eitaa logo
کمال الدین
104 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
3هزار ویدیو
59 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از شبکه ادیان
اتوبوسران مشهدی دلارهای گمشده را به صاحبش رساند. محمد حسن رمضانی اتوبوسران مشهدی مبلغ 1500 دلار را به صاحب اصلی اش که یک زائر عراقی بود، برگرداند. این خبر هیچ وقت به اندازه ی ماجرای توریست آلمانی پخش نمیشه چون نون یه عده توی تحقیر ایرانی و القای حس ناامیدیه! 👏🌷 🌐 @adyan8
هدایت شده از کاظمیان
پيام(منشور روحانيت) به روحانيون، مراجع، مدرسين، طلاب و ائمه جمعه و جماعات(منشور روحانيت) ان شاء اللَّه در بين جامعه مدرسين و طلاب انقلابى اختلافى نيست، اگر باشد بر سر چيست؟ بر سر اصول يا بر سر سليقه‏ها؟ آيا مدرسين محترم كه ستون محكم انقلاب در حوزه‏هاى علميه بوده‏اند- نعوذ باللَّه- به اسلام و انقلاب و مردم پشت كرده‏اند؟ مگر همانها نبودند كه در كوران مبارزه حكم به غير قانونى بودن سلطنت دادند؟ مگر همانها نبودند كه وقتى يك روحانى به ظاهر در منصب مرجعيت از اسلام و انقلاب فاصله گرفت، او را به مردم معرفى كردند؟ آيا مدرسين عزيز از جبهه و رزمندگان پشتيبانى ننمودند؟ اگر خداى ناكرده اينها شكسته شوند چه نيرويى جاى آنان را خواهد گرفت؟ و آيا ايادى استكبار، روحانى‏نماهايى را كه تا حد مرجعيت تقويت نموده است، فرد ديگرى را بر حوزه‏ها حاكم نمى‏كنند؟ و يا آنها كه در توفان پانزده سال مبارزه قبل از انقلاب و ده سال حوادث كمرشكن بعد از انقلاب نه غصه مبارزه و نه غم جنگ و اداره كشور را خورده‏اند و نه از شهادت عزيزان متأثر شده‏اند و با خيالى راحت و آسوده به درس و مباحثه سرگرم بوده‏اند مى‏توانند در آينده پشتوانه انقلاب اسلامى باشند؟ راستى شكست هر جناحى از علما و طلاب انقلابى و روحانيون و روحانيت مبارز و جامعه مدرسين، پيروزى چه جناحى و چه جريانى را تضمين مى‏كند؟ جناحى كه پيروز شود يقيناً روحانيت نيست و اگر آن جناح الزاماً به روحانيت رو آورد، راستى به سراغ كدام قشر و تفكر از روحانيت مى‏رود؟ خلاصه اختلاف به هر شكلى كوبنده است. وقتى نيروهاى مؤمن به انقلاب حتى به اسم فقه سنتى و فقه پويا به مرز جبهه‏بندى برسند، آغاز باز شدن راه استفاده دشمنان خواهد بود. جبهه‏بندى نهايتاً معارضه پيش مى‏آورد. هر جناح براى حذف و طرد طرف مقابل خود واژه و شعارى انتخاب مى‏كند، يكى متهم به طرفدارى از سرمايه دارى و ديگرى متهم به التقاطى مى‏شود كه من براى حفظ اعتدال‏ جناحها هميشه تذكرات تلخ و شيرينى داده‏ام، چرا كه همه را فرزندان و عزيزان خود مى‏دانم البته هيچ گاه نگران مباحثات تند طلبگى در فروع و اصول فقه نبوده‏ام ولى نگران تقابل و تعارض جناحهاى مؤمن به انقلابم كه مبادا منتهى به تقويت جناح رفاه طلب بى‏درد و نق بزن گردد. نتيجه مى‏گيرم كه اگر روحانيون طرفدار اسلام ناب و انقلاب دير بجنبند ابرقدرتها و نوكرانشان مسائل را به نفع خود خاتمه مى‏دهند. جامعه مدرسين بايد طلاب عزيز انقلابى و زحمت كشيده و كتك خورده و جبهه رفته را از خود بدانند. حتماً با آنان جلسه بگذارند و از طرحها و نظريات آنان استقبال نمايند و طلاب انقلابى هم مدرسين عزيز طرفدار انقلاب را محترم بشمارند و با ديده احترام به آنان بنگرند و در مقابل طيف