هدایت شده از 🍁 تبلیغات موقت🍁
اگر فرزند پسر دارید روی بمب های زیر کلیک کنید👇
💣 💣 💣 💣 💣 💣
💣 💣 💣 💣 💣 💣
💣 💣 💣 💣 💣 💣
اگر فرزند دختر دارید روی فرشته ها کلیک کنید👇
👼🏻 👼🏻 👼🏻 👼🏻 👼🏻 👼🏻 👼🏻 👼🏻
👼🏻 👼🏻 👼🏻 👼🏻 👼🏻 👼🏻 👼🏻 👼🏻
👼🏻 👼🏻 👼🏻 👼🏻 👼🏻
⛔️چند دقیقه دیگه حذف میکنم #حسرتشو میخورید😄
✨﷽✨
#حکایت
💠 نصيحت امام سجاد (عليه السلام) به دلقكى بيكار
📝 امام صادق (عليه السلام) روايت مى كند: دلقكى بيكار در مدينه بود كه اهل مدينه از دلقك بازى و سخنانش به خنده مى آمدند. روزى به مردم گفت: اين مرد مرا خسته و درمانده كرد ( منظورش حضرت على بن الحسين (عليه السلام) بود ). آن گاه به مردم خطاب كرد كه هيچ كارى از كارهاى من او را به خنده نياورده و به ناچار بايد ترفندى به كار گيرم تا او را بخندانم !
📝 امام ششم (عليه السلام) مى فرمايد: روزى على بن الحسين (عليهما السلام) در حالى كه دو نفر از غلامانش او را همراهى مى كردند از منطقه اى عبور مى كردند، آن دلقك به سوى حضرت آمد و رداى مباركش را از پشت سرش ربود، دو خدمتكار حضرت او را دنبال كردند و ردا را از دستش گرفته به جانب حضرت آوردند و به دوش مباركش انداختند.
📝 حضرت در حالى كه خود را از چشم انداز آن دلقك پنهان مى داشتند و ديده از زمين برنمى گرفتند به دو خدمتكارش فرمودند: اين چه اتفاقى بود كه رخ داد ؟ گفتند: مردى دلقك است كه مردم مدينه را مى خنداند و از اين راه نان مى خورد ! امام فرمود: به او بگوييد واى بر تو ! براى خدا روزى است كه در آن روز ، بيكاران و بيعاران زيان مى كنند.
📚برگرفته از کتاب داستان های عبرت آموز اثر استاد حسین انصاریان
↶【به ما بپیوندید 】↷
____________________
•♡ @profile_313 ♡•
هدایت شده از 🍁 تبلیغات موقت🍁
_ ببين بذار يه چيزو اولش مشخص كنم. من نامزد كردم تو توسط نامزدم اومدي تو شركتم استخدام شدي و از ريز و درشت كاراي من اطلاع داشتي. بعد روز عقدم نامزدم فرار كرده. يعني صميمي ترين دوست تو!
پوزخندي زد.
_ آبروي من جلوي كس و ناكس رفته و قطعا اينا نميتونه اتفاقي باشه مگه نه؟ مطمئنم تو با يه نيتي اومدي شركت.
حق داشت. من روز عقدش عين بيد مي لرزيدم. او كه خبر نداشت من #عاشقش هستم. عاشق نامزد صميمي ترين دوستم هستم.
به سختي گفتم:
_ بخدا نميدونم نسيم كجاست.
به صندلي اش تكيه داد:
_ گفته بودم تلافي مي كنم. الان داداشت تو راهه. خبر رسوندم به گوشش كه خواهرش با رييس شركتش ارتباط داره و الان تو يه كافه دارن دل ميدن و قلوه مي گيرن.
چشم های وحشي اش شدت خشم درخشيد.
_#بيآبروت ميكنم دختر #حاجي! قسم مي خورم. همون طور كه شما بي آبروم كردين.
هنوز حرف هايش را هضم نكرده بودم كه در كافه با شدت باز شد و برادرم داخل آمد و.⛔
http://eitaa.com/joinchat/3430678545C6c6052f4b9
سرآشپـ🍔ـز نمـونـه👩🍳🇵🇸
_ ببين بذار يه چيزو اولش مشخص كنم. من نامزد كردم تو توسط نامزدم اومدي تو شركتم استخدام شدي و از ريز
آنا يه دختر مظلوم كه بخاطر كار و نيازي كه به كار داره ميره تو شركت نامزد دوستش استخدام ميشه...
و هیربد رييس آنا ميشه و بعد از اينكه نامزدش تو روز عروسي فرار كرد براي انتقام سراغ آنا ميره چون فكر ميكنه از طرف نامزدش براي جاسوسي تو شركتش اومده...
هیربد با خودخواهي آبروي آنا رو ميبره و جار ميزنه باهاش ارتباط مخفیانه داره...
