✅این نیز بگذرد
✍️ﻣﺮﺩﯼ ﺑﺎ ﻟﺒﺎﺱ ﻭ کفشهای ﮔﺮﺍنقیمت ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭﯼ ﺧﯿﺮﻩ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ میگریست. ﻧﺰﺩﯾﮑﺶ ﺷﺪﻡ ﻭ ﺑﻪ ﻧﻘﻄﻪﺍﯼ ﮐﻪ ﺧﯿﺮﻩ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ، ﺑﺎ ﺩﻗﺖ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩﻡ، ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ: "ﺍﯾﻦ میگذرد"
ﻋﻠﺖ ﺭﺍ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ، ﮔﻔﺖ: ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺖﺧﻂ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ. ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻝ ﭘﯿﺶ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻧﻘﻄﻪ ﻫﯿﺰﻡ میفروختم. ﺣﺎﻝ ﺻﺎﺣﺐ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪﺍﻡ! ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ: ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺑﺮﮔﺸﺘﯽ؟
گفت ﺁﻣﺪﻡ ﺗﺎ ﺑﺎﺯ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ: "ﺍﯾﻦ نیز میگذرد"
┏━━━━━━━━🇮🇷┓
@sardaranbieddea
┗🕊━━━━━━━━
مُحمدشَریف؛
از دیگر بَچههایِ شُجاع ڪانال بود
او دَلیرانه مےجَنگید..
در این هِنگام به سَختی مَجروح شُد
او دَر لَحظه شَهادَتش
به دوستَش گُفت..
به مادَرم بِگو بِروَد شاهعَبدُالعَظیم
و مَرا دُعا ڪُند..
بَعد دَستش را بالا گِرفت
و با صِدایِ لَرزان
اما با حالَت عِرفانی خاصی فَریاد زَد..
مَهدی جان!
دستِ مَرا بِگیر...
بَچهها دیدَند
ڪه در لَحظه شَهادَتش
چِگونه چِهره مَعصومانه او
از شادی شِڪُفت...
او به نُقطهای خیره شُد
و چِشمانش بَرق زَد..
#بچههایکانالکمیݪ🤍
┏━━━━━━━━🇮🇷┓
@sardaranbieddea
┗🕊━━━━━━━━┛
『سردِارانبـےادعــٰا』
"قسمت بیستم"🌱 «#تنها میان داعش» حاال نوبت زینب و زهرا بود که مظلومانه در آغوشش گریه کنند و قول
قسمت بیست ویکم🌱
#«تنهامیان داعش»
جانم میرود.
مردمک چشمانش از نگرانی برای فاطمه میلرزید و می خواست اضطرابش را پنهان کند که به رویم خندید و
عاشقانه نجوا کرد :»تا برگردم دلم برا دیدنت یه ذره میشه!
فردا همین موقع پیشتم!« و دیگر فرصتی نداشت که با
نگاهی که از صورتم دل نمیکَند، از کنارم بلند شد. همین
که از اتاق بیرون رفت، دلم طوری شکست که سراسیمه
دنبالش دویدم و دیدم کنار حیاط وضو میگیرد
حالا جلاد جدایی به جانم افتاده و به خدا التماس میکردم حیدر چند
لحظه بیشتر کنارم بماند. به اتاق که آمد صورت زیبایش
از طراوت وضو میدرخشید و همین ماه درخشان
صورتش، بیتاب ترم میکرد. با هر رکوع و سجودش دلم
را با خودش میبرد و نمیدانستم با این دل چگونه او را
راهی مقتل تلعفر کنم که دوباره گریه ام گرفت. نماز مغرب
و عشاء را به سرعت و بدون مستحبات تمام کرد، با
دستپاچگی اشکهایم را پاک کردم تا پای رفتنش نلرزد
و هنوز قلب نگاهش پیش چشمانم بود که مرا به خدا
سپرد و رفت. صدای اتومبیلش را که شنیدم، پابرهنه تا
روی ایوان دویدم و آخرین سهمم از دیدارش، نور چراغ
اتومبیلش بود که در تاریکی شب گم شد و دلم را با
خودش برد. ظاهراً گمان کرده بود علت وحشتم هنگام ورودش به خانه هم خبر سقوط موصل بوده که دیگر
پیگیر موضوع نشد و خبر نداشت آن نانجیب دوباره به
جانم افتاده است. شاید اگر میماند برایش میگفتم تا
اینبار طوری عدنان را ادب کند که دیگر مزاحم ناموسش
نشود. اما رفت تا من در ترس تنهایی و تعرض دوباره
عدنان، غصه نبودن حیدر و دلشوره بازگشتش را یک تنه
تحمل کنم و از همه بدتر وحشت اسارت فاطمه به دست
داعشی ها بود. با رفتن حیدر دیگر جانی به تنم نمانده بود
و نماز مغربم را با گریهای که دست از سر چشمانم برنمی داشت، به سختی خواندم. میان نماز پرده گوشم هر لحظه
از مویه های مظلومانه زنعمو و دخترعموها میلرزید و
ناگهان صدای عمو را شنیدم که به عباس دستور داد :»برو
زن و بچه ات رو بیار اینجا، از امشب همه باید کنار هم باشیم»
هرکس گره فتاده به کارش خبر کنید
روضه به نام مادر سقایِ کربلاست...
