eitaa logo
با شهدا گم نمی شویم
3هزار دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
1.7هزار ویدیو
34 فایل
#شهدا امامزادگان عشقند كه مزارشان زيارتگاه اهل يقين است. آنها همچون ستارگانی هستند که می توان با آنها راه را پیدا کرد. ارتباط با مدیر کانال: @bonyan_marsoos ادمین تبادل: @basir114 ادمین تبلیغات: @K48MM80O59
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷علاقه زیادی به نهج البلاغه داشت، زیاد هم آن را می‌خواند.  🌷به هرکس که می‌خواست هدیه‌ای بدهد نهج‌البلاغه در اولویت اولش بود. هدیه‌ی اولین سالگرد ازدواجشان هم نهج‌البلاغه‌ای بود که به همسرش داد.  همیشه توصیه می‌کرد: 🌷سعی کنید مرتب این کتاب را بخوانید و با آن انس بگیرید که یکی از اثرات انس با نهج البلاغه پی بردن به بی‌ارزش و پوچ بودن دنیاست. "شهید پویا ایزدی" @Sedaye_Enghelab
✍همسر شهید: زندگی ما بر مبنای ساده‌زیستی و صداقت و عشق بنا شده بود. به هم سخت نمی‌گرفتیم و همیشه با محبت با هم صحبت می‌کردیم. ایثار و از خودگذشتگی زیادی در زندگی‌مان به خرج می‌دادیم. هیچ چیز موجب نمی‌شد من و آقا مهدی از هم ناراحت بشویم و اگر ناراحتی کوچکی پیش می‌آمد، سریع یک زمان گفت و گو معین می‌کردیم. 🌸 این عشق و صمیمیت بود که روز به روز در زندگی‌مان بیشتر می‌شد... 🌷"شهید مهدی نعیمایی"🌷 @Sedaye_Enghelab
‏عملیات مرصاد ، آخرین عملیات دفاع مقدس ، عملیاتی که فروغ جاودان منافقان را به دست امثال بی فروغ گردانید و هیمنه منافقان را در هم شکست. @Sedaye_Enghelab
🌼آخرت نزدیک، و زمان ماندن در دنیا؛ اندک است. ✍نهج البلاغه حکمت ۱۶۸ @Sedaye_Enghelab
🌷شهید حاج حسین همدانی: میرزا محمد سلگی قهرمان عملیات مرصاد بود. همه فرماندهانی که با او کار کرده بودند عاشق مرام و اخلاقش بودند. در شجاعت و صبر بی نظیر بود. 🌷دفاع ۸ ساله با عملیات پرشکوه و افتخار آمیز مرصاد به پایان رسید و به نظرم میرزا محمد قهرمان گمنام این حماسه بود. ✍کتاب آب هرگز نمی میرد "شهید میرزا محمد سلگی" @Sedaye_Enghelab
بسم الله الرحمن الرحیم پیامبراکرم صلی الله علیه وآله وسلم: او را اطاعت کنید! بدانید که خداوند علی (ع) را ولیّ و صاحب اختیار شما معین فرموده و او را امام و پیشوا قرار داده است و فرمانش را بر همه مهاجران و انصار و پیروان ایمانی، هر بیابانی و شهری، هر عجم عرب، هر بنده و آزاده‌ای، هر صغیر و کبیر ی، هر سیاه و سپیدی و بر هر حال خدا شناس موحدی، فرض و واجب فرموده است. @Sedaye_Enghelab
همیشه آیه‌ ی ، «وَ جَعَلْنا...» را زمزمه می کرد ‌گفتم : آقا ابراهیم ! این آیه برای محافظت در مقابل دشمنه ، اینجا که دشمن نیسٺ ! نگاه معنا داری کرد و گفٺ : 🌹دشمنی بزرگتر از شیطان هم وجود داره! "شهید ابراهیم هادی" @Sedaye_Enghelab
جلال را وقتی دیدمش خیلی ناراحت بود. می گفت: دیروز غیبت یکی از دوستانم را کردم. شب در عالم رویا دیدم که گوشت های او را در دیگی گذاشته ام و روی اجاقی می پزم. پس از آماده شدن با قاشق و چنگال به جانش افتادم و تا می توانستم خوردم. 🌹می گفت: امروز حال عجیبی داشتم. استغفار کرده و از آن دوستم حلالیت طلبیدم. ✍کتاب جلوه جلال "شهید جلال افشار" @Sedaye_Enghelab
🌷حسین احساس مسئولیت عجیبی داشت. منتظر نمی ماند تا کاری به او واگذار شود. خودش پیگیر خیلی از مسائل بود. یک روز با یک روزنامه دیواری آمد پیشم. داد دستم و گفت باز کن. وقتی باز کردم دیدم نقشه خیابان ها  و کوچه های محل را کشیده بود با تمام جزئیاتش. می گفت: این نقشه کوچه ها و خیابان های محله است و خانه تمام افرادی که به نحوی با انقلاب مشکل داشتند و یا مشکلات اخلاقی داشتند مشخص کرده ام. حتی خانه کبوتر بازان محله هم در نقشه مشخص شده بود. 🌷در مسائل فرهنگی هم پیشتازی خودش را داشت. با اینکه من مسئول جلسات نوجوانان بودم؛ اما همیشه حسین پیشنهاد می داد. 🌷جلسه که تمام می شد حسین یک بحث علمی را مطرح می کرد و همه را پای کار می کشید و بحث ها معمولا تا دو یا سه ساعت ادامه داشت. گاهی داخل حسینیه بودیم و گاهی بساط خودمان را کنار رودخانه پهن می کردیم. ✍کتاب آسمان خبری دارد "شهید عبد الحسین خبری" @Sedaye_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🕊🌹🕊🌹 آقا سید همیشه دست به خیر بود. جبهه و پشت جبهه اش هم فرقی نمی کرد. در جبهه گاهی مبلغی به نیرهایش می داد و می گفت: «این پول پیشت باشه لازمت میشه. ببر برای زن و بچه ات». هیچ وقت هم سراغ آن پول ها را نمی گرفت. ✍کتاب آقا مجتبی "شهید سیدمجتبی هاشمی" @Sedaye_Enghelab
🌹این سبکبالان که تا عرش جنون پر کشیدند آفتاب وصل را چون صبح، در بر می‌کشند ⭐️🌙 شادی روح شهید والا مقام "شهید محمد اقتداری" فاتحه و صلواتی هدیه کنیم. عاقبت همتون ختم بخیر وشهادت ان شاءالله. @Sedaye_Enghelab
بسم الله الرحمن الرحیم پیامبراکرم صلی الله علیه وآله وسلم: ای مردم هرکس از خدا و پیامبر او و از علی (ع) و امامانی که معرفی کردم، فرمان برد به رستگاری بزرگی نائل آمده است. رستگاران کسانی هستند که در بیعت با علی (ع) و پذیرش ولایت او و در ادای سلام بر وی مبادرت و سبقت جویند، اینان در بهشت نعمت ها متنعم خواهند بود. @Sedaye_Enghelab
نام : علی تخصص: استاد نهج البلاغه تولد: عیدغدیر ازدواج: عیدغدیر شهادت: عیدغدیر 🌷مراسم عروسی مان را ظهر گرفتیم که به چشم نیاید و حرمت داغداری خانواده شهداء حفظ شود. آمـدیم توی اتاق که ناهار بخوریم؛ در را بسـت و پشـت آن ایسـتاد، رو به من کـرد و گفـت: میدونی که تو این لحظه دعـای ما مستـجابه؟ گفتم: آره ولی الان بیا ناهـار بخوریم. گفت: روزه ام. گفتم: تو روز عروسی روزه گرفتی؟؟ گفـت: روزه ی نذره؟ گفتم: چه نذری؟ گفت: اینکه همـون طـور که خدا منو تو عید غدیر متولد کرد تو عید غدیر هم مزدوج کنه حالا من دعا می کنم تو آمین بگو.دستم را به دعا بلند کردم. 🌷گفت:خـدایا همـون طورکه منو در عـید غدیر متولد کردی و در عیدغـدیر مزدوج کردی، در عیـدغدیـر هم به شهـادت برسان... 🌷غدیرهرسال ﻋﻴﺪ ﻏﺪﻳﺮ که می آمد منتظر خبرش بودم. غدیر آخر که خبر شهادتش را در سومار برایم آوردند گفتم: سال هاست منتظر شنیدنش بودم. "شهید حاج‌ علی کسایی" @Sedaye_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷دوستان و آشنایان یک لحظه از فرهنگ جهاد و شهادت و امر به معروف و نهی از منکر غافل نباشید که اگر خون شهدای کربلا و پیام زینب(س) نبود، امروز اسلام و قرآن در عالم پیشرفت نمی‌کرد. 🌷عزیزان من باور کنید که شهادت از عسل شیرین تر است اگر در بطن کلمه شهادت بروید متوجه خواهید شد که چقدر کشته شدن در راه خدا شیرین است. "شهید محمدحسین مومنی" @Sedaye_Enghelab
🌷به راستی در شرایطی که از زمین و آسمان گلوله و موشک می‌بارید چه کاری می‌شد، انجام داد؟ که ناگاه او از راه ‌رسید. با‌‌ همان پاترول فکسنی‌ و بلندگویی که بر بام آن قرار گرفته بود.  🌷حاج‌بخشی می‌آید با سربندی بر سر و گلاب‌پاش بزرگی بر دوش و عطر و بسته‌ شکلاتی در دست. هنوز از راه نرسیده شعار ‌داد «کی خسته است؟» و صداهایی که از حلقوم تشنه بچه‌ها بیرون می‌آمد و در پاسخ او فریاد می‌زدند «دشمن!».   ـ کی بریده؟  ـ آمریکا ـ کجا می‌رید؟  با این شعار حاج بخشی، لبخند بر لبان خشکیده بچه‌ها می‌نشیند و همگی، با یک صدا فریاد می‌زدند -کربلا - منم ببرید - جا نداریم!  🌷و او با شکلک درآوردن مثلاً به بچه‌ها اعتراض می‌کند. ساعتی بعد پاتک دشمن دفع می‌شود و نیرو‌ها و تانک‌های عراقی مجبور به عقب‌نشینی می‌شوند. "شهید حاج ذبیح الله بخشی" @Sedaye_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بار سفر گو ببند هر که به ره آشناست قافله‌ای از راهی ست قافله‌ای سربلند بار سفر بسته‌اند مبدا اینان غدیر مقصدشان نینواست @Sedaye_Enghelab
🌹🕊🌹🕊🌹 اگر خدا شهادت را نصیبم کرد بنده از شهدایی هستم که در قیامت حتماً یقه‌ی بی حجاب ها و کسانی که ترویج بی‌حجابی میکنند را می‌گیرم..!" @Sedaye_Enghelab
🌹امروز اگر امن و امان است وطن سرسبزترین مــرز جهان است وطن سرتاسـر مــــرز لاله‌ای روییده مدیون شهیــد مرزبان است وطن ⭐️🌙 شادی روح شهید والا مقام "شهید محمد اقتداری" فاتحه و صلواتی هدیه کنیم. عاقبت همتون ختم بخیر وشهادت ان شاءالله. @Sedaye_Enghelab
بسم الله الرحمن الرحیم پیامبراکرم صلی الله وعلیه وآله وسلم: آگاه باشید... آخرین امام زمان قائم مهدی است. او یاری کننده دین خداست و انتقام گیرنده از ستمکاران است. آگاه باشید او گشاینده دژهای استوار و ویرانگر قلعه های مستحکم است. او نابود کننده طوایف مشرک و منتقم خون های به ناحق ریخته اولیای خداست. آگاه باشید او جرعه نوش دریای ژرف حقایق و معانی است. @Sedaye_Enghelab
🌹🕊🌹🕊🌹 سرباز مهدی(عج) اونیه که تو اوج هم گمنام باشه.... @Sedaye_Enghelab
🌹🕊🌹🕊🌹 کی با حسین کار داشت؟ یک قناسه چی ایرانی که به زبان عربی مسلط بود اشک عراقی ها را درآورده بود با سلاح دوربین دار مخصوصش چند ده متری خط عراقی ها کمین کرده بود و  شده بود عذاب عراقی ها. چه می کرد؟ بار اول بلند شد و فریاد زد: ماجد کیه؟ یکی از عراقی ها که اسمش ماجد بود سرش را از پس خاکریز آورد بالا و گفت:  منم! ترق! ماجد کله پا شد و قل خورد آمد پای خاکریز و قبض جناب عزراییل را امضا کرد! دفعه بعد قناسه چی فریاد زد:یاسر کجایی؟ و یاسر هم به دست بوسی مالک دوزخ شتافت! چند بار این کار را کرد تا این که به رگ غیرت یکی از عراقی ها به نام جاسم برخورد فکری کرد و بعد با خوشحالی بشکن زد و سلاح دوربین داری پیدا کرد و پرید رو خاکریز و فریاد زد: حسین اسم کیه؟ و نشانه رفت اما چند لحظه ای صبر کرد و خبری نشد با دلخوری از خاکریز سرخورد پایین یک هو صدایی از سوی قناسه چی ایرانی بلند شد: کی با حسین کار داشت؟ جاسم با خوشحالی، هول و ولا کنان رفت بالای خاکریز و گفت: من! ترق! جاسم با یک خال هندی بین دو ابرو خودش را در آن دنیا دید!   ✍ از کتاب رفاقت به سبک تانک @Sedaye_Enghelab
🌷همراه مهندس و یکی از اهالی بقاع رفته بودیم شناسایی منطقه ای. موقع ناهار که شد، مهندس به او گفت: برو برای ناهار غذا سفارش بده. ما سه نفر بودیم؛ اما چون آن شخص ارادت ویژه ای به شهید شاطری داشت، شش تا غذا گرفت. مهندس از این کار او خیلی ناراحت شد. اما کار از کار گذشته بود. 🌷وقتی سیر شدیم، مهندس از کارگر رستوران ظرف یک بار مصرف خواست تا باقی مانده غذا را با خودمان ببریم. در مسیر ضاحیه پیرمرد گدایی کمک خواست. مهندس گفت: پول را می خواهی چه کنی؟ گفت: گرسنه ام. 🌷مهندس غذا را به او داد و گفت: اگر گرسنه باشی همین کفایتت می کند. ✍کتاب معمار محبت "شهید حسن شاطری" @Sedaye_Enghelab