eitaa logo
کمال الدین
104 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
2.5هزار ویدیو
59 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم ن و القلم و مایسطرون مراتب نزول قرآن همانگونه که انسان در مقام صعود به عالم قدس ربوبی باید هفت مقام صعودی را طی کند اگر اراده باشد چیزی به عالم طبیعی انسان نازل شود باید هفت منزل و فرودگاه را طی کند عن ابی عبدالله ع قال.... فنون ملک یودی الی القلم و هو ملک والقلم یودی اللوح و هو ملک واللوح یودی الی اسرافیل واسرافیل یودی الی میکائیل و میکائیل یودی الی جبرئیل وجبرییل یودی الی الانبیا... معانی الاخبار تفسیر آیه قلم نقل از نصوص الحکم بر فصوص الحکم ص407اثر گرانسنگ علامه حسن زاده آملی دامت برکاته پس مراتب نزول یاظهور قرآن به قرار زیر است منزل اول، ن منزل دوم : قلم منزل سوم : لوح منزل چهارم: اسرافیل منزل پنجم: میکائیل منزل ششم: جبرئیل منزل هفتم: قلب مطهر نبی مکرم صلوات الله علیه و آله اما اگر دانستی ن همان نور اول و صادر نخستین و جان پاک نبی مکرم اسلام ص یا همان حقیقه محمدیه است دریای بیکران دانش قرآنی به روی تو گشوده خواهد شد
هدایت شده از Seyydvali Hashemi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🐴الاغی که اسیر شد.😉 🏔در یک منطقه کوهستانی مستقر بودیم و برای جابجایی مهمات و غذا به هر یگان الاغی اختصاص داده بودند. از قضا الاغ یگان ما خیلی زحمت می کشید و اصلا اهل تنبلی نبود. یک روز که دشمن منطقه را زیر آتش توپخانه قرار داده بود، الاغ بیچاره از ترس یا موج انفجار چنان هراسان شد که به یکباره به سمت دشمن رفت و اسیر شد. چند روزی گذشت و هر زمان که با دوربین نگاه می کردیم متوجه الاغ اسیر می شدیم که برای دشمن مهمات و سلاح جابجا می کرد و کلی افسوس می خوردیم. اما این قضیه زیاد طول نکشید و یک روز صبح در میان حیرت بچه ها، الاغ با وفا، در حالیکه کلی آذوقه دشمن بارش بود نعره زنان وارد یگان شد. الاغ زرنگ با کلی سوغاتی از دست دشمن فرار کرده بود. 📓 رزمنده عباس رحیمی . ✍بازم دم الاغه گرم تا فهمید اشتباه رفته با کلی دستاورد برگشت ...😂🙋♂🍒
هدایت شده از سیدکمال الدین عمادی
به یاد عالمی مجاهد حجت الاسلام والمسلمین جناب حسنی ره .. استاد رسول جعفریان می نویسد نسل جوان(حجت الاسلام) حسنی را با طنزهای مسخره آمیز روزنامه‌های دوم خردادی می‌شناسند، اما از نقش مردانه او در غائله کردستان و فداکاری‌های بیشمار او برای انقلاب، از سالها پیش از آن تا سالها پس از آن، و حضور مداومش در جبهه‌های جنگ تحمیلی و نگهداری ارومیه در برابر حزب خلق مسلمان و بسیاری از مسائل و رخدادهای دیگر آگاهی ندارند. این ستمی ‌بود که برخی داعیه‌داران آزادی در حق این مرد روا داشتند و او حتی یکبار شکایت هم نکرد. . 🔸یکبار که او را همراه جمعی دیگر به شهربانی بردند سرهنگی به او گفت که این شخص یعنی آقای حسنی با دیگران فرق دارد. این مخالف اعلیحضرت است. من گفتم: با شخص خاص بد نیستم با اعمال خلاف شرع مخالفم. یک مرتبه یکی از پاسبانها شهربانی «اسلحه اش را کشید و لوله آن را بیخ گوشم قرار دارد. سخنم را قطع کردم در حالی که همه جا سکوت بود . بدون این که خودم را ببازم لبخندی زدم و گفتم: من نصفم کردستانی است چون بزرگ شده کردستان هستم و با برادران کرد ارتباط مستمر دارم. نصف دیگرم آذربایجانی است چون تبار و زبانم آذری است. در کردستان معمول است می‌گویند: مرد نباید اسلحه بکشد. اگر کشید باید بزند. و اگر نزد از زن کمتر است. و می‌دانستم جرأ ت و حق شلیک ندارد و می‌خواهد مرا بترساند. او با آن غرور و تکبرش، آتش گرفت. یکی دیگر بلند شد او را آرام کرد و سیلی محکمی‌به گوش من زد...» . 🔸آقای حسنی شرحی از اقدامات عمرانی خود هم در ارومیه به دست داده که از آن جمله بنای مصلای بزرگ امام خمینی در ارومیه، ساخت مساجد و مدارس فراوان در روستاها، ایجاد حوزه علمیه امام خمینی در ارومیه و کارهای دیگر است. وی مقبره‌ای هم برای خود در حاشیه همان بزرگ آباد که روستای اوست برای خود بنا کرده است تا در آنجا دفن شود. در کنار چشمه خشک شده‌ای در یک کوه سنگی که به علی بولاغی یعنی چشمه علی معروف بوده است. این زمین به خاطر سنگی بودن هیچ وقت بدرد کشاورزی نمی‌خورد و برای همین برای دفن مناسب است. آقای حسنی به عنوان آخرین جمله می‌گوید: در سینه این کوه برای خودم محل دفن و قبر انتخاب کردم و راضی نیستم بعد از مردن، جنازه ام، حتی یک متر از زمین کشاورزی و مستعد را اشغال کند. . 🔸آقای حسنی در دور اول انتخابات مجلس از ارومیه کاندیدا شده و وارد مجلس شد و به کمیسیون دفاع رفت، کمیسیونی که همه اعضای آن بعدها یا شهید شدند یا جانباز . یکبار هم در تهران مورد حمله تروریست‌ها قرا رگرفت اما وی هم اسلحه را کشید و شروع به تیراندازی کرد. داستان این بخش واقعا خواندنی است و آقای حسنی به رغم آن که زخمی‌می‌شود آن قدر مقاومت می‌کند که از دست آن منافق نجات می‌یابد. وی با بالا گرفتن غائله کردستان و جنگ از نمایندگی استعفا داد و عازم منطقه شد که شرحی از آن را اشاره کردیم. یکبار هم پس از نماز جمعه وقتی از مسجد بیرون می‌آمد، یک منافق برای عملیات انتحاری به او چسبید تا خود را منفجر کند. اما آقای حسنی که با فنون رزمی‌آشنا بوده ضربه آرنج محکمی‌به او می‌زند و او را تا دو سه متر آن سو پرت می‌کند. پس از آن محافظ وی فورا او را دستگیر کرده و نارنجک او را که ضامنش کشیده شده بود اما زنجیرش پاره شده و عمل نکرده بود از او می‌گیرد. . 🔸حکایتی هم مربوط به فرزندش رشید است که پیش از انقلاب مدتی با وی همراهی داشته و بعدها کمونیست شده و به فدائیان خلق پیوسته است. آقای حسنی خیلی با او صحبت می‌کند که تأثیر نمی‌گذارد. زمانی که در تهران نماینده بوده جای رشید را می‌فهمد و به آقای مهدوی کنی خبر می‌دهد. رشید را دستگیر می‌کنند. آقای حسنی به نیروهای که در پی او می‌روند می‌گوید: اگر مقاومت یا فرار کرد بزنید و نگذارید فرار کند. رشید را به کمیته تهران می‌برند و برای بازجویی به تبریز می‌آوردند و آنجا هم دادگاه به ریاست سید حسین موسوی تبریزی بلافاصله حکم اعدام او را می‌دهد و او را اعدام می‌کنند. آقای حسنی می‌افزاید: وقتی خبر اعدام رشید را شنیدم چون به وظیفه خود عمل کرده بودم هیچ ناراحت نشدم. من در مورد انقلاب با هیچ شخصی و لو پسرم باشد شوخی ندارم و با هیچ احدی در این مورد عقد اخوتی نبسته ام. اما تأکید می‌کند که اعدام برای او زیاد بود. او جنایتی مرتکب نشده بود. حداکثر می‌بایست به حبس ابد محکوم می‌شد. 🔸
🚩 شش تجربه مهمی که برای تصمیم‌گیری درباره برجام باید بدانیم رهبر انقلاب در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام: 🔹مقدمه‌ی هر تصمیمی این است که ما به تجربه‌های گذشته‌ی خودمان مراجعه کنیم؛ "من جَرّب المُجرّب حَلّت به النّدامة" اگر از تجربه‌ها درس نگرفتیم قطعاً ضرر خواهیم کرد. چندین تجربه در مقابل ماست؛ من حالا چند تجربه‌ی واضح را که عرض بکنم همه تصدیق خواهید کرد. این‌ها، هم برای تصمیم‌گیری امروز ما مهم است هم برای آیندگان مهم است. 🔹تجربه‌ی اول این است که دولت جمهوری اسلامی نمی‌تواند با آمریکا تعامل بکند؛ این تجربه اول. چرا؟ برای خاطر اینکه آمریکا پابند به تعهدات خودش نیست. نگویید این‌ها کار این دولت است و کار ترامپ است. نه! دولت قبل آمریکا هم که با ما نشست و صحبت کرد؛ آن‌ها هم همین‌جور عمل کردند ... به شکل دیگری نقض کردند. آن‌ها هم تهدید کردند، آن‌ها هم برخلاف تعهدات خودشان عمل کردند. این، جواب آن کسانی که بارها و بارها به ما در طول زمان می‌گفتند که آقا چرا با آمریکا مذاکره نمی‌کنید، چرا با آمریکا تعامل نمیکنید، این جوابش. 🔹 تجربه‌ی دوم، عمق دشمنی آمریکا با ایران است. دشمنی آمریکا بر محور مسئله‌ای مثل اتمی نیست، بحث فراتر است: نظامی که قد برافراشته و نسبت به آمریکا هیچ ملاحظه‌کاری‌ای نمی‌کند و پرچم اسلام را در دست گرفته است. آمریکا با چنین نظامی عمیقاً مخالف است. آمریکا می‌خواهد مؤلفه‌های قدرت را در جمهوری اسلامی از بین ببرد. 🔹تجربه‌ی سوم این است که انعطاف در برابر این دشمن، تیغ او را کُند نخواهد کرد بلکه او را گستاخ‌تر خواهد کرد؛ همان بوش دوم در مقابل انعطاف دولت وقت، اسم محور شرارت را روی او گذاشت. اگر می‌خواهید کاری کنید که دشمنی کم شود، انجام بدهید ولی راهش نرمش و انعطاف نیست. 🔹 تجربه‌ی چهارم این است که ایستادگی در مقابل آمریکا باعث عقب نشاندن او می‌شود. اینکه سازمان ملل حق غنی‌سازی ما را امروز به رسمیت شناخته، منشأش مذاکره نیست، منشأش پیشرفت ما در زمینه‌ی هسته‌ای است که این‌ها حالا به تب راضی شده‌اند. 🔹 تجربه‌ی پنجم، تجربه‌ی همراهی اروپا با آمریکا در مسائل مهم است. ما بنای دعوا با اروپا نداریم اما این سه کشور نشان داده‌اند در حساس‌ترین موارد با آمریکا همراهند. حرکت زشت فرانسه در نقش پلیس بد مذاکرات هسته‌ای و کارشکنی انگلیسی‌ها در تهیه‌ی کیک زرد از این موارد بود. 🔹 تجربه‌ی ششم، گره نزدن مسائل کشور به برجام و مسائل خارجی است... ما نباید مسائل کشورمان را به امری که از اختیارمان خارج است گره بزنیم. ۹۷/۳/۲ @AkhbareFori
هدایت شده از سیدکمال الدین عمادی
حافظ قرآن، خداست یحیی بن اکثم می گوید: مأمون پیش از آنکه زمام خلافت را به دست بگیرد انجمن مناظره و مباحثه داشت. روزی یک یهودی زیباروی، خوش بو و نیکو جامه وارد مجلس مناظره شد و شروع به سخن کردو به شیوایی سخن گفت. چون مجلس پایان یافت و جمعیت فروکش کرد مأمون او را طلبید و گفت: اسلام را اختیار کن و مسلمان شو تا درباره تو چنین و چنان کنم.او گفت: دین من، دین پدران من است، بر من تحمیل مکن که آن را رها کنم. این ماجرا گذشت تا سال بعد که مسلمان شده بود. پس شروع به سخن کرد و به صورت نیکو در فقه سخن گفت. پس از پایان مجلس، مأمون او را خواست و به او گفت: مگر تو همان رفیق ما نیستی که یک سال پیش آمدی و اسلام را بر تو عرضه کردیم و نپذیرفتی؟ گفت: آری لیکن من مردی خوش خط می باشم، چون از اینجا رفتم سه نسخه را از تورات برداشتم و در مطالب آن کم و زیاد کردم. سپس به بازار بردم و در معرض فروش گذاشتم و از من خریداری شد. پس سه نسخه انجیل نوشتم و هنگام نوشتن از آن کم کردم و از پیش خود نیز افزودم. آن گاه آن سه نسخه انجیل هم از من خریداری شد. سپس به سوی قرآن آمدم و سه نسخه از قرآن نوشتم و از آن کاستم و بر آن افزودم. آنگاه آن را نزد فروشندگان کتاب عرضه داشتیم ولی آنان هر یک از قرآنها را که باز می کردند تا در آن نظر اندازند، همان جاهای کم و زیاد شده نمایان می شد و آنان آن قرآن های ساختگی را به سوی من پرتاب کردند. من از این رخداد یقین کردم که قرآن کتابی محفوظ است و در معرض دستبرد نیست و از همین رو اسلام آوردم. او می گوید: من در سفر حج سفیان بن عیینه را دیدم و داستان فوق را برای او نقل کردم. او گفت: مصداق این مطلب در قرآن کریم است! گفتم: کجای قرآن؟ گفت: آنجا که درباره تورات و انجیل می فرماید: «بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ کِتابِ اللَّهِ وَ کانُوا عَلَیْهِ شُهَداءَ» [ . مائده، 44؛ و نیز خداشناسان و عالمانی که مأمور نگهبانی احکام کتاب خدا هستند بر صدق آن گواهی دادند.] که به تصریح این آیه، حفظ کتب آسمانی پیش به عهده خود یهود و نصارا گذاشته شد و در نتیجه ضایع گردید و لیکن درباره قرآن می فرماید: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ». «همانا ما قرآن را نازل کردیم و حافظ او هستیم.» که بر طبق معنای آیه، حفاظت قرآن را خداوند خود عهده دار گردیده و از این رو مصون و محفوظ مانده است. [ . تاریخ خلفاء العباسیه در احوال مأمون عباسی به نقل از: حاشیه وقایع الایام در قسمت ماه مبارک رمضان، ص 286.] * برگرفته از نرم افزار جامع گلبرگها
هدایت شده از سیدکمال الدین عمادی
🔴 معنای مولا در خطبه غدیر در کلام آیت الله قادری واینکه کلمه((مولی))معانی متعدد از جمله:دوست،‌پسر عمو، همسایه ۰۰۰۰ است چگونه در خطبه غدیر دلالت بر زعامت ورهبر ی دارد بایدگفت این کلمه هرچندمشترک لفظی است ولی به هشت دلیل درواقعه غدیر به معنای امام و رهبری است برای اینکه : ♦️🔰اولا: 🔰 پیش از معرفی همانگونه که در روایت احتجاج وبعضی از منابع اهل سنت آمده پیامبر نخست خطبه ای ایرادکردندوفرمودندعلی علیه‌السلام امام ووصی وخلیفه بعدزمن اندآنگاه فرمود(من کنت مولاه فهذا علی مولاه)واین خودقرینه براین است که کلمه مولاه دراین جابه معنای مولاه است به ویژه اینکه درمفردات راغب و صحاح اللغه ابن اثیر مولا به معنای ولی آمده است. ♦️🔰ثانیا: 🔰 بر فرض اینکه کسی خطبه منقول را قبول نداشته باشداین بخش از گزارش راقبول داردکه پیامبرنخست فرمود(الست اولی بکم من انفسکم) واولی از نظر همه به معنای ولایت وزمامداری است وتناسب اقتضای آن دارد که :به معنای ولایت وزمامداری باشد. ♦️🔰ثالثا:🔰 ازاینکه رسول‌الله صل الله علیه وآله پس از معرفی دستور دادن همه باامام بیعت کننددیگرنمی توان شک کردکه مولاه به معنای ولایت ورهبری باشدچراکه دوستی درهیچ فرهنگی نیازمندبه بیعت نیست درجزیره العرب نیز بیعت تنها جایی انجام می گرفت که بخواندرهبر تعییین کنند. ♦️🔰رابعا:🔰 ازعقل ومنطق دو است رسول‌الله صلی الله علیه وآله سه روزمردم رادربیابان خشک وافتابی سخت وگرم جحفه جمع کند وله آنها بگویدمن علی علیه‌السلام را دوست میدارم برفرض اینکه چنین ادعایی صحیح باشد حتما بایددوستی درراستای رهبری باشد. ♦️🔰خامسا:🔰 این گزارش واقعه که پس ازبیعت حسان بن ثابت درآن جمع شعری سروده که (( قم یا علی رضیت بعدی اماماوهادیا )) پیامبر اکرم ودیگران اعتراض نکردند که چرا مولارا به امام تفسیر کردی شاهد دیگری است براینکه مولا به معنای رهبری است. ♦️🔰سادسا :🔰 ازاینکه آیه مبارکه با کلمه(( بلغ)) نه ((ابلغ))ونیزبا تهدید((فان لم تفعل فما بلغت رسالته ))ونیز همراه بابشارت ((والله یعصمک من الناس))آمده است نمی توان واقعه رادرحد دوستی تنزل داد بلکه بایدگفت مربوط به ولایت است. ♦️🔰سابعا:🔰 ازاینکه بعدازواقعه آیه (۳ )((الیوم اکملت لکم دینکم واتممت علیکم نعمتی ))ازسوره(مایده )نازل شدو انجام این کاررا به عنوان تکمیل دین و اتمام نعمت دانسته شدباید نتیجه گرفت که مولادرکلام رسول‌الله صل الله علیه وآله به معنای ولایت وزمامداری است. 🔴پرسش ششم: این است اگر این واقعه به این روشنی دلالت برامامت علی علیه‌السلام می کرد پس چرادر کمتر از۷۰روز مردم فراموش کردند ودرداستان سقیفه پشت امام علی علیه‌السلام نایستادندوازآن حضرت حمایت نکردند؟درپاسخ باید گفت: 🎈اولا:🎈 درجزیره العرب هرحرکتی به دلیل بافت قبیله ای که داشت از ناحیه سران قبایل امکان پذیرمی شدوازانجایی که سران قبایل بعد از رحلت رسول الله صل الله علیه وآله خود مدعی رهبری بودند چراکه قبیله خزرج به ریاست سعدبن عباده قبیله اوس به ریاست اسیدبن حصیر قبیله‌ تیم به ریاست ابی بکر و قبیله عدی به ریاست عمر که قبایل تاثیر گزاری بودندخود جمع شده بودند تاازبین خود رهبر آینده فراهم کنندوقبیله بنی امیه به ریاست ابی سفیان هرچند ادعا می کرد که ازامامت علی علیه‌السلام حمایت می‌کندولی اوکسی نبودکه به حمایت اوامام دل خوش کندبلکه وی به دنبال ایجادفتنه بود تنها بنی هاشم باقی مانده بودندکه نمی توانستند تاثیرگذارباشند. 🎈ثانیا : 🎈 عمربیعت باابوبکرراآن چنان باسرعت وبافضا سازی سنگین به کمک قبیله ده اسلام پیش برد هرکس فکرمی کردهمه بیعت کردنداوازقافله باقی مانده است جایی برای فکر کردن باقی نمانده بودتابخواهند تمام قداز امام علی علیه‌السلام حمایت کنند. 🎈ثالثا: 🎈 تنورارتدادبرای مخالفین بیعت باابوبکر آن چنان داغ بودکه هر کس مخالفت می کردبانام شکستن وحدت مسلمین چسب ارتدادبرپیشانی وی زده می شدوپس ازان زنده زنده دراتش سوزنده می شدهمان‌هایی گونه که عبدالله کسا و مالک بن نویره به اتهام ارتدادبه فتوای خلیفه سوزانده شدندوخلیبغه تاآخرعمرخودرا ملامت می کرد. 🎈رابعا:🎈 تعدادکمی ازاصحاب چون اباذری ،سلمان هرچندپیشنهادقیام مسلحانه داشتند ولی امام موافق نبودکه آتش جنگ داخلی بادست او واصحابش برافروخته شودودشمنان داخلی و خارجی راامیدواربه شکست اسلام کندپس چاره جزسکوت دربرابروضعیت موجودوجود نداشت. 🌻🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🌻 http://eitaa.com/joinchat/587661322Cf5bc5ae7e9 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
