☝️سلام و تحیت وافر بر استاد بزرگوارم حضرت آقا سید محمد شفیعی دامت افاضاته
متن سبک زندگی اثر ارزشمند حضرت عالی را خواندم حظ روحی بردم و گریستم بسی تاسف و غصه خوردم
هیهات هیهات هزار سال از زهد امیرمؤمنان علی سلام الله علیه در اوج قدرت حکومت اسلامی آن روز که شامل ایران و عراق و عربستان بود گفتم و عظمت امام خود را به رخ جهانیان کشیدیم حال که با همت والای معماربزرگ انقلاب و رهبر بدیل ما و خون شهیدان چند صباحی حکومت بدست ما آمد به جای ارائه عملی آن الگو حقیقت هر روز شاهد مسابقه مسئولان در زراندوزی و اشرافی گری هستیم اگرچه در پایان اشاره ای به زهد رهبر معظم انقلاب اسلامی داشته اید و مایه تسکین بود اما چه سود یک از هزاران
باز باید علی زمان سر در چاه کند زیرا که دیگر برای شنیدن نصایح علی گوشی نمانده است
نگاه نکنیم که چه جمعبت عظیم در نماز عید فطر بر مولایمان اقتدا کردند
زمانی این اقتدا نوید و نسیم رحمت آورد که اقتدا از نماز در سبک زندگی ما بروز و ظهور کند اما همین دوستان دست علی بستند....
ز شهرِ کوفه به گوشم رسد صدای علی
غریوِ گریه و آوای ناله های علی
سکوتِ غُربت دلتنگِ کوفه می داند
که چاه بود و شب و بانگ های های علی
........
به نام دین خدا بس که حیله ورزیدند
زمانه همچو قفس تنگ شد برای علی
ز پیروانِ دروغین بسا به ناله نشست
وَلای مردم صد رنگ شد بلای علی
گروه مردم تقوی فروشِ نفس پرست
گِره زدند به دستِ گِره گشای علی
همان کسان که علی را به خانه بنشاندند
به گریه ها بنشستند در عزای علی
مهدی سهیلی /سکوت غربت(38)
هو الحکیم (3)
حکمت چيست؟
در فایلهای قبل ارزش و فضیلت حکمت بیان شد
حکمت یکی از صفات الهی و حکیم یکی از نامهای اوست پس دعوت به حکمت یعنی متصف شدن به یکی از صفات الهی پس باید آن را بشناسیم تا بتوانیم در مقام تحصیلش برآییم
واژه حكمت، چنان كه در فرهنگنامه ها به معناى رسيدن به حقيقت به وسيله علم و عقل است.
علامه طباطبايى درباره معناى واژه حكمت مىگويد: حكمت نوعى از محكم كارى يا كار محكمى كه سستى و رخنهاى در آن راه ندارد و غالبا در معلومات عقلى واقعى كه ابدا قابل بطلان و كذب نيست استعمال مىشود، (علامه طباطبايى، تفسير الميزان، ج 3، ص 395).
علامه طبرسى گويد: حكمت آن است كه تو را بر امر حق كه باطلى در آن نيست واقف كند، (طبرسى، مجمع البيان، ج 2، ص 155، نشر بيروت، مؤسسه اعلمى)
بنابراين مىتوان گفت مفهوم حكمت يعنى يافتن حقيقت و آنچه كه مطابق با واقع است.
2- واژه حكمت در قرآن حدود بيست بار به كار رفته و در بيشتر موارد با كتاب توأم است. در بعضى آيات به تكاليف نيز حكمت گفته شده است مانند آيه 39 اسراء و آيه 34 احزاب و آيه 63 زخرف
و همچنين در آيه 12 سوره لقمان به شكر الهى نمودن نيز حكمت اطلاق شده است.
شايد علت اطلاق حكمت بر تكاليف بدان جهت باشد كه رعايت آنها سبب حكمتاند و سبب اطلاق آن بر شكر، به اين لحاظ باشد كه شكر نتيجه حكمت مىباشد، (قرشى، سيد علىاكبر، قاموس قرآن، ج 2، ص 160،نشر دارالكتب الاسلاميه).
3- منظور از حكمتى كه در قرآن به كار رفته، مجموعه علوم و معارفى است كه انسان را به حقيقت رهنمون مىشود به طورى كه هيچ شك و ابهامى در آن نماند. زيرا مجموعه عقايد و آموزههايى كه قرآن بيانگر آنها است، همه با مقتضاى فطرت بشر همسو است ازاينرو، دين با واقعيت و حقيقت مطابقت دارد، اصول و قواعدى كه با دين آمده، در واقع حکمت اند پيامبر مأمور است اين حكمت را، به مردم بياموزد،(ترجمه الميزان، ج 12، ص 571).
4- برخى نيز مىگويند: با مراجعه به اصل معناى حكمت مىتوان به دست آورد كه حكمت يك حالت و خصيصه درك و تشخيص است كه شخص به وسيله آن مىتواند واقعيت را درك كند و مانع از فساد شود و كار را متقن و محكم انجام دهد،
بنابراين حكمت نوعى حالت نفسانى و صفت روحى است نه شىء خارجى، بلكه شىء محكم خارجى از نتايج حكمت است، (قاموس قرآن، ج 2، ص 163).
خلاصه، چنان كه بيان شد، حكمت در زبان قرآن عبارت است از علم و معرفت داشتن به مجموعه اصولى كه موافق با فطرت انسانى و مطابق با واقع هستند. اما حكمتى كه در علوم بشرى از آن ياد مىشود در مقابل علوم تجربى به كار رفته و بيشتر مباحث نظرى و عقلى صرف را شامل مىشود. ازاينرو به نظر مىرسد شباهت اين دو فقط در عقلى و نظرى بودن باشد و لكن در دو جهت تفاوت دارند يكى اين كه تمامى حكمت قرآن موافق با مقتضاى فطرت است و ديگر اين كه با واقع مطابقت دارد، (ترجمه الميزان، ج 19، ص543).
در كافي از حضرت صادق (ع ) روايتي در ذيل آيه 269, بقره «يؤتي الحكمه من يشاء و من يؤت الحكمه فقد اوتي خيرا" كثيرا» نقل شده كه حضرت فرمود: مراد از حكمت در اين آيه اطاعت خداوند و معرفت و شناختن امام است و اين روايت را عياشي در تفسير خود و برقي در محاسن ذكر نموده اند و نيز به نقل ديگري از امام صادق (ع ) آمده است كه حضرت فرمود: حكمت روشني و چراغ معرفت است و سبب پرهيزكاري است و نتيجه درستي است و اگر بگوييم خداوند نعمتي بزرگ تر و بهتر و بالاتر از نعمت حكمت به بندگانش عطا نفرموده همانا راست گفتيم .....
