❤سَـبک زنـدگی❤
💚 #رمان_آموزشی❣خانه مریم و سعید❣ قسمت هفتم سعید گوشه های زیر سفره ای رو صاف کرد. سفره رو کمی به با
💚 #رمان_آموزشی❣خانه مریم و سعید❣
قسمت هشتم
مریم و سعید عادت دارن وقتی خونه خودشون سر سفره هستند رو به روی هم بشینند. وقتی هم که به مهمونی می روند یا مهمون دارند سعی می کنند کنار هم بشینند. بچه ها هم که مسلماً تلاش می کنند تا نزدیک ترین نقطه به مامان و بابا رو به چنگ بیارند.
مریم و سعید اهتمام تامی هم دارند بر اینکه تو خونه همواره آراسته باشند. در واقع به ظاهر خودشون در منزل بسیار اهمیت میدند.
اون شبم که پای سفره نشسته بودند، مریم یه دامن بلند گلبهی با یه لباس صورتی ملایم پوشیده بود. آستیناش تا آرنجشو می پوشوند. قبلاً که علی کوچیکتر بود آستین کوتاه تر هم می پوشید. ولی چون داره به سن بلوغ نزدیک میشه مریم هم رعایت می کنه. میخواد یه سری معیارهای اصیل براش جا بیفته. میخواد ذهن نوجوونش پیش از موقع درگیر مباحث جنس مخالف نشه. دچار کنجکاوی بیخود و بی جهت نشه و ضرر نبینه. میخواد پسرش تو امنیت و آرامش روانی دوران بلوغ رو طی کنه و مرد بشه. پسرش باید در آینده یه تکیه گاه باشه تا یه زن بتونه با حمایتش رشد کنه. همه ی این ها می طلبه و ارزشش رو داره که پوشش مامان تو خونه نه تنها تحریک کننده نباشه که آرامش بخش باشه.
موهای مریم هم طبق معمول شونه شده و مرتب بود. لباساشم که حسابی خوشبو. معطر به همون عطری که چند وقت قبل به همراه سعید انتخاب کرده بودند. مریم و سعید معمولاً تو انتخاب لباس و عطر به تنهایی خرید نمی کنند. برای انتخاب حتماً نظر همدیگرو جویا میشند.
سعید هم یه لباس آستین کوتاه و یه شلوار سرمه ای پوشیده بود. موهاشم به زیبایی شونه کرده بود. عطری رو هم که مریم به مناسبت تولدش براش خریده بود، زده بود. علی و محمد کنار بابا نشسته بودند و فاطمه کنار مامان. میثم هم روی پای مامان در حال شیر خوردن بود. محمد رو به مریم کرد و گفت:
_مامان آب میدی لطفاً؟
فاطمه بی معطلی جوابش داد:
_داداش جون اگه آب بخوری باید از اول شروع کنیا.
مریم برای بچه ها یه قانون گذاشته بود. هرکی تا چهل روز بین غذا آب نخوره یه جایزه می بره. یه کتاب، بازی فکری یا چیزی شبیه اینا. اگرم کسی بعد از چند روز رعایت آب نخوردن حالا آب بخوره، چهل روز از اول شروع میشه. محمدم با یادآوری فاطمه یادش اومد تا حالا پنج روزه که آب نخورده. نمی خواست این پنج روزش از بین بره. پس صرف نظر کرد. پرسید:
_مامان الان چند روزه که من وسط غذا آب نخوردم؟
مامان لبخندی زد:
_الان پنج روزه. با امشب میشه شش روز. تا سی و چهار روز دیگه که میخوای آب نخوری میشه چهل روز.
محمد با خوشحالی به بچه ها گفت:
_آخ جون. من سی و چهار روز دیگه جایزه می گیرم.
مریم و سعید هم نگاهی به هم انداختند و لبخند رضایت روی لباشون نشست.
اون ها با استفاده از گزاره ی تربیتی "قانون، تشویق، تنبیه" در شکل گیری رفتارهای خوب فرزندانشون یا رفع رفتار اشتباه اون ها موفقیت های زیادی داشتند. البته همه ی اینها به دلیل بودن آرامش در فضای خونه و خانواده ست. مریم و سعید هم مثل همه ی همسرها در برخی مسائل، سلایق و علایق و اختلاف نظرهایی دارند. اما هیچ گاه به خودشون اجازه ندادن در جلوی روی بچه ها مسائل اختلافی رو با تنش مطرح یا حل و فصل کنند.
چند روز قبل، علی از پسر خاله ش یه جوک شنیده بود. خیلی خوشش اومده بود. می خواست برای مامان و بابا تعریف کنه. رو کرد به بابا و گفت:
_بابا یه جوک بگم؟
بابا با خنده جواب داد:
_بگو بابا؛ بچه ها علی میخواد جوک بگه
لبخند روی صورت علی هی داشت کش می امد و نزدیک بود با یه انفجار تبدیل بشه به یه خنده ی بلند. پس ادامه داد:
_یه روز یه آقاهه می خواست بره عربستان. بلد نبود اونجا چه جوری صحبت کنه. یکی بهش گفت: این که کاری نداره. فقط کافیه اول هر کلمه یه "ال" بذاری دیگه درست میشه. مثلاً بگو الچطوری؟ الخوبی؟ خلاصه این آقاهه رفت عربستان. گشنه ش بود رفت یه رستوران. به گارسون گفت: اللطفاً الیک الچلو و الکباب و النوشابه و السالاد البیارید. گارسونم سریع هرچی سفارش داده بود براش آورد! آقاهه خیلی از دست خودش راضی بود که اینقدر زود عربی یاد گرفته. وقتی می خواست پول غذا رو حساب کنه گارسونه اومد نزدیک گوشش یواش گفت: برو خدا رو شکر کن که من فارسی بلدم وگرنه "الکوفت" هم بهت نمی دادم!
مریم و سعید و بچه ها زدند زیر خنده. سعید که انگار خیلی خوشش اومده بود گفت:
_البیزحمت النمکدان را البدهید... و دوباره همه با هم خندیدند.
❤️ ادامه دارد...
نویسنده: محسن پوراحمد خمینی
ویراستار: ح. علی پور
🍃❤️@SabkeZendegi6
چند مورد از انواع دوستت دارمو مرور کنیم:
-خیلی مواظب خودت باش
-انقدر خودتو اذیت نکن
-هوا سرده خوب بپوشون خودتو
-دوس ندارم ناراحتیتو ببینم
-رسیدی حتما بهم زنگ بزن
-زود بخواب خسته ایی
🍃❤️@SabkeZendegi6
#خانمها_بدانند
تشکر و سپاسگزاری از شوهرتان،💑
برای زحمتها و سختیهایی که برای تهیه مخارج زندگی میکشه؛
👈انگیزه هاشُ، برای تلاش دوچندان می کنه...
❌پس هیچ وقت نگین وظیفشه...
💞برای اینکه زندگی خوب وخوشی داشته باشیم،لازمه که قدرمحبت هاوزحمات همدیگه روبدونیم،وازهم تشکرکنیم💕
.🍃❤️@SabkeZendegi6
💚 یا بقیة الله
صد #جمعه دیده ایم و شما را ندیده ایم
از درد گفته ایم و دَوا را ندیده ایم
چشمان ما هر آنچه به جُز یار دیده است
از بختِ تیره وَجه یار را ندیده ایم
اَلَّلهُمـ ّعجِّللِوَلیِڪَالفَرج
.🍃❤️@SabkeZendegi6
#فرزند_پروری
لطفا به #فرزند_اولتان سخت نگیرید
⛔️والدین برای فرزند اولشان می خواهند تمام آرزوهایشان را پیاده کنند :
〰او را به کلاسهای فوق برنامه می فرستند و می خواهند در همه چیز اول باشد
او هم سعی می کند برای رضایت آنها، در مهمانیها هرچه که بلدست را رو کند و درس پس بدهد، شعر بخواند! هر چه یاد گرفته، همه را بگوید همیشه اول باشد! برای همین فرزند اول، معمولا یک انسان "کمالگرا" بار می آید.
❌ولی در مورد بچه آخر، دیگر والدین آن حساسیتها را ندارند. می خواهند کودک برای همیشه کوچک بماند. می دانند که دیگر فرزندی بعد از او نخواهد بود که حس شیرین بچگی را برایشان داشته باشد. میخواهند خودشان و کودک شان ، کودکی کنند.
مهم نیست که کمی دیرتر راه بیفتد یا دیرتر حرف بزند. می دانند همه اینها بالاخره اتفاق می افتاد و دیر یا زود شدن نشانه هوش کودک نیست.
✔️بچه های آخر اصولا خیلی راحت تر از بچه اول بزرگ می شوند، درس می خوانند، کلاسهای فوق برنامه را اگر باب میلشان بود می روند، زندگی را راحت تر می گیرند و عجیب اینکه اکثرا موفق می شوند.
.🍃❤️@SabkeZendegi6
🔴 #توقع_نابجا
💠 زن و شوهر نباید #توقع داشته باشند بعد از اینکه همسرشان با او ازدواج کرد تمام روابط، تفریحها، دوستان و دل مشغولیهایش را #فراموش کند و همه وقت و توجه خود را به او #اختصاص دهد.
💠 این توقع و محصور کردن همسر، مانع از ایجاد ارتباط #صمیمی و موثر است.
💠 و یقیناً روز به روز از #محبوبیت شما بخاطر محدود کردن همسرتان کاسته میشود.
💠 همراهی شما با علاقهمندیها و تفریحات سالمِ همسرتان نقش مهمی در #محبوب شدن شما و گرم شدن روابطتان دارد.
.🍃❤️@SabkeZendegi6
#استاد_قرائتی
✅ تمام برکات در سایه گذشت است. ... خیلیها به جایی میرسند بخاطر اینکه همسرشان فداکاری میکند.
✅ اگر همسرشان فداکاری نکند ... اگر واقعاً یک کسی دکتر میشود، اگر مرد دکتر میشود یک دکترای افتخاری هم باید به خانمش بدهند بخاطر اینکه اگر او نبود، این نبود.
🌐 درسهایی از قرآن - ۱۱/۱۰/۹۹
#سبک_زندگی_اسلامی
#آداب_همسرداری
.🍃❤️@SabkeZendegi6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 چه نوع اطاعتی از شوهر، مفید است؟
🔴 #استاد_عباسی
.🍃❤️@SabkeZendegi6
#انتخاب_همسر
🔹افرادی که از نظر مذهبی با هم هماهنگ نیستند و ارزشهای ثابتی ندارند، با کوچکترین اختلاف، پیوندشان گسسته میشود.
🔸اگر اعتقادات مذهبی دارید، با یک فرد معتقد ازدواج کنید
و اگر ندارید، با یک نفر مشابه خودتان...
.🍃❤️@SabkeZendegi6
🔴 #قدرت_زن
💠 چیزی که زن دارد و مرد را تسخیر می کند مهربانی اوست نه سیمای زیبایش!
💠 زن مهربان میتواند خشگمینترین مردان را آرام کند.
🌹 #مهربان_باشید!
.🍃❤️@SabkeZendegi6
🔴 #سبک_زندگی_شهدا
💠 ناهار خونه پدرش بودیم. همه دور تا دور سفره نشسته بودن و مشغول غذا خوردن. رفتم تا از آشپزخونه چیزی برای سفره بیارم. چند دقیقه طول کشید. تا برگشتم نگاه کردم دیدم آقا مهدی دست به غذا نزده تا من برگردم و با هم شروع کنیم. این قدر کارش برام زیبا بود که تا الآن تو ذهنم مونده.
#شهید_مهدی_زین_الدین
.🍃❤️@SabkeZendegi6