eitaa logo
سرآشپـ🍔ـز نمـونـه👩‍🍳🇵🇸
59.7هزار دنبال‌کننده
36.4هزار عکس
69.3هزار ویدیو
171 فایل
آموزش انواع غذاهای دلچسب و لذیذ +عکس+کلیپ+متن 👩‍🍳 برای #صبحانه 😍 برای #نهار😍 برای #عصرانه😍 برای #شام😍 ‌👩‍🍳 آموزش انواع کیک و شیرینی ، و دسر خوشمزه+کلیپ ‌کپی❌ ‌ تبلیغات‌ ارزان با بازدهی عالی :👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab
مشاهده در ایتا
دانلود
👳‍♂شیخ جنید بغداد به عزم سیر از شهر بغداد بیرون رفت و مریدان از عقب او، شیخ احوال بهلول را پرسید. گفتند او مردی دیوانه است. گفت او را طلب کنید که مرا با او کار است. پس تفحص کردند و او را در صحرایی یافتند. شیخ پیش او رفت و در مقام حیرت مانده سلام کرد. بهلول جواب سلام او را داده پرسید چه کسی هستی؟ عرض کرد منم شیخ جنید بغدادی. 💠فرمود تویی شیخ بغداد که مردم را ارشاد می‌کنی؟ عرض کرد آری.. بهلول فرمود طعام چگونه می خوری؟ عرض کرد اول بسم‌الله می‌گویم و از پیش خود می‌خورم و لقمه کوچک برمی‌دارم، به طرف راست دهان می‌گذارم و آهسته می‌جوم و به دیگران نظر نمی‌کنم و در موقع خوردن از یاد حق غافل نمی‌شوم و هر لقمه که می‌خورم بسم‌الله می‌گویم و در اول و آخر دست می‌شویم... بهلول برخاست و دامن بر شیخ فشاند و فرمود تو می‌خواهی که مرشد خلق باشی در صورتی که هنوز طعام خوردن خود را نمی‌دانی و به راه خود رفت. 👳‍♂مریدان شیخ را گفتند: یا شیخ این مرد دیوانه است. خندید و گفت سخن راست از دیوانه باید شنید و از عقب او روانه شد تا به او رسید. جنید دامنش را بگرفت و گفت ای بهلول من هیچ نمی‌دانم، تو قربه‌الی‌الله مرا بیاموز. 💠بهلول گفت چون به نادانی خود معترف شدی تو را بیاموزم. بدانکه اینها که تو گفتی همه فرع است و اصل در خوردن طعام آن است که لقمه حلال باید و اگر حرام را صد از این گونه آداب به جا بیاوری فایده ندارد و سبب تاریکی دل شود. جنید گفت جزاک الله خیراً! •♡ @profile_313 ♡• •♡ @profile_313 ♡•
✍️آورده اندکه:پادشاهی عادل درسرزمین چین حکومت می کرد.تا این که بر اثر بیماری حس شنوایی خود را ازدست داد ؛ پس در نزد وزیران سخت بگریست. آنان برای آرامش پادشاه گفتند: اگرحس شنوایی رفت،خدا به شما عمر زیاد می دهد. پادشاه گفت: شما را غلط است .من برآن گریه می کنم که اگر مظلومی برای دادخواهی آید آواز او را نشنوم. پس بفرمود تا در همه سرزمین ندا کنند: هیچ کس جامه سرخ نپوشد جز مظلوم،چون لباس او را ببینم بفهمم که او مظلوم است و به یاری اش بشتابم. •♡ @profile_313 ♡• •♡ @profile_313 ♡•
🎯🎯🎯🎯🎯🎯🎯🎯🎯🎯 سلام من رضا تیموری هستم،مشاور فروش چادر مشکی زنونه توی فضای مجازی،با عنایت پرودگار برای اولین بار تونستیم و کانال فروش چادر مشکی در فضای مجازی رو راه اندازی کنیم.به کل کشور حتی نقاط صفر مرزی و روستاهاهم ارسال داریم تا بانوی محجبه امروز دغدغه ی حجاب نداشته باشه. از شما دعوت میکنم بازدیدی از این فروشگاه بزرگ داشته باشید 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1196228609Ce36ce60469
هدایت شده از 💚 تبلیغات آیه گرافی🍁