لقمان حکيم از آن جهت حکيم بود و به آن حکيم گفته مي شد که حقايق ناب مطابق با واقع در ابعاد مختلف اعتقادي، اخلاقي، عملي، با جان او عجين و در عملش متبلور بود. (تفسير الميزان ج2، آيه 269 بقره)
حکمت به معنای علوم عقلی و فلسفی:
تعريفي که معمولاً حکماي ما از حکمت کرده اند این است که حکمت علم به حقايق اشياء به قدر طاقت بشر است
معمولا علوم عقلی را در برابر علوم تجربی حکمت مینامند لذا ملا صدرا کتاب عظیم خود را حکمت متعالیه نام نهاد ولی در این مقاله این علم مدنظر نیست مگر از باب تناسب ولی مقصود اصلی نیست مگر اینکه بتواند از طریق برهان انسان را به درک حقایق نائل کند البته در بسیاری از موارد اینگونه است.
حاصل:
با توجه به آنچه بیان شد حکمت حقیقتی است که دارای مصادیق متفاوت است
1.سخن حق و برهان
2.دستورالعمل جهت نیل به سعادت
3.عمل متناسب با واقع بدون خلل و آسیب
4.مقام و مرتبه ای که در تشخیص حقایق و باور و عمل به آن خطا نداشته باشد
لذا کسی به صفت حکیم متصف میشود که دارای مقام حکمت باشد وگرنه دانستن یک یا چند حقیقت و حتی عمل به آن به نحو جزئی حکمت است ولی عنوان حکیم بر آن صدق نمی کند
پس حکیم کسی است که به راهکارهای وصول به کمال مناسب هر شی را بداند و توانایی تحقق آن را داشته باشد
منبع: پرسمان
با تغییر و اضافات
چهارم تیر 97
سی کمال الدین عمادی
سلام و تحیت بر یاران و فرزانگان
خواب آشفته من اگر شما بیدارید
😢😢😢😢😢😢😢😢😢
بقدری درک شرایط برایم دشوار است گمان میکنم خوابم
زیرا گاهی گمان میکنم (بنابر تحلیل سیاسی رئیسجمهور حقوق دان ما در ایام انتخابات) الان آقایان اصول گرا (جناب رئیسی) بر مصدر قدرت اجرایی است
زیرا تمام آنچه الان مشاهده میکنیم همان چیزی است که جناب رئیس جمهور حقوق دان و آشنا به زبان گفتگوی با جهان غرب به عنوان هشدار به مردم در صورت روی کار آمدن رقیبان خود میگفت
یاران آیا من خوابم یا بیدار 😳
آیا شما بیدارید پس به من خبر دهید:
آیا الان رئیسجمهور جناب رئیسی است
پس چرا تمام هشدارهای رئیسجمهور حقوقدان ما واقع شده
چرا هنوز ارزش پاسپورت ایرانی برنگشته تیم ملی ما در ورزش جام جهانی که نزد کدخدای اروپائیان سیاسی نبود اهانت شدند
چرا آقای رئیسی یا همان رئیسجمهور با مشورت با نخبگان مانع عبور ارزش دلار از 4200 تومان نمیشود
چرا آقای رئیسی که رئیسجمهور شده نمیتواند قیمت ها کنترل کند حتی در یک روز بلکه ساعت قیمتها ثبات ندارد اگر بلد نیست پس چرا مشورت نمیکند
چرا آقای رئیسی زحمت چهارساله سرداران دیپلماسی در کشور را در پیمان برجام هدر دادند چرا حداقل صبر نکردند مرکب این پیمان عالم تاب خشک شود با ندانم کاری آن را به باد فنا دادند
چرا جناب رئیسی از تیم مذاکره قبلی یاد نگرفت الان با ترامپ سریع وارد مذاکره شود
حیف شد اگر چهار سال رئیسی نمی آمد همان دولت روحانی سرکار بود میدانستند با ترامپ چه کنند اما افسوس که مردم فریب شعارهایی این افراد نابلد را خوردند
البته جای شکر باقی مانده است که آقای رییسی توی خیابانها دیوار نکشیده و زنان و مردان ایران به آرزوی چندصدساله خود رسیدند و باهم در ورزشگاه آزادی آزادی کامل با معیار کشورهایی متمدن کودکش را بدست آوردند
اگر آقای رئیسی هیچ کار نکرده باشد همین یک کارش از برجام همچون آفتاب بهتر است آزادی زنان به سبک غربی از آب و نان و امنیت و علم همه چیز بهتر است
اگر آقای رئیسی بتواند با دعوت از منافقین خلق( عذرخواهی میکنم مجاهدین خلق) به کشور از آنها به خاطر کشتن و اعدام های تروریست های وطن پرست در ده شصت عذر خواهی کند تمام مشکلات ما مثل مشکل بازشدن در ورزشگاه حل میشود سدهای ما پر آب میشود ابرهای باران زا پیوسته از اسرائیل به ایران می آید آلودگی هوا هم نخواهیم داشت
البته اگر چنین کنند تازه اول کار است باید تن به محاکمه هم بدهند
چطور این آقایان برای امثال بهشتی ارزش قائل شدند ولی برای تروریست ها ببخشید مجاهدین خلق که به امر آمریکا و اسرائیل برای رشد و تعالی و پیشرفت این کشور افراد عادی مزاحم زنده زنده میسوزاندند و زنده در گروه میکردند ارزشی قائل نبودند باید پاسخگو باشند
که چرا این تروریستهای متمدن و مترقی را اعدام کردند
باید گورستان اعدامی های ده شصت را آذین کنند یکسال در کشور برای آنها عزای عمومی اعلام کنند
به جای پیاده روی اربعین باید پیاده به گورستان ببخشید مزار منافقین اعدامی بروند
سلام یاران کمال الدین آیا بیدارید یکی مرا بیدار کند
اگر بیدار شوم دستم به رئیسی برسد میدانم با او چه کنم
اما افسوس که من بیدار بودم کاش خواب بود
سحرگاه سه شنبه پنجم تیر 97
سید کمال الدین عمادی
سلام و تحیت محضر شریف یاران کمال الدین
در روزهای پرتلاطم و مصائب ملت شریف ایران خدا را شکر میکنیم که جوانان غیور این ملت بزرگ توانستند در متن مصیبت لبخند رضایت بر لبانشان بنشانند
تساوی شرافت مندانه تیم ملی ایران با تیم پرتغال را به بازیکنان تیم ملی ایران و شما عزیزان تبریک میگویم
خدا را شکر با وجود تحریم ناجوانمردانه غربیون ترامپیسم جوان ما مشت محکمی بر دهان آنان زدند
کور باد چشم آنان که نمیتوانند شادی ملت ایران اسلامی را ببینند
بازنده میدان مسابقه ایران_پرتغال
چه تعبیر قشنگی از...
(جام جهانی ایران رو از دست داد)
چه تعبیر زیبایی اما
جام جهانی با خیانت و بی کفایتی و کفران نعمت بهترین تیم خود را از جام جهانی فوتبال کنار زد
بازهم ایران نباخت سیستم استکباری ورزش (که مدعی جدای سیاست از ورزش هستند) با رسوایی و بداخلاقی برترین بازیکن غرب و مسئولان فیفا باخت
ورزش استکباری در دستان قدرتمندان فاسد، زشتی رفتار رونالدو را در مقابل چشمان میلیونها بیننده جهان تشویق کرد لذا او با بداخلاقی دوم زمین ورزش را ترک کرد برای من رونالدو همان ترامپ است هر از ادب و قانون و تمدن ادعایی فاصله بسیار دارند
آفرین بر دروازبان پرتغال از شکوه و عظمت دروازه بان تیم ایران در پایان بازی احترام کرد
آری رونالدو خود فهمیده بود که در حضور خردمندان عالم باخت اگر او خود را پیروز میدانست باید مراسم پایانی ارج مینهاد پس زنده باد تیم باشکوه ایران و ملت سرافراز ایران
هوالحکیم(4 )
لقمان نماد حکمت
خدای سبحان در قرآن خبر از نیل لقمان ع به حکمت داده است
((وَلَقَدْ آتَيْنَا لُقْمَانَ الْحِكْمَةَ أَنِ اشْكُرْ لِلَّهِ وَمَن يَشْكُرْ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ))
ﻭ ﺑﻪ ﺭﺍﺳﺘﻲ ﻣﺎ ﺑﻪ ﻟﻘﻤﺎﻥ ﺣﻜﻤﺖ دادیم ﻛﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ من ﺷﺎﻛﺮ ﺑﺎﺵ ﻭ ﻫﺮﻛﻪ ﺳﭙﺎﺱ ﮔﺰﺍﺭی کند ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻪ ﺳﻮﺩ ﺧﻮﺩﺳﭙﺎﺱ ﻣﻰ ﮔﺰﺍﺭﺩ ، ﻭ ﻫﺮﻛﻪ ﻧﺎﺳﭙﺎﺳﻲ ﻛﻨﺪ [ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺯﻳﺎﻥ ﻧﻤﻰ ﺯﻧﺪ، ﺯﻳﺮﺍ ] ﺧﺪﺍ ﺑﻲ ﻧﻴﺎﺯ ﻭ ﺳﺘﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ .( سوره لقمان/٢١)
کلمه حکمت 17 بار در قرآن بکار رفته تنها در این آیه به تفسیر آن اشاره شد
بدون شک غالب افراد بشر در عمر یک حکمتی را از این و آن می آموزند لذا وقتی قرآن از حکمت لقمان ع خبر میدهد مرادش دانستن یکی دو حکمت نیست بلکه مراد خدای سبحان در این آیه یک حکمت فراگیر برای جناب لقمان ع است
یعنی لقمان ع در چهار محور یادشده حکمت واجد حکمت بود
اما آنچه چیزی که در این آیه در مقام بیان آن است این هست که لقمان دارای یک خصلتی مهم بود که همین یک خصلت بیان گر تمام محورهای چهارگانه در بیان مصادیق حکمت بود
و آن رسیدن به مقام شکر است
زیرا میفرماید ما به لقمان حکمت دادیم یعنی گفتم شکرگزار من باش و بدان هر کسی شکر گزاری کند در واقع خواسته های حقیقی نفس خود (سعادت نفس) را تامین کرده است
پس شکر عالیترین نماد حکمت فراگیر است
یعنی معنای دیگر حکیم همان شاکر( شکرگزار) است.
ادامه دارد
پنجم خرداد 97
سید کمال الدین عمادی
هو الحکیم (5)
لقمان نماد حکمت 2
در فایل قبل بر اساس آیه شریفه علت توصیف لقمان به حکمت بیان شد اکنون از دیدگاه روایی ریشه های دیگر حکمت لقمان بیان میشود
الإمامُ الکاظمُ علیه السلام :قیلَ لِلُقمانَ : ما یَجْمَعُ مِن حِکْمتِکَ؟ قالَ : لا أسْألُ عَمّا کُفِیتُهُ ، ولا أتَکَلّفُ ما لا یَعْنینی .
(میزان الحکمه حدیث رقم 1976)
امام کاظم علیه السلام میفرماید:
به لقمان گفته شد : چکیده حکمت تو چیست ؟ گفت : از آنچه می دانم نمی پرسم و برای آنچه به من مربوط نمی شود خود را به زحمت نمی اندازم .
از امیرمؤمنان علیه السلام نیز در تفسیر حکمت همین نکته بیان شد
:مِن الحِکمَةِ أنْ لا تُنازِعَ مَن فَوقَکَ ،ولا تَسْتـَذِلَّ مَـن دُونَـکَ ، ولا تَتَعاطـی ما لیسَ فی قُدْرَتِکَ ، ولا یُخالِفَ لِسانُکَ قَلبَکَ ، ولا قَولُکَ فِعلَکَ ، ولا تَتَکلّمَ فیما لا تَعلَمُ ، ولا تَتْرُکَ الأمرَ عِندَ الإقْبالِ وتَطْلُبَهُ عِندَ الإدْبارِ .
(میزان الحکمه حدیث رقم 1973)
امام علی علیه السلام فرمود از جلوه های حکمت این است که:
1_ با ما فوق خودستیزه نکنی و زیر دستان خود را خوار نشماری
2_و به کاری که در توان تو نیست نپردازی
3_زبانت با دلت و گفتارت باکردارت ناسازگار نباشد
4_درباره آنچه نمی دانی سخن نگویی
5_ وقتی کاری به تو رو می آورد رهایش نکنی و چون از تو روی گرداند دنبالش نروی .
