🌹در دیدگاه باغ کوه نشسته بودیم. عراقی ها گرای منطقه را داشتند و یک ریز آتش می ریختند. علی یک باره گفت: سعید!
با این صدا کردنش فکر کردم زخمی شده گفتم چه می گویی؟
گفت: یادت هست قبل از انقلاب از مدرسه رفتیم باغچه سبزی مشهدی. دوران راهنمایی را می گفت که دزدکی افتادیم داخل باغچه مشهدی، سبزی فروش محل و یک دسته ترپچه کندیم و خوردیم.
🌹گفت: همین الان برو همدان و آن مرد را پیدا کن. یا حلالیت بگیر یا پول تربچه ها را بده.
به هر زحمتی بود پیدایش کردم. گفت: خوشِ حلالتان.
"شهید علی چیت سازیان"
✍کتاب دلیل
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
🌹 دعا کن من نیز ،
این چنین کال نمانم ، به شهادت برسم...
⭐️🌙
شادی روح شهید والا مقام
" شهید محمد رضا لاری نجفی "
فاتحه و صلواتی هدیه کنیم.
#شبتون_شهدایی
عاقبت همتون ختم بخیر وشهادت
ان شاءالله.
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
بسم الله الرحمن الرحیم
#حدیث_روز
امام على عليه السلام :
التَّجَمُّلُ مِن أخْلاقِ المؤمنينَ .
آراستگى از اخلاق مؤمنان است.
📚غرر الحكم حدیث ۳۲۰
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
هدایت شده از با شهدا گم نمی شویم
4.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 زیارت امام زمان (عج) در روز جمعه
(بانوای استاد فرهمند)
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
🌹مردم داری عبدالله حرف نداشت. اصلا نمی توانست به کسی کمک نکند از همان بچگی.
بچه که به بود سر سفره که می نشست منتظر بود کسی آب بخواهد سریع می دوید و اگر احساس می کرد کسی غذایش کم است، نصف غذایش را خالی می کرد توی ظرف غذایش.
🌹جلسه قرآن هم که می رفت مدام در حال کمک به صاحبخانه در دادن چایی به حاضران و یا جفت کردن کفش ها بود. یک جلسه اگر نبود مردان جا افتاده با تأسف سری تکان می دادند و می گفتند: «حیف شذ. اون که نیست جلسه سوت و کوره».
سنش از ده که گذشته بود باز هم همین گونه بود. از تعمیر کردن بلندگوی مسجد تا کمک کردن به همسایه بنا برای کشسدن دیوارش و کمک به پیر زنی در کشیدن بارش.
🌹در جبهه هم که بود از تمیز کردن سنگر اجتماعی کوتاهی نمی کرد. بعضی بچه ها به شوخی بهش می گفتند: «عبدالله تو دختر خوبی هستی؛ کارت حرف نداره».
"شهید عبدالله صادق"
✍کتاب سی و ششمین روز
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
🕊🌹🕊🌹🕊
قسمتی از وصیت نامه شهید
اگر خدا قبول کند تا آنجا که توانسته ام در راه یاری و پیروزی دین اسلام سعی و تلاش نمایم
"شهید علیرضا آذرپیرا"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
🌹شهید بنز سوار دیده بودی؟؟
احمد محمد جوان لبنانی بود که تو زندگی همه چی داشت،پول و ثروت و زیبایی و سواد ولی همه رو فدای دختر آقایی کرد که فخر زمین و آسمانهاست
او پرواز در آسمان را به بنز سواری ترجیح داد
ما پول و زیبایی خودمونو کجا خرج میکنیم؟؟
"شهید احمد محمد مشلب"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
🌹اسم دخترم را گذاشته بودم آرشیدا. شهید حسین محرابی (همسر خواهر شوهرم) این اسم را برازنده دخترم که از سادات بود، نمی دانست. بعد از شهادتش وقتی این را فهمیدم، دنبال این بودم که یک اسم مناسب انتخاب کنم.
یک بار که شهید سلیمانی خانه شهید محرابی، آنجا سر حرف را باز کردم و از ایشان خواستم اسمی را انتخاب کنند.
🌹حاج قاسم گفت: پیامبر (ص) اسم زینب را برای دختر حضرت زهرا (س) انتخاب کرد. حضرت زهرا (س) هم به خاطر علاقه پیامبر (ص) این اسم را گذاشت روی دخترش. شد زینب. شما هم همین اسم را بگذارید روی دخترتان.
🌹خم شد دخترم را که حالا زینب شده بود بوسید. چون اسم دختر بزرگ شهید محرابی هم زینب بود، خندید و گفت: زینب ها زیاد شدند.
دست کرد توی جیبش و یک انگشتر داد بهم و گفت: هر وقت زینب بزرگ شد، بدید دستش بکنه.
"شهید حاج قاسم سلیمانی"
"شهید حسین محرابی"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
🌹بار خدایا همانطور که تو میدانی فقط به خاطر یک تکلیف شرعی در این برهه زمانی به میدان نبرد قدم می گذارم و هیچ انگیزه شیطانی سبب آن نگشته است
🌹و از تو می خوام که تا آخرین لحظه عمرم لحظه ای به خودم وامگذاری که ضعیفم به گناه آلوده می شوم و نیکی ها را پشت می کنم .
"شهید محسن پورمحمدیان"🌹
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
یه شب منزل ما بود و طبق عادتی که داشت شروع به خوندن قرآن و کتابای دیگه کرد.
ضمن مطالعه گفت : یه کاغذ سفید بهم بده.
کاغذی براش آوردم ، اما قبل از اینکه کاغذ رو بگیره ، گفت :این کاغذ رو از کجا آوردی ؟
گفتم : از لابلای کتابا پیدا کردم.
گفت : خمس کتابایی که پرداخت نمیخونی ، پرداخت میکنی؟
گفتم : بله.
گفت این کاغذ هم لابلای همون کتاب ها بود ، خمس این کاغذ رو هم دادی؟
گفتم : من تا امشب متوجه این کاغذ نبودم .
کاغذ رو پی داد و استفاده نکرد.
" شهید عبدالمهدی مغفوری "
✍🏻برگرفته از کتاب کوچه پروانه ها
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab