امام علی (عليه السلام) :
كُنْ سَمْحا ولا تَكُنْ مُبَذِّرا، وكُنْ مُقَدِّرا ولا تَكُنْ مُقَتِّرا؛
بخشنده باش اما ولخرج مباش؛ و صرفه جو باش ليكن خسيس مباش.
📚نهج البلاغة ، حکمت ۳۳
#حدیث_روز
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
🌹🕊🌹🕊🌹
سلام بر آنهایی که
رفتند تا بمانند و نماندند تا بمیرند
و تا ابد به آنانکه پلاکشان را از گردن خویش درآوردند
تا مانند مادرشان گمنام و بی مزار بمانند مدیونیم
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
🌹 نیمه های شب باهم سوار موتور شدیم و رفتیم سمت اروند.
معمولا برای سر کشی پست ها این کار رو انجام می دادیم.
اما اونشب فرق می کرد رفتیم سراغ یکی از خاکریزهای به جا مونده از دوران جنگ.
مدتی با هم راه رفتیم ... حال عجیب و خوبی بهمون دست داده بود ... سید ساکت بود و فکر می کرد.
بعدهم نشست روی خاکریز و دستش رو کرد توی خاک و بالا آورد ، مشتش پر از خاک بود.
🌹 رو کرد بهم گفت : مجید امروز وظیفه ی من و تو اینه که این خاکریز رو گسترش بدیم و بیاریمش توی شهر ها .. تیر و توپ و تفنگ و ترکش دیگه تموم شد
ما باید توی شهر خودمون کوچه به کوچه، مسجد به مسجد، دانشگاه به دانشگاه کار کنیم
باید بریم دنبال جوانها.
باید پیام این هایی که توی خون خودشون غلتیدند رو ببریم توی شهر..!
🌹 گفتم خب با این کار چی میشه ؟
نیم نگاهی بهم کرد و ادامه داد : جامعه بیمه میشه گناه توی سطح جامعه کم می شه اونوقت جوان ها میشن یار امام زمان (روحی فداه).
باید با نرمی وآهسته آهسته کارمون رو انجام بدیم باید خاطرات کوتاه شهدا رو جمع کنیم و منتقل کنیم...!
ما باید خودمون بریم دنبال جوان ها.
البته قبلش باید روی خودمون کار کنیم.اگه مثل شهدا نباشیم بی فایده اس کلاممون تاثیری نداره.
🌹 اون شب به یاد موندنی گذشت...
صبح روز بعد سید یه دفتر بزرگ اورد و بهم نشون داد.
گفتم : این چیه؟
گفت : منشور درست زندگی کردن.
از دستش گرفتم و نگاهش کردم، در هر صفحه درباره سیره شهدا و زندگی یک شهید توضیحاتی رو نوشته بود.
بهم گفت : من بیشتر از سی سال عمر نمی کنم، اما از خدا خواستم بهم توفیق کار برای شهدا رو بده.
✍ازکتاب:عــــلمدار،راوی دوست شهید
"شهید سیدمجتبی عـلـمــدار"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
🌹🕊🌹🕊🌹
عمليات محرم بود. توی نفربرِ بی سیم، نشسته بودیم آقا مهدی، دو سه شب بود نخوابیده بود. داشتیم حرف می زدیم. یک مرتبه دیدم جواب نمی دهد. همان طور نشسته، خوابش برده بود. چیزی نگفتم. پنج شش دقیقه بعد، از خواب پرید. کلافه شده بود. بد جوری. جعفری پرسید «چی شده ؟» جواب نداد. سرش را برگردانده بود طرف پنجره و بیرون را نگاه می کرد. زیر لب گفت «اون بیرون بسیجی ها دارن می جنگن، زخمی می شن، شهید می شن، گرفتم خوابیدم.» یک ساعتی، با کسی حرف نزد.
"شهید مهدی زین الدین"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
مردم در این دوره از تاریخ، یخ بستهاند/در این رنج و اسارت/ دست و پا را بستهاند/نه بوی خون، نه بوی دود، نه بوی مسلسل/ پس من به کجا میروم؟ من کیستم؟/ تو باید حماسه بیافرینی/ همچنان که حسینیان آفریدهاند/ دستهای کوچکمان/ صدای دشمنان را در گلو خفه میکند/ به یادم داشته باش/ من شهیدم...
" سروده شهید صدیقه رودباری"
شهیدشاخص سال۹۹
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
🌹🕊🌹🕊🌹
...🕊💐 خود را که شبیه شهدا گردانی یک روز شهید می شوی باور کن.....
"شهیددفاع مقدس
اسماعیل فرخی نژاد"
"شهیدمدافع حرم
خلیل تختی نژاد"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
💐🍃💐🍃💐
خواب مهدی(عج) را ببینید شب بخیر
بوسه از پایش بچینید شب بخیر
خواب زهرا(سلام الله علیها) را ببینید شب بخیر
هدیه از مادر بگیرید شب بخیر
دعایمان کنید
شهید
🌹 مسعود عسگری 🌹
#شبتون_شهدایی
عاقبت همتون ختم بخیر وشهادت ان شاءالله
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
💐🍃💐
#حدیث_روز
#پیامبر_اکرم_ص
"ماه شعبان ماهى است که اعمال انسانها بالا میرود در حالیکه مردم از آن غفلت می کنند.
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
🌹🕊🌹🕊🌹
سلام بر آنهایی که
رفتند تا بمانند و نماندند تا بمیرند
و تا ابد به آنانکه پلاکشان را از گردن خویش درآوردند
تا مانند مادرشان گمنام و بی مزار بمانند مدیونیم
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
#پای_درس_شهدا🕊
خدایا اگر روزی آمد که محبت علی را از من گرفتی؛
جان من در بدنم نباشد...
خدایا حال میدانم که علی چرا چیزی را جز دل چاه برای درد دل انتخاب نکرد....
خیلی چیز ها را نمی توان به هیچ کس گفت؛
خدایا جان آن ✨امام زمان(عج)✨ را سالم بدار که او امید شیعه است
در طول ۱۴۰۰ سال شیعه را کشتند🕊 به خاطر مولایشان به خاطر یک کلام "عشق چهارده تن" چرا؟
"شهید مصطفی احمدی روشن"🌷
#سرباز_امام_زمان(عج)
#سرباز_ولایت
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
🌹🕊🌹🕊🌹
گاهی از نمازهایش می فهمیدم دل تنگ است.
دل تنگ که می شد، نماز خواندنش زیاد می شدو طولانی.دوست داشتم مثل او باشم، مثل او فکر کنم، مثل او ببینم، مثل او فقط خوبی هارا در نظر داشته باشم… اما چطور؟ منوچهر می گفت: "اگر دلت با خدا صاف باشد، خوردنت،خوابیدنت، خنده ها و گریه ات برای خدا باشد،حتی اگر برای او عاشق شوی، آن وقت بد نمی بینی، بدی هم نمی کنی، همه چیز زیبا می شود"
من همه زیبایی را در منوچهر می دیدم، با او می خندیدم و با او گریه می کردم و با او تکرار می کردم:
نردبان این جهان ما و منی است
عاقبت این نردبان بشکستنی است…
"شهید منوچهر مدق"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
چگونه از جان نگذرد
آنکه میدانـد
جان بهای دیدار است
جانشین فرماندهی گردان عمار یاسر از لشکر محمدرسول الله(ص)
"سردارشهیدحسن شیخ زاده آذری"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
وقتی به بهشت رضا(ع) می روم، آقایی که مسئولیت رسیدگی به فضای سبز آن منطقه را برعهده دارد به نزد می آید و می گوید: دیشب مانند هرشب به مزار شهدای گمنام آمدم، صدای قرآن از اینجا (قبر شهید زرگوشی) در ساعت سه شب تا اذان صبح می آید و تمام دشت را منور می کند، مگر این آقا کیست؟ من هم جواب می دهم: پسرم است، بیست ساله بود که به سرورش پیوست، دانشجو بود، اکنون که در معیت من نیست روشنایی چشمانم در ظلمت فرو رفته است.