روز دهم ماه رمضان المبارک مصادف است با رحلت بزرگ بانوی عالم اسلام حضرت خدیجه که بر اساس آیه شریفه ام المومنین است رحلت مادر همه مسلمان و مومنان عالم را به شما مومنان تسلیت میگویم در ذیل جهت درک عظمت آن بانوی آسمانی به روایت فضیلت ایشان و تلاش برخی نادانان برای محو آن روایت میشود فضيلت حضرت خديجه سلام الله عليها از كتاب صحيح مسلم# اهل تسنن بعد از قرآن كتاب صحيح بخاري و صحيح مسلم را معتبر ترين كتابها مي پندارند. در «كتاب فضائل الصحابة» در صحيح مسلم «باب فضائل خديجة أم المؤمنين»، به روايتي برخورد مي كنيم كه با اينكه در بخش فضايل ايشان است، اما نامي از آن حضرت، به چشم نمي خورد: قال رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم كَمَلَ من الرِّجَالِ كَثِيرٌ ولم يَكْمُلْ من النِّسَاءِ غَيْرُ مَرْيَمَ بِنْتِ عِمْرَانَ وَآسِيَةَ امْرَأَةِ فِرْعَوْنَ وَإِنَّ فَضْلَ عَائِشَةَ على النِّسَاءِ كَفَضْلِ الثَّرِيدِ على سَائِرِ الطَّعَامِ. صحيح مسلم ج 2، ص 1138، حديث 2431. رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمودند: از مردان افراد زيادي كامل شدند اما از زنان غير از مريم دختر عمران و آسيه همسر فرعون كسي به تكامل نرسيد، برتري عايشه نسبت به زنان مانند فضيلت تريد [تريد آبگوشت] بر ساير غذاهاست. اما حقيقت ماجرا چيست ؟ چرا در باب مناقب حضرت خديجه، نام ايشان نيامده است؟ پس از تحقيق و بررسي منابع به اين نتيجه مي رسيم كه دستان امانتدارِ! مخالفان مكتب اهل بيت عليهم السلام نام حضرت خديجه و حضرت فاطمه صلوات الله و سلامه عليهما را از اين روايت حذف كرده اند. «ابن عساكر» (عالم اهل تسنن) در «كتاب الاربعين» پرده از اين تحريف بر داشته و چنين مي نگارد: فضل عائشة على النساء كفضل الثريد على الطعام ... رواه مسلم أيضا ... و زاد فيه جملة : ( كمل ) من الرجال كثير ولم يكمل من النساء إلا أربع فاطمة بنت محمد و خديجة بنت خويلد وآسية إمرأة فرعون ومريم ابنة عمران الأربعين في مناقب أمهات المؤمنين ج 1، ص 84. برتري عايشه نسبت به زنان مانند فضيلت تريد [تريد آبگوشت] بر ساير غذاهاست ... اين روايت را مسلم [مسلم بن حجاج در صحيح مسلم] نقل نموده است و اضافه بر اين بخش، اين جمله [ ي رسول خدا صلي الله عليه و آله] را نيز در ادامه روايت ذكر كرده است: از مردان افراد زيادي كامل شدند اما در ميان زنان تنها چهار زن به تكامل رسيدند: فاطمه دختر محمد و خديجه دختر خويلد و آسيه همسر فرعون و مريم دختر عمران. «يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ». (سوره صف، آيه 8) اسكن مطالب فوق 👇👇👇 https://eitaa.com/rustaei110
هدایت شده از دكتر اکبر روستایی
#حذف فضيلت حضرت خديجه سلام الله عليها از كتاب صحيح مسلم# https://eitaa.com/rustaei110
هدایت شده از شفیعی مازندرانی
راز اعلام عام الحزن : به یاد عزای دو عزیز دل پیامبر اسلام ( ص ) که آن حضرت ، روز مصیبت و عزای آن دو را روز غم امت اعلام داشته و فرمود : اجتمعت علی هذه الامه فی هذه الایام مصیبتان لا ادری بایهما انا اشد جزعا ( تاریخ یعقوبی ج2 ص 35 ) - در این ایام ، دو مصیبت سنگین بر امت اسلام روی آورد که نمی دانم برای کدامشان غمگین تر باشم در این رهنمود : تعبیر به «مصیبت برای امت » ، نشان می دهد که امت اسلام برای همیشه سالروز این دو مصسبت را باید عزادار باشند خدیجه ، پشت و پناه جماعت احرار خدیجه ، حامی اسلام و مکتب دادار به یاد غصه ی قلب رسول ایمان بود که دیو، در همه دم ، در کمین آن صبار به فکر رنج و غم مسلمین و هادی آن میان شعب ابی طالبش، ز قوم شرار به یاد غربت اسلام و مومنان صبور به یاد تیرگی قلب دشمن غدار ز بس که خون جگر خورد ، بهر حفظ نبی ز پا فتاد در آن «حصر»و عرصه ی دشوار ز ارتحال تو پیغمبر خدا بگریست همی زداغ ابوطالب ، ای رخ ایثار که این دو غم ، برِ امت ، اساس « عام الحزن » به نزد حضرت دلدار ، ای جهان سالار که روز هجر شما تا ابد زمان عزا ست به یاد همت درس آفرین ِ عرش عیار ( 5 – 3 – 1397 – شفیعی مازندرانی )
هدایت شده از سیدکمال الدین عمادی
سلام بر ماه رمضان ماه خدا سلام بر صائمین سلام بر خدیجه و فرزندان و شوهرش 🏴سلام خداوند در شب معراج رسول الله بر حضرت خدیجه سلام الله علیهما🏴 ✅ .أَبُو سَعِيد خُدْرِيّ می گوید: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: إِنَّ جَبْرَئِيلَ قَالَ لِي لَيْلَةَ أُسْرِيَ بِي حِينَ رَجَعْتُ وَ قُلْتُ يَا جَبْرَئِيلُ هَلْ لَكَ مِنْ حَاجَةٍ؟ قَالَ حَاجَتِي أَنْ تَقْرَأَ عَلَى خَدِيجَةَ مِنَ اللَّهِ وَ مِنِّي السَّلَامَ وَ حَدَّثَنَا عِنْدَ ذَلِكَ أَنَّهَا قَالَتْ حِينَ لَقَّاهَا نَبِيُّ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ لَهَا الَّذِي قَالَ جَبْرَئِيلُ فَقَالَتْ إِنَّ اللَّهَ هُوَ السَّلَامُ وَ مِنْهُ السَّلَامُ وَ إِلَيْهِ السَّلَامُ وَ عَلَى جَبْرَئِيلَ السَّلَامُ 🔹 در شب معراج هنگامیکه می خواستم مراجعت کنم به جبرئیل گفتم : «آیا حاجتی داری؟» 🔹 جبرئیل گفت: « حاجت من این است که سلام خدا و سلام مرا به خدیجه برسانی» رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم وقتی که از معراج برگشتند سلام خدا و جبرئیل را به حضرت خدیجه ابلاغ کردند. 🔹 حضرت خدیجه گفتند: «همانا ذات پاک خدا سلام است، و از او است سلام، و سلام به سوی او باز گردد و بر جبرئیل سلام باد.» 📚 تفسیرعیاشی ج2 ص 280 بحار الأنوار، ج16، ص7. ▪️وفات بزرگ بانوی اسلام حضرت خدیجه سلام الله علیها تسلیت باد. 🏴🍀🏴🍀🏴🍀🏴🍀🏴🍀🏴
قم آنلاین, [۲۶.۰۵.۱۸ ۲۰:۲۸] 💠 ۷ خرداد ساعت ۱۳:۴۸ هر جا رو به خورشید بایستید، قبله خواهد بود. مدیر انجمن نجوم آماتوری ایران: 🔸دوشنبه ۷ خرداد یکی از روزهای تعیین دقیق قبله در سال جاری خواهد بود. در ساعت ۱۳:۴۸ دقیقه (هنگام اذان ظهر در مکه مکرمه) خورشید عمود بر خانه خدا تابیده و خانه کعبه در ساعت مذکور سایه نخواهد داشت. 🔹در این ساعت در هرکجای کره زمین که در وضعیت روز باشد اگر به سمت خورشید بایستیم، دقیقاً راستای قبله خواهد بود. 🔻درقم آنلاین باشید🔻 🚩 @onlineghom 🎯
هدایت شده از سیدکمال الدین عمادی
سنت الهی در تقابل با متجاوزانه از دیدگاه امام خمینی ره (قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلَاقُو اللَّهِ كَم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ) سوره بقره294 ..... ﻭﻟﻲ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻳﻘﻴﻦ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺩﻳﺪﺍﺭﻛﻨﻨﺪﻩ ﺧﺪﺍﻳﻨﺪ ، ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﭼﻪ ﺑﺴﺎ ﮔﺮﻭﻩ ﺍﻧﺪﻛﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺗﻮﻓﻴﻖ ﺧﺪﺍ ﺑﺮ ﮔﺮﻭﻩ ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ ﭘﻴﺮﻭﺯ ﺷﺪﻧﺪ ، ﻭ ﺧﺪﺍ ﺑﺎﺷﻜﻴﺒﺎﻳﺎﻥ ﺍﺳﺖ .(294) امام خمینی (ره) بر اساس آموزه های قرآن میفرماید: 🔺 اگر یک قدم شما عقب بروید، آنها یک قدم جلوتر میآیند؛ بیشتر از شما توقع دارند! صحیفه نور جلد ۱۵ صفحه ۶۷ 🔹 بنای سیاسیون[ظالم و زورگو] هم همین معناست که یک چیزی را تشر می‌زنند ببینند طرف چه جوری است اگر چنانچه طرف ایستاد مقابلشان، اینها عقب می‌زنند و اگر چنانچه نه، آن بیچاره عقب رفت، اینها هم جلو میآیند. حیوانات هم همین جورند. صحیفه نور،جلد ۱، صفحه ۲۶۱ 🔹 وقتی که مهیا بشویم برای جلوگیری از ظالم، ظالم عقب می‌نشیند.هر چه زیادتر فشار بیاورید، او عقبتر می‌نشیند. یک قدم شما که عقب بنشینید، او جلو می‌آید. یک قدم شما جلو بروید، او عقب می‌رود.این سنت الهی است و مطلبی بود که با تجربه، خود شما ثابت کردید. صحیفه نور، جلد ۹، صفحه ۲۰۸ 🔸 امروز دنیا، دنیای آشوب و جنگ و انفجار و هواپیما ربایی است، و ایران از خیلی جاهای دنیا آرامتر است. ممکن است بعضی‌ها که این چیزها را ندیده‌اند، با خود بگویند خوب! با قدرتها باید ساخت. ولی باید بدانند که سازش، امروز نابودی تا آخر است. 🔹صحیفه نور،جلد ۱۹،صفحه ۵۹ 🔹 نقشه آن است که قدم به قدم پیشروی کنند. هر قدر شما عقب‌نشینی کنید آنها پیشروی می‌کنند. آنها کمر به نابودی شما بسته‌اند. گمان نکنید با ملایمت و تسلیم دست بردار هستند، بلکه با استقامت و ایستادگی و اظهار حق و فریاد مظلومانه عقب می‌نشینند. صحیفه امام، جلد ۲، صفحه ۱۳۰ پس بنابر فرموده امام خمینی ره تنها را نجات و پیروزی در برابر استکبار وآمریکا مقاومت و تقابل هجومی است و تنها مقاومت کافی نیست اگر مقاومت باشد ولی هجوم نباشد آنها ما را در خانه خودمان محاصره خواهند کرد اگر ما میدان جنگ با داعش را تنها به مرز خود اکتفا کرده بودیم الان نیمی از کشور ما محل اصابت موشکهای آنان بود پس باید هر روز یک قدم میدان دفاع را از مرز اصلی دورتر کنیم تا دشمن در بیخ گوش خود ناچارباشد هزینه کند و احساس امنیت نکند نه اینکه ما در بیخ گوش خود با دشمن درگیر شویم با این استراتژی مساله ترهبون به عدوالله محقق میشود پس کسانی که به هر دلیل دفاع مشروع ما را در سوریه و عراق زیر سوال میبرند یا نادانند یا بلندگوی دشمنان یک بار هم بنی صدر خائن حتی مانع دفاع در مرز شد و فرصت داد دشمن وارد خانه شد و هزینه جنگ علاوه طولانی شدن هزاران برابر شد
در سطر نخست متجاوزان صحیح است
هدایت شده از عارفین
☘یک از دوستان ما در آمریکا استاد دانشگاه است ، در آنجا اینقدر از چشم برزخی و توانایی های معنوی مرحوم آیت الله بهجت تعریف کردند که آنها مشتاق دیدار با ایشان شدند ... ☘حضرت اقای بهجت گفتند زیاد نیایند حدودا بیست نفر رسیدند خدمت آقا ، خیلی جالب است ای کاش عکس های آن را به نمایش بگذارند 🍃حضرت آقا چند جمله ای آنها را نصیحت کردند ، یکی از این ها بود در دل خودش گفت: این عارفی که چشم برزخی دارد ای کاش می آمد من ... و در دلش می خندید 🌿مجلس تمام شد و همه برای خداحافظی نزد ایشان رفتند نوبت به این پزشک که رسید حضرت آقا به مترجم گفتند: به ایشان بگویید وقتی آنجا نشسته است دیگر در دلش به بینی من نخندد ، این پزشک دق کرد و نشست... 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/537067524C7c1112bb54
‼️احکام وضو 🔷مستحب است انسان در همه حال با وضو باشد مخصوصاً در هنگام ورود به مسجد و مشاهد مشرفه و تلاوت قرآن و هنگامی که می‌خواهد بخوابد و بعضی اوقات دیگر. 🔷 بعد از آن که وضو به طور صحیح محقق شد، تا زمانی که باطل نشده است، انجام هر عمل مشروط به طهارت با آن جایز است، بنابر این لازم نیست برای هر نمازی وضوی جداگانه بگیرد، بلکه می‌تواند با یک وضو تا زمانی که باطل نشده هر مقدار نماز که بخواهد بخواند. 📕منبع: رساله آموزشی امام خامنه‌ای 🆔 @resale_ahkam
ملک قناعت و ملک شاهی درویشی مجرد به گوشه ای نشسته بود پادشاهی برو بگذشت درویش از آن جا که فراغ ملک قناعت است سر نیاورد و التفات نکرد. سلطان از آن جا که سطوت سلطنت است برنجید و گفت این طایفه خرقه پوشان امثال حیوان اند و اهلیت و آدمیت ندارند وزیر نزدیکش آمد و گفت ای جوان مرد سلطان روی زمین بر تو گذر کرد چرا خدمتی نکردی و شرط ادب به جای نیاوردی؟ گفت سلطان را بگوی توقع خدمت از کسی دار که توقع نعمت از تو دارد و دیگر بدان که ملوک از بهر پاس رعیت اند نه رعیت از بهر طاعت ملوک گرچه رامش به فرّ دولت اوست. یکی امروز کامران بینی دیگری را دل از مجاهده ریش فرق شاهی و بندگی برخاست چون قضای نبشته آمد پیش ملک را گفت درویش استوار آمد گفت از من تمنا بکن. گفت آن همی‌خواهم که دگر باره زحمت من ندهی گفت مرا پندی بده گفت دریاب كنون كه نعمتت هست به دست كین دولت و ملك می رود دست به دست سعدی علیه الرحمه
باکی ندارم که دیگر هیچ آیه ای از قرآن را نشنوم رسول اکرم (ص) آیه 7 و 8 سوره زلزال را خواندند: «فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّهٍ خَیْراً یَرَهُ وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّهٍ شَرًّا یَرَهُ». ترجمه: «پس هر آن کس که اندکی کار نیک یا بد کند، نتیجه آن را می بیند». یک نفر عرب بادیه نشین، سخت تحت تأثیر قرار گرفت و عرض کرد: ای رسول خدا «مِثْقالَ ذَرَّهٍ؟!» (یعنی حتی کوچکترین عمل هم فراموش نمی شود؟). پیامبر (ص) فرمود: آری! بادیه نشین فریاد برآورد: وا سواتاه «وای بر من در مورد آشکار شدن بدی» و گریه می کرد. رسول خدا (ص) وقتی حال او را دید فرمود: «این بادیه نشین کسی است که دلش از ایمان خبر می دهد و آمیخته با ایمان است». و وقتی صَعْصعَه، عموی فرزدق، این دو آیه را شنید، گفت: «حسبی من القرآنِ ما سَمِعْتٌ لا اُبالی بعد هذِهِ الآیه اَنْ لا اسمَعَ من القرآنِ شیئاً». ترجمه: «از قرآن همین آیه را که شنیدم، برای من کافی است، و بعد از شنیدن این آیه، باکی ندارم که دیگر هیچ آیه ای از قرآن را نشنوم». * برگرفته از نرم افزار جامع گلبرگها