رعایت همه این خصایص حکیمانه در گروه شناخت خویشتن است
پنجم تیر 97
سید کمال الدین عمادی
هوالحکیم (6)
لقمان نماد حکمت 3
حال که دانسته شد لقمان در قرآن به عنوان نماد حکمت و مصداق بارز حکیم است شایسته است به اختصار معرفی شود سپس ادامه بحث حکمت پیگیری گردد
دسته ای از مفسرین معتقدند او پیامبر بوده ولی اغلب او را حکیمی فرزانه دانسته اند ولی بر اساس برخی از روایات او دارای مقام نبوت و رسالت نبود
از رسول خدا(ص) روایت شد :
لقمان پیامبر نبود، اما بنده اى بود بسیار اندیشمند، یقینش نیکو بود و خدا را دوست میداشت پس خدا هم او را دوست داشته و حکمت به او عنایت فرمود. ... ندایى به گوش او رسید: اى لقمان! آیا میل دارى خداوند تو را خلیفه و نماینده خود در زمین قرار دهد تا بین مردم به عدالت حکم کنى؟ پاسخ داد: اگر خداوند مرا در این کار آزاد قرار داده من هرگز این آزمایش و این مسئولیت را قبول نمیکنم، و اگر امر میفرماید پس مطیع دستور او خواهم بود؛ زیرا یقین دارم که در اجرای مسئولیت به من کمک نموده و موفق به وظائف خویش میفرماید. ملائکه از لقمان پرسیدند، در حالىکه ایشان را نمىدید و صدایشان را میشنید، دلیل کلام تو چیست؟
لقمان پاسخ داد: زیرا دادرسى و قضاوت مهمترین و مشکلترین شغلى است که تاریکى و ظلمت (اشتباه) از هر طرف آنرا فرا گرفته، اگر قاضى خود را حفظ کند راه نجات داشته و اگر خطا کرد از راه بهشت دور خواهد شد. (من خواهان چنین مقام سنگینى نیستم) کسى که در دنیا ذلیل و در آخرت صاحب مقام و ارجمند باشد بهتر از آن است که در دنیا ارجمند ولى در آخرت ذلیل باشد، آنکه دنیا را بر آخرت ترجیح دهد هرگز به آرزوهاى خود نرسیده و آخرت هم از دست او بیرون خواهد رفت. ملائکه از پاسخ و طرز استدلال لقمان تعجب کرده و او را تحسین نمودند، آنگاه لقمان به خواب رفت و خداوند حکمت را به او داد و لقمان از حکمت خویش بهرهمند میشد و با داود پیامبر(ص) همکارى و معاونت مىنمود».
امین الاسلام طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 8، ص 494، نرم افزار نور
بعضی گفته اند او پسر خواهر ایوب بوده و بعضی دیگر او را پسر خاله ایوب معرفی کرده اند و عده ای دیگر او را از عمو زادگان ابراهیم علیه السلام دانسته اند.
رک:مجمع البیان همان
لقمان در آغاز، برده خواجه ای توانگر و خوش قلب بود. ارباب او در عین جاه و جلال و ثروت و مکنت دچار شخصیتی ضعیف و در برابر ناملایمات زندگی بسیار رنجور بود و با اندک سختی زبان به ناله و گلایه می گشود، این امر لقمان را می آزرد اما راه چاره ای به نظر او نمی رسید، زیرا بیم آن داشت که با اظهار این معنی، غرور خواجه جریحه دار شود و با او راه عناد پیش گیرد.
روزگاری دراز وضع بدین منوال گذشت تا روزی یکی از دوستان خواجه خربزه ای به رسم هدیه و نوبر برای او فرستاد. خواجه تحت تأثیر خصائل ویژه لقمان، خربزه را قطعه قطعه نمود به لقمان تعارف کرد و لقمان با روی گشاده و اظهار تشکر آنها را تناول کرد به دلیل علاقه به لقمان همه آنرا به وی داد و او تشکر میکرد تا به قطعه آخر رسید، در این هنگام خواجه قطعه آخر را خود به دهان برد و متوجه شد که خربزه به شدت تلخ است. سپس روی به لقمان کرد و گفت این خربزه بسیار تلخ است چگونه تعریف و ستایش میکردی
در جوابش گفت من از این پیوسته چیزهای شیرین و لذیذ خوردم سزاوار نبود این بار که تلخ بود ناسپاسی کنم خواجه متوجه حکمت لقمان و ضعف خود شد
در برخی از نقلها بر اساس همین حکمت و معرفت بود که خواجه وی را آزاد کرد و ندیدم خویش قرار داد
رک:قصه های قرآنی تالیف جادالمولی محمودآباد ترجمه مصطفی زمانی.....
در ادامه برخی از حکمت های قرآنی و روایی لقمان را یادآور میشویم
ششم تیرماه 97
سید کمال الدین عمادی
هدایت شده از Aminikhaah
💠 تو دهنی بزرگ آیت الله العظمی وحید خراسانی به شیعیان ملکه
#شیعه_لندنی
#فرقه_گمراه
#شعائر
✅ @Aminikhaah
سلام بر شهیدان
سلام بر شهیدان هفتم تیر
سلام بر سید شهیدان ایران اسلامی آیتالله سید محمدحسین بهشتی
سخنان دلگرم کننده رئیسجمهور و توجه به نیروی داخلی و مقاومت در برابر زورگویی های استکبار جهانی و امید به عنایت خدای سبحان نوید بخش است
به گزارش «تابناک»؛ عصر چهارشنبه (ششم تیر) حجتالاسلام والمسلمین حسن روحانی در دومین نشست هماندیشی مدیران ارشد دولت که در سالن اجلاس سران برگزار شد، با گرامیداشت یاد و خاطره شهید بهشتی اظهار کرد: شاید در تاریخ ایران، کمتر مظلومی به مظلومیت شهید بهشتی دیده باشیم. همگان دیدند از سال ۵۸ تا ۶۰ به بهشتی و یارانش چه فشاری وارد و چه زخم زبانهایی که زده شد.
وی با اشاره به شخصیت شهید بهشتی و ۷۲ تن شهدای هفتم تیر گفت: وقتی ایستادگی و صبر یارانش را مورد نظر قرار میدهیم، روحیه جدیدی برای مقاومت ایستادگی و تحمل در برابر ما قرار میگیرد. امروز روز صبر ملت ایران در مقابل بدخواهان و دشمنان است.
رئیسجمهوری تصریح کرد: فکر نمیکنم یک تن از این ۸۱ میلیون نفر رأیاش این باشد که ما در برابر متجاوز، دروغگو و توهینکننده به ملت ایران سر خم کنیم و حرف او را قبول کنیم.
رئیسجمهوری با تأکید بر اینکه حتماً در برابر فشارهای خارجی موفق خواهیم بود، گفت: اما اگر فشارهای خارجی با بداخلاقیهای داخلی توأم شود این یک خطر مهلک برای کشور است و میتواند ضربهای سنگین وارد کند. باید اختلافات را کنار گذاشته و با شجاعت، کار و تلاش کنیم.
روحانی با بیان اینکه مردم ما باید احساس کنند زندگی ضروری و روزمره آنها تحت هر شرایطی تأمین خواهد شد، خاطرنشان کرد: وزیر صنعت، معدن و تجارت باید صریحا به مردم بگوید که چه اقلام و جنسهایی به کشور به وفور وارد میشود و قیمت آنها تغییر نخواهد کرد و اگر این اقدام نیاز به ارز دارد ما تحت هر شرایطی آن را تأمین خواهیم کرد..
