ٻسمـِࢪَبِالنّۅرِوالذیخَلقاڶمَہـد؎....
#اعمال.قبل.از.خواب 😴 ‼
✅حضرترسولاڪرمفرمودندهرشبپیشاز
خواب↯
¹قرآنراختمـ ڪنید
«³بارسورھتوحید»
²پبامبرانراشفیعخودگࢪدانید
«¹بار=اللھمصلعلۍمحمدوآلمحمد
وعجلفرجھم،اللھمصلعلۍجمیع
الـانبیاءوالمرسلین»
³مومنینراازخودراضۍڪنید
«¹بار=اللھماغفرللمومنینوالمومنات»
⁴یڪحجویڪعمرھبہجاآورید
«¹بار=سبحاناللہوالحمدللہولـاالہالـاالله
واللهاڪبر»
⁵اقامہهزاررڪعتنماز
«³بار=یَفْعَلُاللهُمایَشاءُبِقُدْرَتِہِ،وَیَحْڪُمُ
مایُریدُبِعِزَّتِہِ»
آیاحیفنیستهرشببہاینسادگۍازچنین خیر پربرکتی محروم شویم؟(:"
⊱ #اعمال_شب_رفاقت
⊱ #اللَّھُـمَعجِّـلْلِوَلیِڪَألْـفَـرَج
#ذِکـرروزجُمعـہ..👀✋🏻••
«اللّھُمصَلعَلۍمُحمدوَآلمُحمد🔗📓»
‹خدایـٰادرودفِرسـتبَرمحمدوخانداناو🖤›
ـ ـ ـ ـ ــــــــــ✾ــــــــــ ـ ـ ـ ـ
یهسلاممبدیمخدمتآقاجانمون؛
اَلسَلامُعَلَیكیاصاحِباَلعَصروَالزَمان..(: 💚
السَّلامُعلیکیابقیَّةَاللّٰہ
یااباصالحَالمَهدییاخلیفةَالرَّحمن
ویاشریکَالقرآن
ایُّهاالاِمامَالاِنسُوالجّانّسیِّدی
ومَولایالاَمانالاَمان . . . 🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خب کسی ندارما
امام رضا امام رضا🥲
💙
💍💙
💙💍💙
💍💙💍💙💍
💙💍💙💍💙💍💙
💍💙💍💙💍💙💍💙💍
بسـمربّالزهـرا﴿ﷺ﴾
#پارت_پنجاه_و_پنجم
#دمشق_شهر_عشق
عیدیِ ما را تو بده در دمشق، کُشته شدن در ره زینب به عشق!
- -- --- ----‹آغـاز👇🏻›---- --- -- -
دور خانه میچرخیدم و پیش
مادرش صبوری میکردم تا اشکم را نبیند و تنها با
لبخندی ساده از این همه مهربانی اش تشکر میکردم تا
لحظه ای که مصطفی آمد. ماشین را داخل حیاط آورد تا
در آخرین لحظات هم از این امانت محافظت کند و کسی
متوجه خروجم از خانه نشود. درِ عقب را باز کردم و ساکت
سوار شدم، از آینه به صورتم خیره ماند و زیر لب سلام
کرد. دلخوری از لحنم میبارید و نمیشد پنهانش کنم که
پاسخش را به سردی دادم و دیدم شیشه چشمانش از
سردی سلام مِه گرفت. در سکوتِ مسیر داریا تا فرودگاه
دمشق، حس میکردم نگاهش روی آینه ماشین از
چشمانم دل نمیکَند که صورتم از داغی احساسش گُر
گرفت و او با لحنی ساده شروع کرد :»چند روز پیش دو تا ماشین بمبگذاری شده تو دمشق منفجر شد، پنجاه نفر
کشته شدن.« خشونت خوابیده در خبرش نگاهم را تا
چشمانش در آینه کشید و او نمیخواست دلبسته چشمانم
بماند که نگاهش را پس گرفت و با صدایی شکسته ادامه
داد :»من به شما حرفی نزدم که دلتون نلرزه!« لحنش
غرق غم بود و مردانه مقاومت میکرد تا صدایش زیر بار
غصه نلرزد :»اما الان بهتون گفتم تا بدونید چرا با رفتن-
تون مخالفت نمیکنم. ایران تو امنیت و آرامشه، ولی
سوریه معلوم نیس چه خبر میشه، خودخواهیه بخوام شما
رو اینجا نگه دارم.« به قدری ساده و صریح صحبت می-
کرد که دست و پای دلم را گم کردم و او راحت حرف
دلش را زد :»من آرامش شما رو میخوام، نمیخوام صدمه
ببینید. پس برگردید ایران بهتره، اینجوری خیال منم راحت تره.«
نویسنده✍🏻 : "فاطمه ولی نژاد💙"
💙
💍💙
💙💍💙
💍💙💍💙💍
💙💍💙💍💙💍💙
💍💙💍💙💍💙💍💙💍
💙
💍💙
💙💍💙
💍💙💍💙💍
💙💍💙💍💙💍💙
💍💙💍💙💍💙💍💙💍
بسـمربّالزهـرا﴿ﷺ﴾
#پارت_پنجاه_و_ششم
#دمشق_شهر_عشق
عیدیِ ما را تو بده در دمشق، کُشته شدن در ره زینب به عشق!