بى‏عرضه و فرصت طلب و نق زن يد واحده باشند و خود را براى ايثار و شهادت در راه هدايت مردم آماده‏تر كنند، حال جامعه و مردم، طالب حقيقت باشند مثل زمان ما كه حقاً مردم بيشتر از آنچه كه ما فكر مى‏كنيم وفادار به روحانيت بوده و خواهند بود، يا نباشند مثل زمان معصومين- عليهم السلام. اما مردم شريف ايران توجه داشته باشند كه نوعاً تبليغاتى كه عليه روحانيت انجام مى‏پذيرد به منظور نابودى روحانيت انقلاب است، ايادى شيطان در تنگناها و سختيها به سراغ مردم مى‏روند كه بگويند روحانيت مسبب مشكلات و نارساييهاست؛ آن هم كدام روحانى، روحانى بى‏درد و بى‏مسئوليت نه، بلكه روحانيتى كه در همه حوادث جلوتر از ديگران در معرض خطر بوده است. كسى مدعى آن نيست كه مردم و پابرهنه‏ها مشكلى ندارند و همه امكانات در اختيار مردم است. مسلّم آثار ده سال محاصره و جنگ و انقلاب در همه جا ظاهر مى‏شود و كمبودها و نيازها رخ مى‏نمايد ولى من با يقين شهادت مى‏دهم كه اگر افرادى غير از روحانيت جلودار حركت انقلاب و تصميمات بودند امروز جز ننگ و ذلت و عار در برابر امريكا و جهانخواران و جز عدول از همه معتقدات اسلامى و انقلابى چيزى برايمان نمانده بود. صحيفه امام ج‏21 287
هدایت شده از زمانه
.....‼️ 🔴 روابط بين‌الملل متكی به است و بس. 🔻 «عباس عبدی» از فعالان سیاسی اصلاح طلب با انتقاد از فرایند انعقاد گفت: 🔹دوستاني كه  پيشنهاد مذاكره ميدادند و به آن اصرار داشتند، چرا ضمانت اجرای آن را مورد توجه قرار ندادند؟ 🔸اگر قرار بود وارد برجام شويم، بايد فرض می ‌كرديم چنانچه طرف مقابل به تعهدات خود عمل نكرد، ما چه بايد انجام دهيم تا از ترس عمل ما، طرف مقابل به تعهداتش ملتزم باشد؟ 🔹به نظرم بسياری از افراد درك درستی از ماهيت روابط بين‌الملل و سياست واقع‌گرايانه ندارند و روابط بين‌الملل را به گفت‌وگو و صلح‌خواهی تقليل میدهند، در حالیكه روابط بين‌الملل در اصل متكی به قدرت است و بس. 🔴 : آنچه یک تحلیلگر باید بداند ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ 🇮🇷 = کانال و جامع ترین کانال تحلیل سیاسی با حضور نخبگان سیاسی، ۲۳۰ ادمین کانال سیاسی، اساتید محترم دانشگاه http://eitaa.com/joinchat/796000260C5d9fc9afdd 🌷 بازنشر است
غدیر را پاسداری کنیم بسم الله الرحمن الرحیم در سال دهم هجری، آنگاه که پیامبر گرامی اسلام (ص) با دهها هزار تن از زن و مرد مسلمان از سفر معنوی حج باز میگشت، به سرزمینی گودال گونه به نام عدیر خم رسید که آب بارانهای پراکنده آن منطقه در آن جمع میشد و تک درختانی در آن سبز شده و بر مسافران سایه می‌افکندند. آن مکانی بود که مانند تقاطع چند جاده مردم عراق، یمن و مدینه را از هم جدا می‌کرد، به گونه‌ای که انبوهی از مسلمانان از پیامبر گرامی (ص) جدا گردیده و به شهرهای خود باز می‌گشتند. در آن مکان پیام حق تعالی بر پیامبر گرامی (ص) فرود آمد: (يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرين‏) (سوره مائده: 67). یعنی: «اى پيامبر، آنچه از پروردگارت بر تو نازل شد (به خلق) برسان كه اگر نرسانى تبليغ رسالت و اداء وظيفه نكرده‏اى، و خدا تو را از (شر) مردمان محفوظ خواهد داشت، (و دل قوى دار كه) خدا كافران را (به هيچ راه موفقيتى) راهنمايى نخواهد كرد». به دنبال این پیام