رئیسجمهوری تأکید کرد: ما نباید در برابر فشارهای خارجی عصبانی شده، عجله کرده و سست شویم، بلکه باید قاطع و محکم ایستادگی کنیم و شک ندارم که اگر همه با هم باشیم و با تدبیر عمل کنیم، از مشکلات عبور خواهیم کرد.!
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
اگر این سخنان رئیس جمهور در عمل نیز ظاهر شود صادقانه در یاری او میکوشیم
ان تنصر الله ینصرکم و یثبت اقدامکم
🍀🍀🍀🍀👌🍀🍀🍀🍀
حیلت رها کن عاشقا دیوانه شو دیوانه شو
وانگه بیا با عاشقان هم خانه شو هم خانه شو
رو سینه را چون سینه ها هفت آب شو از کینه ها
وان گه شراب عشق را پیمانه شو پیمانه شو
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
هفتم تیر 97
سید کمال الدین عمادی
هوالحکیم (7)
حکمت لقمانی1
سخن در توصیف لقمان به عنوان حکیم در قرآن بود اشاراتی به حکمت و زنگی اجمالی جناب لقمان ع شده است
قرآن کریم به چند حکمت لقمان تحت عنوان مواعظ آورده است که مورد تصدیق خدای حکیم نیز قرار گرفت همین نشان از اهمیت این حکمت ها است
تحذیر لقمان از شرک (ظلم عظیم)
مهمترین حکمت لقمانی خدای سبحان به آن عنایت کرده است پرهیز از شرک به عنوان ظلم عظیم است.
وَإِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَهُوَ يَعِظُهُ يَا بُنَيَّ لَا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ
ﻭ [ ﻳﺎﺩ ﻛﻦ ] ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﻟﻘﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﭘﺴﺮﺵ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﺍﻭ ﺭﺍﻣﻮﻋﻈﻪ ﻣﻰ ﻛﺮﺩ ، ﮔﻔﺖ : ﭘﺴﺮﻛﻢ ! ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺷﺮﻙ ﻧﻮﺭﺯ ، ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪﺷﺮﻙ ﺳﺘﻤﻰ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺳﺖ .(لقمان /13)
شرک اساس خسارت هر انسانی است
بقدری شرک برای انسانها خطرناک و زیانبار است که امام صادق علیه السلام فرمودند
دولتهایی شیطانی اموی سعی میکردند مردم معنای شرک را بدرستی ندانند تا از این
ره گذر بتوانند آنان را به شرک آلوده کنند
إنَّ بَنی اُمَیَّةَ أطلَقُوا لِلنّاسِ تَعلیمَ الإیمانِ ولَم یُطلِقُوا تَعلیمَ الشِّرکِ ؛ لِکَی إذا حَمَلُوهُم علَیهِ لَم یَعرِفُوه
.(میزان الحکمه حدیث رقم 3702 اندروید)
لذا اساس نزاع تمام انبیاء علیهم السلام با شیطان و دولتهای شیطان پرست همین مساله شرک و نجات انسان از آن بود و هست
به همین دلیل لقمان حکیم در بیان حکمت در قالب موعظه به دلبندش به پرهیز از شرک سفارش کرده است
تبیین معنای شرک خواهد آمد
هفتم تیر 97
سید کمال الدین عمادی
((چندخاطر ه کوتاه ز استاد شهید ))
۱- یکی از عزیزان روحانی که آن زمان درحزب جمهوری اسلامی مسؤلیت داشت به حجره بنده در مدرسه فیضیه آمد و گفت : ما حاضریم کرایه رفت و بر گشت قم و تهران به بیست نفر از طلاب را بدهیم که در کلاسهای استاد آیه الله دکتر بهشتی تحت عنوان شناخت مواضع حزب بودشرکت کنند ،حقیر با هر کسی صحبت کردم نتیجه نداد چون فضای مسموم برعلیه آن بزرگوار سنگین بود کسی حاضر نبود آینده اش را با حضور درکلاس خراب کند بعضی که علاقه مند بودند دوری راه مانع بودخداوند به این طلبه سعادت وتوفیق داد با پول شخصی خودم هرهفته در کلاس جناب استاد نخست درمؤسسه تو حید وپس ازمدتی به سرچشمه که بعداً محل شهادتش شد حضور پیدا کنم واشکالات طلبگی که در واقع پرسش ها بود مطرح کنم ولی استاد باروحی بلند، همراه بامتانت وصلابت ویژه ای که داشت به اشکلات پاسخ می دادند ودران فضای مسموم هر روز برارادت وعشقم به جناب استاد افزوده می شد
۲- بعد از اتمام کلاس استاد می نشست وشاگردان گردا گردش حلقه میزدند و ازبنی صدر انتقاد می کرد ندد ولی وی تا آنجایی گوش می کرد که جنبه انتقاد داشت وقتی تهمت یا مسله ای که جنبه غیبت داشت پیش می امد به شدت مانع می شد برای ما چنان شخصیت وسیادتش جذاب می شد که می توان این گونه سیاسی بود وامروز برای همه کسانی بنام طرح. موضوعات آبروی افراد رابه تاراج می گذارند وهر اتهامی را وارد می کنند به گونه ای که آخرتی وجود ندارد واقعا باید تاسف خورد۰