تحلیل برجامی بعد از خروج آمریکا اگر امروزه گفته میشود با هماهنگی و توافق اروپایی ها میتوان دست آورد برجام را حفظ کرد در پاسخ به این خوش بینی ها میگوییم اگرچه نمیتوان برخی از دست آورد برجامی و فرصتی که پدید آمده انکار کرد و زحمات تیم مذاکره را نادیده گرفت ولی ملت ما شایسته امتیاز بیش از این ها بود و هست و انتظار بیشتری از تیم بود اما یک پرسش اساسی که ذهن این حقیر را مشغول کرده است این است که آمریکا آنروزی که عضو برجام بود به تعهدات خود عمل نکرد و تحریم ها در برخی از محورها استمرار داشته و شاهد کارشکنی آمریکا بودیم هیچ اهرم فشاری بر علیه خیانت آمریکا نبود حال که از برجام رسما خارج شده چه سازکاری میتواند آمریکا وادار به انجام تعهدات بین‌المللی خود کند گمان میرود با نفاق سیاسی اروپا نه تنها امکان تحقق اهداف برجامی نیست بلکه زمینه بازگشت تحریم های سازمان ملل هم محتمل است چون هیچ قدرتی برای مهار خوی استکباری آنان نیست مگر فشار و قدرت نظامی و عمل به این آیه شریفه وَأَعِدُّوا لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِن دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنفِقُوا مِن شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنتُمْ لَا تُظْلَمُونَ(60 انفال) ﻭ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﻗﺪﺭﺕ ﻭ ﺗﻮﺍﻥ ﺩﺍﺭﻳﺪ ﺍﺯ ﻧﻴﺮﻭ [ ﻭ ﻧﻔﺮﺍﺕ ﻭ ﺳﺎﺯ ﻭ ﺑﺮﮒ ﺟﻨﮕﻲ ] ﻭ ﺍﺳﺒﺎﻥ ﻭﺭﺯﻳﺪﻩ [ ﺑﺮﺍﻱ ﺟﻨﮓ ] ﺁﻣﺎﺩﻩ ﻛﻨﻴﺪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺷﻤﻦ ﺧﺪﺍ ﻭ ﺩﺷﻤﻦ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﻭﺩﺷﻤﻨﺎﻧﻲ ﻏﻴﺮ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﻛﻪ ﻧﻤﻰ ﺷﻨﺎﺳﻴﺪ ، ﻭﻟﻲ ﺧﺪﺍ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﻰ ﺷﻨﺎﺳﺪ ﺑﺘﺮﺳﺎﻧﻴﺪ. ﻭ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﻫﺰﻳﻨﻪ ﻛﻨﻴﺪ ، ﭘﺎﺩﺍﺷﺶ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻛﺎﻣﻞ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺩﺍﺩﻩ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ، ﻭ ﻣﻮﺭﺩ ﺳﺘﻢ ﻗﺮﺍﺭ ﻧﺨﻮﺍﻫﻴﺪ ﮔﺮﻓﺖ .(60) همان گونه رهبر هوشیار انقلاب فرمود برسمیت شناخته شدن انرژی هسته‌ای ما از طریق مذاکره نبود بلکه به دلیل عملکرد جوانان ما در تکثیر سانتریفیوژ ها بود آنان ناچار شدند بپذیرند قبلا حتی سه عدد هم قبول نمی کردند گمان کنم انفاق اشاره شده در آیه شریفه مصداقا همین هزینه سنگین در باب انرژی اتمی بود که خدا پاداش آنرا همین به رسمیت شناختن انرژی هسته‌ای ما قرار داده است لذا هرچه در بعد نظامی هزینه کنیم قدرت تعامل ما در جهان فعلی افزایش می یابد.
هدایت شده از معالم دین
احمد باقریان فرح آبادی, [۲۷.۰۵.۱۸ ۱۲:۰۷] 💠⚜💠🔱💠⚜💠 بربالین دوست بیماری عیادت رفته بودیم. پیرمرد شیک وکراوات زده ای هم آنجا حضور داشت. چند دقیقه بعد از ورود ما اذان مغرب گفتند. 🔵آقای پیرکراواتی، باشنیدن اذان، درب کیف چرم گرانقیمتش را بازکرد وسجاده اش را درآورد و زودتر از سایرین مشغول خواندن نمازشد.!! برای من جالب بود که یک پیرمردشیک وصورت تراشیده کراواتی اینطورمقید به نماز اول وقت باشد. بعد ازاینکه همه نمازشان راخواندند، من ازاو دلیل نمازخواندن اول وقتش راپرسیدم! و اوهم قضیه نماز و مرحوم شیخ و رضاشاه را برایم تعریف کرد... 🔴درجوانی مدتی ازطرف سردار سپه (رضاشاه) مسئول اجرای طرح تونل کندوان درجاده چالوس بودم. ازطرفی پسرم مبتلا به سرطان خون شده بود و دکترهای فرنگ هم جوابش کرده بودند و خلاصه هرلحظه منتظرمرگ بچه ام بودم.!! روزی خانمم گفت که برای شفای بچه، مشهد برویم و دست به دامن امام رضا(ع) بشویم... آنموقع من این حرفها را قبول نداشتم اما چون مادربچه خیلی مضطرب و دل شکسته بود قبول کردم... 🔷رسیدیم مشهد و بچه را بغل کردم و رفتیم وارد صحن حرم که شدیم خانمم خیلی آه و ناله وگریه میکرد... گفت برویم داخل که من امتناع کردم گفتم همینجا خوبه بچه را گرفت وگریه کنان داخل ضریح آقارفت پیرمردی توجه ام رابه خودش جلب کرد که رو زمین نشسته بود وسفره کوچکی که مقداری انجیر ونبات خرد شده درآن دیده میشد مقابلش پهن بود و مردم صف ایستاده بودند وهرکسی مشکلش را به پیرمرد میگفت و او چند انجیر یا مقداری نبات درون دستش میگذاشت و طرف خوشحال و خندان تشکرمیکرد ومیرفت.! 🔶به خودم گفتم ماعجب مردم احمق وساده ای داریم پیرمرد چطورهمه رادل خوش کرده آنهم با انجیر و تکه ای نبات..!! حواسم ازخانم و پسرم پرت شده بود و تماشاگر این صحنه بودم که پیرمرد نگاهی به من انداخت و پرسید: حاضری باهم شرطی بگذاریم؟ گفتم:چه شرطی وبرای چی؟ شیخ گفت :قول بده در ازاء سلامتی و شفای پسرت یکسال نمازهای یومیه راسر وقت اذان بخوانی.! متعجب شدم که او قضیه مرا ازکجا میدانست!؟ کمی فکرکردم دیدم اگرراست بگوید ارزشش را دارد... 🔵خلاصه گفتم :باشه قبوله و بااینکه تا آنزمان نماز نخوانده بودم واصلا قبول نداشتم گفتم:باشه.! همینکه گفتم قبوله آقا، دیدم سروصدای مردم بلند شد ودر ازدحام جمعیت یکدفعه دیدم پسرم از لابلای جمعیت بیرون دوید ومردم هم بدنبالش چون شفاء گرفته وخوب شده بود.!! منهم ازآن موقع طبق قول وقرارم بامرحوم "حسنعلی نخودکی" نمازم را دقیق و سروقت میخوانم.! •┈••✾🔹📍📚📍🔹✾••┈• http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722 🔴اما روزی محل اجرای تونل کندوان مشغول کار بودیم که گفتند سردارسپه جهت بازدید درراهه و ترس واضطراب عجیبی همه جارا گرفت چرا که شوخی نبود رضاشاه خیلی جدی وقاطع برخورد میکرد.! درحال تماشای حرکت کاروان شاه بودیم که اذان ظهرشد مردد بودم بروم نمازم را بخوانم یا صبرکنم بعداز بازدیدشاه نمازم را بخوانم. چون به خودم قول داده بودم وبه آن پایبند بودم اول وضو گرفتم وایستادم به نماز.. 🔷رکعت سوم نمازم سایه رضاشاه را کنارم دیدم و خیلی ترسیده بودم..!! اگرعصبانی میشد یا عمل منو توهین تلقی میکرد کارم تمام بود... نمازم که تمام شد بلندشدم دیدم درست پشت سرم ایستاده، لذا عذرخواهی کردم وگفتم : قربان درخدمتگذاری حاضرم شرمنده ام اگروقت شما تلف شد و... 🔶رضاشاه هم پرسید :مهندس همیشه نماز اول وقت میخوانی!؟ گفتم : قربان ازوقتی پسرم شفا گرفت نماز میخوانم چون درحرم امام رضا(ع)شرط کردم رضاشاه نگاهی به همراهانش کرد وبا چوب تعلیمی محکم به یکی زد وگفت: مردیکه پدرسوخته، کسیکه بچه مریضشو امام رضا شفابده، ونماز اول وقت بخوانه دزد و عوضی نمیشه.! اونیکه دزده تو پدرسوخته هستی نه این مرد.! ⚪️بعدها متوجه شدم،آن شخص زیرآب منو زده بود و رضاشاه آمده بود همانجا کارم را یکسره کند اما نمازخواندن من، نظرش راعوض کرده بود و جانم را خریده بود.!! ازآن تاریخ دیگرهرجا که باشم اول وقت نمازم را میخوانم و به روح مرحوم" ! فاتحه و درود میفرستم....
نمره بیست امتحانی معلم ما عجیب ترین معلم دنیا بود ، امتحاناتش عجیب تر... امتحاناتی که هر هفته می‌گرفت و هر کسی باید برگه ی خودش را تصحیح می‌کرد... آن هم نه در کلاس،در خانه... دور از چشم همه اولین باری که برگه‌ی امتحان خودم را تصحیح کردم سه غلط داشتم... نمی‌دانم ترس بود یا عذاب وجدان، هر چه بود نگذاشت اشتباهاتم را نادیده بگیرم و به خودم بیست بدهم... فردای آن روز در کلاس وقتی همه ی بچه‌ها برگه‌هایشان را تحویل دادند فهمیدم همه بیست شده‌اند به جز من... به جز من که از خودم غلط گرفته بودم... من نمی خواستم اشتباهاتم را نادیده بگیرم و خودم را فریب بدهم... بعد از هر امتحان آنقدر تمرین می‌کردم تا در امتحان بعدی نمره‌ی بهتری بگیرم... مدت‌ها گذشت و نوبت امتحان اصلی رسید،امتحان که تمام شد ، معلم برگه‌ها را جمع کرد و برخلاف همیشه در کیفش گذاشت... چهره‌ی هم کلاسی‌هایم دیدنی بود... آن ها فکر می‌کردند این امتحان را هم مثل همه‌ی امتحانات دیگر خودشان تصحیح می‌کنند... اما این بار فرق داشت... این بار قرار بود حقیقت مشخص شود... فردای آن روز وقتی معلم نمره‌ها را خواند فقط من بیست شدم... چون بر خلاف دیگران از خودم غلط می‌گرفتم ؛ از اشتباهاتم چشم پوشی نمی‌کردم و خودم را فریب نمی‌دادم... زندگی پر از امتحان است... خیلی از ما انسان‌ها آنقدر اشتباهاتمان را نادیده می‌گیریم تا خودمان را فریب بدهیم ... تا خودمان را بالاتر از چیزی که هستیم نشان دهیم... اما یک روز برگه‌ی امتحانمان دست معلم می‌افتد... آن روز چهره‌مان دیدنی ست... آن روز حقیقت مشخص می‌شود و نمره واقعی را می گیریم... تا می‌تونی غلط‌های خودت را بگیر قبل از این که غلطت را بگیرند.
‼️احکام تیمم 🔷اگر کسی در تنگی وقت، خوف آن را داشته باشد که در صورت غسل کردن یا وضو گرفتن، همه یا قسمتی از نمازش در خارج وقت واقع شود باید تیمم کند و نماز بخواند. 🔷هرگاه رطوبتی از انسان در حال خواب خارج شود و بعد از بیداری چیزی به یاد نیاورد، ولی لباس خود را مرطوب ببیند، اگر می‌داند که محتلم شده، جنب است و باید غسل کند و در صورت تنگی وقت باید بعد از تطهیر بدنش تیمم نموده و نماز بخواند و سپس در وسعت وقت غسل نماید، اما اگر نداند (شک در احتلام و جنابت داشته باشد) در این صورت، حکم جنابت بر آن جاری نمی‌شود. 📕منبع: رساله آموزشی امام خامنه‌ای 🆔 @resale_ahkam
هدایت شده از سیدکمال الدین عمادی
بازخوانی سه وصیت مهمّ حضرت خدیجه کبری (س) بنام پروردگار بصیر و دوستدار اهل بصیرت. سحر خیزان ارجمند سلام علیکم. خدا را شاکر باشیم که یاریمان کرد تا وارد دهه دوّم از ماه مبارک رمضان سال جاری شویم؛ آرزومندم، کارنامه قبولی دهه اوّل نصیبمان گردد. «سه وصیت مهمّ حضرت خدیجه براساس نقل منابع مربوطه (؛ از جمله شجرة طوبى، ج 2، ص 235؛ تالیف : محمد مهدی (محمدصالح) حائری مازندرانی؛ معروف به علّامه سمنانی ، و ریاحين الشریعه، ج 2، ص412، تالیف: ذبيح الله محلاتي )، هنگامی که بیماری ام المومنین حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها) شدت یافت از پیامبر (صلوات الله علیه و آله) خواست تا به وصایای او گوش فرا دهد، و خطاب به حضرتش، اینگونه عرضه داشت: «یا رسول الله اسمع وصایایَ»؛ سپس به بیان سه امر بسیار مهمّ پرداخت: وصیت اول (طلب حلالیت): «اعفنی یا رسول الله فَاِنّی قاصِرهٌ فی حقک» : «ای پیامبر خدا، مرا عفو کنید به خاطر کوتاهیم در ادای حقوقتان»!! پیامبر (صلی الله علیه و آله) چنین پاسخ داد: «حاشا و کلّا. ما رأیتُ منکِ تقصیراً. فَقَدْ بَلَغْتِ جَهدَکِ و تَعبْتِ فی داری غایهَ التَّعَبِ» : «و هرگز چنین چیزی نیست، من از شما کوتاهی ندیده ام، شما آخرین توان و تلاش را در ادای حقوق رسالت انجام داده اید و بیشترین سختی ها را در زندگی با من متحمل شده اید و تمام اموالتان را در راه خدا صرف نموده اید». وصیت دوم (سفارش در باره فاطمه): «اوُصیکَ بهذه (و اشارت الی فاطمه سلام الله علیها) فانها یتیمهٌ من بَعدی فلا یؤذیها اَحَدٌ من نساء قریش، و لا یلطمنَّ خَدَّها، و لا یَصِحْنَ و جهِها، و لا یرینها مکروهاً»: «وصیت می کنم شما را به دخترم فاطمه زهرا سلام الله علیها (که کنار مادرشان نشسته بود) ایشان پس از من یتیم و غریب و تنها می شود، پس کسی از زنان قریش او را اذیت نکند او را سیلی نزنند، و بر او فریاد نکشند و با او به سختی و درشتی رفتار نکنند»؛ وصیت سوم (طلب عَبا): «اما الوصیه الثالثه. فانی اقولها لِابنَتی فاطمه و هی تقول لکَ، فَاِنّی مُستَحیَهٌ منک یا رسول الله» : «وصیت سوم را به دخترم فاطمه (سلام الله علیها) می گویم و ایشان به شما بازگو می کند زیرا ای رسول خدا! از شما خجالت می-کشم»؛ در ادامه روایت، شاهد بیان این مطلب هستیم که نبیّ اکرم (صلی الله علیه و آله) به این خواسته حضرت خدیجه (سلام الله علیها) پاسخی مثبت داد: «فقام النبی (صلی الله علیه و آله و سلّم) و خَرَجَ من الحجره» : «رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلّم)، با شنیدن تقاضای همسر، از جای خود برخواست و به بیرون از اطاق رفت؛ سخنان حضرت خدیجه با دخترش فاطمه (سلام الله علیهما) سپس خدیجه به حضرت زهرا (علیهما السّلام) فرمود: «یا حبَیبَتی و قُرَّهَ عینی، قولی لابیک اِنّ اُمّی تَقول: انَاَ خائفَهٌ من القَبر. اُریدُ منکَ ردائک الذی تلبسه حین نزولِ الوحیِ، تکفّننی فیه» : «ای حبییه من، و ای نور چشمانم، به پدرت بگو، مادرم می گوید: من از قبر در هراسم و از شما می خواهم آن ردایی که هنگام نزول وحی می پوشید، کفن من قرار دهید»؛ ابلاغ پیام مادر به پدر «فخرجت فاطمه علیها السلام و قالت لاَبیها ما قالت اُمُّها خدیجه علیها السلام» : «پس حضرت فاطمه وصیت مادرشان را برای پدرشان بازگو کردند»؛ اقدام عملی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم ) «فقام النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) و سَلَّمَ الرداء الی فاطمه (سلام الله علیها) و جاءت به اِلی اُمِّها فَسَّرتْ به سروراً عظیماً» پیامبر ص ردای خود را به فاطمه سلام علیها داد او آنرا برای مادرش برد حضرت خدیجه س از دریافت ردای پیامبر ص خوشحالی بسیاری کرد
☝️برگرفته از بیانات صدیق ارجمند جناب استاد سید حسین شفیعی دامت افاضاته با تلخیص اندک
بسمه تعالی حریم مرجعیت سالهای دهه 70 جهت تبلیغ به دانشگاه علوم پزشکی ایران در تهران میرفتم ایام دولت اصلاحات بود در خوابگاه دانشجوی ظفر در بالای شهر تهران یک اطاق مخصوص داشتم دانشجویان برای پرسش خود می‌ماند تا انها میامدند من بیدار بودم شبی حدود ساعت یک بامداد اطاقم خلوت شد احساس کردم دیگر کسی نمیاید لذا برق اطاق را خاموش کردم تا بخواهم دیدم آهسته در میزنند برق را روشن کردم دانشجوئی بود گفت من قریب یکساعت منتظر بودم تا هیچ کس اطاقت نباشد چون پرسش خصوصی مهم دارم دعوت کردم به داخل نشستیم گفت نظرت در باره مرجعیت فلانی چیست گفتم نظر من مرا میخواهی یا نظر اسلام را گفت مگر فرق داره مگر شما غیر از اسلام هم نظری داری گفتم آری تفاوت دارد اگر چه نظر من در نهایت اسلامی است ما با یک تفاوت اندک گفت نظر اسلام در باره مرجعیت ایشان چیست گفتم نظر اسلام این است که اگر شما حقیقتا تحقیق کردی در بین مجتهدین معاصر عادل و با تقوی ایشان را اعلم یافتی تقلید شما از ایشان امر مشروع و صحیح است و عمل به رساله ایشان مجزی و حتی اگر ایشان در واقع مصداق اعلم و شایسته تقلید نباشد شما معذور و ماجوری ایشان گفت من وی را برای این جایگاه با تحقیق شایسته یافتم گفتم ان شاالله ماجور باشی سپس پرسید نظر شما چیست گفتم نظر من به عنوان کارشناس مصداق آن حکم اسلام ممکن است با یافته شما متفاوت باشد نظر من در این مقام برای شما ضرورتی ندارد اصرار کرد تا نظر مرا بداند گفت برایم مهم است گفتم من فلانی را برخلاف یافته شما شایسته تقلید نمیدانم اوصاف لازم برای تصدی این جایگاه مهم را ندارد گفتند چرا گفتم بیش از این وظیفه ای برای بیان ندارم منتهی به غیبت میشود نظر کارشناسی من هم تاثیری در تقلید شما ندارد اگر من کارشناس مورد اعتماد شما بودم بیان همین مقدار برای ادای تکلیف شرعی شما کفایت می کند این دانشجوی سال آخر پزشکی از با اینکه مقلد کسی بود که من او را شایسته تقلید نمیدانستم در پایان گفت....... ‌شش ماه بعد از نماز صبح از خوابگاه انقلاب در خیابان انقلاب خارج شدم تا به شهرستان ساری بروم دیدم کسی از پشت سر صدایم میزند برگشتم دید آقا دکتر.... همان دانشجوی.... گفت کجا بودی گفتم همین خوابگاه گفت من هم همین خوابگاه هستم کی آمدی گفتم سه روز بودم گفت کاش میدانستیم تا در خدمت شما میرسیدیم حیف شد ایشان به دلیل شیفت بیمارستان متوجه حضور ما نشده بود گمان نمیکردم برخود صادقانه با یک مخالف این مقدار تاثیر گذار باشد غرض این است تشخیص اعلمیت یک مرجع و مجموعه اوصاف او بر عهده خود افرادست چه بسا دو دوست صمیمی با تحقیق خود به یک فرد واحد نرسند همین مقدار برای تکلیف افراد کافی است لازم نیست ما برای تبلیغ مرجع خود دیگر مراجع را زیر سوال ببریم کافی بگوییم به نظر من فلانی اعلم است آنچه مهم است تشخیص افراد برخواسته از یک تحقیق واقعی بدور از احساسات باشد هر کس مسئول نتیجه تحقیق خود است پس باید به مراجع دیگران احترام بگذاریم مگر اینکه اشخاص به کار شناسی ما اعتماد کنند در این صورت تنها چه کسی را اعلم میدانیم اعلام میکنیم اما چه کسانی مرجع نیستند بیانش گاهی خلاف شرع است مگر در موارد نادر شخصی بدعت گذار مدعی مرجعیت گردد که تکلیف متفاوت میشود خدا بر طول عمر و عزت و عظمت مراجع فعلی که پرچمداران دین اسلام هستند بیافزاید البته در بین مراجع آنکه دارای مقام منیع ولایت و زعامت امت اسلامی است احترام ویژه ای دارد که در این برهه از زمان حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای مد ظله العالی است