الهی، اعلان عمومی شد که همه مسلمانان همراه در گودال فرود آیند تا پیامبر گرامی (ص) خواست خدای متعال را به آنان ابلاغ نماید. حاكم نيشابورى از زيد بن ارقم نقل كرده است كه گفت: [در هنگام بازگشت از حجة الوداع] پيامبر (ص) در ميان راه مكه و مدينه در كنار درختانى كه در پنج قسمت [بيشه] بزرگ قرار داشته است فرود آمد، مردم از شدت گرما به سايه درختان پناه بردند، پيامبر (ص)‏ تا عصر آن روز به استراحت پرداخت و نماز را خواند؛ سپس براى سخنرانى ايستاد و به حمد و ثناى خدا پرداخت و بسيار در اين باره سخن گفت؛ سپس فرمود: «أَيُّهَا النّاسُ اِنّى تارِكٌ فيكُمُ أَمْرَيْنِ لَنْ تَضِلُّوا اِنْ اتَّبَعتُمُوهُما، وَ هُما كِتابُ اللّهِ وَ أَهْلُ بَيْتى وَ عِتْرَتى». یعنی: «اى مردم من دو چيز را در ميان شما مى‏گذارم، تا هنگامى كه از آن دو پيروى كنيد گمراه نمى‏شويد: و آن دو كتاب خدا و عترت من هستند». سپس فرمود: «آيا مى‏دانيد من نسبت به مؤمنان از خودشان براى تصرّف در جان و مال آنان سزاوارترم؟»، اين سخن را سه بار فرمود، مردم گفتند: «آرى»، پس پيامبر (ص)‏ فرمود: «هر كس را كه من مولاى او باشم على مولاى او است». «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ، اَللّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ». )المستدرك على الصحيحين، ج 3، ص 118، ح 4577/ 175؛ سخاوي، استجلاب ارتقاء الغرف1: 347، رقم72(.. در روايت ديگر آورده است: پيامبر (ص) پس از حمد و ثناى خدا فرمود: كَأَنّى قَدْ دُعيتُ فَاَجَبْتُ، إنّى قَدْ تَرَكْتُ فيكُمُ الثِّقْلَيْنِ أَحَدُهُما أكْبَرُ مِنَ اْلآخَرِ: كِتابَ اللّهِ وَ عِتْرَتى...»؛ سپس دست على را گرفت و فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ وَلِيُّهُ، اَللّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ». یعنی: «هر كس من مولاى او باشم، اين على ولى او است، خدایا! هر كس ولايت او را بپذيرد او را ياور باش! و هر كس دشمن او باشد با او دشمن باش». )المستدرك على الصحيحين، ج 3، ص 118، ح 4576/ 174؛ ابوحمزه حسينى، البيان والتعريف، ج 2، ص 493، ش 1291، نقل از طبرانى در الكبير و حاكم از ابوالطفيل از زيد بن ارقم؛ صاعدى، المقتطفات من كتاب فضائل الصحابه، الفصل الثامن، القسم الثالث: 221، ح 267/1؛ ابن عبد ربّه، العقد الفريد 4: 286؛ بزاز، کتاب الشریعه1: 2050، ح 1523(. تواتر حدیث غدیر حديث غدير در باره ولايت على (ع) كه از منابع فراوان اهل سنّت نقل شده، در سر حدّ تواتر است، برخى از جمله‏هاى آن مثل «من كنت مولاه فعلى مولاه» تواتر لفظى دارد؛ يعنى براى انسان يقين پيدا مى‏شود كه این جمله از زبان مبارک پيامبر (ص)جارى شده است و برخى ديگر از جملات آن در سر حدّ تواتر اجمالی یا معنوى است؛ يعنى براى انسان يقين پيدا مى‏شود كه پيامبر 9یکی از الفاظ و یا معنا و مضمون آن را فرموده است، اگرچه ممكن است با بعضی از الفاظ روايت شده نبوده باشد. ذهبی در ترجمه محمد بن جریر نوشته است: او طریقهای حدیث غدیر خم را در چهار جزء گرد اورد، من بخشی از آن را دیدم، از گستردگی روایات آن مبهوت شدم و به واقع شدن آن یقین پیدا کردم. (سیر أعلام النبلاء14: 267 رقم 175). تبریک ابوبکر و عمر به علی (ع)
