حضرت یعقوب(ع) که هممون میدونیم فرزند حضرت اسحاق(ع) و نوه حضرت ابراهیم(ع) بود.

حضرت یعقوب دوازده پسر داشت به نام های روبن‌،سیمون،لاوی،یهودا،دان،نفتالی،جاد،آشر،یساکار،زبولن،یوسف،بنیامین.

با این مطالب به لطف صدا و سیمای عزیز هزاران بار اشنایی کامل پیدا کردین، ولی خب گفتنش الزامی مبحثه.

یهودا فرزند چهارم حضرت یعقوب(ع) از نظر قدرت و ثروت نسبت به بقیه ی برادرانش برتری بیشتری داشت..

به همین دلیل تسلط اون روی بقیه برادرانش بیشتر بود و دقیقا بخاطر همین سلطه یهودا بود که به تمام قبایل بنی اسرائیل یهودی گفته میشد.

حضرت یوسف(ع) هم فرزند یازدهم حضرت یعقوب(ع) بود که قطعا همتون داستان رسیدنش به مصرو میدونین.

وقتی حضرت یوسف(ع) عزیز مصر شد خانواده و برادرانش رو به مصر اورد تا پیش خودشون بمونن

وقتی بنی اسرائیل به مصر اومدن در ابتدا تعدادشون خیلی کم بود و در اقلیت بودن..

اما از اونجایی که جز خانواده حکومتی محسوب میشدن به سمت گسترش نسل رفتن.

در واقع هر گدوم از پسران حضرت یعقوب (ع) رئیس خاندان خودش شد و اینگونه بود که قبایل بنی اسرائیل شکل گرفت..

اگر به هرکدوم از این اسامی یه (بن) اضافه کنید میشه اسم یه قبیله.

حضرت یوسف (ع) در پایان عمرش از آینده خبر داد و به برادران خودش گفت که فرهنگ و شرک فرعونی از وجود بنی اسرائیل احساس خطر میکنه و در آینده فرعونیان بنی اسرائلی رو در سختی و تنگنا های زیادی قرار میده.

از بدترین این تنگناها کشته شدن مردان بنی اسرائیل و ذبح شدن کودکان(خفه کردن) خواهد بود.‌

حضرت یوسف(ع) از قومش خواست تا برای ظهور منجی حضرت موسی (ع) که از فرزندان لاوی بن یعقوب خواهد بود دعا کنند.

بعد از وفات حضرت یوسف(ع) مصر در اختیار فراعنه قرار گرفت و فرعونی ها بر بنی اسرائیل مسلط شدن.

اولین حرکت فرعونی ها علیه بنی اسرائیل تهاجم و نفوذ فرهنگ شرک آلودشون بر هویت دینی بنی اسرائیل بود.

امروزه تاثیر این تهاجم فرهنگی رو میشه به وضوح در نمادهای فراماسونری مشاهده کرد..

فرعونی ها هم که توسط پیشگوها و ساحران از ظهور منجی بنی اسرائیل با خبر شده بودن سعی کردن اونها رو در حدی ضعیف نگه دارن که در صورت تحقق ظهور منجی شون بتونن اونو به راحتی از سر راهشون بردارن.

در اخر بنی اسرائیل به شغل های بی اهمیت مثل کارگری،پیش خدمتی و بردگی در خانه بزرگان مجبور شدن‌.

بعد از چهارصد سال انتظار بالاخره موعو و منجی بنی اسرائیل یعنی حضرت موسی (ع) بدنیا اومد. اونم توی شرایطی که بنی اسرائیل در ضعیف ترین شکل ممکن قرار داشت.

بقیه ی داستان هم که خودتون بهتر میدونید.

فقط نکته ای که وجود داره اینه که خیلی از افراد بنی اسرائیل نتونستن به دین و اعتقاداتی که از نیاکان شون بهشون رسیده بود باقی بمونن.

خیلی از اونها تحت تاثیر رسم و رسومات شرک آلود فرعونیان قرار گرفتن و این رسم و رسومات رو وارد دین جدید خودشون کردن.

واسه کسانی که نمیدونن : حضرت موسی(ع) رفت پیش فرعون و اونو دعوت به توحید و یکتا پرستی کرد و ازش خواست تا دیگه بنی اسرائیل رو شکنجه نکنه و رها کنه تا با حضرت موسی(ع) برگردند ولی فرعون قبول نکرد تا اینکه شبانه حضرت موسی و بنی اسرائیل از دست فرعون فرار کردن.حضرت موسی(ع) بنی اسرائیل رو از دست فرعونیان نجات دادن

بعد از این که خداوند بنى اسرائیل رو از شر فرعون و لشکرش نجات داد و موسى علیه السلام اونها رو به طرف بیابانى برد که هیچ آب و علفى نداشت، در اونجا خداوند اونها رو اکرام کرد و "منّ و سلوى"، (که اولى گوشتى بریان و دومى چیزى به شکل ترنجبین بود) بر اونها نازل کرد تا غذاشون باشه و براى سیراب شدن شون حضرت موسى به امر خداوند عصایش رو به سنگى زد، دوازده چشمه از سنگ جوشید هر یک از تیره هاى بنى اسرائیل چشمه خود را مى شناخت و از آن چشمه مى نوشیدند و از آن من و سلوى مى خوردند و براى رهایى از گرماى آفتاب، ابر بر سر آنان سایه داشت.

خلاصه چند وقتی گذشت تا اینکه خداوند به حضرت موسی(ع) وحی کرد که برای نازل شدن کتاب تورات به مدت چهل شبانه روز در کوه طور به عبادت بگذرونه. حضرت موسی به برادرش هارون اطلاع داد و به سمت کوه طور رفت.

حالا من جزئیات جالبش رو نمیگم چون خیلی زمان میبره سرچ کنید توی گوگل جزئیاتش میاد که چقدر طول کشید تا بنی اسرائیل ایمان بیارن. جالب اینجاس این همه اول خداوند بعد هم حضرت موسی بهشون لطف داشته اما بازم ناسپاسی کردن🤝🏻

وقتی کتاب تورات نازل شد خداوند به حضرت موسی خبر بت پرستی بنی اسرائیل رو داد حضرت موسی با خشمگینی و عصبانیت به سمت بنی اسرائیل رفت تا اینکه متوجه شد سامری(یه فردی بین بنی اسرائیل بوده) یه گوساله ی طلایی ساخته و بنی اسرائیل رو متقاعد به پرستش اون کرده.

حضرت موسی(ع) گوساله رو سوزوند و به بنی اسرائیل گفت برن توبه کنن. خداوند وحی کرد که برای بخشش بنی اسرائیل به خاطر این عمل وقیحانه شون تنها به یک دلیل میبخشه که همدیگه رو بکشند!

شاید بگین این خیلی عجیبه که خداوند دستور به کشتن بنی اسرائیل به دست خودشون داده. اما خب اگر بخوایم منطقی نگاه کنیم عمل درستی بوده چرا؟! مفسران قرآن چند تا فرضیه دارن یکیش که خیلی منطقی و قانع کننده هستش اینه که این عمل باعث میشد تا گروه کافر از مسلمان در بین بنی اسرائیل جدا بشه