بد نیستم با اعمال خلاف شرع مخالفم. یک مرتبه یکی از پاسبانها شهربانی «اسلحه اش را کشید و لوله آن را بیخ گوشم قرار دارد. سخنم را قطع کردم در حالی که همه جا سکوت بود . بدون این که خودم را ببازم لبخندی زدم و گفتم: من نصفم کردستانی است چون بزرگ شده کردستان هستم و با برادران کرد ارتباط مستمر دارم. نصف دیگرم آذربایجانی است چون تبار و زبانم آذری است. در کردستان معمول است میگویند: مرد نباید اسلحه بکشد. اگر کشید باید بزند. و اگر نزد از زن کمتر است. و میدانستم جرأ ت و حق شلیک ندارد و میخواهد مرا بترساند. او با آن غرور و تکبرش، آتش گرفت. یکی دیگر بلند شد او را آرام کرد و سیلی محکمیبه گوش من زد...»
.
🔸آقای حسنی شرحی از اقدامات عمرانی خود هم در ارومیه به دست داده که از آن جمله بنای مصلای بزرگ امام خمینی در ارومیه، ساخت مساجد و مدارس فراوان در روستاها، ایجاد حوزه علمیه امام خمینی در ارومیه و کارهای دیگر است. وی مقبرهای هم برای خود در حاشیه همان بزرگ آباد که روستای اوست برای خود بنا کرده است تا در آنجا دفن شود. در کنار چشمه خشک شدهای در یک کوه سنگی که به علی بولاغی یعنی چشمه علی معروف بوده است. این زمین به خاطر سنگی بودن هیچ وقت بدرد کشاورزی نمیخورد و برای همین برای دفن مناسب است. آقای حسنی به عنوان آخرین جمله میگوید: در سینه این کوه برای خودم محل دفن و قبر انتخاب کردم و راضی نیستم بعد از مردن، جنازه ام، حتی یک متر از زمین کشاورزی و مستعد را اشغال کند.
.
🔸آقای حسنی در دور اول انتخابات مجلس از ارومیه کاندیدا شده و وارد مجلس شد و به کمیسیون دفاع رفت، کمیسیونی که همه اعضای آن بعدها یا شهید شدند یا جانباز . یکبار هم در تهران مورد حمله تروریستها قرا رگرفت اما وی هم اسلحه را کشید و شروع به تیراندازی کرد. داستان این بخش واقعا خواندنی است و آقای حسنی به رغم آن که زخمیمیشود آن قدر مقاومت میکند که از دست آن منافق نجات مییابد. وی با بالا گرفتن غائله کردستان و جنگ از نمایندگی استعفا داد و عازم منطقه شد که شرحی از آن را اشاره کردیم. یکبار هم پس از نماز جمعه وقتی از مسجد بیرون میآمد، یک منافق برای عملیات انتحاری به او چسبید تا خود را منفجر کند. اما آقای حسنی که با فنون رزمیآشنا بوده ضربه آرنج محکمیبه او میزند و او را تا دو سه متر آن سو پرت میکند. پس از آن محافظ وی فورا او را دستگیر کرده و نارنجک او را که ضامنش کشیده شده بود اما زنجیرش پاره شده و عمل نکرده بود از او میگیرد.
.
🔸حکایتی هم مربوط به فرزندش رشید است که پیش از انقلاب مدتی با وی همراهی داشته و بعدها کمونیست شده و به فدائیان خلق پیوسته است. آقای حسنی خیلی با او صحبت میکند که تأثیر نمیگذارد. زمانی که در تهران نماینده بوده جای رشید را میفهمد و به آقای مهدوی کنی خبر میدهد. رشید را دستگیر میکنند. آقای حسنی به نیروهای که در پی او میروند میگوید: اگر مقاومت یا فرار کرد بزنید و نگذارید فرار کند. رشید را به کمیته تهران میبرند و برای بازجویی به تبریز میآوردند و آنجا هم دادگاه به ریاست سید حسین موسوی تبریزی بلافاصله حکم اعدام او را میدهد و او را اعدام میکنند. آقای حسنی میافزاید: وقتی خبر اعدام رشید را شنیدم چون به وظیفه خود عمل کرده بودم هیچ ناراحت نشدم. من در مورد انقلاب با هیچ شخصی و لو پسرم باشد شوخی ندارم و با هیچ احدی در این مورد عقد اخوتی نبسته ام. اما تأکید میکند که اعدام برای او زیاد بود. او جنایتی مرتکب نشده بود. حداکثر میبایست به حبس ابد محکوم میشد.
🔸
🚩 شش تجربه مهمی که برای تصمیمگیری درباره برجام باید بدانیم
رهبر انقلاب در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام:
🔹مقدمهی هر تصمیمی این است که ما به تجربههای گذشتهی خودمان مراجعه کنیم؛ "من جَرّب المُجرّب حَلّت به النّدامة" اگر از تجربهها درس نگرفتیم قطعاً ضرر خواهیم کرد.
چندین تجربه در مقابل ماست؛ من حالا چند تجربهی واضح را که عرض بکنم همه تصدیق خواهید کرد. اینها، هم برای تصمیمگیری امروز ما مهم است هم برای آیندگان مهم است.
🔹تجربهی اول این است که دولت جمهوری اسلامی نمیتواند با آمریکا تعامل بکند؛ این تجربه اول. چرا؟ برای خاطر اینکه آمریکا پابند به تعهدات خودش نیست. نگویید اینها کار این دولت است و کار ترامپ است. نه! دولت قبل آمریکا هم که با ما نشست و صحبت کرد؛ آنها هم همینجور عمل کردند ... به شکل دیگری نقض کردند. آنها هم تهدید کردند، آنها هم برخلاف تعهدات خودشان عمل کردند. این، جواب آن کسانی که بارها و بارها به ما در طول زمان میگفتند که آقا چرا با آمریکا مذاکره نمیکنید، چرا با آمریکا تعامل نمیکنید، این جوابش.
🔹 تجربهی دوم، عمق دشمنی آمریکا با ایران است. دشمنی آمریکا بر محور مسئلهای مثل اتمی نیست، بحث فراتر است: نظامی که قد برافراشته و نسبت به آمریکا هیچ ملاحظهکاریای نمیکند و پرچم اسلام را در دست گرفته است. آمریکا با چنین نظامی عمیقاً مخالف است. آمریکا میخواهد مؤلفههای قدرت را در جمهوری اسلامی از بین ببرد.
🔹تجربهی سوم این است که انعطاف در برابر این دشمن، تیغ او را کُند نخواهد کرد بلکه او را گستاختر خواهد کرد؛ همان بوش دوم در مقابل انعطاف دولت وقت، اسم محور شرارت را روی او گذاشت. اگر میخواهید کاری کنید که دشمنی کم شود، انجام بدهید ولی راهش نرمش و انعطاف نیست.
🔹 تجربهی چهارم این است که ایستادگی در مقابل آمریکا باعث عقب نشاندن او میشود. اینکه سازمان ملل حق غنیسازی ما را امروز به رسمیت شناخته، منشأش مذاکره نیست، منشأش پیشرفت ما در زمینهی هستهای است که اینها حالا به تب راضی شدهاند.
🔹 تجربهی پنجم، تجربهی همراهی اروپا با آمریکا در مسائل مهم است. ما بنای دعوا با اروپا نداریم اما این سه کشور نشان دادهاند در حساسترین موارد با آمریکا همراهند. حرکت زشت فرانسه در نقش پلیس بد مذاکرات هستهای و کارشکنی انگلیسیها در تهیهی کیک زرد از این موارد بود.
🔹 تجربهی ششم، گره نزدن مسائل کشور به برجام و مسائل خارجی است... ما نباید مسائل کشورمان را به امری که از اختیارمان خارج است گره بزنیم. ۹۷/۳/۲
@AkhbareFori
هدایت شده از سیدکمال الدین عمادی
حافظ قرآن، خداست
یحیی بن اکثم می گوید: مأمون پیش از آنکه زمام خلافت را به دست بگیرد انجمن مناظره و مباحثه داشت. روزی یک یهودی زیباروی، خوش بو و نیکو جامه وارد مجلس مناظره شد و شروع به سخن کردو به شیوایی سخن گفت. چون مجلس پایان یافت و جمعیت فروکش کرد مأمون او را طلبید و گفت: اسلام را اختیار کن و مسلمان شو تا درباره تو چنین و چنان کنم.او گفت: دین من، دین پدران من است، بر من تحمیل مکن که آن را رها کنم.
این ماجرا گذشت تا سال بعد که مسلمان شده بود. پس شروع به سخن کرد و به صورت نیکو در فقه سخن گفت. پس از پایان مجلس، مأمون او را خواست و به او گفت: مگر تو همان رفیق ما نیستی که یک سال پیش آمدی و اسلام را بر تو عرضه کردیم و نپذیرفتی؟ گفت: آری لیکن من مردی خوش خط می باشم، چون از اینجا رفتم سه نسخه را از تورات برداشتم و در مطالب آن کم و زیاد کردم. سپس به بازار بردم و در معرض فروش گذاشتم و از من خریداری شد. پس سه نسخه انجیل نوشتم و هنگام نوشتن از آن کم کردم و از پیش خود نیز افزودم. آن گاه آن سه نسخه انجیل هم از من خریداری شد. سپس به سوی قرآن آمدم و سه نسخه از قرآن نوشتم و از آن کاستم و بر آن افزودم. آنگاه آن را نزد فروشندگان کتاب عرضه داشتیم ولی آنان هر یک از قرآنها را که باز می کردند تا در آن نظر اندازند، همان جاهای کم و زیاد شده نمایان می شد و آنان آن قرآن های ساختگی را به سوی من پرتاب کردند. من از این رخداد یقین کردم که قرآن کتابی محفوظ است و در معرض دستبرد نیست و از همین رو اسلام آوردم.
او می گوید: من در سفر حج سفیان بن عیینه را دیدم و داستان فوق را برای او نقل کردم. او گفت: مصداق این مطلب در قرآن کریم است! گفتم: کجای قرآن؟ گفت: آنجا که درباره تورات و انجیل می فرماید:
«بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ کِتابِ اللَّهِ وَ کانُوا عَلَیْهِ شُهَداءَ» [ . مائده، 44؛ و نیز خداشناسان و عالمانی که مأمور نگهبانی احکام کتاب خدا هستند بر صدق آن گواهی دادند.]
که به تصریح این آیه، حفظ کتب آسمانی پیش به عهده خود یهود و نصارا گذاشته شد و در نتیجه ضایع گردید و لیکن درباره قرآن می فرماید:
«إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ».
«همانا ما قرآن را نازل کردیم و حافظ او هستیم.»
که بر طبق معنای آیه، حفاظت قرآن را خداوند خود عهده دار گردیده و از این رو مصون و محفوظ مانده است. [ . تاریخ خلفاء العباسیه در احوال مأمون عباسی به نقل از: حاشیه وقایع الایام در قسمت ماه مبارک رمضان، ص 286.]
*
برگرفته از نرم افزار جامع گلبرگها
هدایت شده از سیدکمال الدین عمادی
🔴 معنای مولا در خطبه غدیر
در کلام آیت الله قادری
واینکه کلمه((مولی))معانی متعدد از جمله:دوست،پسر عمو، همسایه ۰۰۰۰ است چگونه در خطبه غدیر دلالت بر زعامت ورهبر ی دارد
بایدگفت این کلمه هرچندمشترک لفظی است ولی به هشت دلیل درواقعه غدیر به معنای امام و رهبری است برای اینکه :
♦️🔰اولا: 🔰
پیش از معرفی همانگونه که در روایت احتجاج وبعضی از منابع اهل سنت آمده پیامبر نخست
خطبه ای ایرادکردندوفرمودندعلی علیهالسلام امام ووصی وخلیفه بعدزمن اندآنگاه فرمود(من کنت مولاه فهذا علی مولاه)واین خودقرینه براین است که کلمه مولاه دراین جابه معنای مولاه است به ویژه اینکه درمفردات راغب و صحاح اللغه ابن اثیر مولا به معنای ولی آمده
است.
♦️🔰ثانیا: 🔰
بر فرض اینکه کسی خطبه منقول را قبول نداشته باشداین بخش از گزارش راقبول داردکه پیامبرنخست فرمود(الست اولی بکم من انفسکم) واولی از نظر همه به معنای ولایت
وزمامداری است وتناسب اقتضای آن دارد
که :به معنای ولایت وزمامداری باشد.
♦️🔰ثالثا:🔰
ازاینکه رسولالله صل الله علیه وآله پس از معرفی دستور دادن همه باامام بیعت
کننددیگرنمی توان شک کردکه مولاه به
معنای ولایت ورهبری باشدچراکه
دوستی درهیچ فرهنگی نیازمندبه بیعت
نیست درجزیره العرب نیز بیعت تنها
جایی انجام می گرفت که بخواندرهبر
تعییین کنند.
♦️🔰رابعا:🔰
ازعقل ومنطق دو است رسولالله صلی
الله علیه وآله سه روزمردم رادربیابان
خشک وافتابی سخت وگرم جحفه جمع
کند وله آنها بگویدمن علی علیهالسلام را
دوست میدارم برفرض اینکه چنین
ادعایی صحیح باشد حتما بایددوستی
درراستای رهبری باشد.
♦️🔰خامسا:🔰
این گزارش واقعه که پس ازبیعت حسان
بن ثابت درآن جمع شعری سروده که
(( قم یا علی رضیت بعدی اماماوهادیا ))
پیامبر اکرم ودیگران اعتراض نکردند که
چرا مولارا به امام تفسیر کردی شاهد
دیگری است براینکه مولا به معنای
رهبری است.
♦️🔰سادسا :🔰
ازاینکه آیه مبارکه با کلمه(( بلغ)) نه
((ابلغ))ونیزبا تهدید((فان لم تفعل فما
بلغت رسالته ))ونیز همراه بابشارت
((والله یعصمک من الناس))آمده است
نمی توان واقعه رادرحد دوستی تنزل داد
بلکه بایدگفت مربوط به ولایت است.
♦️🔰سابعا:🔰
ازاینکه بعدازواقعه آیه (۳ )((الیوم
اکملت لکم دینکم واتممت علیکم نعمتی ))ازسوره(مایده )نازل شدو
انجام این کاررا به عنوان تکمیل دین و
اتمام نعمت دانسته شدباید نتیجه گرفت که مولادرکلام رسولالله صل الله علیه وآله به معنای ولایت وزمامداری است.
🔴پرسش ششم:
این است اگر این واقعه به این روشنی
دلالت برامامت علی علیهالسلام می کرد
پس چرادر کمتر از۷۰روز مردم فراموش
کردند ودرداستان سقیفه پشت امام علی
علیهالسلام نایستادندوازآن حضرت
حمایت نکردند؟درپاسخ باید گفت:
🎈اولا:🎈
درجزیره العرب هرحرکتی به دلیل بافت
قبیله ای که داشت از ناحیه سران قبایل
امکان پذیرمی شدوازانجایی که سران
قبایل بعد از رحلت رسول الله صل الله
علیه وآله خود مدعی رهبری بودند چراکه
قبیله خزرج به ریاست سعدبن عباده
قبیله اوس به ریاست اسیدبن حصیر
قبیله تیم به ریاست ابی بکر و قبیله عدی
به ریاست عمر که قبایل تاثیر گزاری
بودندخود جمع شده بودند تاازبین خود
رهبر آینده فراهم کنندوقبیله بنی امیه به
ریاست ابی سفیان هرچند ادعا می کرد
که ازامامت علی علیهالسلام حمایت
میکندولی اوکسی نبودکه به حمایت اوامام دل خوش کندبلکه وی به دنبال ایجادفتنه بود تنها بنی هاشم باقی مانده بودندکه نمی توانستند تاثیرگذارباشند.
🎈ثانیا : 🎈
عمربیعت باابوبکرراآن چنان باسرعت وبافضا سازی سنگین به کمک قبیله ده اسلام پیش برد هرکس فکرمی کردهمه بیعت کردنداوازقافله باقی مانده است جایی برای فکر کردن باقی
نمانده بودتابخواهند تمام قداز
امام علی علیهالسلام حمایت کنند.
🎈ثالثا: 🎈
تنورارتدادبرای مخالفین بیعت باابوبکر آن
چنان داغ بودکه هر کس مخالفت می کردبانام شکستن وحدت مسلمین چسب ارتدادبرپیشانی وی زده می شدوپس ازان زنده زنده دراتش سوزنده می شدهمانهایی گونه که عبدالله کسا
و مالک بن نویره به اتهام ارتدادبه فتوای خلیفه سوزانده شدندوخلیبغه تاآخرعمرخودرا
ملامت می کرد.
🎈رابعا:🎈
تعدادکمی ازاصحاب چون اباذری ،سلمان
هرچندپیشنهادقیام مسلحانه داشتند ولی امام موافق نبودکه آتش جنگ داخلی بادست او واصحابش برافروخته شودودشمنان داخلی و خارجی راامیدواربه شکست اسلام کندپس
چاره جزسکوت دربرابروضعیت موجودوجود
نداشت.
🌻🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🌻
http://eitaa.com/joinchat/587661322Cf5bc5ae7e9
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
روز دهم ماه رمضان المبارک
مصادف است با رحلت بزرگ بانوی عالم اسلام حضرت خدیجه که بر اساس آیه شریفه ام المومنین است
رحلت مادر همه مسلمان و مومنان عالم را به شما مومنان تسلیت میگویم
در ذیل جهت درک عظمت آن بانوی آسمانی به روایت فضیلت ایشان و تلاش برخی نادانان برای محو آن روایت میشود
#حذف فضيلت حضرت خديجه سلام الله عليها از كتاب صحيح مسلم#
اهل تسنن بعد از قرآن كتاب صحيح بخاري و صحيح مسلم را معتبر ترين كتابها مي پندارند. در «كتاب فضائل الصحابة» در صحيح مسلم «باب فضائل خديجة أم المؤمنين»، به روايتي برخورد مي كنيم كه با اينكه در بخش فضايل ايشان است، اما نامي از آن حضرت، به چشم نمي خورد:
قال رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم كَمَلَ من الرِّجَالِ كَثِيرٌ ولم يَكْمُلْ من النِّسَاءِ غَيْرُ مَرْيَمَ بِنْتِ عِمْرَانَ وَآسِيَةَ امْرَأَةِ فِرْعَوْنَ وَإِنَّ فَضْلَ عَائِشَةَ على النِّسَاءِ كَفَضْلِ الثَّرِيدِ على سَائِرِ الطَّعَامِ.
صحيح مسلم ج 2، ص 1138، حديث 2431.
رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمودند: از مردان افراد زيادي كامل شدند اما از زنان غير از مريم دختر عمران و آسيه همسر فرعون كسي به تكامل نرسيد، برتري عايشه نسبت به زنان مانند فضيلت تريد [تريد آبگوشت] بر ساير غذاهاست.
اما حقيقت ماجرا چيست ؟ چرا در باب مناقب حضرت خديجه، نام ايشان نيامده است؟ پس از تحقيق و بررسي منابع به اين نتيجه مي رسيم كه دستان امانتدارِ! مخالفان مكتب اهل بيت عليهم السلام نام حضرت خديجه و حضرت فاطمه صلوات الله و سلامه عليهما را از اين روايت حذف كرده اند.
«ابن عساكر» (عالم اهل تسنن) در «كتاب الاربعين» پرده از اين تحريف بر داشته و چنين مي نگارد:
فضل عائشة على النساء كفضل الثريد على الطعام ... رواه مسلم أيضا ... و زاد فيه جملة :
( كمل ) من الرجال كثير ولم يكمل من النساء إلا أربع فاطمة بنت محمد و خديجة بنت خويلد وآسية إمرأة فرعون ومريم ابنة عمران
الأربعين في مناقب أمهات المؤمنين ج 1، ص 84.
برتري عايشه نسبت به زنان مانند فضيلت تريد [تريد آبگوشت] بر ساير غذاهاست ... اين روايت را مسلم [مسلم بن حجاج در صحيح مسلم] نقل نموده است و اضافه بر اين بخش، اين جمله [ ي رسول خدا صلي الله عليه و آله] را نيز در ادامه روايت ذكر كرده است:
از مردان افراد زيادي كامل شدند اما در ميان زنان تنها چهار زن به تكامل رسيدند: فاطمه دختر محمد و خديجه دختر خويلد و آسيه همسر فرعون و مريم دختر عمران.
«يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ».
(سوره صف، آيه 8)
اسكن مطالب فوق 👇👇👇
https://eitaa.com/rustaei110
هدایت شده از دكتر اکبر روستایی
#حذف فضيلت حضرت خديجه سلام الله عليها از كتاب صحيح مسلم#
https://eitaa.com/rustaei110