وقتي پدر آنا اونو از خونه پرت ميكنه بيرون
اون كسي رو جز هیربد نميشناسه كه بهش پناه بده....⛔
http://eitaa.com/joinchat/3430678545C6c6052f4b9
✨﷽✨
✅همیشه یک راه حل دیگر هم وجود دارد
✍روزگاری یک دهقان در قریه زندگی می کرد که باید پول زیادی را که از یک پیرمرد قرض گرفته بود، پس می داد. دهقان دختر زیبایی داشت که خیلی ها آرزوی ازدواج با او را داشتند. وقتی پیرمرد طمعکار متوجه شد دهقان نمی تواند پول او را پس بدهد، پیشهاد یک معامله کرد و گفت اگر با دختر دهقان ازدواج کند قرض او را می بخشد، و دخترش از شنیدن این حرف به وحشت افتاد و پیرمرد کلاه بردار برای اینکه حسن نیت خود را نشان بدهد گفت: ...
اصلا یک کاری می کنیم، من یک سنگریزه سفید و یک سنگریزه سیاه در کیسه ای خالی می اندازم، دختر تو باید با چشمان بسته یکی از این دو را بیرون بیاورد. اگر سنگریزه سیاه را بیرون آورد باید همسر من بشود و بدهی بخشیده می شود و اگر سنگریزه سفید را بیرون آورد لازم نیست که با من ازدواج کند و بدهی نیز بخشیده می شود، اما اگر او حاضر به انجام این کار نشود باید پدر به زندان برود. این گفت و گو در جلوی خانه کشاورز انجام شد و زمین آنجا پر از سنگریزه بود. در همین حین پیرمرد خم شد و دو سنگریزه برداشت. دختر که چشمان تیزبینی داشت متوجه شد او دو سنگریزه سیاه از زمین برداشت و داخل کیسه انداخت. ولی چیزی نگفت! سپس پیرمرد از دخترک خواست که یکی از آنها را از کیسه بیرون بیاورد.
دخترک دست خود را به داخل کیسه برد و یکی از آن دو سنگریزه را برداشت و به سرعت و با ناشی بازی، بدون اینکه سنگریزه دیده بشود، وانمود کرد که از دستش لغزیده و به زمین افتاده. پیدا کردن آن سنگریزه در بین انبوه سنگریزه های دیگر غیر ممکن بود.
در همین لحظه دخترک گفت: آه چقدر من دست و پا چلفتی هستم! اما مهم نیست. اگر سنگریزه ای را که داخل کیسه است دربیاوریم معلوم می شود سنگریزه ای که از دست من افتاد چه رنگی بوده است....
و چون سنگریزه ای که در کیسه بود سیاه بود، پس باید طبق قرار، آن سنگریزه سفید باشد. آن پیرمرد هم نتوانست به حیله گری خود اعتراف کند و شرطی را که گذاشته بود به اجبار پذیرفت و دختر نیز تظاهر کرد که از این نتیجه حیرت کرده است.
↶【به ما بپیوندید 】↷
________________
•♡ @profile_313 ♡•
📜داستان شیطان چه می کند📜
گويند در زمان دانيال نبى يك روز مردى پيش او آمد و گفت : اى دانيال امان از دست شيطان ، دانيال پرسيد: مگر شيطان چه كرده ؟ مرد گفت : هيچى ، از يك طرف شما انبياء و اولياء به ما درس دين و اخلاق مى دهيد و از طرف ديگر شيطان نمى گذارد رفتار ما درست باشد، كار خوب بكنيم و از بديها دورى نماييم . دانيال پرسيد: چطور نمى گذارد؟ آيا لشكر مى كشد و با شما جنگ مى كند و شما را مجبور مى كند كه كار بد كنيد. مرد گفت : نه ، اين طور كه نه ، ولى دايم ما را وسوسه مى كند، كارهاى بد را در نظر ما جلوه مى دهد. شب و روز، ما را فريب مى دهد و نمى گذارد ديندار و درست كردار باشيم .
دانيال گفت : بايد توضيح بدهى كه شيطان چه مى كند، ببينم ، آيا مثلا وقتى مى خواهى نماز بخوانى شيطان نمى گذارد نمازت را بخوانى ؟ آيا وقتى مى خواهى پولى را در راه خدا بدهى شيطان مانع مى شود و نمى گذارد؟ آيا وقتى مى خواهى به مسجد بروى شيطان طناب به گردنت مى اندازد و تو را به قمارخانه مى برد؟ آيا وقتى مى خواهى با مردم خوب حرف بزنى شيطان توى دهانت مى رود و از زبان تو با مردم حرف بد مى زند؟ آيا وقتى مى خواهى با مردم معامله بكنى شيطان مى آيد و زوركى از مردم پول زياد مى گيرد و در جيب تو مى ريزد؟ آيا اين كارها را مى كند؟
مرد گفت نه : اين كارها را نمى تواند بكند ولى نمى دانم چطور بگويم كه شيطان در همه كارى دخالت مى كند، يك جورى دخالت مى كند كه تا مى آييم سرمان را بچرخانيم ما را فريب مى دهد، من از دست شيطان عاجز شده ام ، همه گناههاى من به گردن شيطان است . دانيال گفت : تعجب مى كنم كه تو اينقدر از دست شيطان شكايت دارى ، پس چرا شيطان هيچ وقت نمى تواند مرا فريب بدهد، من هم مثل توام ، شايد تو بى انصافى مى كنى كه گناه خودت را به گردن شيطان مى گذارى .
