eitaa logo
سرآشپـ🍔ـز نمـونـه👩‍🍳🇵🇸
59.7هزار دنبال‌کننده
36.4هزار عکس
69.3هزار ویدیو
171 فایل
آموزش انواع غذاهای دلچسب و لذیذ +عکس+کلیپ+متن 👩‍🍳 برای #صبحانه 😍 برای #نهار😍 برای #عصرانه😍 برای #شام😍 ‌👩‍🍳 آموزش انواع کیک و شیرینی ، و دسر خوشمزه+کلیپ ‌کپی❌ ‌ تبلیغات‌ ارزان با بازدهی عالی :👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 💚 تبلیغات آیه گرافی🍁
عاشق موهای بلند هستی اما مثل من موهات و نداره 😭 چندبار دکتر رفتی❓ چقد خرج کردی⁉️ میدونستی با یه چیز خیلی ساده که شیمیایی هم نیست موهاتو یکماهه کنی😅🙊 خدا خیرش بده تو این کانال طبی + لاغری همیشه بهار دیدم👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1130627086C8f696ba7af به موهای تان زندگی ببخشید❗️❗️
سرآشپـ🍔ـز نمـونـه👩‍🍳🇵🇸
عاشق موهای بلند هستی اما مثل من موهات #کم_پشت و #رشد نداره 😭 چندبار دکتر رفتی❓ چقد خرج کردی⁉️ مید
وای یادته پوستم چقد کدر و سیاه بود صدای همسرم هم دراومده بود 😐 تو جمع بهم محل نمی‌داد انگار کسر شان بودم براش 😢چقد پول دوا و دکتر دادم 😔فایده نداشت که نداشت 😢 ولی الان عین ژاپنیا سفید و عسلی شدم براش 😍 چون رفتم تو این کانال برام معجزه کرد 😁👇 http://eitaa.com/joinchat/1130627086C8f696ba7af خرجی نداره تازه شکمم مثل روزای دختریم شده 😳☺️
🌿 یکی از ثروتمندان مشهد به نام عباسقلی خان، شبی با پسرش که فانوس به دست، جلو حرکت می‏کرد تا در شعاع نور فانوس، پدر دید کافی برای طی مسیر داشته باشد، قدم می‏زد. وقتی به جلو کاروانسرای خود رسید، به فرزندش گفت:پسرم! در وصیت نامه نوشته ‏ام و به طور شفاهی نیز به تو می‏گویم که وقتی من از دنیا رفتم، این کاروانسرا را خراب کن و یک مدرسه بناکن. 🌿 پسرش ضمن پذیرفتن این وصیت، فانوس را به پشت سر پدر برد. در نتیجه پدر او نتوانست مسیر و راهش را درست ببیند؛ از اینرو ایستاد و گفت: 🌿 فرزندم! نور باید جلو باشد تا راه روشن کند؛ نور فانوس که پشت سر من است، جلو را روشن نمی‏کند. فرزندش گفت: ای پدر! اگر نوری از پشت سر انسان بیاید به درد راه نمی‏خورد؛ پس چرا وصیت می‏کنی که بعدا اینجا را مدرسه کنم؟! پدرم! نور قبرت را از قبل بفرست. پدر او را تحسین کرد و گفت: مرا خوب نصیحت کردی!!! فردا صبح، پدر چند کارگر آورد و کاروانسرا را تخریب و مدرسه را بنا نمود. •♡ @profile_313 ♡• •♡ @profile_313 ♡•
👳‍♂گویند: ملا مهرعلی خویی، روزی در ڪوچه دید دو ڪودڪ بر سر یڪ گردو با هم دعوا می‌ڪنند... به خاطر یڪ گردو یڪی زد چشم دیگری را با چوب ڪور کرد. یڪی را درد چشم گرفت و دیگری را ترس چشم درآوردن، گردو را روی زمین رها ڪردند و از محل دور شدند... ملا رفت گردو را برداشت و شڪست و دید، گردو از مغز تهی است. گریه ڪرد. پرسیدند: تو چرا گریه می ڪنی؟! گفت: از نادانی و حس ڪودڪانه، سر گردویی دعوا می‌ڪردند ڪه پوچ بود و مغزی هم نداشت... 💠🍃 دنیا نیز چنین است، مانند گردویی است بدون مغز! که بر سر آن می‌جنگیم و وقتی خسته شدیم و آسیب به خود رساندیم و یا پیر شدیم، چنین رها ڪرده و برای همیشه می‌رویم.. •♡ @profile_313 ♡• •♡ @profile_313 ♡•
هدایت شده از گسترده چمران
فصل فصل س هوس فالوده کردم مامانم گفت غصه خوردی اینجا طرز تهیه راحت فالوده شیرازی رو زده یکبار درست کردم عالی شده امروزم درست میگنم بخور حالشو ببر😋😁 خانوم خانوما کلی چیز میز یاد گرفته اینجا😋👇 http://eitaa.com/joinchat/192544789Ca024ccbaef اگه هر رستورانی شکمت قار و قور کرد وامیستی غذا میخوری بیا 👇 مدتی بود سلب توفیق نماز اول وقت داشتم.. گفتم باید بفهمم ؟ بعد تحقیق ،یه نکته نظرمو جلب کرد .اون یک بود فهمیدم غذاهایی خوردم اونجا که....😱😭
هدایت شده از 💚 تبلیغات آیه گرافی🍁
اخر شب رفتیم دیدیم دو تا دختر خانوم بازم نشستن سر مزار شهید حاتمی فکری به ذهنم رسید رفتیم جلو به اون دوتا دختر خانوم گفتم ، درسته این شهید حاجت ازدواج میده؟ اون دوتا خانوم گفتن بله گفتم شما هم همین حاجتو دارید؟ دو تاشون به هم نگاه کردن و ریز لبخند زدن چیزی نگفتن گفتم خانومهای محترم منو دوستمو شهید حاتمی فرستاده.......🤦‍♂🤦‍♂😅 ادامه جالبش😁👇 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
⭕️سنجش ایمـان 🏴󠁧󠁢󠁥󠁮󠁧󠁿مقیم لندن بود، تعریف می‌ڪرد ڪہ یڪ روز سوار تاڪسے می‌شود و ڪرایہ را می‌پردازد. رانندہ بقیہ پول را ڪہ بر می‌گرداند 20 سنت اضافهـ‌تر می‌دهـد! می‌گفت‌: چند دقیقهـ‌اے با خودم ڪلنجار رفتم ڪہ بیست سنت اضافہ را برگردانم یا نهـ؟ آخر سر بر خودم پیروز شدم و بیست سنت را پس دادم و گفتم آقا این را زیاد دادے … گذشت و بہ مقصد رسیدیم. موقع پیادہ شدن رانندہ سرش را بیرون آورد و گفت آقا از شما ممنونم. پرسیدم بابت چی؟ گفت می‌خواستم فردا بیایم مرڪز شما مسلمانان و مسلمان شوم اما هـنوز ڪمے مردد بودم. وقتے دیدم سوار ماشینم شدید خواستم شما را امتحان ڪنم. با خودم شرط ڪردم اگر بیست سنت را پس دادید بیایم. فردا خدمت مے رسیم! تعریف می‌ڪرد: تمام وجودم دگرگون شد حالے شبیہ غش بہ من دست داد. من مشغول خودم بودم در حالے ڪہ داشتم تمام اسلام را بہ بیست سنت می‌فروختم. •♡ @profile_313 ♡• •♡ @profile_313 ♡•
✨ثواب بوسیــدن پای مـادر✨ ✍پیامبر(ص) فرمود: «کسی که پای مادرش را ببوسد؛ مثل این است که آستانه کعبه را بوسیده است». و نیز فرمود:«هر کس پیشانی مادر خود را ببوسد از آتش جهنم محفوظ خواهد ماند». ✨روزی مردی نزد پیامبر(ص) آمد و عرض کرد: من تمام گناهان را انجام داده ام،ایا راه توبه برای من هست؟ فرمود:ایا پدر و مادرت زنده اند؟گفت:تنها پدرم زنده است. فرمود:به پدر خود احترام و نیکی کن؛ تا خداوند تو را ببخشد. وقتی که آن مرد رفت، حضرت به اطرافیانش فرمود: «ای کاش مادرش زنده بود». ✨حضرت محمد(ص) فرمودند: همانگونه که دعای پیامبران در مورد امت خودشان مستجاب است، دعای پدران نیز در حق فرزندانشان مستجاب است». 📚نهج الفصاحه •♡ @profile_313 ♡• •♡ @profile_313 ♡• •♡ @profile_313 ♡•
