﷽
#نهج_البلاغه
آگاه باشيد نام نيکى که خداوند پس از درگذشت انسان براى او در ميان مردم قرار مى دهد بهتر از مالى است که انسان آن را به ارث براى کسانى مى گذارد که هرگز سپاسش را نمى گويند
خطبه ١٢٠
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
﷽
#نهج_البلاغه
خدا در چیزى قرار نگرفته تا بتوان گفت در آن جاست، و دور از پدیده ها نیست تا بتوان گفت از آنها جداست. آفرینش موجودات او را در آغاز ناتوان نساخته، و از تدبیر پدیده هاى آفریده شده باز نمانده است، نه به خاطر آنچه آفریده قدرتش پایان گرفته و نه در آنچه فرمان داد و مقدّر ساخت دچار تردید شد. بلکه فرمانش استوار، و علم او مستحکم، و کارش بى تزلزل است. خدایى که به هنگام بلا و سختى به او امیدوار، و در نعمت ها از او بیمناکند.
خطبه۶۵
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
﷽
#نهج_البلاغه
خدا مارو رها کرده؟
غِنى کُلِّ فَقِير، وَ عِزُّ کُلِّ ذَلِيل، وَ قُوَّةُ کُلِّ ضَعِيف، وَمَفْزَعُ کُلِّ مَلْهُوف
بى نياز کننده هر فقير، عزّت بخش هر فرد خوار و ذليل، نيروى هر ناتوان، و پناهگاه هر مصيبت رسيده است
خطبه ١٠٩
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
﷽
دنیا در چشم خردمندان
#نهج_البلاغه
فإِنَّهَا عِنْدَ ذَوِي الْعُقُولِ کَفَيْءِ الظِّلِّ، بِيْنَا تَرَاهُ سَابِغاً حَتَّي قَلَصَ، وَزَائِداً حَتَّي نَقَصَ.
دنيا در نظر خردمندان چونان سايه اى است كه هنوز گسترش نيافته، كوتاه مى گردد، و هنوز فزونى نيافته كاهش مى يابد. .
خطبه ۶۳
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
﷽
#نهج_البلاغه
وَمَنْ قَرَأَ الْقُرْآنَ فَمَاتَ فَدَخَلَ النَّارَ فَهُوَ مِمَّنْ کَانَ یَتَّخِذُ آیَاتِ اللَّهِ هُزُواً
کسى که قرآن بخواند و پس از مرگ وارد آتش دوزخ گردد از کسانى بوده که آیات خدا را استهزا مى کرده است
✍قرائت قرآن چندگونه است: گاه انسان مؤمن قرآن را تلاوت مى کند و گوش جان به آیاتش مى سپارد تا پیام خدا را از لابه لاى آن بشنود و زندگى خود را با آن هماهنگ سازد
🔹گروه دیگرى آیات قرآن را تنها براى ثواب قرائت مى خوانند بى آنکه به پیام هایش گوش فرا دهند.
🔹گروه سومى نیز اضافه بر این به استهزاى آیات مى پردازند و اگر در سخن استهزا نکنند، عملاً استهزا دارند; آیات تحریم ربا را مى خوانند ولى رباخوارى مى کنند، آیه تحریم غیبت را تلاوت مى کنند ولى غیبت کردن کار همه روزه آنهاست و همچنین در برابر سایر پیام هاى قرآن
شرح حکمت ٢٢٨
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
﷽
#نهج_البلاغه
قُرَّةُ عَيْنِهِ فِيمَا لاَ يَزُولُ، وَ زَهَادَتُهُ فِيمَا لاَ يَبْقَى
روشنى چشم او در چيزى است که زوال در آن راه ندارد و زهد و بى اعتنايى اش نسبت به چيزى است که بقا و دوامى در آن نيست.
✍به اين ترتيب مفهوم جمله بالا اين است که چشم پرهيزگاران به جهان آخرت روشن است، زيرا جهانى است پايدار و برقرار،همان گونه که قرآن مجيد درباره بهشتيان مى گويد: (خَالِدِينَ فِيهَا مَا دَامَتِ السَّموَاتُ وَالاَْرْضُ) و نيز مى فرمايد: «(فَلاَ تَعْلَمُ نَفْسٌ مَّا أُخْفِىَ لَهُمْ مِّنْ قُرَّةِ أَعْيُن جَزَاءً بِمَا کَانُوا يَعْمَلُونَ); هيچ کس نمى داند چه پاداشهاى مهمّى که مايه روشنى چشمهاست براى آنها نهفته شده، اين جزاى کارهايى است که انجام مى دادند».
✔️و با توجه به اينکه طبق آنچه در بخشهاى قبل اين خطبه گذشت، آنها در همين دنياگويى بهشت و نعمتهاى بهشتى را با چشم خود مى بينند، اين حالت شادمانى و قرة العين در برابر بهشت، در همين جا براى آنها حاصل است. به عکس چون دنياى ناپايدار را آن گونه که هست دريافته اند، هرگز دل به آن نمى بندند
خطبه متقین
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
﷽
تقوا عامل سعادت دنیا و آخرت
#نهج_البلاغه
أُوصِيکُمْ، عِبَادَ اللّهِ، بِتَقْوَى اللّهِ، فَإِنَّها الزِّمامُ وَ الْقِوَامُ
اى بندگان خدا، شما را به تقوا سفارش مى کنم که زمام و مهار انسان و قوام زندگى اوست.