میخوام شمارو با بزرگترین تولید کننده که قیمت و مدلاش توی کشور هست آشنا کنم😍😎 بفرمایید با اطمینان💯درصدی بهترین خرید انلاین و رو از این داشته باشید😘👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1196228609Ce36ce60469 🎊 امشب دارن😍☝️☝️☝️🎊
🇮🇷در زمان های قدیم امیری در همسایگی ایران، حکومت می کرد به نام زنگی بار که بسیار ظالم و خودخواه بود. او خزانه اش را با پول و دارایی مردم پر کرده بود.در شهری که امیر حاکمش بود، چهل دزد زندگی می کردند. دزدها تصمیم گرفتند تا خزانه امیر را خالی کنند. آنها یک شب به خزانه دستبرد زدند و همه دارایی امیر را دزدیدند. امیر بسیار عصبانی شد و به سربازان دستور داد تا هر جور شده خزانه را برگردانند. چند جارچی هم خبر کرد تا همه جا جار بزنند که اگر تا چهل روز خزانه سر جایش برنگردد در هر شهر و روستا گردن ده نفر را خواهد زد ... ✍ظلم اجتماعی پایه های دولت و حکومت را تضعیف می کند و در نهایت موجب فقر عمومی و حتی از دست رفتن ارزش ها و اعتقادات مردمی می شود؛تا آن جا که در جمله ای مشهور و منتسب 👈به پیامبر اکرم(ص) آمده است: ⚖«حکومت با کفر به همراه عدل باقی می ماند ولی با ظلم به همراه ایمان باقی نمی ماند». •♡ @profile_313 ♡• •♡ @profile_313 ♡•
گفتگوی پدر صمعان باشیطان ⛪️پدر صمعان در روستایی میگذشت که شیطان رادیدکه توسط میکائیل فرشته زخمی شده بودو پدر روحانی با دیدن این صحنه خوشحال شدو.‌‌.. 👹شیطان گفت: دشمنیِ من با بشریت، از دشمنی تو با جان خویش بیشتر نیست ای كشیش. تو به میكائیل آفرین می گویی،در حالی كه او برایت هیچ فایده ای نداشته است؛ و مرا دشنام می دهی، حال آنكه من مایهٔ راحتی و آسایش ات بوده و هستم. مگر نه این كه وجود من، موجب رونق بازار تو و نامم سرمایه كسب و كار توست؟ 👹اگر شیطان بمیرد و مبارزه با او منتفی گردد، چه شغلی را بر عهدهٔ تو خواهند نهاد؟ تو كه پدر روحانی هستی، چطور نمی دانی كه تنها وجود شیطان می تواند سیم و زر را از جیب مؤمنان،به جیب های واعظان و سخنوران سرازیر می كند؟ تو كه عالمی دانا هستی،چطور نمی دانی كه با نابود شدن علت، معلول نیز از بین می رود؟ چطور راضی می شوی كه من بمیرم و تو، جایگاه خود را از دست بدهی و نان زن و بچه ات را آجر كنی؟! کاروان ها و طوفان ها 📚جبران خلیل جبران •♡ @profile_313 ♡• •♡ @profile_313 ♡•
هدایت شده از 💚 تبلیغات آیه گرافی🍁
عاشق موهای بلند هستی اما مثل من موهات و نداره 😭 چندبار دکتر رفتی❓ چقد خرج کردی⁉️ میدونستی با یه چیز خیلی ساده که شیمیایی هم نیست موهاتو یکماهه کنی😅🙊 خدا خیرش بده تو این کانال طبی + لاغری همیشه بهار دیدم👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1130627086C8f696ba7af به موهای تان زندگی ببخشید❗️❗️
سرآشپـ🍔ـز نمـونـه👩‍🍳🇵🇸
عاشق موهای بلند هستی اما مثل من موهات #کم_پشت و #رشد نداره 😭 چندبار دکتر رفتی❓ چقد خرج کردی⁉️ مید
