eitaa logo
❤سَـبک زنـدگی❤
7.8هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
1.8هزار ویدیو
13 فایل
لطفا کانال را به عزیزانتان معرفی کنید. نظرات و پیشنهادات👈 @RedFish6 تبلیغ بصورت محدود و قیمت مناسب هم داریم 👇 @RedFish6 ادمین تبادل: @SSbb_rr
مشاهده در ایتا
دانلود
5.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 : دو راهی خانواده يا همسر... 🔹 حجت الاسلام والمسلمین 🍃❤️@SabkeZendegi6
24.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماهنگ | ازدواج و وعده‌ی الهی 📍 ‌رهبر انقلاب اسلامی روز چهارشنبه و در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت میلاد حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها فرمودند: "فرزندآوری و ازدواج بهنگام از نیازهای حیاتی امروز و فردای کشور است." به همین مناسبت، "ریحانه" نماهنگ "ازدواج و وعده‌ی الهی" را که به سخنان رهبر‌انقلاب پیرامون ازدواج جوانان پرداخته است، بازنشر می‌کند. ‌ ✅ «مسئله‌ی ازدواج جوانان خیلی مهم است؛ جزو مسائلی است که اصلاً نباید از آن غفلت کرد و راه‌هایی برای تسهیل ازدواج، و امکان ازدواج برای جوانها، باید پیش‌بینی بشود. بعضی از این راه‌ها هزینه‌ی مادّی هم ندارد؛ فقط تصمیم‌گیری لازم دارد، توجّه لازم دارد.» ➡️ ۹۹/۰۴/۲۲ ‌ ‌ 🍃❤️@SabkeZendegi6
381.5K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙 چگونه، خانه‌ای بدون پدر دلگیر می‌شود؟ 🔴 🍃❤️@SabkeZendegi6
7.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ⭕️ حتماً ببینید! 💠 آزمایشی ساده و عجیب بر روی دو نیم شده و تاثیر کلام زیبا و کلام منفی بر روی آنها 💠 مواظب ارتباط خود با همسر، فرزند و اطرافیان خود باشیم👌 🍃❤️@SabkeZendegi6
زن‌ها وقتے احساسے درون‌شان فوران ڪند باید حرف بزنند حالا فرقے ندارد فوران غم باشد یا شادی؛ خوشے یا ناخوشی... آنها باید آنقدر از تمام جزییات ریز تا ڪلیات را بگویند تا حس ڪنند آرام گرفته اند! مردها اما... چه در اوج شادے باشند چه اوج غم ترجیح‌شان این است ڪه در گوشه‌اے خلوت به اتفاقاتے ڪه افتاد فڪر ڪنند و نهایتا لبخندے بزنند لبخندے گاه تلخ و گاه شیرین... تفاوت‌های همدیگر را بفهمیم تا رنجش و تنش بی‌جا پیش نیاید. 🍃❤️@SabkeZendegi6
🖼 ☝️ تفاخر و چشم و هم چشمی در ! 🍃❤️@SabkeZendegi6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤سَـبک زنـدگی❤
💚 #رمان_آموزشی❣خانه مریم و سعید❣ قسمت پانزدهم خاطره گویی سعید تمام شد. بچه ها کم کم داشت خوابشون م
💚 ❣خانه مریم و سعید❣ قسمت شانزدهم جمعه؛ وقت نماز صبح بود. مریم سعید رو برای نماز بیدار کرد. با همون ناز و نوازش همیشگی. با وجود اینکه شب قبل حسابی از دست سعید ناراحت بود و صریحاً ازش انتقاد کرده بود ولی باز مثل همیشه لبخند به لب داشت. گویی هیچ اتفاقی نیفتاده. سعید هم مثل همیشه برخاست. سلام کرد. گونه ی مریم رو بوسید و صبح بخیر گفت. وضو گرفت و نمازش رو خوند. بچه ها هنوز خواب بودند. سعید رفت سمت اتاق بچه ها تا علی و فاطمه رو برای نماز بیدار کنه. اول سراغ علی رفت. کمی پتو رو از روش بلند کرد و یواش و با لحنی آروم گفت: _علی آقا. بابا صبح شده. سلام بابا. صبح بخیر. پاشو بابا جون. نمازت قضا نشه خوشگل پسرم. پاشو بابا جون. علی چشماشو کمی باز کرد و گفت: _سلام. پنج دقیقه دیگه خودم بیدار میشم بابا. سعید هم باشه ای گفت و رفت سراغ فاطمه. _فاطمه خانم. فاطمه خوشگل. پاشو بابا. صبح شده. دختر خوشگل بابا پا شه وضو بگیره. فاطمه عادت داره که صبحا با قلقلک لطیف بابا بیدار بشه. سعید همزمان که از زبونش قربون صدقه می ریخت برای فاطمه، با دستاشم پهلوهاشو قلقلک می داد. فاطمه به مدد قلقلکای بابا داشت کامل بیدار می شد که چرخید به اون سمت و گفت: _بابا من بعد از علی میرم وضو می گیرم. دوباره چشماشو بست و خوابید. سعید گفت پس مواظب باشید نمازتون قضا نشه ها... بعد هم بلند شد و از اتاق بچه ها اومد بیرون. متوجه شد گوشیش داره زنگ میزنه. گوشی رو برداشت و دید یادآوری سال خمسی شونه که قبلا در گوشیش ثبت کرده بود. رو به مریم گفت: _مریم! سر سال خمسی مونه ها. بیزحمت چیزایی که تو خونه داریم رو حساب کن ببینیم چقدر باید خمس بدیم. مریم که سر سجاده نشسته بود و داشت قرآن میخوند، با لبخندی جواب داد: _باشه ان شا الله حساب می کنم. بعد هم خاطره اولین سال زندگی مشترکشون تو ذهنش مرور شد. وقتی خمس مالشون رو حساب و پرداخت کردند، اونقدر برکت داشت که تو همون سال دو مرتبه به زیارت امام رضا علیه السلام مشرف شدند. علی بالاخره بیدار شد و تلوتلو خوران سمت دستشویی رفت. از کنار مامان و بابا که رد می شد یه سلام یواشی هم کرد. سعید با ذوق زیاد و لحنی پر انرژی جواب داد: _سلام بابا جون. صبحت بخیر. آخ قربون پسرم برم که نمازشو سر وقت می خونه. مامان هم با نگاه پر مهرش علی رو مشایعت کرد و بهش گفت: _علی جان نمازتو که خوندی فاطمه رو هم صدا کن که خواب نمونه. مریم و سعید از همون اول روی وجوهات شرعی و پرداخت خمس خیلی توجه داشتند البته اهتمام زیاد مریم و صبر و تلاشش کم کم باعث شد که سعید هم مثل خودش بشه. روز سر رسید سال خمسی شون، از قصد به صورت عیان و پیش روی بچه ها از داشتن سال خمسی و حساب کردن اون صحبت می کنند. برای اینکه بچه ها هم کاملاً در جریان این موضوع باشند و اهمیت پرداخت خمس براشون جا بیفته و نهادینه بشه. مریم عاشق حساب و کتاب سال خمسی شونه؛ اصلا با یک شور و اشتیاق خاصی میشینه و همه چیزهایی که تو خونه هست رو حساب میکنه. مریم میدونه که اگر سریعتر این کار رو انجام بده دغدغه سعید هم رفع میشه، بلند شد و یک کاغذ و قلم برداشت و دوباره نشست سر سجاده تا اون چیزهایی که در منزل هست رو یادداشت کنه. موعد شرایط ماهانه اوست و وظیفه ای برای نماز خواندن نداره ولی بخاطر اینکه برای بچه ها سوالی پیش نیاد که چرا مامان این روزها نماز نمیخونه، در این چند روز هنگام نماز سر سجاده میشینه و دعا و قرآن میخونه. اولین چیزی که به ذهنش اومد تا یادداشت کنه، برنج بود. از آخرین باری که سعید برای خونه برنج خریده بود فقط حدود ٣ کیلو مونده. سه تا شامپو کندش، چندتا مواد شوینده دیگه رو هم نوشت، گوشت و مرغ که نداشتند ولی ماست و کره و مقدار مربایی که تویخچال داشتند رو هم یادداشت کرد. ٢ تا کتاب هم خریده بود که فرصت نکرده بود مطالعه کنه و اون هم یادداشت کرد... حساب و کتاب چیزایی که توی خونه هست با مریمه و موارد دیگه مثل مقداری که تو حساب بانکی دارند و... با سعیده. ❤️ ادامه‌ دارد... نویسنده: محسن پوراحمد خمینی ویراستار: ح. علی پور 🍃❤️@SabkeZendegi6
3.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 نماهنگ راز خوشبختی ☘کلیپی از بیانات رهبر معظم انقلاب پیرامون موضوع مهم جوانان و لزوم به وجود آمدن یک حرکت در این زمینه برای حل مشکلات آن 🍃❤️@SabkeZendegi6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ بچه‌ای که به پدر و مادرش خیلی علاقه دارد وقتی شیطنتی می‌کند و به تذکرات پدر و مادر گوش نمی‌دهد، مادر به او می‌گوید: «اگر مرا دوست داری این کار را نکن!» برای بچه‌ای که درست تربیت شده باشد و عواطف وی اشباع شده باشد این سخن، بهترین عاملی است که می‌تواند او را از کار زشت باز دارد. ✅ ... ممکن است سؤال شود که: مگر خدا هم این‌گونه حرف می‌زند؟ بله، وقتی خداوند در قرآن می‌فرماید: «خداوند انسان متکبر و به خود بالنده را دوست نمی‌دارد» و یا وقتی می‌فرماید: «خداوند صابران را دوست دارد» در حقیقت استفاده از همین روش تربیتی است. ۹۰/۰۵/۱۶ 🍃❤️@SabkeZendegi6