#دلتنگی های #دختر_حاج_قاسم
✍ #زینب_سلیمانی
میخواهم هنوز هم باور نکنم که نیستی، که ندارمت،که دلتنگم،که بغض دارم
دلم برای ملودی روح نواز صدایت تنگ شده " #حضرت_بابا "
کاش برگردی و بگی همه ی اینها یک کابوس بود
بیدار شو #دخترم #من برگشتم
@sabkeShohada
@sabkeShohada
انشان رضایت داشته باشند.» همچنین پدرم ارادت خاصی به ائمه و شهدا داشتند و به بچههای یتیم خیلی اهمیت میدادند و همیشه دوست داشت در مراسم تاسوعا و عاشورا و شبهای قدر همگی در کنار هم حضور داشته باشیم.
⬅مدفن شهید در گلزار شهدای کرمان به خواست و وصیت خودشان بود؟
⭕بله؛ موقعی که پدرم با مادرم به گلزار شهدای کرمان رفته بودند مادرم به بابا میگوید بیا نزدیکی قبر مادرم یک قبر دوطبقه بگیر. پدرم در جواب مادرم میگوید: «جسد من مشخص نیست چگونه باشد؛ شاید به صورت پودر باشم.» واقعاً پدرم حرفش درست بود، چون وقتی تابوت پدرم را جلوی ما باز کردند ما هرچه دست زدیم به جز پودر چیزی از پیکر بابا باقی نمانده بود. وقتی که بابا با مامانم به گلزار شهدای کرمان رفته بودند، بابا میگوید: «نمیدانم چرا وقتی به این سمت میآیم گویا این شهیدان با من حرف میزنند.» دوست بابا میگفت: یک روز با پورجعفری در گلزار شهدای کرمان روی نیمکتی نشسته بودیم که ایشان به من گفت: «حاجقاسم که جایش را مشخص کرده است؛ من را هم زیر پایش بگذارید.» دوستش میگوید: «تو که اینجا جا نمیشوی؟» بابا میگوید: «چرا من جا میشوم.»
الان قبر پدرم به فاصله دو آجر زیر پای قبر حاجقاسم قرار دارد. آنجا نمیشود یک پیکر کامل را دفن کرد، ولی پیکر سوخته پدرم جا شد.
⬅و سخن پایانی...
⭕یک بار حاجقاسم به پدرم گفته بود: «اگر نزد خدا آبرو و توفیق شهادت را داشته باشم در بهشت میایستم تا شما بیایید. من بدون تو (حسین) به بهشت نمیروم. این بیمعرفتی است که من بدون تو به بهشت بروم.» در آخر به کسانی که در شبکههای مجازی میگویند وقتی در کشور ایران مشکلات زیاد است چرا به عراق و سوریه کمک میشود، میگویم هر ارگانی یک مسئولیتی دارد. سپاه نیز یک نیروی گسترده است که یک شاخه از آن به مردم سوریه و عراق مربوط میشود. اگر امثال پدر من و حاجقاسم نباشند ناامنیهای بسیاری در این کشورها و به تبع آن در ایران به وجود میآید. پدر من، شهیدان حاج قاسم، مظفرینیا، وحید زمانینیا و... میروند تا برای ما امنیت و آرامش به ارمغان بیاورند.
@sabkeShohada
@sabkeShohada
💞🌸 #مروری_بر_زندگینامه 🌸💞
🍃🌹کمیل در مهر سال 62 در #کامیاران بر اثر #اصابت_تیر به پایش مجروح شد و در آذر سال62 به عضویت رسمی #سپاه در آمد و در مراسمی به اتفاق سی نفر از رزمندگان عضو لشکر 25 کربلا از دست محسن رضایی فرمانده وقت کل سپاه لباس سپاهی را دریافت وبه تن کرد.
🍃🌹از همان زمان به عنوان مربی و #مسئول_واحد_تخریب در گردان تخریب لشکر 25 کربلا مشغول به کار شد.
🍃🌹 در سال 63 برای گذراندن دوره آموزشی تخصصی فرماندهی در سپاه یکم ثارالله روانه تهران شد.
🍃🌹بعداز گذران دوره آموزشی با مدرک فوق دیپلم نظامی در سمت #جانشین_فرمانده_گردان تخریب در #عملیات_بدر حضور یافت.
🍃🌹 در بهمن 65 به همراه همسر و فرزندش عازم #اهواز شد و پس از اسکان خانواده اش در خانه های سازمانی به مناطق عملیاتی رفت و در عملیات کربلای 6 شرکت کرد.
🍃🌹کمیل در 7 اسفند 66 در منطقه #مریوان وصیت نامه ای نوشت ودر آن دیدگاهها و نظرات خود را به روشنی برروی کاغذ آورد.
🍃🌹کمیل فرمانده گردان بود و برادرش یارعلی در گردان تحت فرماندهی او به عنوان رزمنده حضور داشت امّا هیچ #فرقی بین برادرش و دیگر رزمندگان قایل نبود.
🍃🌹 #تواضع و #فروتنی او در کنار #شجاعت و #دلیری در هنگامه نبرد مثال زدنی بود.
در عرصه های خطر #پیشقدم می شد و حاضر بود خودش را در معرض خطر قرار دهد اما به رزمندگان دیگر آسیبی نرسد.
@sabkeShohada
#شهید_کمیل_ایمانی
@sabkeShohada
#حاج_حسین_یڪتا
بچہها!
بیاییدیہڪارےڪنید
ڪہامامزماݩبرنامہهاشو
روے،ماپیادهڪنہ☺️
مآ اون ماموریٺ خاص
آقارو انجام بدیم...👌
ایݩیہرابطہخصوصےبا
امامزمانمےخواد،ایݩ
نِصفشبگریہڪردن هاے
خاصمےخواد❤️
@sabkeShohada
#امام_زمان
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
@sabkeShohada