✨✨✨✨✨✨✨
⊰᯽⊱┈──╌❊╌─⊰᯽⊱
#قسمت_سی_و_دوم
#داستان_قصه_دلبری
کلا ن تنها مکه یا جاهای دیگر ، در خانه هم در صورتی همکاری می کرد که وصل شود به اهل بیت امام حسین (ع) .
یکی از چیزهایی که باعث شد از تنفر به بی تفاوتی برسم و بعد بهش عشق و علاقه پیدا کنم ، همین کارهایش بود
دیدم دیوانه وار هیئتی است .
همه دوست دارند در هیئت شرکت کنند ، ولی اینکه چقدر مایه بگذارند ، مهم است ...
اولین حقوقی که از سپاه گرفت ، ۲۵۰هزار تومن بود .
رفت با همه آن کتیبه خرید برای هیئت .
از پرده فروشی ، ریش ریش های پایین پرده را خرید و به کتیبه ها دوخت و همه را وقف هیئت کرد
پاتوقش پاساژ مهستان بود .
روی شعر پیداکن برای امام حسین (ع) خیلی وقت می گذاشت
شعارش این بود :« ترک محرمات ، رعایت واجبات و توسل به اهل بیت (ع) .»
موقع توسل ، شعر و روضه می خواند . گاهی واگویه می کرد .
اگر دونفری بودیم که بلند بلند با امام حسین (ع) صحبت می کرد ، اگر کسی هم دور و برمان نشسته بود ، با نجوا توسلش را جلو می برد ..
عاشق روضه های حاج منصور بود ، ولی درسبک سینه زنی ، بیشتر از حاج محمود کریمی خوشش می آمد
نهم فروردین سال نود ، در تالار نور شهرک شهید محلاتی عروسی گرفتیم و ساکن تهران شدیم .
خانواده ها پول گذاشتند روی هم و خوب برایم خریدند.
با اینکه وضع مالی اش چنان تعریفی نداشت ، کلا آدم دست و دلبازی بود
اهل پس انداز و این چیزها نبود ، حتی بهش فکر نمی کرد و موقع خرید اگر از کارت بانکی استفاده میکرد رسید نمی گرفت و برایش عجیب بود که ملت
می ایستند تا رسید خرید شان رانگاه کنند ..
می خواست خانه را عوض کند ، ولی می گفت :
«زیر بار قرض و وام نمی رم !»
حتی به این فکر افتاده بود پژویی را که پدرم به ما هدیه داده بود با یک سوزوکی عوض کند ، وقتی دید پولش نمی رسد بی خیال شد
📝به روایت همسر شهید محمدحسین محمدخانی
⊰᯽⊱┈──╌❊╌──┈⊰᯽⊱
✨✨✨✨✨✨✨
✨✨✨✨✨✨✨
⊰᯽⊱┈──╌❊╌─⊰᯽⊱
#قسمت_سی_و_سوم
#داستان_قصه_دلبری
محدودیت مالی نداشت .
وقتی حقوق می گرفت ، مقداری بابت ایاب و ذهاب و بنزینش برمی داشت و کارت را می داد به من .
اما قبول نمی کردم . می گفت :
« تو منی ، من توام . فرقی نمی کنه !»
البته من بیشتر دوست داشتم از جیپ پدرم خرج کنم و دلم نمی آمد از پول او خرید کنم
از وقتی مجرد بودم کارتی داشتم که پدرم برایم پول واریز می کرد .
بعد ازدواج همان روال ادامه داشت ..
خیلی ها ایراد می گرفتند که به فکر جمع کردن نیست و شم اقتصادی ندارد
اما هیچ وقت پیش نیامد به دلیل بی پولی به مشکل بخوریم .
از وضعیت اقتصادی اش با خبر بودم ، برای همین قید بعضی از تقاضا ها را می زدم .
. جشن تولد و سالگرد ازدواج و این مراسم رسمی ها نمی گرفتیم ، اما بین خودمان شاد بودیم
سرمان می رفت ، هیئتمان نمی رفت : رایة العباس چیذر ، دعای کمیل حاج منصور در شاه عبد العظیم (ع) ، غروب جمه ها هم می رفتیم طرف خیابون پیروزی هیئت گودال قتلگاه .
حتی تنظیم می کردیم شب های عید در هیئتی که برنامه دارد ، سالمان را تحویل کنیم
به غیر از روضه هایی که اتفاقی به تورمان می خورد ، این سه تا هیئت را مقید بودیم
حاج منصور را خیلی دوست داشت ، تا اسمش می آمد می گفت :
«اعلی الله مقامه و عظم شانه .»
ردخور نداشت شب های جمعه نرویم شاه عبد العظیم (ع) ، برنامه ثابت هفتگی مان بود .
حاج منصور آنجا دو سه ساعت قبل از نماز صبح ، دعای کمیل می خواند .
نماز صبح را که می خواندیم می رفتیم کله پاچه می خوردیم
تا قبل از ازدواج به کله پاچه لب نزده بودم
کل خانواده می نشستند و به به و چه چه می کردند ، دیگه کله پاچه را که بار می گذاشتند ، عق می زدم و از بویش حالم بد می شد .
تا همه ظرف هایش را نمی شستند ، به حالت طبیعی بر نمی گشتم
📝به روایت همسر شهید محمدحسین محمدخانی
⊰᯽⊱┈──╌❊╌──┈⊰᯽⊱
✨✨✨✨✨✨✨
✨✨✨✨✨✨✨
⊰᯽⊱┈──╌❊╌─⊰᯽⊱
#قسمت_سی_و_چهارم
#داستان_قصه_دلبری
دوسه هفته می رفتم و فقط تماشایش می کردم ، چنان با ولع میخورد، که انگار از قحطی برگشته
با اصرارش حاظر شدم فقط یه لقمه امتحان کنم ، مزه اش که رفت زیر زبانم ، کله پاچه خور حرفه ای شدم
به هر کس می گفتم کله پاچه خوردم و خیلی خوشمزه بود و پشیمان هستم که چرا تا به حال نخورده ام ، باور نمی کرد
می گفتند :« تو؟ تو با این همه ادا و اطوار ؟»
قبل از ازدواج خیلی پاستوریزه بودم ، همه چیز باید تمیز می بود ، سرم می رفت ، دهن زده کسی را نمی خوردم
بعد از ازدواج به خاطر حشر و نشر با محمد حسین خیلی تغییر کردم .
کله پاچه که به سبد غذایی ام اضافه شد هیچ ، دهنی اقا رو هم میخوردم
اگر سردردی ، مریضی یا هر مشکلی داشتیم ، معتقد بودیم برویم هیئت خوب می شویم..
می گفت :« می شه توشه تموم عمر و تموم سالت رو در هیئت ببندی !»
در محرم بعضی ها یک هیئت که بروند می گویند بس است ، ولی او از این هیئت بیرون می آمد می رفت هیئت بعدی
یک سال روز عاشورا از شدت عزاداری ، چند بار آمپول دگزا زد
بهش می گفتم :« این آمپول ضرر داره !»
ولی او کار خودش را می کرد .
آخر سر که دیدم حریف نیستم ، به پدر و مادرم گفتم :« شما بهش بگین!»
ولی باز گوشش یه این حرفا بدهکار نبود . خیلی به هم ریخته می شد .
ترجیح می دادم بیشتر در هیئت باشد تا در خانه، هم برای خودش بهتر بود ، و هم برای بقیه
می دانستم دست خودش نیست ، بیشتر وقت ها با سرو صورت زخم و زیلی از هیئت می آمد بیرون
هر وقت روضه ها اوج می گرفت و سنگین می شد ، دلم هری می ریخت
دلشوره می افتاد به جانم که الان آن طرف خودش را می زند ، معمولا شالش را می انداخت روی سرش که کسی اثر لطمه زنی هایش را نبیند ، مادرم می گفت :
« هروقت از هیئت برمی گرده ، مثل گلیه که شکفته !
داخل ماشین مداحی می گذاشت .
با مداح همراهی می کرد و یک وقت هایی پشت فرمان سینه می زد
شیشه ها را می داد بالا ، صدا را زیاد می کرد ، آن قدر که صدای زنگ گوشیمان را نمی شنیدیم
📝به روایت همسر شهید محمدحسین محمدخانی
⊰᯽⊱┈──╌❊╌──┈⊰᯽⊱
✨✨✨✨✨✨✨
1_10421166257.mp3
4.15M
🔺تحدیر (تندخوانی) جزء هشتم قرآن کریم
👤 استاد معتز آقایی
_التماس دعا♥️
☘️🍀🍃☘️🍀🍃
🌸پیامبر اکرم (ص) فرمودند: اگر كسى در اين ماه يك آيه از قرآن تلاوت كند، ثوابش مثل كسى است كه در غير ماه رمضان يك ختم قرآن كرده است.
