eitaa logo
با شهدا گم نمی شویم
3.1هزار دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
1.8هزار ویدیو
45 فایل
#شهدا امامزادگان عشقند كه مزارشان زيارتگاه اهل يقين است. آنها همچون ستارگانی هستند که می توان با آنها راه را پیدا کرد. ارتباط با مدیر کانال: @bonyan_marsoos ادمین تبادل: @basir114 ادمین تبلیغات: @K48MM80O59
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🕊🌹🕊🌹 🌹همیشه برای عاقبت به خیری فرزندانم دعا می کردم. سال ها قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، شبی خواب دیدم على در حرم امام رضا (ع) گم کرده ام. سراسیمه به هر طرف می‌دویدم و از خدا کمک میخواستم ناگهان مردی سبزپوش و بالابلند راه را بر من گرفت و فرمود: «علی پیش من است». بعد هم لبه ی عبایش را کنار زد. پسرکم آنجا، زیر عبای آن سبزپوش نورانی آرام گرفته بود. بیدار شدم و خوابم را این گونه تعبیر کردم که على من و متعلق به آنهاست و با آنها خواهد ماند. "شهید علی ملازم الحسینی" ✍راوی: مادر شهید @Sedaye_Enghelab
🌹خرم آن شهید گمنام که خدا او را سرشناس می سازد، نه آن کس که دیگران سرشناسش کنند. ⭐️🌙 شادی روح شهید والا مقام "شهید حسین غلام کبیری" فاتحه و صلواتی هدیه کنیم. عاقبت همتون ختم بخیر وشهادت ان شاءالله. @Sedaye_Enghelab
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم امام رضا علیه السلام : 🌹من شكرا لوالديه لم يشكر الله على الحمد لله. هرکه از پدر و مادرش سپاسگزاری نکند از خداوند سپاسگزاری نکرده است 📚میزان الحکمه،ج۱۳،ص۴۹۱
🌹در منطقه که بود از بی‌باکی نوجوان ها دائم در اضطراب بودم با خودم نقشه می کشیدم وقتی برگردم پشت جبهه از حضور انها در منطقه جلو گیری کنم تو جبهه این بود که آنها معنی احتیاط را نمیدانند بی‌کله اند خودشان را به کشتن می دهند. 🌹در همان روزها دشمن با نیروی زرهی‌اش حمله کرد ار‌پی‌چی‌زن‌ها جلو رفتند و به مقابله با تانک پرداختند خبر رسید مهمات آن‌ها تمام شده عده‌ای داوطلب لازم بود که مهمات به نیروها برسانند از گروه سنی من هیچ کس پا پیش نگذاشت 🌹ولی همان هایی که تا چند روز قبل نقشه میکشیدم از ورودشان به جبهه جلوگیری کنم، بی هیچ ترس و واهمه گلوله آر‌پی‌چی‌ را به دوش می‌کشیدند و مثل آهو تیزوچالاک آنها را به آر‌پی‌چی‌زن‌ها می‌رساندند آن‌وقت بود که از خودم خجالت کشیدم و تصمیم گرفتم وقتی به خانه برگشتم، به خلیل نوجوانم اجازه رفتن به جبهه را بدهم و... چنین کرد " شهید خلیل موحد فاروجی" ✍راوی: پدر شهید @Sedaye_Enghelab
🌹از برادر ان و خواهران می خواهم که راه شهیدان را ادامه دهند، چه بسا که شهید شوند! شهید شدن حقیقت است، چه بهتر که آدم در این راه کشته شود؛ این راه، راه حسین(ع) است، راه پیامبر(ص) است، ما باید این راه را ادامه دهیم تا به هدف خود برسیم. این وظیفه ی هر مسلمان واقعی است كه در این امر بزرگ شرکت کند و به پیروزی نهایی برسد. "شهید ابراهیم خلیل حشمتی" @Sedaye_Enghelab
🌹تاحالا من مرده بودم و این لحظه آغاز جهاد و شهادت است و این احساس را درخود می بینم که تازه متولد شدم و زندگی جدید را آغاز میکنم، شهادت انسان را به درجه اعلای ملکوتی می رساند و چقدر شهادت در راه خدا زیباست و مانند گل محمدی می ماند که وارثان خون پاک شهید از آن می بویند . خدایا شهادتم را در راه اسلام و قرآن که خاری در چشم دشمنان است بپذیر. "شهید حسین تاجیک" @Sedaye_Enghelab
🌹یکم مرداد سال ۱۳۷۱ در خانواده ای مذهبی در روستای جائین از توابع شهرستان حاجی آباد  متولد شد. دوران تحصیلی  خود در مقطع ابتدایی را در دبستان شهید مطهری ،دوران راهنمایی در مدرسه فردوسی و دوران متوسطه در دبیرستان امام علی (ع)  روستای زادگاهش {جائین} گذراند. 🌹بعد از اتمام تحصیل جهت  گذراندن دوره خدمت سربازی  عازم شهرستان میرجاوه در استان سیستان و بلوچستان  شد. در همین دوران  دوران خدمت مقدس  سربازی اش در هنگ مرزی شهر میرجاوه در ۲۶ خردادماه ۱۳۹۱ در حین مبارزه و درگیری با اشرار با  اصابت گلوله به درجه رفیع شهادت نائل آمدند "شهیدحمید سالاری جائینی" @Sedaye_Enghelab
با ذکر «یازهرا» به میدان رفته ماییم ما پاسدار حرمت آل عباییم می لرزد از نام بلند فاطمیون هر روز و شب پیوسته بر خود کوه صهیون ⭐️🌙 شادی روح شهید والا مقام "شهید لشکر فاطمیون مصطفی جعفری" فاتحه و صلواتی هدیه کنیم. عاقبت همتون ختم بخیر وشهادت ان شاءالله. @Sedaye_Enghelab
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم امام حسن علیه السلام: إذا سَمِعتَ أحَدا يَتَناوَلُ أعراضَ الناسِ فاجتَهِدْ أن لا يَعرِفَكَ ؛ فإنَّ أشقَى الأعراضِ بهِ مَعارِفُهُ . 🌷هرگاه ديدى كسى با آبروى مردم بازى مى كند، سعى كن كه تو را نشناسد؛ زيرا آبروى آشنايانش كمترين ارزش را نزد او دارد 📚ميزان الحكمه ج۶/ ص۲۰۰ @Sedaye_Enghelab
🌹 از عشایر بودیم، محمدرضا در حال کوچ به دنیا آمد. یکی از سال ها بارندگی زیاد بود و گاهی سیاه چادرهای ما در مسیر سیل قرار می گرفت 🌹آن روز باران به شدت می بارید و سیلی در راه بود. مردان عشیره به هر طرف می‌دویدند و تلاش می کردند شاید بتوانند سدی در مقابل هجوم آب ایجاد کنند زن‌ها وحشت زده به هر طرف می دویدند و بچه های پراکنده در دشت را سر جمع می کردند. 🌹محمدرضا که هراس و نگرانی را در چهره‌ی یکایک افراد عشیره میدید، قرآن را برداشت و رفت روی تپه ای و شروع کرد به تلاوت آن. 🌹باور می کنید؟؟ سیل خروشان نرسیده به سیاه چادرها راهش را کج کرد و در مسیر دیگری به جریان افتاد. "شهید محمدرضا جعفری بروانلو" ✍راوی: مادر شهید @Sedaye_Enghelab