eitaa logo
با شهدا گم نمی شویم
3.1هزار دنبال‌کننده
9هزار عکس
1.6هزار ویدیو
30 فایل
#شهدا امامزادگان عشقند كه مزارشان زيارتگاه اهل يقين است. آنها همچون ستارگانی هستند که می توان با آنها راه را پیدا کرد. ارتباط با مدیر کانال: @bonyan_marsoos ادمین تبادل: @basir114 ادمین تبلیغات: @K48MM80O59
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق" "ثبت است بر جریده علم دوام ما" ⭐️🌙 شادی روح شهید والا مقام " شهید علی اکبر شیرودی" فاتحه و صلواتی هدیه کنیم. عاقبت همتون ختم بخیر وشهادت ان شاءالله. @Sedaye_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم امام علی علیه السلام: اَحْسَنُ الْعَدْلِ نُصـــرَةُ الْمَظْلومِ بهترین عدالت یاری مظلوم است 📚غرر الحكم : ۲۹۷۷ @Sedaye_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹آخرین جمعه ماه رمضان سال ۱۴۳۴ قمری، ۱۱ مرداد ۱۳۹۲ بود که رضا شهید شد . وقتی خبر شهادتش را شنیدم خودم را به سرعت به بیمارستانی که در حلب بود رساندم ، اسمش را نمی شد گذاشت بیمارستان ، چون از تجهیزات اصلی محروم بود . 🌹اون روز ما دو شهید داشتیم و چند شهید سوری هم بودند. وقتی به سمت تابوتی که رضا را در آن قرار داده بودند رفتم ، روی تابوت پرچم سوریه کشیده شده بود و به عربی نام جهادی رضا را نوشته بودند « محمد مهدی مهدوی ». 🌹پرچم سوریه را برداشتم و پرچم ایران را روی تابوت کشیدم. بعد روی آن درشت و بزرگ نوشتم: «شهید مهندس رضا کارگربرزی که در روز جمعه ، که متعلق است به امام زمان (عج) در راه خدا و دفاع از اهل بیت رسول الله به شهادت رسیده است. "شهید مهندس رضا کارگربرزی" @Sedaye_Enghelab
"خدا کنه من هم مثل حاج احمد متوسلیان، به دست صیهونیست ها شهید شوم...." ایشون و تیمش هواپیمای پهباد آمریکایی را سالم به زمین نشانده بودند... ایشان قهرمان تیراندازی نیروهای مسلح و راوی دفاع مقدس بود... در زمان اربعین مرخصی می گرفت و بچه هایش را نگه می داشت و همسرش را به کربلا میفرستاد ... فقط خودش سال ۹۶ رفت اربعین کربلا و در همان سفر شهادتش را گرفت... برادر شهید هنگام خبر شهادت محمد مهدی، به پدرش گفت: بابا شما که اهل خمس هستی، خمس فرزندان شما مهدی بود، که شهید شد.... آرزویش ساخت بقیع و آزادسازی آنجا بود... در یک کلام محمد مهدی لطفی شهید، خطرناکتر است مانند شهید حاج قاسم سلیمانی... "شهیدمحمد مهدی لطفی" @Sedaye_Enghela
🌹شهید حمیدرضا پورزرگری از قاریان قرآن و نوجوانی پرشور، مذهبی و فعال هیئت محبان العباس و بسیج خیابان ایران بود و صبح‌های جمعه با هم به جلسه دارالتحفیظ استاد سیدمحسن موسوی‌ بلده می‌رفتیم. 🌹برادرم از طریق گردان حبیب بن مظاهر به جبهه اعزام شد و در آن زمان قصد شرکت در عملیات والفجر ۱۰ را داشت اما به دلیل سن کم، مسئولان مانع حضور وی در عملیات شدند اما حمید به تهران بازنگشت و در تدارکات ماند و به رزمندگان خدمت می‌کرد. 🌹رهبر معظم انقلاب در سال ۱۳۶۸ و در اوایل آغاز دوران رهبری به منزل ما آمدند در آن روز ما محفل قرآنی ترتیب داده بودم و جالب اینجا است که معظم‌له در اغلب دیدار‌ها دقایقی کوتاه میهمان خانواده شهید هستند اما با دیدن محفل قرآن ما برنامه‌های خود را لغو کردند و یک ساعت در منزل ما ماندند و هنگامی که ما وصیت‌نامه شهید را به وی نشان دادیم فرمودند: من این وصیت‌نامه را خوانده‌ام و منقلب شدم. در این بخش از وصیت شهید آمده است: 🌹سخنی با برادرم؛ محمد‌رضا جان ان‌ شاءالله بتوانی در راه قرآن گام‌های بیشتری برداری و در ضمن به معنای قرآن که اصل آن است بتوانی توجه داشته باشی. نباشد جوری که فقط خواننده قرآن باشی که «علی(ع)» بسیار قاریانی که قرآن می‌خواندند و عمل نداشتند و در راه غیر خدا و قرآن صوت خویش را مصرف می‌کردند لعنت کرده است. "شهید حمیدرضا پورزرگری" @Sedaye_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷می خواهیم راهی را باز کنیم تا براحتی نیروی بیست میلیونی به قدس عزیز بشتابد. آرزو داریم در کربلا و مسجد الاقصی به امامت اماممان نماز گذاریم. می خواهم جسدم پلی باشد تا هر چه سریعتر به فلسطین اشغالی کمک برسد. من هم مانند شهیدان علاقمندم که پیش خدا بروم. این راه را فقط و فقط محض رضای قادر متعال انتخاب نموده و علم کامل دارم که در این ماموریت، جان به پروردگار تسلیم خواهم کرد. ان شاء الله، این امانت خطیر و بزرگ الهی را به خودش سالم و پاکیزه برگردانم. 🌷 "بسیجی شهید علی طاهری" 🌷 @Sedaye_Enghelab
🌹🕊🌹🕊🌹 شما را به نماز اول وقت سفارش می کنم. بدانید خدا شما را یاری و از گرفتاری نجات خواهد داد، بدانید دنیا برای امتحان است، تا می توانید از دستورهای اسلام پیروی کنید، خیر دنیا و آخرت در این راه است. "شهید حسنعلی ذرتوشه فراهانی" @Sedaye_Enghelab
🌹شهادت؛ عشق به وصال محبوب و معشوق در زیباترین شکل است. ⭐️🌙 شادی روح شهید والا مقام " سردار شهید تقی جراح" فاتحه و صلواتی هدیه کنیم. عاقبت همتون ختم بخیر وشهادت ان شاءالله. @Sedaye_Enghelab
بسم الله الرحمن الرحیم پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم: آنکه کودک خود را شاد کند؛ خداوند در قیامت او را مسرور می نماید. 📚کافی، ج ۶، ص ۴۹ @Sedaye_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹آقا مسعود در دوران نوجوانی‌اش که هم‌زمان با ایام مبارزات انقلاب بود. همراه با دوستانش اعلامیه‌ها را در کوه‌های اطراف خمین پنهان و شب‌ها در شهر پخش می‌کردند تا اینکه برای ادامه تحصیل در دبیرستان به تهران آمد. در مدرسه‌ای در میدان خراسان مشغول تحصیل شد که بعد از شهادت آقا مسعود و دوستش اسم مدرسه را «دو شهید» گذاشتند. 🌹آقا مسعود بچه قانع، صبور و در عین حال با شور و نشاط بود. کمک حال مادرم بود. به دیگران هم خیلی کمک می‌کرد. یک روز وقتی از مسجد به خانه آمد، دیدیم پابرهنه است. پرسیدیم: پس کفش‌هایت کو؟ گفت: یکی به کفشم نیاز داشت آمد، برداشت و رفت! 🌹در اوایل انقلاب منافقان در خمین خیلی فعالیت داشتند. آقا مسعود به همراه دوستانش کمیته‌ای تشکیل می‌دهد و با کمک آن‌ها ژاندارمری خمین را از دست منافقان نجات می‌دهد. او قبل از اینکه به منطقه اعزام شود، رفته بود خون داده بود. مادرم که دیده بود آقا مسعود رنگ به رخساره ندارد، کیفش را پر از پسته،‌ گردو و گز کرد تا در بین راه بخورد. اما او در مسیر همه را میان دوستانش تقسیم کرد. "شهید مسعود فراهانی" @Sedaye_Enghelab
