ادواردو آنیِلی (به ایتالیایی: Edoardo Agnelli) (زاده ۹ ژوئن ۱۹۵۴، نیویورک - درگذشته ۱۵ نوامبر ۲۰۰۰، فوسانو) فرزند جیانی آنیلی - سرمایهدار و میلیاردر ایتالیایی و مالک سابق مجموعه فیات - و مارلا کاراچولو بود. او زمانی که در نیویورک زندگی میکرد به اسلام گرویید[۲] و نام خود را به «مهدی» تغییر داد. ادواردو در ۱۵ نوامبر سال ۲۰۰۰ شهید شد.. @saBKESHOHADA
ادواردو آنیلی در ۹ ژوئن ۱۹۵۴ در نیویورک به دنیا آمد. او تحصیلات متوسطه را در دبیرستان ماسیمو دآتزلیو در شهر تورین گذراند و پس از آن به کالج آتلانتیک در بریتانیا رفت. سپس برای اخذ مدرک دانشگاهی در رشته ادبیات مدرن به دانشگاه پرینستون رفت.[۳]
پدرش جیانی آنیلی، که ادواردو را وارث احتمالی میراث خاندان آنیلی میدید، او را برای ادامه تحصیل در رشتههای صنعتی تشویق مینمود، با این حال علاقه او بیشتر معطوف به مطالعات فلسفی و عرفانی بود. به گونهای که در سن ۲۲ سالگی در یک گفتگو با مارگریتا هک، اختر فیزیکشناس ایتالیایی، به دفاع از نجوم احکامی میپردازد. او بعد از دانشگاه به هند سفر کرد تا در زمینههای مورد علاقه اش، یعنی عرفان و ادیان شرقی بیشتر تحقیق کند و در آنجا با ساتیا سای بابا ملاقات میکند. پس از آن به ایران رفت و در آنجا با سید روحالله خمینی آشنا شد.
او گهگاه در مصاحبههایش علیه سیاستهای کاپیتالیستی یا کارخانه فیات حرف میزد و در مقابل از طبقات ضعیف جامعه حمایت میکرد و حتی عدم تمایل خود را برای به ارث بردن مجموعه فیات بیان میداشت[۴] و در عوض علاقه خود را در ادامه مطالعاتش در زمینه ادیان و خداشناسی اعلام کرده بود. @SABKESHOHADA
پدرش جیانی آنیلی سرمایهدار و کارآفرین ایتالیایی، میراث دار خاندان مشهور آنیلی، مالک گروه سرمایهگذاری اکسور و مالک کارخانجات اتومبیل سازی فیات، فراری، مازراتی، آلفا رومئو، لانچیا، آبارت، اویکو به همراه چندین کارخانه تولید قطعات صنعتی، چند بانک خصوصی، شرکتهای طراحی مد و لباس، روزنامههای لاستامپا و کوریره دلاسرا، باشگاه اتومبیلرانی فراری و باشگاه فوتبال یوونتوس بود. افزون بر اینها چندین شرکت ساختمانسازی، راهسازی، تولید لوازم پزشکی و بالگردسازی هم وجود دارد که خانواده آنیلی جزء سهامداران اصلی آنها هستند.[۳]
مادر ادواردو، مارلا کاراچولو دی کاستانیتو نیز یکی از نوادگان خاندان اصیل کاراچولو و خواهر کارلو کاراچولو مؤسس و صاحب امتیاز گروه رسانه ای اسپرسو، غول رسانه ای ایتالیا بود. جیانی آنیلی از ازدواج با مارلا صاحب یک دختر به نام مارگریتا نیز شده بود. مارگریتا در اولین ازدواج خود با آلن الکان، از نوادگان خاندان مشهور و سرمایهدار یهودی الکان، رماننویس و فعال رسانهای، پسر ژان-پل الکان، بانکدار، سرمایهدار و مدیر سابق شرکت تولید کالاهای لوکس کریستین دیور اس. آ. و همچنین رئیس انجمن مرکزی اسرائیلیان فرانسه وصلت کرد و حاصل این پیوند دو پسر به نامهای جان الکان و لاپو الکان و یک دختر به نام جینورا الکان بود.
