🔔
✍فقـــیری به ثروتمـــندی گـفت:
اگر مـݩ در خانه ی تو بمـــــیرم با
مــݩ #چـــه می ڪنی؟
ثروتمند گفت: تو را ڪفن میڪنم
و به #گـور می سپارم فقیر گفت:
امروز ڪه هنـــوز هم زنده ام مرا
پیراهن بپــــوشان و چـــون مُردم
بی ڪفن مرا به خاک بســپار ....!
👌حڪایت بالا حڪایت بســیاری
از ماست ڪه تا زنده ایــم #قـــدر
یڪدیگر را نمیدانیــم ولی بــعد از
مُردن هم میخواهیم برای یڪدیگر
سنگ تـــمام بگذاریـــــم.
•••┈☆ ✿☆ ════╮
@sardaranbieddea
╰════ ☆ ✿☆┈••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خیلی دلم میخواست کف پای مادرم رو ببوسم....
🌷«وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَیْهِ حُسْناً»🌷
🌹هشتمین سالگرد آسمانی شدن مادری که سردار دلها در دامان پاکش پرورش یافت🌹
شادی روح تمام مادران آسمانی ...
•••┈☆ ✿☆ ════╮
@sardaranbieddea
╰════ ☆ ✿☆┈••
❤️ #در_محضر_بزرگان
🔔 چه کنیم نماز صبح قضا نشود؟
✅ از آیت الله بهجت (ره) سوال شد:
چه کنیم نماز صبحمان قضا نشود❓
ایشون فرمود:
کسی که باقی نمازها رو اول وقت بخونه خدا او را برای نماز صبح بیدار خواهد کرد.
•••┈☆ ✿☆ ════╮
@sardaranbieddea
╰════ ☆ ✿☆┈•••
انقدر که
توی فضای مجازی
منتظر امامزمان داریم؛
توی فضای واقعی نداریم :)
چــــرا !؟
#تلنگــر
✍️وقتی خدا خواست یوسف را از زندان نجــات دهــد صاعـقهای نــفرستـاد
تـا درِ زنـــدان را از جـای بــکند
بلکه در آرامش شـب درحالیکه
پـادشــاه خـواب بــود رؤیایی
بسوے او روانه کرد
پس بـه خدایت اطمینان
داشـــته باش
اِنّ مـَعَ العـُسْرِ یـسْراً
همانا پس از سختی آسانی است.
•••┈☆ ✿☆ ════╮
@sardaranbieddea
╰════ ☆ ✿☆┈•••
🔴#فوری /حمله پهپادی ایران به مقر تروریست ها در کردستان-عراق
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مواضع تروریستی در شمال اربیل را مورد هدف حملات توپخانهای و پهپادی قرار داد.
•••┈☆ ✿☆ ════╮
@sardaranbieddea
╰════ ☆ ✿☆┈•••
وقتی چند تا اسیر فلسطینی با قاشق زیر زندون صهیونیستها راه فرار باز میکنن؛
احتمالا حزب الله لبنان تا حالا زیر سرزمینهای اشغالی حدود ده پونزده تا ایستگاه مترو احداث کرده!
•••┈☆ ✿☆ ════╮
@sardaranbieddea
╰════ ☆ ✿☆┈•••
💥 *۵ داستان از شهید حسین یوسف الهی*
🔹 *شهید محمد حسین یوسف الهی، فرمانده واحد اطلاعات عملیات لشگر ۴۱ ثارالله کرمان بود و حاج قاسم وصیت کرده بود که در کنار او دفن شود.*
1⃣ همرزم شهید:
حسین به من گفته بود در کنار اروند بمان و درجه جذر و مدّ آب که روی میله ثبت میشود را بنویس. بعد هم خودش برای مأموریّت دیگری حرکت کرد.
نیمه های شب خوابم برد. آن هم فقط 25 دقیقه. بعداً برای این فاصله زمانی، از پیش خودم عددهایی را نوشتم تا کسی کسی متوجه خوابیدن من نشود.
وقتی حسین و دوستش برگشتند، بی مقدّمه به من خیره شد و گفت: "تو شهید نمیشوی".
با تعجّب به او نگاه کردم! مکثی کرد و باز به من گفت: چرا آن 25 دقیقه را از پیش خودت نوشتی؟ اگر مینوشتی که خوابم برد، بهتر از دروغ نوشتن بود.
خدا گواه است که در آن شب و در آن جا، هیچ کس جز خدا همراه من نبود!!! او از کجا میدانست!؟
2⃣مادر شهید:
با مجروح شدن پسرم محمّدحسین برای ملاقاتش به بیمارستان رفته بودم؛ نمی دانستم در کدام اتاق بستری است. در حال عبور از سالن بودم که یک دفعه صدایم کرد: مادر! بیا اینجا.
وارد اتاق شدم. خودش بود؛ محمّدحسین من! امّا به خاطر مجروح شدن، هر دو چشمش را بسته بودند!
بعد از کمی صحبت گفتم: مادر! چطور مرا دیدی؟! مگر چشمانت بسته نبود؟
امّا هر چه اصرار کردم، بحث را عوض کرد!
3⃣برادر شهید:
برای پنجمین بار که مجروح و شیمیایی شد سال 62 بود. او را به بیمارستان شهید لبّافی نژاد تهران آوردند. من و برادر دیگرم با اتوبوس راهی تهران شدیم.از کرمان. ساعت 10:00 شب به بیمارستان رسیدیم. با اِصرار وارد ساختمان بیمارستان شدیم. نمیدانستیم کجا برویم.
جوانی جلو آمد و گفت: شما برادران محمّدحسین یوسف الهی هستید؟ با تعجّب گفتیم: بله!
جوان ادامه داد: حسین گفته: برادران من الآن وارد بیمارستان شدند. برو آنها را بیاور اینجا!
وارد اتاق که شدیم، دیدیم بدن حسین تمام سوخته ولی میتواند صحبت کند.
اوّلین سؤال ما این بود: از کجا میدانستی که ما آمدیم؟
لبخندی زد و گفت: چیزی نپرسید؛ من از همان لحظه که از کرمان راه افتادید، شما را می دیدم!
محمّدحسین حتّی رنگ ماشین و ساعت حرکت و... را گفت!
4⃣همرزم شهید:
دو تا از بچّه های واحد شناسایی از ما جدا شدند. آنهم با لباس غوّاصی در آبها فرو رفتند. هر چه معطّل شدیم باز نگشتند. به ناچار قبل از روشن شدن هوا به مقرّ برگشتیم.
محمّدحسین که مسؤول اطّلاعات لشکر41 ثارالله کرمان بود، موضوع را با شهید حاج قاسم سلیمانی- فرمانده لشکر ـ در میان گذاشت.
حاج قاسم گفت: باید به قرارگاه خبر بدهم. اگر اسیر شده باشند، حتماً دشمن از عملیّات ما با خبر میشود.
امّا حسین گفت: تا فردا صبر کنید. من امشب تکلیف این دو نفر را مشخّص میکنم.
صبح روز بعد حسین را دیدم. خوشحال بود. گفتم: چه شده؟ به قرارگاه خبر دادید؟
گفت: نه. پرسیدم: چرا؟!
حسین مکثی کرد و گفت: دیشب هر دوی آنها را دیدم. هم اکبر موسایی پور هم حسین صادقی را.
با خوشحالی گفتم: الآن کجا هستند؟
گفت: در خواب آنها را دیدم. اکبر جلو بود و حسین پشت سرش. چهره اکبر نور بود! خیلی نورانی بود. می دانی چرا؟
اکبر اگر درون آب هم بود، نماز شبش ترک نمیشد. در ثانی اکبر نامزد هم داشت. او تکلیفش را که نصف دینش بود انجام داده بود، امّا صادقی مجرّد بود.
اکبر در خواب گفت: که ناراحت نباشید؛ عراقی ها ما را نگرفته اند، ما بر میگردیم.
پرسیدم: چه طور؟!
گفت: شهید شده اند. جنازه های شان را امشب آب می آورد لب ساحل.
من به حرف حسین مطمئنّ بودم. شب نزدیک ساحل ماندم. آخر شب نگهبان ساحل از کمی جلوتر تماس گرفت و گفت: یک چیزی روی آب پیداست.
وقتی رفتم، دیدم پیکر شهید صادقی به کنار ساحل آمده! بعد هم پیکر اکبر پیدا شد!
5⃣همرزم شهید:
زمستان سال 64 بود. با بچّه های واحد اطّلاعات در سنگر بودیم. حسین وارد سنگر شد و بعد از کلّی خنده و شوخی گفت: در این عملیّات یک راکت شیمیایی به سنگر شما اصابت می کند.
بعد با دست اشاره کرد و گفت: شما چند نفر شهید می شوید. من هم شیمیایی می شوم.
حسین به همه اشاره کرد به جز من!
چند روز بعد تمام شهودهای حسین، در عملیّات والفجر 8 محقّق شد!
از این ماجراها در سینه بچّه های اطّلاعات لشکر ثارالله بسیار نهفته است. خداداندچه رابطه ای بین شهیدقاسم سلیمانی وشهیدیوسف الهی بوده که شهید حاج قاسم سلیمانی وصیت کرد مرا پیش شهید يوسف الهی دفن کنید....
یاد کنیم شهدا را با ذکر صلوات
•••┈☆ ✿☆ ════╮
@sardaranbieddea
╰════ ☆ ✿☆┈•••
5.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بمیرید بمیرید.....
محسن چاوشی
لحظات بیادماندنی
🇮🇷#لحظه ای با شهدا
•••┈☆ ✿☆ ════╮
@sardaranbieddea
╰════ ☆ ✿☆┈•••
18 شهریور - سالروز شهادت
شهید احمد شاه مسعود (قهرمان ملی افغانستان):
ما برای آزادی می رزمیم
برای من زیستن در زیر چتر بردگی پست ترین
نوع زندگی است.
•••┈☆ ✿☆ ════╮
@sardaranbieddea
╰════ ☆ ✿☆┈•••
اگر چهار مرتبه بگویے
بیچارهام و عادت ڪنے،
اوضاع خیلے بیریخت میشود؛
همیشه بگویید :
#الحــمداللـه
#شڪـرخــدا
بلڪه بتوانے دلت را
هم با زبانت هم راه ڪنی
حاجاسماعیلدولابی✨
•••┈☆ ✿☆ ════╮
@sardaranbieddea
╰════ ☆ ✿☆┈•••
دشمـنھرروزازیڪرنگـیمیترسـد❗️
یڪ روزازلباسسبـزسپـاه
یڪ روزازلباسخاکـیبسیج
یڪ روزازسرخـیخـونشھید
یڪ روزازجوھرآبـیانگشتمـان
ولــــــے
ازسیاھـیِچـادرتـوھرروزبـهخودمیلرزد✨🖇
"تُ"همباچـادرتسربـآزحجابی
•••┈☆ ✿☆ ════╮
@sardaranbieddea
╰════ ☆ ✿☆┈•••