مرد گفت : نه من خيلى دلم مى خواهد خوب باشم ولى شيطان با من دشمنى دارد و نمى گذارد خوب باشم . دانيال گفت : خيلى عجيب است ، كجا زندگى مى كنى ؟ مرد گفت : همين نزديكى ، توى آن محله ، و از دست شيطان مردم هم خيال مى كنند كه من آدم بدى هستم ، نمى دانم چه كار كنم ، دانيال پرسيد: اسم شما چيست ؟ مرد گفت : اسمم عم اوغلى است .
دانيال گفت عجب ، عجب پس اين عم اوغلى تويى .
مرد گفت : چه طور مگر شما درباره من چيزى مى دانيد؟ دانيال گفت : من تا امروز خبرى از تو نداشتم ، ولى اتفاقا ديروز شيطان آمد اينجا پيش من و از تو شكايت داشت و گفت : امان از دست اين عم اوغلى .
•♡ @profile_313 ♡•
•♡ @profile_313 ♡•
•♡ @profile_313 ♡•
یه روزگاری بود مردایی که ماسک
از روی صورت خودشون بر میداشتن
میذاشتن روی صورت رفقاشون
امروزم هم حرام لقمگانی در همین آب
و خاک ماسک ساده ۳هزارتومانی رو
۴۵ هزارتومان با منت میفروشن به هموطنشون ...
چیشد که انقدر بی رحم شدین؟
•♡ @profile_313 ♡•
•♡ @profile_313 ♡•
•♡ @profile_313 ♡•
❇️اعجاز عددی در سوره بقره‼️
💢ما میدانیم که تعداد ایات سوره بقره 286 آیه می باشد.
👈حال اگر عدد 6 را برداریم 28 میماندکه جمع سوره های مدنی است.
👈امااگر عدد2 را برداریم 86میماندکه جمع سوره های مکی است.
👈الان اگر 28و86 را باهم جمع کنیم حاصل عدد114 میشودکه تعداد کل سوره های قرآن کریم میشود!
👈حال اگر 2و6 رابرداریم عدد8 میماند که وسط عدد286است(8=6+2)
👈میدانیم وسط عدد286 یعنی 143
حال اگر به خدمت آیه 143 برویم میبینیم در موردتعادل و وسط صحبت کرده است.
🌷اشاره قران در آیه 143 سوره بقره🔰
🌷وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً 👈وَسَطًا👉...
وما شمارا امتی میانه و👈وسط👉 قرار دادیم تا بشریت گواه شما باشد...
•♡ @profile_313 ♡•
•♡ @profile_313 ♡•
🍃🌺
روزی محمد مصطفی صلى الله علیه و آله در باب جهاد و پاداش مجاهدان سخن مىگفت.
در این بین، زنى بپاخاست و پرسید:
آیا براى زنان هم از این فضیلتها بهرهاى هست؟
رسول خدا فرمودند:
آرى، از هنگامى که زنان باردار مىشوند، تا لحظهاى که کودکان خود را از شیر باز مىگیرند، همانند مجاهدان در راه خدا پاداش مىبرند.
و اگر در این فاصله، اجل آنان فرا رسد و مرگ ایشان را دریابد، اجر و منزلت شهید را دریافت خواهند کرد.
•♡ @profile_313 ♡•
•♡ @profile_313 ♡•
•♡ @profile_313 ♡•
✨﷽✨
✅ داستان واقعی
💢برو به مردم بگو دعا کنند خدا فرجم را نزدیک کند
✍حجت الاسلام شیخ احمد کافی فرمودند :یک نفر از رفقا از یزد نامه ای به من نوشته؛ آدم دینی خوبی است از عاشقان امام زمان است، از رفقای من است. در نامه چیزی نوشته که مرا چند روز است منقلب کرده؛ گرچه این پیغام خیلی به علما رسیده، به مرحوم مجلسی گفته به شیخ مرتضی انصاری گفته به شیخ عبدالکریم حائری گفته و... ، این بنده خدا نوشته: من چهل شبِ چهارشنبه از یزد می آمدم مسجد جمکران، توسلی و حاجتی داشتم.