✍تعبير به «زمام» که در اصل به معناى افسار است، اشاره به نيروى بازدارندگى تقواست که انسان را در برابر گناهان مهار مى کند و از سقوط در پرتگاه هاى فساد و گناه و گرفتار شدن در دام شيطان و هواى نفس باز مى دارد. «قوام» اشاره به اين است که پايه هاى زندگى پاک و آميخته با سعادت، بر آن استوار است و به تعبير ديگر : تقوا از يک سو جنبه بازدارندگى دارد و از سوى ديگر جنبه سازندگى و هر گاه اين دو، دست به دست هم بدهد سعادت و نجات انسان کامل مى شود و در يک کلام با وجود تقوا، سعادت انسان از نظر مادى و معنوى کامل است.
خطبه ١٩۵
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
﷽
#نهج_البلاغه
قَبْلَ بُلُوغِ اَلْغَايَةِ مَا تَعْلَمُونَ مِنْ ضِيقِ اَلْأَرْمَاسِ وَ شِدَّةِ اَلْإِبْلاَسِ وَ هَوْلِ اَلْمُطَّلَعِ وَ رَوْعَاتِ اَلْفَزَعِ وَ اِخْتِلاَفِ اَلْأَضْلاَعِ... ؟
پيش از فرارسيدن مرگ، از تنگى قبرها، و شدّت غم و اندوه، و ترس از قيامت، و در هم ريختن استخوانها، و ... چه مىدانيد؟؟
خطبه ١٩٠
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
﷽
#نهج_البلاغه
مَنْ تَعَدَّى الْحَقَّ ضَاقَ مَذْهَبُهُ
آن کس که از حق تجاوز کند در تنگنا قرار مى گيرد
✍ زيرا راه حق وسيع و گسترده و صاف و نورانى است; اما طريق باطل سنگلاخ و پر پيچ و خم و تنگ و باريک است. آنها که راه حق را پيش مى گيرند با سرعت به سوى مقصد مى روند، چرا که عالم هستى در مسير حق است و آنچه هماهنگ با آن باشد در همان مسير حرکت مى کند ولى طى کردن راه باطل همچون شنا بر خلاف جهت آبى است که به سرعت در حرکت است و دائماً شناگر را در تنگنا قرار مى دهد.افزون بر اين، مسير حق همچون جاده اى است که در جاى جاى آن علايم راهنمايى به چشم مى خورد و رهروان را از وضع راه آگاه مى سازد; ولى مسير باطل فاقد همه اينهاست و به همين دليل به گمراهى مى انجامد.
نامه ۳۱
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
﷽
منفورترين خلايق چه کسانى هستن؟
#نهج_البلاغه
رَجُل وَکَلَهُ اللهُ اِلى نَفْسِهِ
او کسى است که خداوند وى را به حال خود واگذارده است.
✍تمام ممکنات و از جمله انسانها آن چنان به ذات پاک خدا وابسته اند که اگر لحظه اى رابطه آنان از او قطع مى شود همگى فانى و نابود مى شوند. توجّه به اين وابستگى و پيوستگى، روح توکّل را در انسان زنده مى کند که همه چيز خود را به او واگذار کند، يعنى آنچه در توان دارد براى پيشرفت کارها تلاش نمايد ولى با اين حال بداند سرچشمه هر خير و برکت و هر موهبت و نعمت ذات پاک اوست.
ولى هنگامى که انسان بر اثر غرور و خودخواهى و هواپرستى، از اين حقيقت غافل شود و خويش را مستقل بپندارد از خدا بريده مى شود و همه چيز در نظر او وارونه مى گردد. اين بريدگى از خدا همان معناى واگذار شدنش به خويشتن است و اين ريشه تمام بدبختيها و انحرافات است.
خطبه ١٧
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
﷽
دنياى فريبکار!
#نهج_البلاغه
أَمَّا بَعْدُ فَإنِّي اُحَذِّرُکُمُ الدُّنْيَا، فَإنَّهَا حُلْوَةٌ خَضِرَةٌ، حُفَّتْ بالشَّهَواتِ وتحَبَّبتْ بِالْعاجِلَةِ وَ رَاقَتْ بالْقَليْلِ وَ تَحَلَّتْ باْلآمالِ وَتَزَيَّنَتْ بِاْلغُرُورِ
«امّا بعد (از حمد و ثناى الهى) شما را از دنيا بر حذر مى دارم، چرا که ظاهرش شيرين و با طراوت، و در لابه لاى شهوات پيچيده شده، به خاطر نقد بودنش جلب توجه مى کند و با اين که مواهب آن ناچيز است دل ها را به سوى خود مى کشاند، آمال و آرزوهاى دنيا پرستان را در خود جمع کرده و خودرا به آن آراسته، و زيور فريب به خود پوشانده است
خطبه ١١١
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
﷽
ظاهر خوب نشانۀ باطن خوب
#نهج_البلاغه
وَاعْلَمْ أَنَّ لِکُلِّ ظَاهِر بَاطِناً عَلَى مِثَالِهِ، فَمَا طَابَ ظَاهِرُهُ طَابَ بَاطِنُهُ، وَ مَا خَبُثَ ظَاهِرُهُ خَبُثَ بَاطِنُهُ
بدان هر ظاهرى باطنى دارد همانند خود، آن چه ظاهرش پاک و خوب است باطنش نيز پاک و خوب است و آن چه ظاهرش خبيث و بد است باطنش نيز خبيث است
✍معمولا اعمال انسان ها بازتاب افکار و اخلاق و صفات درونى آن هاست و ظاهر آنان تراوشى از باطن شان است; همان گونه که در ضرب المثل معروف نقل شده: «از کوزه همان برون طراود که در اوست».
خطبه ١۵۴
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج