💙
💍💙
💙💍💙💍
💍💙💍💙💍💙
💙💍💙💍💙💍💙💍
#از_سیم_خاردار_نفست_عبور_کن
#قسمت۱۶۹
به خانه که برگشتیم، نزدیک نیمه شب بود. مژگان یک راست به اتاق من رفت و دیگر بیرون نیامد. مادر هم با عمه و دخترش داخل اتاقشان رفتند که بخوابند. مادر جای من را در سالن انداخت.
از این که در اتاقم نبودم حس آوارهها را داشتم. بدتر از آن، اینکه راحیل پیشم نبودو من چقدر دلتنگش بودم.
گوشی را برداشتم و اسمش را نوشتم:
ــ راحیل.
بلافاصله جواب داد:
ــ جانم.
پس او هم گوشی به دست به من فکر می کرد. چقدر این جانم گفتنش برایم دل چسب بود.
ــ دلم هواتو کرده عزیز دلم.
ــ چه تفاهمی!
ــ کاش الان کنارم بودی...
با شعری که برایم فرستاد دیوانهام کرد:
ــ ای کاش، که ای کاش، که ای کاش، نبود
با (نام تو جانا)یار مرا هیچ ز ای کاش نبود.
ــ راحیل داری دیوونم می کنی...
برام استیکر قلب فرستاد. پرسیدم:
ــ اونجا همه خوابن؟
ــ آره.
ــ راحیل آروم نمیشم. می خوام یه دیوونه بازی دربیارم.
ــ چی؟
ــ نیم ساعت دیگه در رو بزن جلوی در آپارتمان ببینمت. فقط اهل خونه نفهمند.
صفحهی گوشی را خاموش کردم و فوری لباسهایم را پوشیدم و سوویچم را برداشتم و بیرون زدم.
در طول مسیر مدام صدای پیامهای گوشیام میآمد. خیابانها خلوت بود و حسابی ویراژ می دادم.
نیم ساعت هم نشد که جلوی در خانهشان رسیدم. پیام دادم که در را بزند. و بیاید جلوی در آپارتمان.
داخل آسانسور که شدم پیامهایش را خواندم که چند بار نوشته بود:
–نیا آرش. فردا همدیگه رو می بینیم. سعی کن بخوابی.
جلوی در آپارتمان رسیدم و منتظر ایستادم. آرام در را باز کرد و با لبخند سلام داد و اشاره کرد که داخل بروم.
من هم آرام سلامش را جواب دادم و گفتم:
–نمیام تو، فقط آمدم ببینمت و برم.
دستم را گرفت و کشید داخل و گفت:
– حداقل بیا داخل وایسا بیرون زشته.
داخل رفتم . آرام در را بست. همهی چراغها خاموش بود. فقط نور چراغ خوابی که در سالن بود، فضا را روشن و رویایی کرده بود. راحیل تیشرت و شلوار قشنگی پوشیده بود و با خجالت نگاهم می کرد. چشم هایش در این نور کم، می درخشید.صورتش را با دستهایم قاب کردم و گفتم:
–راحیل وقتی خونمون نیستی، دیوارهاش بهم نزدیک میشن. اونجا برام مثل قبرمیشه. من دور از تو دیگه نمی تونم.
او هم صورتم را با دستهایش قاب کردونگاهم کرد. نگاهش از سر شورش احساسش بود. قلبم را به تپش انداخت.
لب زد:
–منم.
اولین بار بود غیر مستقیم از علاقه اش می گفت. از خوشحالی برای چند دقیقه به همان حال باقی ماندیم. نمی توانستم دل بکنم.
راحیل گفت:
– مامانم خوابش سبکه، اگه ما رو اینجوری ببینه، دیگه روم نمیشه تو چشم هاش نگاه کنم. گفتم:
ــ باشه، قربونت برم.
در را آرام باز کردم و خارج شدم. به طرفش برگشتم، دستش را گرفتم و گفتم:
ــ خداحافظ
–به امید دیدار...
صبح، بعد از صبحانه عمه و فاطمه را به آدرس مطبی که گفتند رساندم و بعد برای مادر خرید کردم و به خانه بردم.
راحیل خانهی دوستش سوگند بود. قرار بود ظهر که شد بروم بیاورمش. به لحظهها التماس میکردم برای گذشتنشان.
بالاخره وقت رفتن رسید. نزدیک خانهی دوستش که شدم به گوشی اش زنگ زدم و گفتم:
ــ راحیلم، من دم درم.
ــ میشه چند دقیقه صبر کنی؟
ــ شما بگو تمام عمر صبر کن.
خنده ای کردو گفت:
–زود میام. فهمیدم آنجا معذب است حرف بزند.
از ماشین پیاده شدم و دست به جیب با سنگریزه ای که زیر پایم بود سرگرم شدم. بالاخره آمد.
درماشین را برایش باز کردم. تشکر کردو نشست.
نشستم پشت فرمان و گفتم:
–خب کجا بریم؟
ــ خونه دیگه.
ــ نه، اول بریم یه بستنی توپ بخوریم، بعدم بریم یه کم خرید کنیم. واسه عقدمونم چند جا حلقه ببینیم.
لبخندی زد و گفت:
ــ حالا کو تا عقد. ولی باشه، پیشنهاد خوبیه. بعد از کیفش بلوز زنانهای درآورد و گفت:
ــ قشنگه؟ خودم دوختم.
ــ آفرین، خیلی خوب دوختی. واسه خودت؟
ــ نه ، واسه مامان
شاکی گفتم:
ــ پس من چی؟
خندید و گفت:
–هنوز درسم به پیراهن مردونه نرسیده. اگه رسید چشم، برات می دوزم آقا. بهترین لحظات زندگیم، با راحیل بودن بود.
نمی دانم راحیل با من چه کرده بود. قبل از راحیل هم دخترهایی بودند که در کنارشان به تفریح و خرید رفته بودم. ولی نه هیچ وقت دلم برای دوباره دیدنشان به تپش می افتاد ونه برای دیدار مجددشان لحظه شماری می کردم و نه حتی برای هیچ کدامشان گل و هدیه خریده بودم. بود و نبودشان زیاد برایم مهم نبود.
زیاد از عشق شنیده بودم. حالا که مبتلا شده ام، می فهمم وقتی میگفتند اولین قدم عشق برداشتن غروره، یعنی چی..
((نویسنده:لیلا فتحی پور🌝))
با اندکی ویرایش ✅
💙
💍💙
💙💍💙💍
💍💙💍💙💍💙
💙💍💙💍💙💍💙
چرا به پزشکیان رای میدهن:
چون فکر میکنم این هایی که در ستادش رفت و آمد میکنند مثل آخوندی و ظریف و نوبخت و جهانگیری را به کار نمیگیرد و آدم از فضا می آورد برای دولتش...
چون یادم نیست در دولت یازدهم و دوازدهم 5000 واحد تولیدی تعطیل شد..
یادم نیست بیکاری به اوج خود رسید..
یادم نیست برق قطع میشد
برق واحدهای تولیدی را قطع کردند که جبران شود و محصولات آنها از جمله سیمان چند برابر شد..
یادم نیست چیزهایی که فکرش را هم نمی کردی از جمله پیاز و سیب زمینی و شکر و روغن هم نایاب میشد..
یادم رفته صبح جمعه میفهمیدند بنزین گران شده!
یادم رفته پتروپالایشگاه ها تعطیل شدند و رکورد واردات بنزین را زدیم..
یادم رفته بدترین توهین ها و بیشترین شکایت ها به منتقدان میشد..
یادم رفته که شعار رفع حصر میدادند و در شورای امنیت رای به حصر میدادند..
یادم رفته که برای برجامشان سکه ها گرفتند و بعداً که مفتضح شد گفتند تصمیم رهبری بود!
یادم رفته مردم در کرونا تلف میشدند و میگفتند به خاطر FATF به ما واکسن نمیدهند..
یادم رفته که می گفتند جوانان ما آبگوشت بزباش هم بلد نیستند درست کنند!
یادم رفته برادر رئیس جمهور و برادر معاون اولش دزد بود..
یادم رفته که تشک لایکو رئیس جمهور را با پرواز اختصاصی میفرستاند..
یادم رفته که مملکت را دودستی تقدیم سوداگران ارز و سکه کردند تا مردم را بدبخت کنند..
یادم رفته چطور در بورس ملت را فریب دادند و جیبشان را زدند..
یادم رفته که گفتند مردم تلاش کنند تا ما به اهدافمان برسیم..
یادم رفته که دختر و پسرشان را لیستی وارد مجلس کردند..
یادم رفته رکورد رشد اقتصادی منفی را زدند..
یادم رفته پروژه ها را با 20 درصد پیشرفت چند بار افتتاح کردند..
یادم رفته که شب پرداخت 45 هزار و پونصد تومن یارانه، برایشان مصیبت عظما بود..
یادم رفته افتخار میکردند یک واحد مسکن برای مردم نساختند و خانه دار شدن را به رؤیا تبدیل کردند...
یادم رفته که با کفش گلی پا در چادر زلزله زده گذاشتند...
یادم رفته که به جای استفاده از این همه ظرفیت جوان، گفتند مشکل ما این دهه شصتی ها هستند...
یادم رفته که بهترین توافق تاریخشان به یک امضای کِری بند بود و بایک تغییر رئیس جمهور و یک آزمایش موشکی رفت روی هوا..
یادم رفته که زبان دنیا را بلد بودند ولی نتوانستند یک کلمه suspension را ترجمه کنند و به مردم گفتند تحریم ها لغو میشود. بماند که همان تعلیق هم نشد...
یادم رفته که 800 تحریم را به 1500 تحریم رساندند..
یادم رفته که اصلا اراده ای برای خدمت به مردم نداشتند و فقط قدرت و ثروت برایشان مهم بود..
یادم رفته به بهانه خصوصی سازی چه کردند با بزرگترین کارخانه جات تولیدی
یادم رفته به جای قرارداد با واحدها تولیدی التماس شرکت های خارجی را کردند و آخر هم هیچ..
یادم رفته که با کلی سرو صدا و التماس هواپیمای ریجکتی ایرباس را آوردند که بوی نویی می داد!!
یادم نیست بدهکار ترین دولت تاریخ را رقم زدند..
یادم نیست 700 میلیون دلار تراز حساب دولت منفی شد..
یادم رفته
یادم نیست
حافظه ی تاریخی ام پاک شده...
🔻❗یادم رفته ولی خودم هم صبح جمعه میفهمم چه کردم با خودم و کشورم...
#به_عقب_برنمیگردیم
#نه_به_دولت_سوم_روحانی
#انتخابات۱۴۰۳
تولدتون تو اسمونا مبارکــــ🙂❤️
#شهید_آرمان_علیوردی
➺ @sarbazeharamm
کانالکمیل | 💔🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خوشبختی یعنی که یه شهید تو زندگیت
باشه❤️🔥
+با صدای خوده شهید
➺ @sarbazeharamm
کانالکمیل | 💔🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ فقط در یک حالت جبهه انقلاب در انتخابات شکست خواهد خورد!
استوری | استاد شجاعی
❤️حاج قاسم شد حاجی؛
چون تو سختی ها توی #میدون ماند
ما هم بخاطر حاجی،
تو سختی ها توی میدون می مونیم ❤️
#مرد_میدان
#حسّ_خوب_حضور
#میزان_رأی_ملت_است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌مردم هوشیار باشید❌
😱پزشکیان در یک کارحرفه ای با دستش پرچم جمهوری اسلامی ایران را انداخت
اینها اتفاقی نیست
این پرچم مزین است به نام الله
و مزین شده است به ۲۲ شعار الله اکبر
این پرچم بر روی تک تک جسم شهدای ما قرار گرفته وکفن شهدا شده است
این پرچم در برابر هیچ کس خم نمیشود
باید به دست امام عصر برسد
ایشان در یک کار آگاهانه با هدفی خاص پرچم مقدس جمهوری اسلامی را به زمین میاندازد و تلاش نمیکند که آنرا دوباره بیافشاند
ملت شریف ایران
خانواده معظم شهدا و ایثارگران خودتان قضاوت کنید
👈اگر این کار غیر اتفاقی باشد باید خم شود و پرچم را به حالت اول برگرداند!!!
➺ @sarbazeharamm
کانالکمیل | 💔🕊
لحظات اذان داریم نزدیک میشیم مومن یا علی بگو و پاشو نمازتو بخون گاهی وقتا که نمازمون دیر میشه به خاطر غیبتهایی که میکنیم راجع به هم پس مواظب زبانمون باشیم التماس دعا دارم از همتون بندرم خیلی دعا بکنید محتاج دعاهای شما هستم التماس دعا🥺❤️🩹
🌼 یا اَبَا الْحَسَنِ یا مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ اَیُّهَا الْکاظِمُ
یَا بْنَ رَسُولِ اللهِ یا حُجَّةَ اللهِ عَلى خَلْقِهِ یا
سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا
بِکَ اِلَى اللهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا
وَجیهاً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ
🌼یا اَبَا الْحَسَنِ یا عَلِىَّ بْنَ مُوسى اَیُّهَا الرِّضا یَا
بْنَ رَسُولِ اللهِ یا حُجَّةَ اللهِ عَلى خَلْقِهِ یا
سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا
بِکَ اِلَى اللهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا
وَجیهاً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ
🌼 یا اَبا جَعْفَرٍ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِی اَیُّهَا التَّقِىُّ
الْجَوادُ یَا بْنَ رَسُولِ اللهِ یا حُجَّةَ اللهِ عَلى
خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا
وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ
حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ
🌼یا اَبَا الْحَسَنِ یا عَلِىَّ بْنَ مُحَمَّدٍ اَیُّهَا الْهادِى
النَّقِىُّ یَا بْنَ رَسُولِ اللهِ یا حُجَّةَ اللهِ عَلى خَلْقِهِ
یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا
وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ
حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ
🇱🇧🇵🇸"کانال کمیل"
🌼 یا اَبَا الْحَسَنِ یا مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ اَیُّهَا الْکاظِمُ یَا بْنَ رَسُولِ اللهِ یا حُجَّةَ ا
بخونیم برای حاجت گرفتن برای طلبیدن برای حرم آقا امام رضا ظهور آقا امام زمان و رهبر انقلاب اسلام و همچنین سلامتی پدر مادرهامون خوشبخت و سربراهی خودمون التماس دعا دارم دختران نورانی😍❤️
#چهارشنبههایامامرضایی
اۍڪہِهَـواۍمَنٖۍ..
بۍ'طُ'نَفساِدعـٰاست...🫀🤍
"ابـٰاعبداللّٰہ
➺ @sarbazeharamm
کانالکمیل | 💔🕊
پیشنهاد می کنم برای پیروزی و اعتلای جبهه انقلاب و دکتر جلیلی در مناظره سیل صلوات راه بندازیم از امشب تا جمعه شب هر چقدر که میتونید صلوات بفرستید به نیابت از شهدای خدمت و سردار عزیزمون ...هدیه به ساحت مقدس امام زمان صلوات ها هر چقدر بیشتر بهتراللهم صل علی محمد وآل محمدو عجل فرجهم♥️🌱
در کنار تمام تلاش ها حتما فرستادن
صلوات به نیابت از شهید رئیسی و شهدای
خدمت رو فراموش نکنید این شهید بزرگوار
الان دستشان بازتر از زمان حیاتشان هست
دعا رو فراموش نکنیم که جبهه حق پیروز
بشه 😢❤️🩹
.
صبح بعد از بیدار شدن صدقه بدیم هر چند کم و آیه الکرسی و چهار قل بخونیم و به خونه و فرزندان مون فوت کنیم❤️