- -- --- ----‹آغـاز👇🏻›---- --- -- -
با هر کلمه قلب صدایش بیشتر میگرفت،
حس میکردم حرف برای گفتن فراوان دارد و دیگر کلمه
کم آورده بود که نگاهش تا ایوان چشمانم قد کشید و
زیرلب پرسید :»سر راه فرودگاه از زینبیه رد میشیم، می-
خواید بریم زیارت؟« میدانستم آخرین هدیه ای است که
برای این دختر شیعه در نظر گرفته و خبر نداشت ۸ ماه
پیش وقتی سعد مرا به داریا میکشید، دل من پیش زینبیه
جا مانده بود که به جای تمام حرف دلم تنها پاسخ همین
سؤالش را دادم :»بله!« و بی اراده دلم تا دو راهی زینبیه و
داریا پر کشید، نذری که ادا شد و از بند سعد آزادم کرد،
دلی که دوباره شکست و نذر دیگری که میخواست بر
قلبم جاری شود و صدای مصطفی خلوتم را پُر کرد
:»بلیطتون برای ساعت ۹ شب، فرصت زیارت دارید.« و هنوز از لحنش حسرت میچکید و دلش دنبال مسیرم تا
ایران میدوید که نگاهم کرد و پرسید :»ببخشید گفتید
ایران جایی رو ندارید، امشب کجا میخواید برید؟« جواب
این سوال در حرم و نزد حضرت زینب بود که پیش
پدر و مادرم شفاعتم کند و سکوت غمگینم دلش را بیشتر
به سمتم کشید :»ببخشید ولی اگه جایی رو ندارید...« و
حالا که راضی به رفتنم شده بود، اگرچه به بهای حفظ
جان خودم، دیگر نمیخواستم حرفی بزنم که دلسوزی اش
را با پرسشم پس دادم :»چقدر مونده تا برسیم حرم؟«
فهمید بیتاب حرم شده ام که لبخندی شیرین لبهایش
را بُرد و با خط نگاهش حرم را نشانم داد :»رسیدیم
خواهرم، آخر خیابون حرم پیداست!« و چشمم چرخید و
دیدم گنبد حرم در انتهای خیابانی طولانی مثل خورشید می درخشد.
نویسنده✍🏻 : "فاطمه ولی نژاد💙"
💙
💍💙
💙💍💙
💍💙💍💙💍
💙💍💙💍💙💍💙
💍💙💍💙💍💙💍💙💍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آغوش تو پناه دل خسته ها..💔
#ذِکـرروزشَنـبِہ..👀✋🏻••
«یـٰارَبالعـٰالَمیـن'🖤🗞'»
‹اۍپَروردِگـٰارجَھانیـٰان..'🔗📓'›
ـ ـ ـ ـ ــــــــــ✾ــــــــــ ـ ـ ـ ـ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خیلیوقته
کربلاتوندیدم
بهخداکهبریدم . .🚶🏻💔'
مجنونمو خوب میدونۍ؛
لیلۍ پرستم
بین تموم دلبرا ؛
پاۍ تو هستم:)🥲🫀❤
#امامحسینم
استادم گفت :
وابستهی خدا بشید ...
گفتم : چجوری ؟
گفت : چجوری وابستهی یه نفر میشی ؟
گفتم : وقتی زیاد باهاش حرف میزنم؛
زیاد میرم، میام ...
تو یه جمله گفت :
رفت و آمدتو با خدا زیاد کن :)♥🙃
#خدایمن
.
پرسید :
چرا دل به شهدا دادی ؟
والا من ندادم ؛
آن ها بردند .
➺ @sarbazeharamm
کانالکمیل | 💔🕊
میگفت :
اگرایندوکارراانجامدهید
خیلیپیشرفتکردهاید ؛
یکیاینکهنمازرااولوقتبخوانید ،
دیگراینکهدروغنگویید !
•|آیتاللهبھاءالدینی|•
15_Mostanade_Soti_Shonood_Aminikhaah.ir (1).mp3
18.31M
◘تجربه نزدیک به مرگ یک مسئول امنیتـے
مستند صوتی شنود🎙
◘در بیمارستان بقیة الله تهران🙂🖤
⎙کتابش هم چاپ شده رفقا🙂🍁
توصیه میکنم حتما گوش کنید خیلی به تقویت ایمانتون کمک میکنه 🙂🍂
⛗اما قراره در این کانال هر قسمت از فایل صوتـےرو که با صدای خود فردی که تجربه کرده هست روزانه اینجا گذاشته بشه♲
⌂حتــــما حتــــما گوش کنیــــد
خیلـے تاثیر گذاره🙃🍂
قسمت¹⁶
◌برای گوش دادن قسمت های بعدی میتونین در کانال کمیل باشید 🍂🙂
🚫فلا دوستان ۱۳+ یا ۱۴+ به بعد گوش بدن
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _
➺ @sarbazeharamm
کانالکمیل | 💔🕊
♦️شهیدحججی میـگفت:
یه وقتـایی دلکندن از یه سری چیـزای "خـوب" باعـثمیشه... چیـزای بهتری بدسـتبیاریم...
بـرای رسیـدن به مهدی زهـرا"عج" ازچـی دلکندیم؟!|
آنھاکہازپلصراطمےگذرند
قبلاازخیلیچیزهاگذشتہاند
بایدبگذریتابگذرے...🕊
#شهیدحمیدسیاهڪالیمرادی