_ #طنزشهدایی🤣 _
قبل از عملیات بود.
داشتیم با هم تصمیم میگرفتیم
اگر گیر افتادیم چطور توی بیسیم به
همرزمانمون خبر بدیم ڪه تڪفیریا نفهمن...
یهو سید ابراهیم (شهید صدرزاده) از
فرمانده های تیپ فاطمیون گفت:
آقا اگه من پشت بیسیم گفتم
همه چی آرومه من چقدر خوشبختم
بدونید دهنم سرویس شده...😂
"@Sarbazeharamm"
_کَِاَِنَِالَِ ̨ڪــمۭــٻۧــڸ
بیا که این مردم حتی زندگیشونو فدات میکنن .. ❤️
از سرباز به فرمانده ، میدان آمادست ..
سلام فرمانده مهدی سلام آقای خوبم ((: ✨
،
روی منم حساب کنیا منو انتخاب کنیا🥲❤
به منم نگاه کنیا، اسممو صدا کنیا🥲❤
#درانتظار_فرج
- الهم عجل لولیک الفرج -
ᆢᆢᆢᆢᆢᆢᆢᆢᆢᆢᆢᆢᆢᆢ
🌀بر آن که عهد بستیم؛هستیم؟!
"@Sarbazeharamm"
_کَِاَِنَِالَِ ڪــمۭــٻۧــڸ
برنامه مـاه رمضـان، برنامه ترقی روح است؛
وگرنه تحمـل گرسنگی و تشنگی و بیخوابی
هیچ نتیجهاۍندارد،اگرآخرماه تغییرۍنکنیم!
- شهید مطهری
#تلنگر
"@Sarbazeharamm"
_کَِاَِنَِالَِ ̨ڪــمۭــٻۧــڸ
امام رضا (ع)💚:
افطـارى دادن تــو بـه بـرادرِ روزه دارت
فضيلتش بيشتراز روزه داشتن توست(:
#ثواب
⠀⠀⠀⠀⠀⠀⢠⣤⡀
⠀⠀⠀⠀⠀⠀⣾⣿⣿
⠀⠀⠀⠀⠀⣼⣿⡿⣿⣧⡀⠀⢀⣴⣆
⠀⠀⠀⠀⢸⣿⣿⠃⣿⣿⣷⠀⠀⠙⠁
⠀⠀⠀⠀⠘⢿⣿⡀⣿⣿⣿⡇
⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠈⠁⣿⣿⣿⡇
⠀⢿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⠃
⠀⠈⠻⠛⠛⠛⠛⠛⠛⠛⠁
⠀⢀⡀⠀⣀⣴⣶⣶⣶⣶⣄
⠀⢿⠗⠀⠈⠻⠿⠋⣿⣿⣿⡇
⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⣿⣿⣿⣧⣄
⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⣴⣿⡿⢉⣽⣿⠇
⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠈⣿⣿⣿⠛⠛⠁
⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠹⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣶
⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠉
⠀⠀⠀⠀⣠⣤⣤⣤⣤⣄
⣰⣦⠀⣾⣿⠛⣿⡇⣿⣿⣷⡀
⠙⠋⠀⠙⢿⣶⣿⠇⣿⣿⣿⡇
⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⣿⣿⣿⡇
⠀⠀⠀⢀⣠⣴⣾⣿⣿⣿⠏
⠀⠀⠀⠈⠻⠿⠟⠉⢹⣿⣷⡄
⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⣸⣿⣿⡇
⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠙⠿⠿⠟⠁
⠀⣴⣶⣶⣶⣶⣶⣶⣶⣶⣤⡀
⠀⠈⠻⣿⡿⠿⠟⠛⠛⠋⠉
⠀⠀⠀⠀⠀⢀⣠⡤⠀⣠⣤⣤⣄⡀
⠀⠀⠀⠀⠀⣿⣿⡇⢰⣿⣿⠹⣿⣿⡄
⠀⠀⠀⠀⠀⠻⣿⣧⣸⣿⣿⠀⣿⣿⣿
⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠙⠛⠿⠃⠀⣿⣿⣿
⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⢠⣿⣿⣿
⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⢶⣶⣶⣿⣿⣿⠏
⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠉⠉⠉
⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⣠⣤⣤⣤⣤⣀
⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠾⣿⣿⠟⠙⢿⣿⣿
⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠈⠁⠀⠀⠈⢻⣿
⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⢻
⠀⠀⠀⠀⠀⠀⣀⣤⣶⣦⣄
⠀⠀⠀⠀⢀⣼⣿⣿⣉⣹⣿⠇
⠀⠀⠀⢀⣾⣿⣿⠋⣿⣿⣟
⠀⠀⠀⠈⠛⠿⢿⣶⣿⣿⣿⡇
⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⣿⣿⣿⡇⠀⢀
⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠰⣶⣿⣿⣿⠀⠐⢿⡇
⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⣿⣿⣿⡇
⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⣠⣿⣿⣿⣷⣶⣦⣄
⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠙⠻⠟⠁⠈⠻⣿⣿
⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠹⣿
⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠙
#رهبرانه
"@Sarbazeharamm"
_کَِاَِنَِالَِ ̨ڪــمۭــٻۧــڸ
📌 پویش همگانی #لحظه_طلایی
⏰ لحظه تحویل سال همه دعای فرج (الهی عظم البلاء) را به نیت تعجیل در فرج و رفع گرفتاری از مردم قرائت میکنیم.
🖼 لطفا این عکس زیبا و پیام را تا میتوانید در تمام شبکههای مجازی منتشر کرده و بهعنوان #پروفایل خود قرار دهید
"@Sarbazeharamm"
_کَِاَِنَِالَِ ̨ڪــمۭــٻۧــڸ
#رمضان َجبماهۍاست
خوابیدَنمان،عبادتحسابمۍشود
نفسکشیدنمان،تسبیحخداسـت
یکآیہ،ثوابیکختـمقرآندارد
افطارۍدادنبہیڪنفر،
ثوابآزادکردنیکاسیردارد
وَتمامگناهانرابہعبادتوتوبہ
مۍبخشد
وقتۍخدامیزبانمھمانۍ
شودمعلوماسـت
سَنگتماممۍگذارد...(:
#رمضان
اینم دعای آخرین روزهای سال 1402
تقدیم به شما
دوستان عزیز....
پــــــــروردگـــــارا . . .
كمک كن درمسیری باشیم که سرانجامش به تو ختم شود..
پــــــــروردگـــــــارا . . .
آزاد،رها،خود،زندگی و تمام لحظه هایمان را به تو می سپاریم..
پــــــــروردگــــــارا . . .
چشمانمان مي بينند بزرگيت را . گوشهايمان مي شنوند صداى عظمتت را.
پــــــــروردگـــــــارا...
دستانمان لمس مي كنند زيبايی هاي خلقتت را . .خـــــدایـــــا به خاطر خـــــداييت تو را شكر . .!ما را،هر چند آلوده،بنده خود بدان . . .
پـــــــــــروردگـــــــارا. . .
تـو خیلی بزرگی و ما خیلی کوچک . تو را به بزرگیت،فراموشمان نکن
پـــــــــروردگــــــارا...
آه ای خــــــدای بی همتا.. نه آن قدر پاکیم که کمکمان کنی و نه آن قدر بدیم که رهایمان کنی . .میــان این دو گمیم . . .!
پـــــــــروردگــــــارا..
هر چه قدر تلاش کردیم نتوانستیم آنــی باشیم که تو خواستی . .هـرگز دوست نداریم آنی باشیم که
تو رهـایمان کنی . . .
پس مهربان خـــــدای ما. .هیــــــــچگاه رهایمان نکن!
آمین یا ارحم الراحمین 🙏🏻
پیشاپیش سال زیبای 1403 بر
شما دوستان و دوست داران اهل بیت مبارک باد.... .
"@Sarbazeharamm"
_کَِاَِنَِالَِ ̨ڪــمۭــٻۧــڸ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
او را از جایی که گمان نمی برد
روز می دهد...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#ماه_رمضان #رمضان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا سهم ما از عشق
آغوش مهربان تو باشد
#خدا #ماه_رمضان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ساعات پایانی سال 1402
خدایا؛ در من کسی هست که صدا میزند تو را...
سال جدید بهترینها رو براتون آرزومندیم