از سعد بن ابى وقاص نقل شده است كه پيامبر (ص) دست على بن ابى‏طالب را گرفت و فرمود: «مَنْ كُنتُ مولاهُ فَعَلِىٌّ مَولاهُ، أَللّهُمَّ والِ من والاهُ و عادِ مَنْ عاداهُ، وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ»، سعد گفت: ابوبكر و عمر از جاى خود برخاستند و گفتند: «أَمْسَيْتَ يَاابْنَ أَبى طالِبٍ مَولى كُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ». (عاصمی، العسل المصفی2: 263، ح472؛ گنجی، كفاية الطالب: 62؛ سمهودى، جواهر العقدين، القسم الثانى، ج 1، ص 97؛ ابن عقده، كتاب الولايه، ص 155، ح 1). وصیت پیامبر (ص) به علی (ع) در هنگام وفات انسان معمولا در هنگام آشكار شدن نشانه‏هاى مرگ، نزديك‏ترين افراد خود را نزد خود فرا مى‏خواند و اگر تا آن روز وصيتى نكرده باشد، وصيت مى‏كند و اگر وصيت كرده باشد، آن را تمديد و بر آن تاكيد مى‏ورزد. پيامبر اسلام (ص)، نگين پيامبران الهى اگرچه كرارا على (ع) را به عنوان وصىّ، وارث، غسل دهنده، كفن كننده و دفن كننده خود معرفى فرموده بود، چنان‏كه وصايا و سفارشات عمومى براى گروهى همانند اهل بيت خود و انصار و يا براى همه امّت خود داشته است؛ ولى - پس از چهارده قرن فاصله با مطالعه در تاريخى كه مدعيان پيروى از سنّت محمّدى و حديث نگاران آنان گرد آورده‏اند - مى‏خواهيم ببينيم كه پيامبر (ص) در روزهايى كه در بستر بيمارى وفات خود قرار گرفته بود آيا كسى را فرا خوانده است؟ و يا آن‏گونه كه برخى از آنان مى‏گويند او بدون وصيت از دنيا رفت؟ و اگر وصيت و سفارشى داشت وصىّ او چه كسى و وصيت او در چه محدوده و موضوعى بود؟ اگرچه طبق روايات فراوان در منابع اهل سنّت، پيامبر (ص) در هنگام وفات خود قلم و دوات خواسته بود تا براى جلوگيرى از گمراهى مردم چيز مهمّى را مكتوب گرداند و یکی از حاضران با توهين به پيامبر (ص) سبب اختلاف و بگو و مگو در حضور حضرت شده و از آوردن قلم و دوات ممانعت كرده بود؛ ولى با اين حال پيامبر (ص) سخنانى در باره وصىّ و خليفه خود بيان فرمود. در حديثى كه در صحيح بخارى نيز آمده و در واقع ردّ بر سخن عمر است که گفته بود «کفانا القرآن»: پيامبر (ص) در بيمارى وفات خود فرمود: «آگاه باشيد! من در ميان شما دو چيز را مى‏گذارم: «أَلاْ اِنّى مُخْلِفٌ فيكُمْ كَتابَ رَبّى عَزَّوَجَلَّ وَ عِتْرَتى أَهْلَ بَيْتى». یعنی کتاب خدا و عترت و اهل بيتم را در میان شما به امانت گذاشته ام»؛ سپس دست على را گرفت و آن را بالا برد و فرمود: هذا عَلِىٌّ مَعَ الْقُرْآنِ، وَالْقُرْآنُ مَعَ عَلِىٍّ، لايَفْتَرِقانِ حَتّى يَرِدا عَلَىَّ الْحَوْضَ، فَاَسْاَلُهُما ما خَلَّفْتُ فيهِما». )صحيح البخارى، ج 5، ص 8، ح 3965). یعنی «اين على با قرآن و قرآن با على است، اين دو از هم جدا نمى‏شوند تا در حوض كوثر نزد من وارد گردند، پس [در آنجا] آنچه را در مورد اين دو سفارش كرده‏ام پرسش خواهم كرد». پس از رحلت پیامبر (ص) فاصله واقعه غدیر خم و رحلت پیامبر گرامی اسلام (ص) هشتاد روز بود، افزون بر اینکه در آخرین روزهای زندگی خود آن کلام زیبا و ماندگار را در باره اهل بیت عموما و علی علیه السلام اختصاصا فرموده بود، ولی در لحظه ای که اهل بیت پیامبر (ص) به غسل و کفن حضرت اشتغال داشتند گروهی در سقیفه گرد میآیند و حتی برای اهل بیت حق مشورت قایل نشده از میان خود شخصی را