وای یادته پوستم چقد کدر و سیاه بود صدای همسرم هم دراومده بود 😐 تو جمع بهم محل نمی‌داد انگار کسر شان بودم براش 😢چقد پول دوا و دکتر دادم 😔فایده نداشت که نداشت 😢 ولی الان عین ژاپنیا سفید و عسلی شدم براش 😍 چون رفتم تو این کانال برام معجزه کرد 😁👇 http://eitaa.com/joinchat/1130627086C8f696ba7af خرجی نداره تازه شکمم مثل روزای دختریم شده 😳☺️
🌿 یکی از ثروتمندان مشهد به نام عباسقلی خان، شبی با پسرش که فانوس به دست، جلو حرکت می‏کرد تا در شعاع نور فانوس، پدر دید کافی برای طی مسیر داشته باشد، قدم می‏زد. وقتی به جلو کاروانسرای خود رسید، به فرزندش گفت:پسرم! در وصیت نامه نوشته ‏ام و به طور شفاهی نیز به تو می‏گویم که وقتی من از دنیا رفتم، این کاروانسرا را خراب کن و یک مدرسه بناکن. 🌿 پسرش ضمن پذیرفتن این وصیت، فانوس را به پشت سر پدر برد. در نتیجه پدر او نتوانست مسیر و راهش را درست ببیند؛ از اینرو ایستاد و گفت: 🌿 فرزندم! نور باید جلو باشد تا راه روشن کند؛ نور فانوس که پشت سر من است، جلو را روشن نمی‏کند. فرزندش گفت: ای پدر! اگر نوری از پشت سر انسان بیاید به درد راه نمی‏خورد؛ پس چرا وصیت می‏کنی که بعدا اینجا را مدرسه کنم؟! پدرم! نور قبرت را از قبل بفرست. پدر او را تحسین کرد و گفت: مرا خوب نصیحت کردی!!! فردا صبح، پدر چند کارگر آورد و کاروانسرا را تخریب و مدرسه را بنا نمود. •♡ @profile_313 ♡• •♡ @profile_313 ♡•
👳‍♂گویند: ملا مهرعلی خویی، روزی در ڪوچه دید دو ڪودڪ بر سر یڪ گردو با هم دعوا می‌ڪنند... به خاطر یڪ گردو یڪی زد چشم دیگری را با چوب ڪور کرد. یڪی را درد چشم گرفت و دیگری را ترس چشم درآوردن، گردو را روی زمین رها ڪردند و از محل دور شدند... ملا رفت گردو را برداشت و شڪست و دید، گردو از مغز تهی است. گریه ڪرد. پرسیدند: تو چرا گریه می ڪنی؟! گفت: از نادانی و حس ڪودڪانه، سر گردویی دعوا می‌ڪردند ڪه پوچ بود و مغزی هم نداشت... 💠🍃 دنیا نیز چنین است، مانند گردویی است بدون مغز! که بر سر آن می‌جنگیم و وقتی خسته شدیم و آسیب به خود رساندیم و یا پیر شدیم، چنین رها ڪرده و برای همیشه می‌رویم.. •♡ @profile_313 ♡• •♡ @profile_313 ♡•
هدایت شده از گسترده چمران
فصل فصل س هوس فالوده کردم مامانم گفت غصه خوردی اینجا طرز تهیه راحت فالوده شیرازی رو زده یکبار درست کردم عالی شده امروزم درست میگنم بخور حالشو ببر😋😁 خانوم خانوما کلی چیز میز یاد گرفته اینجا😋👇 http://eitaa.com/joinchat/192544789Ca024ccbaef اگه هر رستورانی شکمت قار و قور کرد وامیستی غذا میخوری بیا 👇 مدتی بود سلب توفیق نماز اول وقت داشتم.. گفتم باید بفهمم ؟ بعد تحقیق ،یه نکته نظرمو جلب کرد .اون یک بود فهمیدم غذاهایی خوردم اونجا که....😱😭
هدایت شده از 💚 تبلیغات آیه گرافی🍁
اخر شب رفتیم دیدیم دو تا دختر خانوم بازم نشستن سر مزار شهید حاتمی فکری به ذهنم رسید رفتیم جلو به اون دوتا دختر خانوم گفتم ، درسته این شهید حاجت ازدواج میده؟ اون دوتا خانوم گفتن بله گفتم شما هم همین حاجتو دارید؟ دو تاشون به هم نگاه کردن و ریز لبخند زدن چیزی نگفتن گفتم خانومهای محترم منو دوستمو شهید حاتمی فرستاده.......🤦‍♂🤦‍♂😅 ادامه جالبش😁👇 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9