۳- بناشد شبی جناب استاد به دعوت جمعی از طلاب مدرسه فیضیه به این مدرسه بیایند پیرامون ثروت،اتهام قدرت طلبی، وحتی اتهام نفوذی که یکی از عزیزان تند رو ان زمان که بعد اپی به اشتباه خود برد و درکنار استاد به شهادت رسیدکه چب وراست به تعریف آن زمان به استاد وارد میکردند ونیز اختلافش بابنی صدر پاسخ بدهند ولی مسؤ لین مدرسه به بهانه اینکه مدرسه فیضیه جای جناح ها نیست مانع معظم له شدند اوهم نیامد ولی صبح ساعت(۶) آمدند درجلوی یکی ازحجره نشستتند واز فرزندان خود دل جویی کردندو مظلومانه به تهران برگشتندو شاید پایان همان هفته بود که به شهادت رسیدند وبه ملکوت اعلی پرواز کردند به راستی((عاش سعیدا ومات سعیدا))
سحر هفتم تیرماه ۹۷ (سیدمحمد تقی قادر)
هو الحکیم(+7)
به یاد صبوری مظلومانه حکیم بزرگ شهید دکتر بهشتی مظلوم رضوان الله تعالی علیه
بخشی از خطبه امیرمؤمنان سلام الله علیه معروف به شقشقيه است فرمود
ﺃَﻣَﺎ ﻭَ اﻟﻠَّﻪِ ﻟَﻘَﺪْ ﺗَﻘَﻤَّﺼَﻬَﺎ ﻓُﻼَﻥٌ ﻭَ ﺇِﻧَّﻪُ ﻟَﻴَﻌْﻠَﻢُ ﺃَﻥَّ ﻣَﺤَﻠِّﻲ ﻣِﻨْﻬَﺎ ﻣَﺤَﻞُّ اﻟْﻘُﻄْﺐِ ﻣِﻦَ اﻟﺮَّﺣَﻲ ﻳَﻨْﺤَﺪِﺭُ ﻋَﻨِّﻲ اﻟﺴَّﻴْﻞُ ﻭَ ﻻَ ﻳَﺮْﻗَﻲ ﺇِﻟَﻲَّ اﻟﻄَّﻴْﺮُ ﻓَﺴَﺪَﻟْﺖُ ﺩُﻭﻧَﻬَﺎ ﺛَﻮْﺑﺎً ﻭَ ﻃَﻮَﻳْﺖُ ﻋَﻨْﻬَﺎ ﻛَﺸْﺤﺎً ﻭَ ﻃَﻔِﻘْﺖُ ﺃَﺭْﺗَﺌِﻲ ﺑَﻴْﻦَ ﺃَﻥْ ﺃَﺻُﻮﻝَ ﺑِﻴَﺪٍ ﺟَﺬَّاءَ ﺃَﻭْ ﺃَﺻْﺒِﺮَ ﻋَﻠَﻲ ﻃَﺨْﻴَﺔٍ ﻋَﻤْﻴَﺎءَ ﻳَﻬْﺮَﻡُ ﻓِﻴﻬَﺎ اﻟْﻜَﺒِﻴﺮُ ﻭَ ﻳَﺸِﻴﺐُ ﻓِﻴﻬَﺎ اﻟﺼَّﻐِﻴﺮُ ﻭَ ﻳَﻜْﺪَﺡُ ﻓِﻴﻬَﺎ ﻣُﺆْﻣِﻦٌ ﺣَﺘَّﻲ ﻳَﻠْﻘَﻲ ﺭَﺑَّﻪ ُ.
ﻓَﺮَﺃَﻳْﺖُ ﺃَﻥَّ اﻟﺼَّﺒْﺮَ ﻋَﻠَﻲ ﻫَﺎﺗَﺎ ﺃَﺣْﺠَﻲ ﻓَﺼَﺒَﺮْﺕُ ﻭَ ﻓِﻲ اﻟْﻌَﻴْﻦِ ﻗَﺬًﻱ ﻭَ ﻓِﻲ اﻟْﺤَﻠْﻖِ ﺷَﺠًﺎ ﺃَﺭَﻱ ﺗُﺮَاﺛِﻲ ﻧَﻬْﺒﺎً ﺣَﺘَّﻲ ﻣَﻀَﻲ اﻷَْﻭَّﻝُ ﻟِﺴَﺒِﻴﻠِﻪِ ﻓَﺄَﺩْﻟَﻲ ﺑِﻬَﺎ ﺇِﻟَﻲ ﻓُﻼَﻥٍ ﺑَﻌْﺪَﻩُ
هان! به خدا سوگند فلانی جامه خلافت را پوشيد با آنکه مي دانست من استوانه خلافتم و آسيا سنگ، تنها گرد استوانه به گردش در آيد. كوه بلند را مانم كه سيلاب از ستيغ من فرو ریزد و مرغ اندیشه از پرواز به قله ام ناتوان است . چون چنين ديدم دامن از خلافت در چيدم، و پهلو از آن پيچيدم، و ژرف بينديشيدم كه چه باید کرد، و از اين دو كدام شایسته اقدام؟ با دست تنها بستيزم يا صبر پيش گيرم و از ستيز بپرهيزم؟ كه جهاني تيره است و بلا بر همگان چهره، بلايي كه پيران در آن فرسوده شوند و خردسالان پير، و ديندار تا ديدار پروردگار در چنگال رنج اسير. چون نيك سنجيدم، شكيبايي را خردمندانه تر، ديدم، و به صبر گراييدم حالي كه خار غم در ديده بود، و استخوان شکسته در گلو. ميراثم ربوده اين و آن، و من بدان نگران.
عبرت و صبوری حکیمانه
وقتی امیرمؤمنان علی ع با تمام شایستگی خود نسبت به رقیب کاملا ناشایست برای مصالح عموم امت اسلامی و دین صبری جانکاه و شکیبایی بیمانند پیشه میکند چرا از رفتار سیاسی امام ع ما در مسائل سیاسی یا اجتماعی یا حتی خانوادگی درس عبرت نمیگیریم
اگر اندک اندیشه کنیم بسیاری از مواقع تکلیفمان صبر است ولی ما از روی خود خواهی و احساسات و هیجانات حس انتقام در صدد شکست مخالف و رقیب خود هستیم
آنجا که صبر شایسته و خداپسندانه است ناصبوری موجب زوال ایمان میشود
زیرا مولا امیر مومنان ع فرمود
((فانه لا دین لمن لاصبر له))
میزان الحکمه ج5 چاپ اول ح10067
امام صادق علیه السلام فرمود
((الصبر من الایمان منزله الراس من الجسد
... اذا ذهب الصبر ذهب الایمان))
همان رقم 10068
خدای سبحان روح شهداء هفتم و سید و سالارشان شهید مظلوم بهشتی با شهیدان کربلا محشور کند
خدا همه ما راصبر به هنگام روزی کند
چون این بحث خارج از روند مباحث حکمت بود ولی از جهت مناسبت داشت و خاص هفتم تیر بود +7 شماره گذاری کردیم
6تیر ماه 97
سید کمال الدین عمادی
هدایت شده از انجمن اهل قلم حوزویان ساروی
🔴یاد شهدای هفتم تیر ۱۳۶۰، شهیدان حجه الاسلام عبدالوهاب قاسمی نماینده ساری درمجلس وحجه الاسلام عبدالحسین اکبری لالیمی گرامی باد
روحشان شاد
پانزده شوال سال سوم هجرت سالروز جنگ احد و شهادت عموی پیامبر ص تسلیت باد
حمزه بن عبدالمطلب، عموى پیامبر گرامى اسلام بود، دو سال پیش از ولادت رسول خدا(صلى الله علیه وآله) دیده به جهان گشود.
در میان جوانان قریش در دلاورى و بزرگوارى برجسته و در آزاداندیشى، آزادمنشى وستمستیزى سرآمد بود. سلحشورى و توان رزمى وى همزمان با آغاز دوره جوانى نمودار شد.
