eitaa logo
سبک شهدا
1.3هزار دنبال‌کننده
15.8هزار عکس
1.7هزار ویدیو
66 فایل
کپی بدون لینک همراه دعای عاقبت بخیری = حلال☆ <تاریخ تاسیس : <۱۳۹۸/۹/۲۴ تقدیم به ساحت مقدس حضرت مادر(س)
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴🥀💐🌼💐🥀🌴 می گفت: مدتها بعد از در رویایی او را دیدم. درون قطار با آسیه نشسته بودم. بیرون پنجره، بود که بر صورتش داشت. او مرا محو خود کرده است. کسی در ایستاده بود. به او افتاد. خدا می داند چقدر از دیدنش شدم. بود. به من اشاره کرد و با رسا گفت: نباش، من دارم . فردای آن روز بی منتظر خوابم بودم. ساعت نه صبح از تماس گرفتند و گفتند یک بسیجی به نام به منتقل شده که احتمال می دهیم متعلق به خانواده شما باشد. با خانواده برای راهی شدیم. گفته بودند باید او را کنم. باورش خیلی سخت بود. به طور کامل ، استخوان هایش در هم و متعددی بر نشسته بود. وقتی چشمم به ، که قبلا خورده بود افتاد پیدا کردم که خودش است. بعد از دیدن دیگه آرام و قرار نداشتم. بار دیگر در به آمد و گفت: چرا اینقدر ناراحتی؟ من از اینکه تو با دیدن اذیت شدی ناراحتم! بعد با حالتی خاص گفت: باور کن قبل از تعداد زیادی را منهدم کردم و لحظه ی هیچ چیز نفهمیدم. چرا که در کنارم بود و بالای نشسته بودند!" 📚کتاب وصال، صفحه ۸۵ الی ۸۶ شادی روح و @sabkeshohada @sabkeshohada
🌹🕊🌷🥀🌷🕊🌹 مرگ حق است ، پس چه بهترکه حیات ابدی باشد . از خداوند بخواهیم که ، حیات ابدی ما باشد ،مانند مردم کوفه نباشید ، به فرمان امام خود باشید وگرنه باید ننگ و ذلت را پذیرا باشید .
🌸 از عاشقان حضرت زهرا بود. اون فرمانده گردان بود. اغلب گردان از سادات بودند و اون نیز فرمانده آنها. 🌸🍃درست در موقع شهادتش خمپاره روی سنگر خورد و به چپ_محمد اصابت میکند و ترکشی هم به . محمد به صاحب نام گردانش اقتدا کرد و مثل سلام الله علیها به شهادت رسید.💔 🌸🍃او به شدت علاقه ای که به داشت وصیت کرده بود که روی سنگ قبرش بنویسید 🌸🍃در روز تشییع جنازه شهید تورجی خدا صبر عجیبی به مادر محمد داده بود. مادر شهید در اون روز با صلابت سخنرانی کرد. شهید تورجی زاده توسط پدر و مادرش به خاک سپرده شد. 🌸🍃 خیلی دوست داشتند بعد از شهادتش زیاد برایش بخوانند 👇👇👇 🔰من دوست دارم هر کاری می توانم برای انجام بدم... حتی بعد از !💔
🔰روایتی از آخرین روز زندگی حاج قاسم ♦️پنج‌شنبه(۹۸/۱۰/۱۲) - دمشق ساعت ۷ صبح ✍️با خودرویی که دنبالم آمده عازم جلسه می‌شوم،هوا ابری است و نسیم سردی می‌وزد. ♦️ساعت ۷:۴۵ صبح به مکان جلسه رسیدم. مثل همه جلسات تمامی مسئولین گروه‌های مقاومت در سوریه حاضرند. 🔹ساعت ۸ صبح همه با هم صحبت می‌کنند... درب باز می‌شود و فرمانده بزرگ جبهه مقاومت وارد می‌شود. با همان لبخند همیشگی با یکایک افراد احوالپرسی می‌کند ، دقایقی به گفتگوی خودمانی سپری می‌شود تا اینکه حاج‌قاسم جلسه را رسما آغاز می‌کند... هنوز در مقدمات بحث است که می‌گوید؛ همه بنویسن، هرچی می‌گم رو بنویسین! همیشه نکات را می‌نوشتیم ولی اینبار حاجی تاکید بر نوشتن کل مطالب داشت. ♦️گفت و گفت... از منشور پنج‌سال آینده... از برنامه تک‌تک گروه‌های مقاومت در پنج‌سال بعد... از شیوه تعامل با یکدیگر... از... کاغذها پر می‌شد و کاغذ بعدی... سابقه نداشت این حجم مطالب برای یک‌جلسه . 🔹آنهایی که با حاجی کار کردند می‌دانند که در وقت کار و جلسات بسیار جدی است و اجازه قطع‌کردن صحبت‌هایش را نمی‌دهد، اما پنجشنبه اینگونه نبود... بارها صحبتش قطع شد ولی با آرامش گفت؛ عجله نکنید، بگذارید حرف من تموم بشه... ♦️ساعت ۱۱:۴۰ ظهر زمان اذان ظهر رسید با دستور حاجی نماز و ناهار سریع انجام شد و دوباره جلسه ادامه پیدا کرد! 🔹ساعت ۳ عصر حدود هفت ساعت! حاجی هرآنچه در دل داشت را گفت و نوشتیم. پایان جلسه... مثل همه جلسات دورش را گرفتیم و صحبت‌کنان تا درب خروج همراهیش کردیم. خودرویی بیرون منتظر حاجی بود حاج‌قاسم عازم بیروت شد تا سیدحسن‌نصرالله را ببیند... ♦️ساعت حدود ۹ شب حاجی از بیروت به دمشق برگشته شخص همراه‌ش می‌گفت که حاجی فقط ساعتی با سیدحسن دیدار کرد و خداحافظی کردند. حاجی اعلام کرد امشب عازم عراق است و هماهنگی کنند. سکوت شد... یکی گفت؛ حاجی اوضاع عراق خوب نیست، فعلا نرین! حاج‌قاسم با لبخند گفت؛ می‌ترسید بشم! باب صحبت باز شد و هرکسی حرفی زد _ که افتخاره، رفتن شما برای ما فاجعه‌ست! _ حاجی هنوز با شما خیلی کار داریم 🔹حاجی رو به ما کرد و دوباره سکوت شد، خیلی آرام و شمرده‌شمرده گفت:میوه وقتی می‌رسه باغبان باید بچیندش، میوه رسیده اگر روی درخت بمونه پوسیده می‌شه و خودش میفته!بعد نگاهش رو بین افراد چرخاند و با انگشت به بعضی‌ها اشاره کرد؛ اینم رسیده‌ست، اینم رسیده‌ست... ♦️ساعت ۱۲ شب هواپیما پرواز کرد ساعت ۲ صبح جمعه خبر شهادت حاجی رسید به اتاق استراحتش در دمشق رفتیم کاغذی نوشته بود و جلوی آینه گذاشته بود. «در آن نوشته بود مرا پاکیزه بپذیر»😭😭😭 ‌ ‌‌‌‌‌‌‌ @sabkeshohada @sabkeshohada
یک حادثه‌ی اتفاقی نیست ، بلکه حاصل یک سبک زندگیست ... 🌹 امروز با شهید سید مجتبی هاشمی همراه میشویم : 😳 صـحـنـه‌ی دیـدنـی 🔰 اوایـل ازدواجمـون بـود. بـرا خریـد بـا سـید مجتبـی رفتـیم بازارچـه. بیـن راه بـا پـدر و مـادر آقا سـید برخـورد کردیـم سـید مجتبـی بـه محـض اینکـه پـدر و مـادرش رو دیـد، در نهایـت تواضـع و فروتنی خم شـد؛ روی زمیـن زانـو زد و پاهـای والدینـشو بوسـید. ایـن صحنـه برا مـن بسـیار دیـدنی بـود. آقـا سـید بـا اون هیـکل تنومنـد و قامـت رشـید، در مقابـل والدینـش اینطـور فـروتن بـود و احتـرام آنهـا را تـا حـد بالایـی نگـه مـی‌داشـت... 🗣 سالنامه یاران ناب ۱۳۹۳ به نقل از همسر شهید @sabkeshohada @sabkeshohada
یک حادثه‌ی اتفاقی نیست ، بلکه حاصل یک سبک زندگیست ... 🌹امروز با شهید رشید اسدی لک‌لر همراه میشویم : 🤒 شمـا مـریـض بـودی 🔰همـسرم ، عزیـزم! می‌خـواهم مـرا حـلال کنـی. آن موقـع کـه بنـده بـه جبهـه می‌آمـدم ، شـما مـریض بـودی و بنـده نتوانسـتم پیـش شـما بمـانم ؛ یعـنی وظـیفه شـرعی بـود کـه بـه جبـهه بیـایم. خلاصـه امـیدوارم خـداوند بـزرگ بـه شـما شـفا عنایـت فرمـاید و مـرا ببخشـید کـه نتوانـستم بـرای شـما همسـر خـوبی باشـم. 🗣 قسمتی از وصیت‌نامه شهید رشید اسدی لک‌لر کـــــــــــــپی : آزاد ✅
یک حادثه‌ی اتفاقی نیست ، بلکه حاصل یک سبک زندگیست ... 🌹امروز با شهید رشید اسدی لک‌لر همراه میشویم : 🤒 شمـا مـریـض بـودی 🔰همـسرم ، عزیـزم! می‌خـواهم مـرا حـلال کنـی. آن موقـع کـه بنـده بـه جبهـه می‌آمـدم ، شـما مـریض بـودی و بنـده نتوانسـتم پیـش شـما بمـانم ؛ یعـنی وظـیفه شـرعی بـود کـه بـه جبـهه بیـایم. خلاصـه امـیدوارم خـداوند بـزرگ بـه شـما شـفا عنایـت فرمـاید و مـرا ببخشـید کـه نتوانـستم بـرای شـما همسـر خـوبی باشـم. 🗣 قسمتی از وصیت‌نامه شهید رشید اسدی لک‌لر کـــــــــــــپی : آزاد ✅
گویند: مهر قبولـے ست ڪه بر دلٺ مۍخورد... شهدا دلــم لایق مهـر شهادت نیست امــا شما ڪه نظـر کنید؛ این ڪویر تشنه دریـا مۍشود... بـا عطر شهادت:)!'♥️🌼 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @sabkeshohada @sabkeshohada
همیشه میگفت فرمانده باید خونسرد باشه تا بتونه خوب فکر کنه و نیروهاش رو تو بدترین شرایط جمع و جور کنه  فرمانده که تو میدون آروم باشه نیروهاش هم راحتتر میجنگند...! بعد از درگیری یک ساعته با مهاجمین داعشی از ناحیه پهلو مورد اصابت قرار گرفت، گلوله وارد ریه سمت چپ ایشان شد که باعث خونریزی شدید شده و بعد از حدود بیست دقیقه ایشان به می رسد. 🕊🌷 @sabkeshohada @sabkeshohada
36695710433380.mp3
8.41M
فایل صوتی زیارت عاشورا با صدای علی فانی @sabkeshohada @sabkeshohada