به خلافت برگزیدند که آن شخص خود به افضل نبودن خود و به برتری همه مسلمانان بر خود اعتراف داشته و گفته بود: «أَقيلُونى فَلَسْتُ بِخَيْرِكُمْ»، «وَلَّيْتُكُمْ وَ لَسْتُ بِخَيْرِكُمْ». (زیور خلافت، نقل از: كلاعى، الاكتفاء، مجلد 1، ج 2، ص 446؛ اسكافى، المعيار والموازنه، ص 39؛ ابن عساكر، تاريخ مدينة دمشق، ج 30، ص 301 - 302 و منابع ديگر). آنان با توطئه و کودتا علیه اهل بیت پیامبر (ص) فرمان خدا را نا دیده گرفته و برترین صحابی، وصی پیامبر خاتم (ص) علی (ع) را خانه نشین کردند، با نام اسلام و قرآن، اسلام و قران را تضعیف کرده، با نام عدالت و تقوا عدالت و تقوا را سر بریدند و دادگران و متقیان را منزوی و با نام علم و دانش جهل و جاهلان را حاکم کردند و با نام آزادی برای نزدیکترین افراد پیامبر خدا (ص) حق انتخاب هم قایل نشدند، افزون بر اینکه حق مسلّم آنان را به آنان نداده و از دست آنان ربودند. پس از کودنا چه گذشت؟ پس از کودتای سقیفه بر اسلام و مسلمانان فرود آمد آنچه را که انتظار آن نبود، در زمان خلافت خلیفه دوم خاندان ابوسفیان [یعنی: تحمیل کننده ده سال جنگ علیه پیامبر (ص)] بر سرزمین تازه فتح شده شام حکومت پیدا کردند، نخست یزید بن ابوسفیان و سپس معاویه بر مسند امارت تکیه زدند و نطفه ضربه به اسلام از درون بسته شد، تا اینکه با صلح تحمیلی زمان امام حسن مجتبی (ع) همه سرزمین پهناور اسلامی در اختیار بنی امیه قرار گرفت و در سال شصت هجری با مرگ معاویه یک عنصر فاسد که فسقش علنی بود با عنوان خلیفه زمامدار همه سرزمین اسلامی شد و به محو تدریجی اسلام برخاستند.
زهری می گوید: من [زمان حکومت بنی امیه] در دمشق نزد انس بن مالک [یکی از صحابه و خادم پیامبر (ص)] رفتم، او را در حال گریه دیدم، از سبب گریه او پرسیدم، در پاسخ گفت: »من از آنچه دانستم اکنون چیزی را نمی بینم جز نماز را و این نماز نیز تباه شده است« (صحیح بخاری1: 124 کتاب الصلاة ابواب ستر المصلی) خوانندگان گرامی کم و بیش از بقیه پیامدهای شوم کودتای سقیفه آگاهی دارند، و نگارنده نمیخواهد در این ایام مبارک خاطرتان را مکدر کند، بلکه همین مقدار خواستم یادآور شوم که آن تیشه نا میمونی که پس از رحلت پیامبر (ص) در سقیفه بر پیکر اسلام و مسلمانان وارد شد ریشه همه ستمها و انحرافات تاریخ اسلام به شمار میآید، خنجری که نخست بر پیکر اهل بیت و صاحبان حق فرود آمد به تدریج فراگیر شده و جامعه اسلامی را از حقیقت تهی کرد و سایه ستم را بر همه مسلمانان گستراند و اکنون غالبا جز نامی از اسلام مشاهده نمیشود. علی (ع) در میان شیعیان آنچه تاکنون عرضه شد بلابی بود که اهل سقیفه و مخالفان علی (ع) بر سر اسلام و مسلمانان آوردند، اکنون به موضوع اصلی مقاله میپردازم: ما گله داریم که چرا صحابه حدیث غدیر و آن همه سفارشات پیامبر (ص) را نا دیده گرفته و علی (ع) را از مسند خلافت کنار زدند، ولی اندکی در خود و شیعه بودن خود اندیشه نماییم، ما تا چه اندازه در ادعای خود صداقت داریم؟ چند در صد به علی (ع) نزدیک هستیم و چه اندازه غدیری ایم؟ نگاهی به حدیث پیامبر (ص) در تصویر شیعه بیفکنیم، سپس داوری کنیم: جوينى با سندى از على بن موسى الرضا از پدرانش، از على بن ابى‏طالب علیه السلام نقل كرده است كه پيامبر صلی الله علیه وآله فرمود: «... يا عَلِىُّ مُحِبُّوكَ مَعْرُوفُونَ فِى السَّماءِ السّابِعَةِ، وَالاَرْضِ السّابِعَةِ السُّفْلى وَ ما بَيْنَ ذلِكَ، هُمْ أَهْلُ الْيَقينِ وَالْوَرَعِ وَالسَّمْتِ الْحَسَنِ وَالتَّواضُعِ لِلّهِ تَعالى، خاشِعَةً أَبْصارُهُمْ وَجِلَةً قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللّهِ، وَ قَدْ عَرِفُوا حَقَّ وَلايَتِكَ، وَ أَلْسِنَتُهُمْ ناطِقَةٌ بِفَضْلِكَ، وَ أَعْيُنُهُمْ ساكِبَةٌ تَحَنُّنا عَلَيْكَ وَ عَلَى الاَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِكَ، يَدينُونَ اللّهَ بِما أَمَرَهُمْ بِهِ فى كِتابِهِ، وَ جاءَهُمْ بِهِ الْبُرْهانُ مِنْ سُنَّةِ نَبِيِّهِ، عامِلُونَ بِما يَأْمُرُهُمْ بِهِ أُولُو الاَمْرِ مِنْهُمْ، وَ مُتَواصِلُونَ غَيْرَ مُتَقاطِعينَ، مُتِحابُّونَ غَيْرَ مُتِقاطِعينَ، اِنَّ الْمَلائِكَةَ لَتُصَلّى عَلَيْهُمْ وَ تُؤَمِّنُ عَلى دُعائِهِمْ، وَ تَسْتَغْفِرُ لِلْمُذْنِبِ مِنْهُمْ، وَ تَشْهَدُ حَضْرَتَهُ، وَ تَسْتَوْحِشُ لِفَقْدِهِ اِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ». )فرائدالسمطين، ج 1، ص 310، ح 248(. یعنی: «... اى على دوستداران تو در آسمان هفتم و در زمين پايين هفتم، و در ميانه آن شناخته شده‏اند، آنان اهل يقين، پرهيزگارى، خاموشى پسنديده، تواضع و فروتنى در پيشگاه خدا هستند، چشمانى با خشوع و دل‏هايى پر از ترس از خدا دارند، ولايت تو را به حقيقت شناخته‏اند، زبان‏هاى آنان با بيان فضيلت تو سخن مى‏گويد، چشمان آنان به خاطر مهربانى با تو و امامان از فرزندان تو اشك‏ريزان است، به آنچه خدا به آنان در كتاب خود فرمان مى‏دهد و برهانى را كه از سنّت پيامبرشان به آنان رسيده است متدين هستند، به آنچه اولو الامر آنان به آنان فرمان مى‏دهند جامه عمل مى‏پوشانند، صله رحم دارند، قطع رحم نمى‏كنند، يكديگر را دوست دارند، با يكديگر كينه نمى‏گيرند، فرشتگان بر آنان صلوات مى‏فرستند، براى دعاهاى آنان آمين مى‏گويند، براى گناهكاران آنان درخواست آمرزش مى‏كنند، در حضور او گواهى مى‏دهند و از فقدان آنان تا روز رستاخيز هراسان مى‏شوند». محمد بن سليمان با سندى از زيد شحّام، از جعفر بن محمد[علیه السلام] نقل كرده است كه فرمود: «... فَكُونُوا لَنا زَيْنا، وَ لاْ تَكُونُوا (عَلَينا) شَيْنا». )مناقب الامام امير المؤمنين (ع)، ج 2، ص 288، ح 757(. یعنی: «(براى ما) زينت باشيد، و (عليه ما) ننگ نباشيد». و اکنون ای شیعیان! کمیت و تعداد شیعه در جهان اسلام مهم نیست، مهم کیفیت شیعه بودن است، ما تا چه اندازه اینگونه شیعه‌ایم که پیامبر گرامی (ص) تصویر فرمود؟ و آیا زینت امامانمان هستیم؟ نکند مانند اهل کوفه زمان علی (ع) باشیم که حضرت آنان را مردان زن نما میخواند و از خدا میخواست تا او را از دست انان بگیرد (نهج البلاغه، خطبه 27)! پناه بر خدا! ولی اگر در صد شیعه بودن هر یک از شما و ما بالا بوده و در ادعای تشیع اخلاص و عمل داشته باشیم در این صورت روز غدیر خم بر آنان مبارک باد، و گرنه جشن غدیر ما شاید برای ما سودی نداشته باشد، امیدوارم همه غدیری و از شیعیان مخلص علی (ع)، احیاگر و پاسدار غدیر خم باشیم. و با تمام وجود بگوییم: «الحمد لله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السلام».
