عموی رقیه... میشه این ادب رو ذره ذره به وجود ما هم تزریق کنی...؟ 😭😭 #محفل

می‌شه یاد دهی به ما سمعا و طاعتا گوش کردن به امام زمانمان را...🥺💔 #محفل

حضرت مشک رو پر می‌کنند میخواهند برگردن که متوجه میشن لشکر مسیر خیمه ها رو بستن... #محفل

شروع می‌کنند به مبارزه کردن😔

تا این که زید بن ورقاء لعنت الله علیه دست راست حضرت را قطع میکنند😭💔 #روضه #محفل

حضرت مشک را به دست چپ می‌دهند و دوباره آن لعنت الله حمله میکند و دست چپ هم قطع می‌کند...😭 #محفل

علقمه موج شد، عکسِ قمرش ریخت به هم دستش افتاد زمین، بال و پرش ریخت به هم

تا که از گیسویِ او لختۀ خون ریخت به مشک گیـسویِ دختـرکِ منتـظرش، ریخت به هم #محفل

در بعضى از مقاتل آمده که اقا ابالفضل بعد از آنکه دستهایش قطع شد مشک را به دندان گـرفت و به مرکب فشار مى آورد که سریع حرکت کند😭💔 بمیرممم بمیرمممم اخ عمو جانِ رقیه #محفل

تمام همِش این بود که آب را به لب تـشنگـان حرم برساند که ناگاه تیرى بر مشک آب اصابت کرد و آب بر روى زمین ریخت در این موقع که اقا ابالفضل 😭💔 ‌ #محفل

به عبارتی در مقاتل میگن حضرت متحیر شد وقتی دید قطره قطره آبی که میتونست تشنگی اطفال را رفع کند دارد روی خاک کرب و بلا می‌ریزد 💔 #محفل

در این حیرت بود که مردى از قـبیله تمیم از فرزندان ابان بن دارم، با عمود آهنین به فرق مبارکش نواخت که از اسب به زمین افتاد.😭💔 #محفل