قابهایۍڪهدیگر
تڪرارنخواهندشد..💔
┏━━━━━━━━🇮🇷┓
@sardaranbieddea
┗🕊━━━━━━━━┛
وقتی عقل ، عاشق شود
و عشق ، عاقل شود آنگاه
تو شهید میشوی.
#شهیدآقامصطفیچمران🌱
•🕊⃟🌸
🇮🇷|𝒔𝒂𝒓𝒅𝒂𝒓𝒂𝒏𝒃𝒊𝒆𝒅𝒅𝒆𝒂
『سردِارانبـےادعــٰا』
"قسمت سوم"🌱 «#تنهامیانداعش» عاشقم شدی!« و همین حال و هوای عاشقیمان در گرمای عراق، مثل شربت بود؛
"قسمت چهارم" 🌱
«#تنهامیانداعش»
ندیده بودم. مردی لاغر و قدبلند، با صورتی به شدت سبزه
که زیر خط باریکی از ریش و سبیل، تیره تر به نظر میرسید.
چشمان گودرفته اش مثل دو تیله کوچک سیاه برق
میزد و احساس میکردم با همین نگاه شرش برایم
چشمک میزند. از شرمی که همه وجودم را پوشانده بود،
چند قدمی عقب تر ایستادم و سینی را جلو بردم تا عمو از
دستم بگیرد. سرم همچنان پایین بود، اما سنگینی
حضورش آزارم میداد که هنوز عمو سینی را از دستم
نگرفته، از تله نگاه تیزش گریختم. از چهارسالگی که پدر
و مادرم به جرم تشیع و به اتهام شرکت در تظاهراتی علیه
صدام اعدام شدند، من و برادرم عباس در این خانه بزرگ
شده و عمو و زن عمو برایمان عین پدر و مادر بودند. روی
همین حساب بود که تا به اتاق برگشتم، زن عمو مادرانه نگاهم کرد و حرف دلم را خواند :»
چیه نور چشمم؟ چرا
رنگت پریده؟« رنگ صورتم را نمیدیدم اما از پنجه
چشمانی که لحظاتی پیش پرده صورتم را پاره کرده بود،
خوب میفهمیدم حالم به هم ریخته است. زن عمو
همچنان منتظر پاسخی نگاهم میکرد که چند قدمی
جلوتر رفتم. کنارش نشستم و با صدایی گرفته اعتراض
کردم :»این کیه امروز اومده؟« زن عمو همانطورکه به
پشتی تکیه زده بود، گردن کشید تا از پنجره های قدی
اتاق، داخل حیاط را ببیند و همزمان پاسخ داد :»پسر ابوسیفِ، مث اینکه باباش مریض شده این میاد واسه
حساب کتاب.
« و فهمید علت حال خرابم در همین پاسخ
پنهان شده که با هوشمندی پیشنهاد داد :»نهار رو خودم
براشون میبرم عزیزم!« خجالت میکشیدم اعتراف کنم
•پسچــــرا
•بهـنبودنت💔
•عادتنمیـــکنم:(
🖤¦⇠#حاجقاشم
┏━━━━━━━━🇮🇷┓
@sardaranbieddea
┗🕊━━━━━━━━┛
#او_خواهد_آمد....
به لحظه ای که در آن
شعله ها نوا کرده
برای آمدنت
مادرت دعا کرده
برای اینکه بگیری
تو انتقامش را
میان نافله هایش
چه ناله ها کرده
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
┏━━━━━━━━🇮🇷┓
@sardaranbieddea
┗🕊━━━━━━━━┛
『سردِارانبـےادعــٰا』
#او_خواهد_آمد.... به لحظه ای که در آن شعله ها نوا کرده برای آمدنت مادرت دعا کر
در گسترهی بیمرزِ این جهان؛
تو اکنون کجایی؟
#بقیةالله🌱:)
عاشِق شُدیم چون خُدا رو..
تو نِگاههای رویِ زَمین؛
بَعضیا دیدیم!♥️
┏━━━━━━━━🇮🇷┓
@sardaranbieddea
┗🕊━━━━━━━━┛
در زندگـــــی ...
دنبالِ ڪسانی حرڪت ڪنید ،
ڪہ هرچه به جنبههای خصوصیترِ
زندگـی ایشـان نزدیڪ شوید
تجلـی ایمـــان را بیشتـر ببینیـد .🍃
روزتون شهدایی
┏━━━━━━━━🇮🇷┓
@sardaranbieddea
┗🕊━━━━━━━━┛
«کاری کنید که وقتی کسی شما را
ملاقات می کند احساس کند که
یک شهید را ملاقات کرده است »
#شهید_حاج_احمد_کاظمی
#فرمانده_لشکر۸نجف
┏━━━━━━━━🇮🇷┓
@sardaranbieddea
┗🕊━━━━━━━━┛
چه دستی، بَه چه بالینی
چه آرامی ، چه تسکینی
نماد مرد میدانی، نماد #غیرت_دینی...
┏━━━━━━━━🇮🇷┓
@sardaranbieddea
┗🕊━━━━━━━━┛
قرار بود تا نهضت زنده است هاشمی هم زنده باشد!
هاشمی زنده خواهد ماند اما نه به عنوان یکی از ستون های نهضت،بلکه به عنوان پدر انحراف ازتفکر انقلاب اسلامی،
پدر «لیبرالیسم»ایران!
کنار امام دفن شد،اما علت مرگش غرق شدن در استخر همان کسی است که سالها علیهش مبارزه کرد!
و زیادند عبرتها!
┏━━━━━━━━🇮🇷┓
@sardaranbieddea
┗🕊━━━━━━━━┛