بوده در لالایی اُم البنین، این زمزمه
جان عباسم به قربانِ حسینِ فاطمه...
کردهای از جان و دل عباس را وقفِ حسین
مادری کردی برایش؛ بهترین مادر شدی...!
#یا_امالبنین🏴🏴🏴🥀🥀🥀
┏━━━━━━━━🇮🇷┓
@sardaranbieddea
┗🕊━━━━━━━━┛
✨🍃
اینان ز علمدار ِ حرم می ترسند
از لشگرِ شیرانِ عجم می ترسند
ماندم چه بلایی سرشان آوردی
از دیدن تصویر ِ توهم می ترسند
#حاج_قاسم
┏━━━━━━━━🇮🇷┓
@sardaranbieddea
┗🕊━━━━━━━━┛
تو آفتابِ امیدے، تو ماهتابِ نویدے
سفیرِ صبحِ صفایی،
خدا ڪند ڪه بیایی
تو یوسفی ڪه ندارے،
به ملڪِ حُسن نظیرے
عزیزِ مصر وفایی، خدا ڪند ڪه بیایی
#اللهمعجللولیڬالفرج
┏━━━━━━━━🇮🇷┓
@sardaranbieddea
┗🕊━━━━━━━━┛
پسرانش شُهره ی شهر بودند،جوری که مادرِ پسران صدایش می زدند...
اما شهر،عشق را زمانی فهمید که او همه ی ثَمرات دلش را به #امام_زمانش بخشید...
وفات حضرت #ام_البنین سلام الله علیها را به محضر امام زمان عجل الله و شمادوستان بزرگوار ،تسلیت عرض مینماییم🏴
همچنین روز تکریم مادران؛خواهران و همسران شهدا بر همگی مادران،خواهران،و همسرانِ داغدیده ی آنها گرامی باد.....🏴
┏━━━━━━━━🇮🇷┓
@sardaranbieddea
┗🕊━━━━━━━━┛
•••
#استوری
#پست
#وفات
ای مادر چـار آفتاب ادرڪـنـے
زهرای سرای بوتراب ادرڪـنـے
ما دست به دامان توئیم ای بانـو
یا فاطمۂ بنـے ڪلاب ادرڪـنـے(:🖤
•وفاتحضرتامالبنین(س)تسلیتباد🥀•
ادیتور:میمشین✌️🏻
❌|#نصبهرگونهلوگوممنوع
📱|#نشرحداکثری
┏━━━━━━━━🇮🇷┓
@sardaranbieddea
┗🕊━━━━━━━━┛
『سردِارانبـےادعــٰا』
مادری هايت برای بچه های فاطمه ..
در كنار علقمه يك روز جبران ميشود
سوز جگرش خرج حسين ابن علی شد
انگار نه انگار جگرهای خودش را . . !!!
#مادر_ادب
Narimani-2 - babolharam_net.mp3
10.36M
روضه حضرت ام البنین سلام الله🖤
┏━━━━━━━━🇮🇷┓
@sardaranbieddea
┗🕊━━━━━━━━┛
شما ببین به کیا جایزه صلح نوبل میدن
به چه فیلمایی اسکار میدن
به کیا میگن تروریست
کدوم کشورا حق وتو دارن
خلاصه این قضیه که هیچی سرجای خودش نیست، یه بحران جهانیه
فقط مربوط به عسگری نمیشه:))
حاج فیدل🇮🇷
┏━━━━━━━━🇮🇷┓
@sardaranbieddea
┗🕊━━━━━━━━┛
🌍دنیا و نوبل مبارکه اهلش ،ما به سید علی و این نشان ذوالفقار مینازیم..
┏━━━━━━━━🇮🇷┓
@sardaranbieddea
┗🕊━━━━━━━━┛
『سردِارانبـےادعــٰا』
قسمت بیست ویکم🌱 #«تنهامیان داعش» جانم میرود. مردمک چشمانش از نگرانی برای فاطمه میلرزید و می خواست
قسمت بیست و دوم🌱
«تنها میان داعش»
و خبری که دلم را خالی کرد :»فرمانداری اعلام
کرده داعش داره میاد سمت آمرلی!« کشتن مردان و به
اسارت بردن زنان، تنها معنی داعش برای من بود و سقوط
آمرلی یعنی همین که قامتم شکست و کنار دیوار روی
زمین زانو زدم. دستم به دیوار مانده و تنم در گرمای شب
آمرلی، از سرمای ترس میلرزید و صدای عباس را شنیدم
که به عمو میگفت :»وقتی موصل با اون عظمتش یه
روزم نتونست مقاومت کنه، تکلیف آمرلی معلومه! تازه اونا
سُنی بودن که به بیعتشون راضی شدن، اما دستشون
به آمرلی برسه، همه رو قتل عام میکنن!« تا لحظاتی
پیش دلشوره زنده ماندن حیدر به دلم چنگ میزد و حالا
دیگر نمیدانستم تا برگشتن حیدر، خودم زنده میمانم و
اگر قرار بود زنده به دست داعش بیفتم، همان بهتر که میمُردم! حیدر رفت تا فاطمه به دست داعش نیفتد و
فکرش را هم نمیکرد داعش به این سرعت به سمت
آمرلی سرازیر شود و همسر و دو خواهر جوانش اسیر
داعش شوند. اصلا با این ولعی که دیو داعش عراق را
میبلعید و جلو میآمد، حیدر زنده به تلعفر میرسیدو حتی
اگر فاطمه را نجات میداد، میتوانست زنده به آمرلی
برگردد و تا آن لحظه، چه بر سر ما آمده بود؟ آوار وحشت
طوری بر سرم خراب شد که کاسه صبرم شکست و ضجه
گریه هایم همه را به هم ریخت. درِ اتاق به ضرب باز شد
و اولین نفر عباس بود که بدن لرزانم را در آغوش کشید،
صورتم را نوازش میکرد و با مهربانی همیشگی اش
دلداری ام میداد :»نترس خواهرجون! موصل تا اینجا
خیلی فاصله داره، هنوز به تکریت و کرکوک هم نرسیدن»
« شهادت »
نوعی« مدیریت » است ...
آدمهای «معمولی»
خیلی هم که «موفق» باشند
« زندگی » خود را
« مدیریت » می کنند
اما « شهدا »
« مرگ »خود را نیز
« مدیریت » میکنند ....
« شهادت »
یعنی؛ «زندگیمان» را
کجا «خرج کنیم»
که «زندگی دیگران»
«معنی» پیدا کند ...
•🕊⃟🌸
🇮🇷|𝒔𝒂𝒓𝒅𝒂𝒓𝒂𝒏𝒃𝒊𝒆𝒅𝒅𝒆𝒂
🌿🌹🌿
•تنهاڪسانےمــردانہمےمیرندڪہ
•مردانہزیستہباشنــد....
🖤¦⇠#حاجقاسم
┏━━━━━━━━🇮🇷┓
@sardaranbieddea
┗🕊━━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽؛
شاه رفت!!
۲۶ دی ماه سالروز فرار شاه معدوم گرامی باد.
┏━━━━━━━━🇮🇷┓
@sardaranbieddea
┗🕊━━━━━━━━┛
⭕️خبر: روز گذشته نزدیک ۲۰۰ میلیارد تومن در حراج تهران پولشویی نه ببخشید صرف خرید آثار هنری شد...
┏━━━━━━━━🇮🇷┓
@sardaranbieddea
┗🕊━━━━━━━━┛
روز گذشته نزدیک ۲۰۰ میلیارد تومن در حراج تهران صرف خرید آثار هنری مثل همین تابلو کاملا سفید شد
این همون پولشوییه البته اگر باز یکی نیاد بگه شما درکی از هنر ندارین!!!
┏━━━━━━━━🇮🇷┓
@sardaranbieddea
┗🕊━━━━━━━━┛
• حضرتآیتاللهالعظمـےسیدمحمود
حسینـیشاهرودیمیفرمود:
مـندرسختـیها
۱۰۰ مرتبهصلوات
برایمآدرحضرتعباس
{علیہـ السلام}
جنابامالبنین
{سلاماللهعلیہـا}میفرستم
حآجتمیگیرم🏴
•🕊⃟🌸
🇮🇷|𝒔𝒂𝒓𝒅𝒂𝒓𝒂𝒏𝒃𝒊𝒆𝒅𝒅𝒆𝒂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فائزه هاشمی رفسنجانی تشریف بردند در کلابهاوس و روی استیج نمیدونن که میکروفنشون روشنه و ادامه ماجرا ...
معلوم شد که نه تنها مرفه معمولی نیست، بلکه یک مرفه دَرب و داغونه!
┏━━━━━━━━🇮🇷┓
@sardaranbieddea
┗🕊━━━━━━━━┛
•💔🕊•
بنویسیددرتاریخما نام یاد
حاجقاسم
برایمانتمامنشدنیاست(:💔'
قهرمان ملی
اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم
#حاج_قاسم
┏━━━━━━━━🇮🇷┓
@sardaranbieddea
┗🕊━━━━━━━━┛