9.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام این ویدئو آموزشی را ازدست ندهیم لطفا بعد از مشاهده حتما حتما انتشار دهید
میگفت:
رجبیعنیماهورودی!
زیارتامامرضا(؏)ڪهمشرفمیشید،
اولمیرسیدبهبَست..
ارزشبستزیادهچونورودیهحرمه!
رجبهمماهورودیِ..
+رجببستاست،شعبانصحناست،
رمضانحرماستوشبقدرضریح...
همینقدرقشنگ
#ماه_رجب
رسالت زنان در انقلاب
تربیتِ نسلِ انقلابی است؛
مثلا تربیت سرباز از شش ماهگی!
#زن_عفت_افتخار
گــرچه ما سزاوار رحمتت نیستیم
ولیتو شایستهی آنےکه برما بخشش کنے(:🌸
#دلی⊰🤍⃟
#زن_عفت_افتخار
حسینیکتا پسربالاشهر - yasfatemii .mp3
4.32M
پسر بالا شهر ....
#حاجحسینیکتا
📆تقویم و مناسبتهای فردا📅
🔺فردا چهارشنبه:
🔹 ۲۶ بهمن ۱۴۰۱ 🔹
🔹 ۲۴ رجب ۱۴۴۴ 🔹
🔹 ۱۵ فوریه ۲۰۲۳ 🔹
🔰مناسبت های فردا:
💢 فتح خیبر توسط حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام [۷ ق]
#تقویم
📆تقویم و مناسبتهای فردا📅
🔺فردا پنجشنبه:
🔹 ۲۷ بهمن ۱۴۰۱ 🔹
🔹 ۲۵ رجب ۱۴۴۴ 🔹
🔹 ۱۶ فوریه ۲۰۲۳ 🔹
🔰مناسبت های فردا:
💢 شهادت امام موسی کاظم علیه السلام [۱۸۳ ق]
#تقویم
📆تقویم و مناسبتهای فردا📅
🔺فردا جمعه:
🔹 ۲۸ بهمن ۱۴۰۱ 🔹
🔹 ۲۶ رجب ۱۴۴۴ 🔹
🔹 ۱۷ فوریه ۲۰۲۳ 🔹
🔰مناسبت های فردا:
💢 وفات حضرت ابوطالب عموی پیامبر (ص) و پدر حضرت امیرالمومنین (ع) [۳ سال قبل از هجرت]
#تقویم
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹
🍃🌹
🌹
رمان #عارفانه ❣
شهید عارف احمدعلی نیری
یہ روز با رفقاے محل رفتہ بودیم دماوند.
یکےاز بزرگترها گفت احمد آقا برو کترے رو آب کن بیار… منم راه افتادم راه زیاد بود ڪم ڪم صداے آب بہ 👂گوش رسید.
از بین بوتہ ها بہ رودخانہ نزدیک شدم.
تا چشمم بہ رودخانہ افتاد یہ دفعہ سرم را انداختم پایین و همان جا نشستم بدنم شروع کرد بہ لرزیدن 😰نمیدانستم چہ کار کنم. همان جا پشت 🌴درخت مخفےشدم …
مےتوانستم بہ راحتے گناه بزرگے انجام دهم. پشت آن درخت و کنار🌊 رودخانہ ، چندین دخترجوان مشغول شنا بودند
✨همان جا #خدا را صدا زدم و گفتم:
" خدایا کمک کن.
خدایا الان #شیطان بہ شدت من را وسوسہ مےکند کہ من نگاه کنم هیچ کس هم متوجہ نمےشود اما خدایا من بہ خاطر تو ازین گناه میگذرم"❌
از جایے دیگر آب تہیہ کردم و رفتم پیش بچہ ها و مشغول درست کردن آتش شدم....
خیلے دود توےچشمم رفت و اشکم جارے بود ... یادم افتاد حاج آقا #حق_شناس گفته بود هرکس براے خدا😭 گریه کند #خداوند او را خیلے دوست خواهد داشت.
گفتم ازین بہ بعد براے خدا گریه😭 میکنم ..
حالم منقلب بود و از آن امتحان سخت کنار 🌊رودخانہ هنوز دگرگون بودم واشک میریختم و مناجات مے کردم خیلی باتوجہ گفتم؛ یا #یاالله و #یالله…😭
بہ محض تکرار این عبارات صدایے شنیدم کہ از همہ طرف شنیده مےشد بہ اطرافم👀 نگاه کردم صدا از همہ سنگریزه هاے بیابان و درختها و کوه مے آمد ‼️‼️
همه مے گفتند؛
#_سبوح_القدوس_و_رب_الملائڪه_والروح...
از آن موقع کم کم درهایے از عالم بالا بہ روے من باز شد…”
احمد این را گفت و برگشت به سمتم:
" محسن، این ها رو برای تعریف از خودم نگفتم، گفتم که بدانی انسانی که گناه رو ترک کنه چه مقامی پیش خدا داره"
بعد گفت: تا زنده ام برای کسی از این ماجرا حرفی نزن!