شب چهارشنبه چهلمی، دو هفته قبل بود. در مسجد جمکران خسته بودم، گفتم ساعتی اول شب بخوابم، سحر بلند شوم برنامه ام را انجام بدهم. در صحن حیاط هوا گرم بود، خوابیده بودم یک وقت دیدم از در مسجد جمکران یک مشت طلبه ها ریختند تو، گفتم چه خبر است؟ گفتند: آقا آمده.
🔺 من خوشحال دویدم رفتم جلو، آقا را دیدم اما نتوانستم جلو بروم. حضرت فرمودند: برو به مردم بگو دعا کنند خدا فرجم را نزدیک کند. به خدا قسم آی مردم دعاهایتان اثر دارد، ناله هایتان اثر دارد. خود آقا به مرحوم مجلسی فرموده: مجلسی به شیعه ها بگو برایم دعا کنند. هِی پیغام می دهد، به خدا دلش خون است.
قربان غریبی ات شوم مهدی جان
📚 کتاب ملاقات با امام زمان در
مسجد جمکران، ص158
↶【به ما بپیوندید 】↷
____________________
•♡ @profile_313 ♡•
✍#حکایت
ﺯﻧﯽ ﺧﺪﻣﺖ ﺣﻀﺮﺕ ﺩﺍﻭﺩ ﺭﺳﯿﺪ ﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﺁﯾﺎ ﺧﺪﺍ ﻋﺎﺩﻝ ﺍﺳﺖ؟
ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﻋﺎﺩﻝ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ،
ﭼﻪ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺳﻮﺍﻝ ﺭﺍ ﻣﯽ ﭘﺮﺳﯽ؟
ﺯﻥ ﮔﻔﺖ ﻣﻦ ﺑﯿﻮﻩ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ 3ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺩﺍﺭﻡ ، ﺑﻌﺪﺍﺯ ﻣﺪﺗﻬﺎ طناب ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺑﺎﻓﺘﻪ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻣﯿﺒﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺑﺎ ﭘﻮﻟﺶ ﺁﺫﻭﻗﻪ ﺍﯼ ﺑﺮﺍي ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺍﻡ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﭘﺮﻧﺪﻩ ﺍﯼ طناب ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﺭﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﻭﺭ ﺷﺪ، ﻭ ﺍﻻﻥ ﻣﺤﺰﻭﻥ ﻭ ﺑﯽ ﭘﻮﻝ ﻭ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﯾﻢ . ﻫﻨﻮﺯ ﺻﺤﺒﺖ ﺯﻥ ﺗﻤﺎﻡ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﻮﺩ، درب خانه حضرت داوود را زدند، و ايشان اجازه ورود دادند، ده نفر از تجار وارد شدند و هرکدام کيسه صد ديناري را مقابل حضرت گذاشتند، و گفتند اينها را به مستحق بدهيد.
حضرت پرسيد علت چيست؟
ايشان گفتند در دريا دچار طوفان شديم و دکل کشتي آسیب ديد و خطر غرق شدن بسيار نزديک بود که درکمال تعجب پرنده اي طنابی بزرگ به طرف ما رها کرد. و با آن قسمتهاي آسيب ديده کشتي را بستيم و نذر کرديم اگر نجات يافتيم هر يک صد دينار به مستحق بدهيم حضرت داوود رو به آن زن کرد و فرمود: خداوند براي تو از دريا هديه ميفرستد، و تو او را ظالم مي نامي. اين هزار دينار بگير و معاش کن و بدان خداوند به حال تو بيش از ديگران آگاه هست.
خالق من بهشتي دارد،
«نزديک زيبا و بزرگ»،
و دوزخي دارد به گمانم «کوچک و بعيد»
و در پي دليلي ست که ببخشد ما را،
گاهي به بهانه ی دعايي در حق ديگري...
شايد امروز آن روز باشد.
•♡ @profile_313 ♡•
•♡ @profile_313 ♡•
•♡ @profile_313 ♡•
هدایت شده از تبلیغات گسترده ایتا
🧮 افزایش #رزق و #دفع_بلا
🦠در امان ماندن از #بیماری_ها
🔮 گشایش در #کار و #ازدواج
🔹با حرز امام جواد علیه السلام
🔸و دعای عظیم شرف الشمس
❗️امام جواد فرمودند : خود را به این دعا ،حرز کن که اگر همه اهل زمین علیه تو قیام کنند ،از همه آنها ایمن باشی😳
🔹سفارش حرز امام جواد روی #پوست_آهو
🔸و محصولات متنوع شرف الشمس👇
http://eitaa.com/joinchat/3991470085Cfd96b9c079
❗️فروشگاهی معتبر و با سابقه
دارای نماد #اعتماد_الکترونیک و مجوز از #وزارت_ارشاد☝️