«آنچه‌ كه‌ باعث‌ حفظ‌ و نشر اسلام‌ شده‌ و مي‌شود، حمايت‌ از ولايت‌ فقيه‌ است‌. ولايت‌ فقيه‌، قلب‌ اسلام‌ است‌. بر همه‌ واجب‌ است‌، در حفظ‌ او كوشا باشند. ولايت‌ فقيه‌ يكي‌ از زيباترين‌ سروده‌ عالم‌ خلقت‌، بعد از حكومت‌ ائمه‌ خداست‌ كه‌ سنت‌ خداي‌ سبحان‌ و قادرمنّان‌ به‌ ملت‌ سلحشور و بي‌باك‌ ايران‌ اسلامي‌ و مسلمين‌ در اين‌ قرن ‌است‌...». "شهید اسماعیل امانی بوئینی" @Sedaye_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب‌نشینی با این شهدا🌷 دراین هفته ساعت ۲۰ 🌷شهید مرتضی مطهری 🌷شهید وحید نومی گلزار 🌷شهید محمد جواد شعبانی سرخنی 🌷شهید مصطفی ردانی پور 🌷شهید محمد حسین مرادی @Sedaye_Enghelab
🌹شهید مهدی رجب‌بیگی،دانشجوی رشته مهندسی راه و ساختمان دانشکده فنی دانشگاه تهران بود و در ماجرای تسخیر لانه جاسوسی از دانشجویان پیرو خط امام بود و در این زمینه نقش داشت. در عین حال عضو جهاد سازندگی و مسئول دفتر سیاسی جهاد بود و به دلیل فعالیت‌هایش در جهاد سازندگی از سوی منافقان تهدید می‌شد. درعین حال به صورت داوطلبانه در مدارس جنوب شهر دروس مختلف از جمله مثلثات تدریس می‌کرد. 🌹تلاوت قرآن کریم از دیگر برنامه‌هایش بود و از محضر اساتید آن زمان بهره می‌برد، در این زمینه سبک تلاوت مرحوم منشاوی را دوست داشت. یک مطلب هم درباره اهمیت قرآن کریم نوشته بود که این مطلب بسیار معروف شد و هنوز هم در بسیاری از کتب و مقالات مرتبط با قرآن از آن استفاده می‌شود. 🌹مهدی علاوه بر صوت خوش در تلاوت قرآن، آیات الهی را در زندگی پیاده می‌کرد زیرا همه رفتار و کردارش بر اساس آیات قرآن بود و کار‌هایش را مطابق با دستورات قرآن تنظیم می‌کرد.باخانواده و دوستان بسیار مهربان بود و با دشمن چه داخلی و چه خارجی محکم و استوار می‌ایستاد. 🌹بیشتر زمانش را مشغول کار‌های مختلف بود و در جهاد فعالیت داشت، در مدرسه تدریس می‌کرد، در دانشگاه درس می‌خواند، مطلب می‌نوشت، شعر می‌سرود و در کنار اینها زمان زیادی را هم صرف رسیدگی به خانواده‌های مستضعف وبی‌سرپرست می‌کرد. 🌹راهش راه شهادت بود وجز شهادت آرزویی نداشت،طبع شعری داشت وهرازگاهی دست به قلم می‌شد،دریکی ازاشعار،شهادتش را پیش‌بینی کرده بود.سرانجام ۵ مهر ۱۳۶۰ توسط گروهک منافقین به شهادت رسید "شهید مهدی رجب بیگی" @Sedaye_Enghelab
🌹اي خدا فرمانت را اجابت نموده و به سوي تو مي شتابم، پس تو نيز ياريم كن و خود حافظم باش. شما را اي برادران، پاسداران، اي خواهران، برادران و دانش آموزان عزيزم قسم تان مي دهم به خون حسين(ع) و شهداي راه حسين(ع) و شهداي تاريخ اسلام كه هيچ گاه و به هيچ بهانه اي سنگر مكتب را خالي ننموده و از زخم زبان ها و زخم هاي دشمن نهراسيده و انقلاب و ياور امام بزرگوارمان باشيد و درراه هر چه بشتر شناختن اين امر كوشا باشيد. 🌹 اي خواهران. برادران و دانش آموزان و شاگردان عزيزم دشمن سخت در كمين است تا انقلاب اسلامي و ياوران راستين آن را به بيراهه بكشاند، به هوش باشيد و به پيام امام پيوسته عمل نموده و حامي و ياور مكتب امام و ياوران امام باشيد. اي عزيزان اسلام، اسلام اكنون نياز مبرمي به شما و فداكاري هاي شما و از جان گذشتگي شما دارد براي بر پا ساختن و آماده نمودن زمينه حكومت مهدي(عج) از ايثار جان و مال و فرزند و... دريغ ننماييد و بدانيد كه خداوند شما را بي اجر نخواهد گذاشت. "شهیدمحمد جواد شعبانی سرخنی" @Sedaye_Enghelab
🌷 من به عنوان يك پاسدار از اهداف انقلاب اسلامي و به رهبري امام خميني به جبهه ی حق عليه باطل مي روم تا رضايت خداوند را به دست آورم. هدف از رفتن به جبهه فقط الله است و بس، مقصدم فقط الله است و بس و راهم صراط مستقيم است. اگر مي جنگم، تنها به خاطر خدا و براي رضاي خدا است و اگر خط امام را مي پيمايم، به اين خاطر است كه خط امام، تداوم راه انبيا و راه اوليا است كه همان صراط مستقيم است. همه بايد بدانند كه من آگاهانه و عاشقانه و با انتخاب خود در اين راه قدم گذاشتم.🌷 "شهید قربانعلی احمدخانلو" @Sedaye_Enghelab
🌹شهداء دعا داشتند؛ ادعا نداشتند نیایش داشتند؛ نمایش نداشتند حیا داشتند؛ ریا نداشتند رسم داشتند؛ اسم نداشتند ⭐️🌙 شادی روح شهید والا مقام "سرهنگ شهید پاسدار امیر ضا علیزاده" فاتحه و صلواتی هدیه کنیم. عاقبت همتون ختم بخیر وشهادت ان شاءالله. @Sedaye_Enghelab
بسم الله الرحمن الرحیم امام علی عليه السلام : الْفِكْرُ مِرْآةٌ صَافِيَةٌ، وَ الِاعْتِبَارُ مُنْذِرٌ نَاصِحٌ؛ وَ كَفَى أَدَباً لِنَفْسِكَ، تَجَنُّبُكَ مَا كَرِهْتَهُ لِغَيْرِكَ. انديشه، آيينه اى شفّاف و عبرت از حوادث، بيم دهنده اى خير انديش است، و تو را در ادب كردن نفس همان بس كه از آنچه انجام دادنش را براى ديگران نمى پسندى بپرهيزى. 📚حکمت ۳۵۶ نهج‌البلاغه @Sedaye_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸 سرکار حاجیه خانم نیره احتشام رضوی همسر شهید سید مجتبی نواب صفوی: بعداز افطار مختصر؛ به آقا گفتم دیگر هیچ چیزی برای سحر و افطار نداریم. حتی نان خشک. ️فقط لبخندی زد. این مطلب را چند بار تا وقت استراحت شبانه آقا تکرار کردم. وقت سحر هم آقا برخاست آبی نوشید و گفتم دیدید سحری چیزی نبود؛ افطار هم چیزی نداریم. باز آقا لبخندی زد. بعد نماز صبح گفتم. بعد از نماز ظهر هم گفتم. تا غروب مرتب سر و صدا کردم که هیچی نداریمااااا. اذان مغرب را گفتند. آقا نماز مغرب را خواند و بعد فرمودند: امشب سفره افطار نداریم؟ گفتم پس از دیشب تا حالا چه عرض می‌کنم؛ نداریم . نیست. آقا لبخند تلخی زد و فرمود یعنی آب هم در لوله‌های آشپزخانه نیست؟ خندیدم و گفتم : صد البته که هست. رفتم و با عصبانیت سفره‌ای انداختم و بشقاب و قاشق آوردم. پارچ آب را هم گذاشتم جلوی آقا. هنوز لیوان پر نکرده بود. صدای در آمد. طبقه پایین پسر عموی آقا که مراقب ایشان بود رفت سمت در . آمد گفت: حدود ده نفری از قم هستند. آقا فرمود تعارف کن بیایند بالا. همه آمدند. سلام و تحیت و نشستند. آقا فرمود : خانم چیزی بیاورید آقایان روزه خود را باز کنند. من هم گفتم بله آب در لوله‌ها به اندازه کافی هست. رفتم و آوردم. آقا لبخند تلخی زد و به مهمانان تعارف کرد تا روزه خود را باز کنند. در همین هنگام باز صدای در آمد. به آقا یوسف همان پسر عموی آقا گفتم: برو در را باز کن این دفعه حتما از مشهدند. الحمدلله آب در لوله ها هست. فراوان. مرحوم نواب چیزی نگفت. یوسف رفت در را باز کند. وقتی برگشت دیدم با چند قابلمه پر از غذا آمد. گفتم اینا چیه؟ گفت: همسایه بغلی بود؛ ظاهرا امشب افطاری داشته و به علتی مهمانی آنان بهم خورده. گفت بگویم هر چی فکر کردند این همه غذای پخته را چه کنند؛ 🔸خانمش گفته چه کسی بهتر از اولاد زهرای مرضیه سلام الله علیها. گفته بدهند خدمت آقا سید که ظاهرا مهمان هم زیاد دارد. آقا یک نگاه به من کرد. خندید و رفت. من شرمنده و شرمسار؛ غذاها را کشیدم و به مهمانان دادم. کارشان که تمام شد، رفتند. 🔸آقا به من فرمود، دو نکته: اول این که یک شب سحر و افطار بنا به حکمتی تاخیر شد چقدر سر و صدا کردی؟ دوم وقتی هم نعمت رسید چقدر سکوت کردی؛ از آن سر و صدا خبری نیست؟ بعد فرمود : مشکل خیلی‌ها  همینه. نه سکوتشون از سر انصافه، نه سر و صداشون. وقتِ نداشتن، جیغ می زنند. وقتِ داشتن، بخل و غفلت : ✍خاطره ای بود از همسر محترم روحانی مجاهد و انقلابی، شهید حجت الاسلام و المسلمین سید مجتبی نواب صفوی @Sedaye_Enghelab
🌹باردار بودم. شبی خواب دیدم در فضای زیبا و غیرقابل توصیفی هستم. صدایی شنیدم - فرزند تو پسر است. از او خوب نگهداری کن. او از آن ماست. به دنیا که آمد اسمش را هادی گذاشتیم. هر شب که از مسجد به خانه می آمد تقاضایش را تکرار می کرد. - مامان! تورو خدا فرم اعزام منو امضا کنین! ولی من بی هیچ نرمشی جواب میدادم: «پدرت رفته منطقه. تو دیگه نمیخواد بری». 🌹برای اینکه دست از سماجت بردارد رفتم مسجد و به مسئول پایگاه بسیج گفتم: «بچه ی منو نفرستین. من راضی نیستم». همان شب خواب دیدم در همان فضای ملکوتی قرار دارم که چند سال قبل در آنجا نوید تولد هادی را به من دادند. انگار مجلس روضه خوانی بود. جایی برای نشستن پیدا کردم. همان ندای آسمانی مرا مخاطب قرار داد: «ننشین!» حیرت زده پرسیدم: «چرا؟!» - حسین حسین گفتنت دروغی یه! نالیدم. - نه به خدا! دروغ نیس؟ همان صدا ادامه داد. - پس چرا امضا نمی کنی؟! 🌹سراپا تسلیم و رضا گفتم: «امضا می کنم! امضا می کنم!» جا باز شد و من توانستم میان مستمعین بنشینم. این بار صدا با ملاطفت گفت فردا دو نفر از مسجد می آن». روز بعد دو نفر از مسجد آمدند. فرم اعزام هادی را برای امضا آورده بودند. "شهید هادی ظفر قاسم پور" راوی: مادر شهید @Sedaye_Enghelab