❌فــــــــــوری فـــــــــوری❌ بلاخره انتظارات به پایان رسید 😍 سه کانال بزرگ از تلگرام به ایتا پیوستند📣📣📣👇👇👇👇 کانال خندوانه رامبد جوان در ایتا🍉👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2736128033Cf8cee340aa کانال دورهمی مهران مدیری در ایتا 🙋‍♂️👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2736128033Cf8cee340aa کانال جناب خوان در ایتا😍👇 http://eitaa.com/joinchat/2736128033Cf8cee340aa هواداران حمایت کنید📣📣📣📣
هدایت شده از 💚 تبلیغات آیه گرافی🍁
👻بزرگترین کانال ضد مدرسه 😈 حاضر جوابی و تیکه 😁😍 انواع روش های تقلب روش تقلب برای بیست گرفتن😈😋 گام به گام تمامی پایه های تحصیلی 📖📚😍👇 http://eitaa.com/joinchat/1293156366C70f134fffb http://eitaa.com/joinchat/1293156366C70f134fffb پروفایل تمامی رشته های تحصیلی👆📱 بدووووووووووو الان پاک میشه😥🤯
مردی داشت گوسفندی را از کامیون پایین می آورد تا آن را برای روز عید قربانی کند . گوسفند از دست مرد جدا شد و فرار کرد. مرد شروع کرد به دنبال کردن گوسفند تا اینکه گوسفند وارد خانه یتیمان فقیری شد. عادت مادرشان این بود که هر روز کنار در می ایستاد و منتظر می ماند تا کسی غذا و صدقه ای را برایشان بگذارد و او هم بردارد. همسایه ها هم به آن عادت کرده بودند. هنگامی که گوسفند وارد حیاط شد مادر یتیمان بیرون آمد و نگاه کرد، ناگهان همسایه شان ابو محمد را دید که خسته و کوفته کنار در ایستاده. زن گفت ای ابو محمد خداوند صدقه ات را قبول کند، او خیال کرد که مرد گوسفند را به عنوان صدقه برای یتیمان آورده، مرد هم نتوانست چیزی بگوید جز اینکه گفت : خدا قبول می کند . ای خواهرم مرا به خاطر کمکاری و کوتاهی در حق یتیمانت ببخش. بعدا مرد رو به قبله کرد و گفت خدایا ازم قبول کن. روز بعد مرد بیرون رفت تا گوسفند دیگری را بخرد و قربانی کند. کامیونی پر از گوسفند دید که ایستاده . گوسفندی چاق و چنبه تر از گوسفند قبلی انتخاب کرد. فروشنده گفت بگیر و قبول کن و دیگه با هم منازعه نکنیم. مرد گوسفند را برد و سوار ماشین کرد. برگشت تا قیمتش را حساب کند . فروشنده گفت این گوسفند مجانی است و دلیلش هم این است که امسال خداوند بچه گوسفندان زیادی به من ارزانی نمود و نذر کردم که اگر گوسفندان زیادی داشتم به اولین مشتری که به او گوسفند بفروشم هدیه باشد، پس این نصیب توست ... صدقه را بنگر که چه چیزیست! صدقه دهید چونکه کفن بدون جیب است ... •♡ @profile_313 ♡• •♡ @profile_313 ♡• •♡ @profile_313 ♡•
📚 عالمی را پرسیدند : خوب بودن را کدام روز بهتر است؟ عالم فرمود : یک روز قبل از مرگ دیگران حیران شدند و گفتند : ولی زمان مرگ را هیچکس نمیداند عالم فرمود : پس هر روز زندگی را روز آخر فکر کن و خوب باش شاید فردایی نباشد ... 📚امثال و حکم ✍ ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎ •♡ @profile_313 ♡• •♡ @profile_313 ♡• •♡ @profile_313 ♡•