"شهید حمید زرگوشی"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
💐🍃💐🍃💐
خواب مهدی(عج) را ببینید شب بخیر
بوسه از پایش بچینید شب بخیر
خواب زهرا(سلام الله علیها) را ببینید شب بخیر
هدیه از مادر بگیرید شب بخیر
دعایمان کنید
شهید
🌹 علی اصغر خنکدار 🌹
#شبتون_شهدایی
عاقبت همتون ختم بخیر وشهادت ان شاءالله
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
پيامبر اکرم (صلى الله عليه و آله وسلم) :
أفْضَلُ الجِهادِ مَن أصْبَحَ لا يَهُمُّ بظُلْمِ أحدٍ؛
برترين جهاد، جهاد كسى است كه صبح خود را با اين نيت آغاز كند كه به احدى ستم روا ندارد.
📚 محاسن :ج۱ ،ص۲۹۲، ح۴۴۹
#حدیث_روز
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
🌹🕊🌹🕊🌹
سلام بر آنهایی که
رفتند تا بمانند و نماندند تا بمیرند
و تا ابد به آنانکه پلاکشان را از گردن خویش درآوردند
تا مانند مادرشان گمنام و بی مزار بمانند مدیونیم
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
🌹🕊🌹🕊🌹
همسرم يادت باشد كه بعد از شهادت فرزندانم را با قرآن و اهل بيت آشنا كن. به پسرم ياسر راه شهيد مطهرى را نشان بده و به دخترم آمنه بياموز كه حضرت زينب(ع) چگونه زندگى كرد.
"شهید علیرضا بلباسی"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
🌹🕊🌹🕊🌹
طرف با یک موتور گازی آمد جلوی در مسجد. سلام کرد. جوابش را با بیاعتنایی دادم. دستانش روغنی بود و سیاه. خواست موتور را همان جلو ببندد به یک ستون، نگذاشتم.
گفتم: اینجا نمیشه ببندی عمو. با نگرانی ساعتم را نگاه کردم. دوباره خیره شدم به سر کوچه. سه، چهار دقیقه گذشت و باز هم خبری نشد. پیش خودم گفتم:
مردم رو دیگه بیشتر از این نمیشه نگه داشت؛ خوبه برم به مسئول پایگاه بگم تا یک فکری بکنیم. یک دفعه دیدم بلندگوی مسجد روشن شد و جمعیت صلوات فرستادند! مجری گفت: نمازگزاران عزیز در خدمت فرمانده بزرگ جنگ حاج عبدالحسین برونسی هستیم که به خاطر خرابی موتورشان کمی با تأخیر رسیدهاند.
"شهید عبدالحسین برونسی"
#سالروز_شهادت
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
🌹🕊🌹🕊🌹
باران تندی میآمد، مهدی که آن زمان شهردار بود گفت: میرم بیرون.
گفتم: توی این هوا کجا میخوای بری؟
جواب نداد. اصرار کردم، گفت: میخوای بدونی پاشو تو هم بیا. با لندرور شهرداری راه افتادیم توی شهر. نزدیکیهای فرودگاه یک حلبیآباد بود رفتیم آنجا. توی کوچههایش پر از آب بود و گل. آب وسط کوچه صاف میرفت توی یکی از خانهها.
در خانه را که زد پیرمردی آمد دم در. ما را که دید شروع کرد به بد و بیراه گفتن به شهردار. میگفت: آخه این چه شهرداریه که ما داریم؟ نمییاد یه سری بهمون بزنه. ببینه چی میکشیم.
آقا مهدی بهش گفت: خیلی خب پدرجان! اشکال نداره شما یه بیل به ما بده درستش میکنیم.
پیرمرد گفت: برید بابا شماهام! بیلم کجا بود. از یکی از همسایهها بیل گرفتیم. تا نزدیکیهای اذان صبح توی کوچه، راه آب میکندیم.
"شهید مهدی باکری"
#سالروز_شهادت
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab