4_6017217025275856241.mp3
3.17M
🎵 #کلیپ #صوتی
📝 مسائل #قبل_از_ازدواج
📋 #مسائل_دوران_خواستگاری_و_نامزدی
📃 #جهیزیه
📌 خرید جهیزیه ی به اندازه ی توان مالی
👤 #حاج_آقای_عباسی_ولدی
🍃❤️@SabkeZendegi6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 همسرداری میرزای شیرازی
🔴 #حجتالاسلام_هاشمی_نژاد
🍃❤️@SabkeZendegi6
#نکات_آموزنده
😱 بزرگترین هراس یک زن، نادیده گرفته شدن است.
❣ این موجودات ظریف به گونه ای خلق شده اند که اگر دشمنشان هم نسبت به آن ها بیاعتنایی کند رنج خواهند کشید...❣
🍃❤️@SabkeZendegi6
💕 #تفاوت مردان و زنان در #ابرازمحبت
✍ #مردان باید اول محبت را #ببینند و بعد #بشنوند. به عنوان مثال اگر شما بدون مقدمه، به یک مرد بگویید دوستش دارید، او را دچار یک نوع تعارض و شک کرده اید؛ و حتی ممکن است که این سوال برای او پیش بیاید که چرا این را به او می گویید. ولی اگر برای یک زن یک کار انجام شود، او حس خیلی خوبی خواهد داشت و لذت خواهد برد.
❤️ به عنوان مثال اگر برای او یک لیوان آب ببرید، برداشت احساسی او این است که حتما او را دوست دارید برخلاف اینکه به او بگوییم دوستش داریم و به او آب ندهیم.
❤️ اما #خانمها باید اول محبت را #بشنوند و بعد #ببینند. به عنوان مثال بارها یک مرد برای خانمش #لباس می خرد و یا #یخچال خانه را پر می کند؛ حال اگر این رفتارها را همراه با بیان محبت آمیز نکند، خواهد دید همسرش همیشه #معترض است که چرا به او توجه نمی کند.
❤️ ولی اگر بارها #زبانی به او بیان محبت کند، حتی اگر کار خاصی هم نکرده باشد، خانم احساس اینکه دوستش ندارد را پیدا نمی کند و فقط گلایه های دیگری همچون خسیس بودن ،کم حرف بودن ....را پیش می کشد.
👈تفاوت ها رو #بشناسیم تا سازگارتر زندگی کنیم👌
═══✼🍃🌹🍃✼═
🍃❤️@SabkeZendegi6
🔴 تعادل بین زن و مرد در خرج کردن
💠 در اسلام سفارش شده است که مرد، دست و دلباز باشد و برای امور خانه خسیس نباشد، از طرف دیگر تاکید شده است که زن نباید ولخرج باشد، این نوع رابطه میتواند تعادل ایجاد کند.
💠 امام صادق علیهالسلام فرمودند: بهترین زنان شما زنی است که دارای بویی خوش و دست پختی خوب باشد. هنگامی که خرج میکند، بجا خرج کند و هنگامی که خرج نمیکند بجا از خرج کردن خودداری ورزد. چنین زنی کارگزاری از کارگزاران خداست و کارگزار خدا نه ناامید میشود و نه پشیمان.
📘 بحارالانوار، ج ۱۰۳، ص ۲۳۵
🍃❤️@SabkeZendegi6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 اهمیّت نظافت و آراستگی مرد
🔴 #استاد_قرائتی
🍃❤️@SabkeZendegi6
#موفقیت
اگه برای موفقیت هات جشن خوب و مفصلی نگیری،
به تدریج روحیه ات برای درس گرفتن از شکستها رو هم از دست میدی
#نکات_آموزنده
🍃❤️@SabkeZendegi6
#زندگی_مشترک
✅گذشته ها، گذشته!
چنانچه همسرتان با رفتار یا گفتارش باعث آزردگی شما شده است، او را ببخشید. هرگاه اختلافی به وجود آمد، گذشته ها را به رخ او نکشید،
🔸به خصوص اگر اظهار پشیمانی کرده است.
🍃❤️@SabkeZendegi6
🔴 #تواضع_در_همسرداری
💠 آقایون بدانید! برخی کارها در منزل، هم شما رو محبوب همسرتان میکند و هم برای #تهذیب_نفس مناسب است.
💠 مثلا گاهی #جوراب یا لباس همسرتان را بشویید. گاهی سرویس دستشویی منزل را نظافت کنید و ....
💠 ظاهر برخی کارها، کوچک است اما بسیاری از کینهها و دلخوریهای بزرگ را از بین میبرد و اثرات #تربیتی خوبی دارد.
🍃❤️@SabkeZendegi6
❤سَـبک زنـدگی❤
💚 #رمان_آموزشی❣خانه مریم و سعید❣ قسمت پنجم قرار شد هرکی تک بیاره چشم بذاره.حالا مامان و بابا و بچه
💚 #رمان_آموزشی❣خانه مریم و سعید❣
قسمت ششم
یک ربع بازی با شرکت مامان و بابا تموم شد. هرچند مامان قبل از اونم با بچه ها بازی کرده بود اما حضور همزمان پدر و مادر شور و شعف چندین برابری رو برای بچه ها داره.
مامان گفت:
_خب بچه ها نوبتی هم باشه نوبت شامه. رو کرد به سعید:
_آقا سعید، میثمو نگه دار برم وسایل شام رو آماده کنم. امروز از صبح خیلی گریه کرده. همه ش بغلم بوده. دستم حسابی درد گرفته.
سعید سرشو آورد نزدیک گوش مریم و با لبخند و یواش گفت:
_یادم باشه امشب دستای نازتو یه ماساژ مشتی بدم تا خوب بشه ان شاءالله.
دستشو انداخت رو شونه ی مریم. کشیدش سمت خودش. گونه ی مریمو بوسید. مریم هم یه لبخند معناداری زد و گفت:
_خبه خبه. خودش خوب میشه.
بعد بلندتر خندید و ادامه داد:
_حالا یه شب زود اومدی خونه. روزای دیگه که نیستی چطور میخوای درد دستمو خوب کنی؟
لبخند رو لب سعید حالت سردی گرفت. به فکر فرو رفت. "مریم راست میگه. الان یه ماهه خونه نیستم. دارم با خودم و زندگیم چه کار می کنم؟ مریم چی؟ بچه هام؟"
مریم عادت نداشت بی مقدمه و خیلی مستقیم از سعید انتقاد کنه. میدونه که وقتی غیر مستقیم و آروم و با هنرمندی و شوخی و ظرافت در حد چند جمله ی کوتاه نقدشو عنوان میکنه، نتیجه بهتری داره. میدونه که همه خصوصاً آقایون از انتقاد بدون مقدمه بیزارند. مریم و سعید هیچ وقت جسورانه، نامحترمانه و بدتر از اون جلوی چشم بچه ها و دیگران از هم انتقاد نمی کنند.
بچه ها باز مشغول بازی شدند. سعیدم میثم به بغل تو آشپزخونه کنار مریم وایساده بود. مریم وقتی متوجه شد جمله ای که گفته سعید رو به فکر فرو برده، برای اینکه فضای ذهنیشو تغییر بده گفت:
_آقا سعید بیزحمت بگو علی سفره رو پهن کنه. بچه ها هم بیان وسایل رو ببرند.
سعید بچه ها رو صدا زد:
_ بچه ها. وقت شامه. کی سفره رو میندازه؟ کی وسایل شامو میاره؟
علی تندی جواب داد:
_من سفره رو میندازم.
بعد هم با فاطمه و محمد دویدن سمت آشپزخونه. انگار که مسابقه ای در کار باشه.
با هماهنگی و رضایت قبلی و قلبی بچه ها، مامان و بابا یه قانونی گذاشتن. اگه بچه ها، خودجوش وظیفه شون رو انجام بدهند امتیاز مثبت میگیرند که یه جا ثبت میشه و تا به حد نصاب برسه مستحق جایزه میشه. البته با یادآوری و تذکر مامان و بابا دیگه امتیاز نمی گیرند. اگرم کسی وظیفه شو انجام نده امتیاز منفی میگیره یا یه مثبتش کسر میشه.
❤️ ادامه دارد...
نویسنده: محسن پوراحمد خمینی
ویراستار: ح. علی پور
🍃❤️@SabkeZendegi6