سلام و درود بر شما بزرگواران و فرزانگان و ارادتمندان انسان کامل خدانمای دار هستی امیرمؤمنان علی بن ابیطالب سلام الله علیه عید سعید غدیر بر شما و خانواده محترمتان مبارک باشد امیدواریم که این عیدتان تا عید غدیر دیگر پیوسته قرین لطف حضرت حق تعالی باشد و عید غدیر دیگر شاهد ظهور و حضور وارث یگانه آن امام همام حجت بن الحسن ع باشیم در این ایام شنیدم برخی گویند اگر غدیر مهم بود پس چرا اهل بیت ع به حدیث غدیر احتجاج نکردند باید به عرض برسانم اولین نفر که به غدیر احتجاج کرد حضرت فاطمه سلام الله علیها بود دومین شخصیت شخص امیر مومنان علی علیه‌السلام در جمع یاران پیامبر اکرم ص در جمع لشکریان خود که گروهی از یاران مهاجر و انصار رسول خدا ص حضور داشتند آنان را خطاب کرد و به مناقب خود از جمله غدیر استشهاد کرد و فرمود قَالَ رسولُ اللهِ (صلی الله علیه و آله): «قُمْ يَا عَلِيُ‏! ثُمَّ نَادَى بِأَعْلَى صَوْتِهِ ... أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ اللَّهَ مَوْلَايَ وَ أَنَا مَوْلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ أَنَا أَوْلَى بِهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاه‏.» رسول خدا ص فرمود بر خیز ای علی! آنگاه با صدای بلند فرمود:... ای مردم! همانا الله مولای من و من مولا و سرپرست مؤمنان هستم، و من از مؤمنان به جانهایشان سزاوارترم، هرکس که من مولا و سرپرست او هستم، پس علی مولا و سرپرست اوست.» کتاب سلیم بن قیس ج2ص757 و غیبه نعمانی ص 69 همچنین آن حضرت در نامه ای به معاویه به همین حدیث استدلال کرد بحارالأنوار ، مجلد ٣٣، صفحه ١۴٧، باب (١۶): کتبه الی معاويه و احتجاجاته عليه... . غدیر همانند خورشید تابان درخشنده است لذا در تمام کتابهای کلامی تاریخی تفسیری فقهی، روایی ،... و منعکس شده است زیرا قرار است حجت غدیر بر همه تمام شود لذا هر عالم برای تحقیق وارد اسلام با غدیر و امیرمؤمنان علی علیه‌السلام مواجه خواهد شد و به فرموده پیامبر اکرم ص در خطبه غدیر بر همه ما نیز واجب است پیام غدیر را به همه ابلاغ کنیم سلام بر غدیر و همه باورمندان به غدیر و پیام آن 🌸🌸🌸🌸❤️🌸🌸🌸🌸 18 ذی الحجه 1440 سید کمال الدین عمادی @S_Kamaloddinemadi
هدایت شده از بیداری ملت
🔴ریاض برای حفظ مرزهایش تقلا می‌کند محمد عبدالسلام، سخنگوی انصارالله یمن: 🔹ائتلاف سعوی ها، ۹۰ هزار نیرو از جمله ۳۰ هزار سودانی و هزاران مزدور ملیت‌های مختلف را از جبهه‌های داخلی یمن بیرون کشیده و به جبهه‌های مرزی با عربستان سعودی منتقل کرده است. 🔹واشنگتن به بهانه حمایت از مشروعیت دولت منصور هادی سعودی‌ها را به تجاوز علیه یمن واداشت، اما حالا به دنبال حفاظت از مرزها و آسمان خود هستید. واشنگتن هم پشت شما را خالی کرده است. 🔴به کمپین بپیوندید👇 http://eitaa.com/joinchat/963837952Cb758f6bd13
هو الحق قال و قیل من و بابایی‍ ✍️رضا بابایی گفت : اگر عمری باشد 🔶من گویم...... با رنگ🔶مشخص شده است ✅ اگر عمری باشد، پس از این هیچ فضیلتی را هم‌پایه مهربانی با آدمیزادگان نمی‌شمارم. 🔶این سخن با اصل انصاف که در ادامه آمد متعارض اگر مهربانی خارج از انصاف باشد خطاست اگر عمری باشد، کمتر می‌گویم و می‌نویسم و بیشتر می‌شنوم و می‌خوانم. ✅اگر عمری باشد، پس از این خویش را بدهکار هستی و هستان می‌شمارم نه طلبکار. 🔶آفرین بر این نگاه اگر عمری باشد، پس از این در هیچ انتخاباتی شرکت نمی‌کنم که به تیغ نظارت استصوابی اخته شده است. 🔶من گویم بستگی به شرایط دارد شرکت در انتخابات بدون تردید برای سرنوشت ملت موثر است مگر دو طرف رقیب در شر همسان باشند اگر عمری باشد، دیگر به هیچ سیاست‌مداری وکالت بلاعزل نمی‌دهم. اگر عمری باشد، دیگر هیچ عدالت کوچکی را در هوس رسیدن به عدالت بزرگ‌تر قربانی نمی‌کنم. 🔶من گویم : تقدیم اهم بر مهم عدالت مسلم و ترکش خلاف عقلانیت است وگرنه هیچ پژشکی نباید برای سلامتی بیمار پایش را قطع کند اگر عمری باشد، دیگر با دو گروه بحث و گفت‌وگو نمی‌کنم: آنان که از عقیده خویش منفعت می‌برند و آنان که از اندیشه خویش، پیشه ساخته‌اند. 🔶من اگر در همین بحث امید تغییر و هدایت و تاثیر داشته باشم اقدام میکنم زیرا هرگونه ظلم و جنایت و پلیدی برای انسان امر عارضی است و قابل تغییر. از طرفی با اصول و تعهد دیگر نویسنده نمیسازد چون همین هم نوعی تحقیر صاحبان چنین عقیده است اگر عمری باشد، عدالت را فدای عقیده، و آرزو را فدای مصلحت، و عمر را در پای خوردنی‌ها و پوشیدنی‌ها قربان نمی‌کنم. 🔶آفرین خوب است انشاءالله من هم چنین باشم ✅ اگر عمری باشد، چندان در خطا و کوتاهی‌های دیگران نمی‌نگرم که روسیاهی خود را نبینم. 🔶افرین بر این نگاه من نیز سعی خواهم کرد چنین باشم ✅ اگر عمری باشد، از دین‌ها تنها مذهب انصاف را برمی‌گزینم و از فلسفه‌ها آن را که سربه‌هوا نیست و چشم به راه‌های زمینی دارد. 🔶 آفرین بر سخن اول ولی دومی باطل خواهد بود فلسفه اگر ریشه در آسمان نگاه به زمین نداشت عبث خواهد بود ✅ اگر عمری باشد، هیچ ظلمی را سخت‌تر از تحقیر دیگران نمی‌شمارم. 🔶این سخن خوب ولی بالاتر خلاف آن گفته (ترک بحث با دو گروه...) اگر عمری باشد، در پی هیچ عقیده و ایمانی نمی‌دوم. در خانه می‌نشینم تا ایمانی که سزاوار من است به سراغم آید. 🔶 ایمان صحیح آمدنی نیست تحصیل کردنی است یا حاصل علم است یا حاصل عمل صالح . اگر عمری باشد، هر درختی را که دیدم در آغوش می‌گیرم، هر گلی را می‌بویم، و هر کوهی را بازیگاه می‌بینم و تنها یک تردید را در دل نگه می‌دارم: طلوع خورشید زیباتر است یا غروب آن. 🔶زیبای طلوع یا غروب مشروط به همراهی من و تو با حقیقت است اگر عمری باشد، سیاست‌مداران را از دو حال بیرون نمی‌دانم: آنان که دروغ را به راست می‌آرایند و آنان که راست را به دروغ می‌آلایند. 🔶این سخن خلاف اصل ترک تحقیر انسان است از طرفی اعتماد به سیاستمداری که دروغگو است ولی شرش کمتر است عقلانی و عدل و انصاف است وگرنه..... ✅ اگر عمری باشد، همچنان برای آزادی و آبادی کشورم می‌کوشم. 🔶آفرین مشروط به اینکه آزادی را چه بدانیم اگر عمری باشد، رازگشایی از معمای هستی را به کودکان کهنسال می‌سپارم. اگر عمری باشد، از هر عقیده‌ای می‌گریزم، چونان گنجشک از چنگال عقاب. 🔶گریز از عقیده ممکن نیست انسان چاره ای جز انتخاب عقیده راستین ندارد اگر بگریزد ناخواسته به عقیده فاسد گرفتار شود اگر عمری باشد، در جنگل‌های بیشتری گم می‌شوم؛ کوه‌های بیشتری را می‌نوردم؛ ساعت‌های بیشتری به امواج‌ دریا خیره می‌شوم؛ دانه‌های بیشتری در زمین می‌کارم و زباله‌های بیشتری از روی زمین برمی‌دارم. ✅ اگر عمری باشد، کمتر غم نان می‌خورم و بیشتر غم جان می‌پرورم. 🔶آفرین ولی پرورش جان با عقیده سالم و عمل صالح است در حالیکه قبلا انکار کردی ✅ اگر عمری باشد، دیگر هیچ گنجی را باور نمی‌کنم جز گنج گهربار کوشش و زحمت. 🔶افرین اگر عمری باشد، برای خشنودی، منتظر اتفاقات خوشایند نمی‌نشینم. 🔶افرین ✅اگر عمری باشد، خدایی را می‌پرستم که جز محراب حیرت، در شاُن او نیست. 🔶آفرین اما متعارض با مطالب ماقبل ✅اگر عمری باشد، قدر دوستان و عزیزانم را بیشتر می‌دانم. @sokhanranihaa 🔷انشاء الله زنده و موفق باشید به امور پسندیده ای که گفتی 31 مرداد.98 سید کمال الدین عمادی @S_Kamaloddinemadi