آن آزادمرد، حتى پیش از پذیرش اسلام، از رسول خدا در برابر آزارهاى مشركانحمایت مىكرد، گرویدن وى به اسلام موجب سربلندى دین خدا شد; زیرا پس از آن مسلمانان از انزوا بیرون آمدند و قریش با درك پشتیبانى توانا و استوار حمزه ازپیامبر اكرم(صلى الله علیه وآله) از آزارهاى خود كاستند و رفتارشان با رسول خدا و مسلمانان ملایمتر شد.
حمزه(علیه السلام) همراه دیگر مسلمانان به مدینه هجرت كرد و خدمات ارزندهاى بویژه درامور نظامى ارائه داد. پیامبر اكرم (صلى الله علیه وآله) به مسائل دفاعى حكومت نوبنیاد خود اهتمام خاصى داشتند. ایشان با تشكیل گروههاى رزمى درصدد برآمدند امنیت مدینه را تامین كرده، مسلمانان را براى رویارویى با دشمنان آماده سازند. بر این اساس هفت ماه پس از هجرت، نخستین گروه گشتى رزمى را به فرماندهى حضرت حمزه (علیه السلام) ، اعزام نمودند. گرچه این رویارویى بدون درگیرى پایان یافت ولى نشانهاى از اقتدار سپاه اندك اسلام دربرابر كاروان بزرگ مشركان بود.
رسول گرامى اسلام در ربیعالاول سال دوم هجرت غزوه "ابواء" را تدارك دید و درجمادىالاولى غزوه "ذات العشیره" را به قصد تعقیب كاروان قریش سازماندهى كرد. در این دو غزوه نیز پرچمدار سپاه اسلام، حضرت حمزه بود.
آن رزمنده نستوه در جنگ بدر حضورى درخشنده داشت. این نبرد با امدادهاى الهى ودلاورىهاى بىمانند امیرمومنان على (علیه السلام) و سلحشورى حمزه، با پیروزى قاطع سپاه اسلام به پایان رسید. در این پیكار تنى چند از سران كفر به دست تواناى حمزه به هلاكت رسیده یا به اسارت درآمدند. طعیمه بنعدى و ابوقیس بن فاكه از جمله این كشته شدگان بودند; و "اسود بن عامر" به دست حمزه به اسارت درآمد ، سیدالشهدا حمزه بن عبدالمطلب در غزوه "بنى قینقاع" پرچمدار سپاه اسلام بود. یهودیان بنى قینقاع نخستین گروه یهود بودند كه با اسلام اعلام جنگ نمودند ، سپاه اسلام قلعه آنها رامحاصره كرد. آنگاه رسول خدا(صلى الله علیه وآله) آنان را از مدینه تبعید نمود و اموالشان رامصادره كرد.
یك سال پس از جنگ بدر، غزوه احد با هدف مقابله با مشركانى كه براى انتقامگیرى از مسلمانان و جبران شكست بدر به سمت مدینه آمده بودند آغاز گردید.
حمزه و برخى دیگر از مسلمانان سلحشور، معتقد به جنگ برون شهرى بودند، حمزه بهرسول خدا عرض كرد: "سوگند به آن كه قرآن را بر تو فرستاد امروز دست به غذا نخواهم برد، مگرآنكه بیرون مدینه با شمشیر خود بر دشمن بتازم!"
حضرت حمزه (علیه السلام) از معدود قهرمانانى بود كه در جنگ ، نشان بر خود مىنهاد و بدین وسیله خود را به دوست و دشمن معرفى مىكرد. او نمونهاى از شجاعت و دلیرى در میدان نبرد بود، خود را به اعماق صفوف دشمن مىرساند و با دشمن درگیر مىشد، از قدرت بازوى برجستهاى بهرهمند بود. دراحد با دو شمشیر پیش رسول خدا مىجنگید و مىگفت: "من شیر خدا هستم!" شهادت در احد، به هنگام تهاجم دشمن، وفادار و ثابت قدم از رسول خدا دفاع مىكرد و توانست سى مشرك جنگجو را به هلاكت برساند. یكى از مشركان به نام "وحشى"، زیر درختى دركمین آن سردار دلاور نشسته بود حمزه او را دید و آهنگ او كرد. یكى از دشمنان راه را بر او بست ، حمزه به او حمله كرد و وى را به قتل رساند. سپس با شتاب به سوى وحشى خیز برداشت ولى پایش در گل سر خورد و به زمین افتاد. در این هنگام وحشى زوبین به سویش پرت كرد ... و بدین ترتیب آن بزرگوار پس از عمرى جهاد در راه خداو یارى پیامبر گرامى به ملكوت اعلى پیوست و آن سردار رشید، شهید شاهد بارگاه الهى شد. رسول خدا (صلى الله علیه وآله) در منزلت او فرمود: " سالار شهیدان در روز قیامت نزد خداوند حمزه است " .
مزار آن سردار شهید و دیگرشهیدان احد همواره زیارتگاه عاشقان و عارفان الهى و الهامبخش جهاد و شهادت به مبارزان بوده است.
"السلام علیك یا عم رسول الله السلام علیك یا خیر الشهداء السلام علیك یااسد الله و رسوله" .
هوالحکیم (8)
حکمت لقمانی2
سخن در حکمت لقمانی در قرآن بود در این مقام قصد تفسیر عمیق این آیات قرآنی را نداریم مقصود اشاره به نکات روشن این مواعظ است جهت اندیشیدن خودمان
خدای سبحان بعد از بیان حکمت اول لقمان به بیان چند حکمت از جانب خود پرداخت سپس در آیه 16 مجددا حکمت و موعظه دیگری از لقمان بیان فرمود
همین فاصله در بین دو موعظه خود دارای حکمتی که مفسران سوره لقمان عهده دار بیانش هستند
اما حکمت دوم
يَا بُنَيَّ إِنَّهَا إِن تَكُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِّنْ خَرْدَلٍ فَتَكُن فِي صَخْرَةٍ أَوْ فِي السَّمَاوَاتِ أَوْ فِي الْأَرْضِ يَأْتِ بِهَا اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَطِيفٌ خَبِيرٌ
ﭘﺴﺮﻢ ! ﺍﮔﺮ ﻋﻤﻞ ﻫﻤﻮﺯﻥ ﺩﺍﻧﻪ ﺧﺮﺩﻟﻲ ﻭ ﺩﺭ ﺩﺭﻭﻥ ﺳﻨﮕﻲ ﻳﺎ ﺩﺭﺁﺳﻤﺎﻥ ﻫﺎ ﻳﺎ ﺩﺭ ﺩﻝ ﺯﻣﻴﻦ ﺑﺎﺷﺪ ، ﺧﺪﺍ ﺁﻥ ﺭﺍ [ ﺩﺭ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﺑﺮﺍﻱﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ] ﻣﻰ ﺁﻭﺭﺩ ; ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺧﺪﺍ ﻟﻄﻴﻒ ﻭ ﺁﮔﺎﻩ ﺍﺳﺖ .(لقمان: 16)
رابطه حکمت دوم با اول
حکمت اول در تحذیر و هشدار از خطر شرک بود
این خطر عظیم و ستم بزرگ که ریشه همه ستمهای دیگر است به دلیل سرگرمی انسان مورد غفلت قرار میگیرد
حکمت دوم ناظر به تامین راهکار نظری جهت تحقق توحید نظری و نیل به توحید عمل فراگیر (دقت گردد گفته شد فراگیر) است تا از این رهگذر از خطر شرک رهایی یابد
توضیح : انسان ها از نادانی به مسائل مرتکب شرک و گناه نمیشوند زیرا تمام قاتلان و دزدان وحاکمان ستمگر و خائنان به امانت و مانند آن... همه آگاهانه توام با غفلت از حضور و نگاه پیوسته حق تعالی به این عالم و رفتار ما مخصوصا غفلت از علم حق تعالی نسبت به انگیزه های خفی و اخفی از ماست
لقمان میفرماید پسرم گمان نکنی خدا ما آفرید ولی از کار ریز ما و انگیزه های ما غافل است این غفلت شرم حضور خدا را که سرمایه مهم بشری جهت نجات از پلیدی شرک است از دل بیرون کند سپس انسان بی حیا به آسانی حقایق را زیر پا گذاشته و از عبور میکند....
این سخن بیان تمام زوایایی ارتباط حکیمانه دو حکمت نیست...
در پایان این قسمت یادآوری کنم از جمله حکیمانه حکیم بزرگ انقلاب اسلامی امام خمینی رضوان الله تعالی علیه که فرمود
عالم محضر خداست در محضر خدا معصیت نکنید
هشتم تیر 97
سید کمال الدین عمادی
هدایت شده از هابیلیان
رهبر معظم انقلاب: «شخصیت جناب #عبدالعظیم برای اغلب مردم ناشناخته است، ایشان هم یک شخصیت علمی بود، هم یک شخصیت جهادی بوده و هم ابتکاراتی داشته است... تجلیل از جناب عبدالعظیم، تجلیل از علم و جهاد و زهد و تقوا است.»
💠 سالروز رحلت "حضرت عبدالعظیم حسنی" تسلیت باد.
👉 @Habiliyan
هدایت شده از عارفین
#روح_قوی_باشه_جسم_خسته_نمیشه
🍃علامه حسن زاده آملی :اگر جان #همت داشته باشد کار برای بدن دشوار نمی شود. اگر بدن تنبلی میکند بخاطر آن است که روح نشاط ندارد.
#کانال_عارفین
@Arefin
هدایت شده از افسران جوان جنگ نرم
شهید سید مجتبی علمدار:
سعی کنید قرآن انیس و مونستان باشد، نه زینت دکورها و طاقچههای منازلتان شود. بهتر است قرآن را زینت قلبتان کنید.
#درس_اخلاق
@Afsaran_ir
هوالحکیم (9)
حکمت لقمانی3
سومین آیه قرآن که روایتگر حکمت لقمانی است خود حاوی چهار دستور العمل است
يَا بُنَيَّ أَقِمِ الصَّلَاةَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنكَرِ وَاصْبِرْ عَلَىٰ مَا أَصَابَكَ إِنَّ ذَٰلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ
ای ﭘﺴﺮم ! ﻧﻤﺎﺯ ﺭﺍ ﺑﺮﭘﺎ ﺩﺍﺭ ﻭ ﻣﺮﺩم ﺭﺍ ﺑﻪ ﻛﺎﺭ ﭘﺴﻨﺪﻳﺪﻩ ﻭﺍﺩﺍﺭ ﻭ ﺍﺯ ﻛﺎﺭﺯﺷﺖ ﺑﺎﺯﺩﺍﺭ ﻭ ﺑﺮ ﺁﻧﭽﻪ [ ﺍﺯ ﻣﺸﻜﻠﺎﺕ ﻭ ﺳﺨﺘﻲ ﻫﺎ ] ﺑﻪ ﺗﻮ ﻣﻰ ﺭﺳﺪﺷﻜﻴﺒﺎﻳﻲ ﻛﻦ ، ﻛﻪ صبر ﺍﺯ ﺍﻣﻮﺭﻱ عزیمت است .(17)
امور چهارگانه از دیدگاه لقمان:
1_ برپایی نماز
2_امر به معروف
3_نهی از منکر
4_صبر در برابر مشکلات
صبر نشانه همت پایدار
در ادامه با بیان اینکه صبر از امور عزیمه است به اهمیت آن توجه ویژه میدهد و آنرا از نشانه همت عالی و پایدار میشمارد
خدای سبحان در دو جای قرآن این قول لقمان را در باره صبر تأیید فرمود
لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا أَذًى كَثِيرًا وَإِن تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ ذَٰلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ
ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺩﺭ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﻭ ﺟﺎﻥ ﻫﺎﻳﺘﺎﻥ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺷﺪ ، ﻭ ﻣﺴﻠﻤﺎً ﺍﺯﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﻛﺘﺎﺏ ﺁﺳﻤﺎﻧﻲ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﻭ [ ﻧﻴﺰ ]ﺍﺯ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺷﺮﻙ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ ، ﺳﺨﻨﺎﻥ ﺭﻧﺞ ﺁﻭﺭ ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪﺷﻨﻴﺪ ، ﻭ ﺍﮔﺮ ﺷﻜﻴﺒﺎﻳﻲ ﻭﺭﺯﻳﺪ ﻭ ﺑﭙﺮﻫﻴﺰﻳﺪ ﺍﻳﻦ از ﺍﻣﻮﺭ عزیمه ﺍﺳﺖ(آل عمران/ 186)
وَلَمَن صَبَرَ وَغَفَرَ إِنَّ ذَٰلِكَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ
ﻭ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ [ ﺑﺎ ﻗﺪﺭﺕ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺑﺮ ﺍﻧﺘﻘﺎم ﺑﻪ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﺧﻮﺩ ] ﺷﻜﻴﺒﺎﻳﻲﻭﺭﺯﺩ ﻭ [ ﺍﺯ ﺍﻧﺘﻘﺎم ] ﮔﺬﺷﺖ ﻛﻨﺪ ، ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺍﻳﻦ ﺍﺯ ﺍﻣﻮﺭ عزیمه ﺍﺳﺖ ،(شوری /43)
رک:المیزان ج16 ص229 چاپ دارالکتاب
نهم تیر 97
سید کمال الدین عمادی