علیرغم اینکه طبیعتاً ادواردو، به عنوان تنها پسر جیانی آنیلی، وارث ثروت خانواده آنیلی به حساب میآمد، اما پدرش جیووانی آلبرتو آنیلی (پسر عموی ادواردو) را به عنوان میراث دار مجموعه فیات اعلام کرد @SABKESHOHADA
و تنها بخشی که به ادواردو سپرده بود مدیریت باشگاه یوونتوس در یک بازه زمانی کوتاه در سال ۱۹۸۶ بود؛ ولی با مرگ جیووانی آلبرتو در سال ۱۹۹۷ میلادی باز ناگزیر این ادواردو بود که به عنوان صاحب این ارثیه معرفی میشد.
پس از مرگ ادواردو، جیانی آنیلی، نوه خود جان الکان را به عنوان وارث انتخابی خود برگزید و کنترل مجموعه فیات را به او سپرد. @SABKESHOHADA
وی میگوید:
در نیویورک که بودم یک روز در کتابخانه قدم میزدم و کتابها را نگاه میکردم چشمم افتاد به قرآن. کنجکاو شدم که ببینم در قرآن چه چیزی آمدهاست. آنرا برداشتم وشروع کردم به ورق زدن و آیاتش ر ا به انگلیسی خواندم، احساس کردم که این کلمات، کلمات نورانی است و نمیتواند گفته بشر باشد. خیلی تحت تأثیر قرار گرفتم، آن را امانت گرفتم و بیشتر مطالعه کردم و احساس کردم که آن را میفهمم و قبول دارم @SABKESHOHADA
خستین آشنایی وی با تشیع و انقلاب اسلامی ایران از طریق یکی از مصاحبههای محمدحسن قدیری ابیانه (رایزن مطبوعاتی سفارت ایران در ایتالیا بین سالهای ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۱) از طریق تلویزیون ایتالیا بودهاست و پس از آن برای دیدار با وی به سفارت مراجعه میکند و پیوند دوستی بین آنها ایجاد میشود.[۳]
قدیری در مورد نخستین ملاقاتش با ادواردو میگوید:
بعد از یک میزگرد مطبوعاتی که برگزار کردیم -به عنوان رایزن مطبوعاتی سفارت ایران-، یک روز یکشنبه در حالی که من در اقامتگاه سفارت بودم، دربان سفارت گفت که یک جوان ایتالیایی آمده و میخواهد شما را ببیند. من هم گفتم اگر میشود به او بگویید فردا برای ملاقات بیایند؛ ولی بعد از لحظاتی دربان سفارت دوباره زنگ زد که این جوان میگوید خدا هر در بستهای را میگشاید. من هم گفتم در را باز کنند و خودم هم رفتم به استقبالش. جوان قدبلند لاغری بود که با یک موتور گازی کهنه آمده بود و خودش را ادواردو آنیلی معرفی کرد. من بدون اینکه انتظار جواب مثبتی از او داشته باشم، از او پرسیدم که شما با خانوادهٔ آنیلی معروف، نسبتی دارید و او گفت که من پسرش هستم. @SABKESHOHADA
و زمانی که فخرالدین حجازی در سال ۱۳۵۹ به ایتالیا سفر میکند و با ادواردو آشنا میشود، از او میخواهد که یک بار دیگر تشرف خویش را به تشیع اعلام نماید. سپس فخرالدین حجازی نام مهدی را برای او انتخاب میکند. او در مکاتبات خود از نام هشام عزیز که سالها از آن استفاده کرده بود، استفاده میکرد و در مکالمات خود با دوستان ایرانیش از نام مهدی بهره میگرفت.
او مدتی در ایتالیا منزوی بود و در یک آپارتمان در شهر رم زندگی میکرد. @SABKESHOHADA
و چند بار به ایران سفر کرده و با سید روحالله خمینی و سیدعلی خامنهای دیدار کرده و به زیارت علی ابن موسی رضا، امام هشتم شیعیان رفت.[۸]
مرگ
در ۱۵ نوامبر ۲۰۰۰ (۲۴ آبان ۱۳۷۹) پیکر بی جان ادواردو در بزرگراه تورینو - ساوونا زیر پل «ژنرال فرانکو رومانو» پیدا شد.[۹][۱۰] از آن جا که خودروی او روی پل در بالای محل پیدا شدن پیکرش پارک شده بود ظاهر قضیه نشان میداد که وی از روی پل به پایین پرت شدهاست[۱۱] و مقامات قضایی علت مرگ او را خودکشی اعلام کردند.
در سال ۲۰۰۹ در ایتالیا کتابی دربارهٔ مرگ ادواردو آنیلی به قلم روزنامهنگار و نویسنده ایتالیایی، نریمانیو پوپو، منتشر شد که مرگ ادواردو را قتل دانست، و نوشت: هیچکس وی را ندیدهاست که از روی پلی که بر روی بزرگراهی که در هر لحظه خودروهای فراوانی از روی آن میگذرد، به پایین بپرد. ضمناً در آن زمان ادواردو میلنگیدهاست، و از عصا استفاده مینمودهاست، و حداقل دو دقیقه طول میکشیده که از دیواره بزرگراه بالا برود و خود را پایین بیندازد، و این احتمال دیده شدن را بالا میبرد. ضمناً دیده شده که وی کمربند و بند کفشش بسته بوده، با وجودی که از هشتاد متری به پایین پرت شدهاست. آنچه شکها را بیشتر میکند، این است که وی را سریعاً به خاک سپردهاند، بدون اینکه کالبدشکافی انجام دهند. نویسنده کتاب بیان میدارد که از سه منبع مختلف اطلاعاتی به دست آمدهاست که چند هفته پیش از مرگ، از وی خواستهاند که سندی را امضا کند که طبق آن از همه حقوق خود در کارخانه فیات را در عوض مقادیر فراوانی پول و دارایی دست بردارد، ولی ادواردو آن را نپذیرفتهاست.
رخی رسانهها و شخصیتهای سیاسی [چهکسانی؟] با اتکا به این دلیل که با مرگ ادواردو ثروت خانواده آنیلی به خانواده الکان تعلق پیدا کردو صحبتهای خود ادواردو آنیلی، هر گونه احتمال خودکشی ادوارد را رد کردهاند و مرگ او را ناشی از یک توطئهٔ صهیونیستی برای ترور ادواردو میدانند.[۱۳][منبع بهتری نیاز است] در سال ۲۰۰۱ نیز فیلمی در ایران ساخته شد که مرگ او را به صهیونیستها نسبت میداد، هرچند این فیلم هیچ شواهد و مدرکی برای اثبات ادعاهایش نداشت.[۱۴]
به نقل از کوریره در آخرین روزهای دسامبر ۲۰۰۱ و در دوران اوج بحران یازده سپتامبر چهار برنامهساز تلویزیونی که در حوالی واتیکان به فیلمبرداری مشغول بودند در شهر رم دستگیر شدند و پس از این که درخصوص هویتشان مورد سؤال جواب قرار گرفتند، پس از بازداشتی ۲۴ ساعته به سفارت ایران تحویل داده شده و ملزم به بازگشت به کشورشان شدند؛ این مسئله به بهانه ای ایده آل برای متهم کردن ایتالیا به سانسور حقیقت بدل گشت.[۱۴] نخستوزیر ایتالیا درگذشت وی را به خانواده آنیلی تسلیت گفت و قبل از بازی ایتالیا و انگلستان، ورزشگاه یک دقیقه به احترام ادواردو سکوت کرد. سایت رهیافت پس از مرگ وی گزارش کرد که تمامی اسناد و شواهد مربوط به فعالیتها و زندگی وی بجز بعضی اسناد که محرمانه ماند جمعآوری شد و فیلم مستندی که توسط وی ساخته شده بود و در آرشیو کانال یک ایتالیا بود، از آرشیو این کانال خارج شد @SABKESHOHADA