eitaa logo
با شهدا گم نمی شویم
3.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
1.8هزار ویدیو
44 فایل
#شهدا امامزادگان عشقند كه مزارشان زيارتگاه اهل يقين است. آنها همچون ستارگانی هستند که می توان با آنها راه را پیدا کرد. ارتباط با مدیر کانال: @bonyan_marsoos ادمین تبادل: @basir114 ادمین تبلیغات: @K48MM80O59
مشاهده در ایتا
دانلود
با شهدا گم نمی شویم
#بخش_شصت_ودو از کرونا تابهشت تجهیزات نظامی را از هواپیما پیاده کردیم ,تجهیزاتی که فوق برتر بود که
از کرونا تابهشت درست روی تخت ,عکسی از زینب وعباس بود,عکسی که مشخص بود تازه گرفته شده,باورم نمیشد این بچه های من بودند که معصومانه به دوربین زل زده بودند وصورتشان اینچنین تکیده ولاغر شده بود... عکس رابرداشتم,علی هم پشت سرم قرارگرفت,شانه هایم را ماساژ میداد وهمراهم اشک میریخت... پس پس درست حدس زده بودم,زینب وعباسم دست این شیطان خبیث اسیربودند,همینطور که با گریه عکس را زیرورو میکردم ,علی عکس راگرفت وبرگرداندش... اوه...انور خبیپ چند جمله پشتش نوشته بود: خوب میدانستم که بالاخره همراه ان امامتان که ادعا دارید کل دنیا را بدست میاورید ,به اینجا میرسید...خوب عکس وچهره ی فرزندانتان را نگاه کنید چون میدانم ,قرار نیست دیگر زنده وسالم انها را ببینید... من خیلی بدجنس نیستم,این عکس را گذاشتم تا اخرین یادگاری باشد برایتان... اینها قربانیهای عزازیل بزرگند,تا کباب شدنشان راهی نمانده... با هرکلمه ,کلمه ای که میخواندم ,فشار روحی ام شدید وشدیدتر میشد...اخر من زنم...من مادرم...عاطفه زنانگی ام ومهر مادریم مرا شکننده تر از,علی...این مرد زندگی ام نموده,من طاقت اینهمه ناملایمات راندارم, دنیا دور سرم میچرخید که با لیوان ابی که علی به صورتم پاشید به خود امدم, علی:سلما...این شیطان خبیث میخواسته با روح وروان ما بازی کند....والله که وعده ی امام حق است...نگران نباش,امام با ماست...خدا با ماست....عباس وزینب را بالاخره به ما میرسانند... ادامه دارد... @Sedaye_Enghelab
دوران‌‌دفاع‌مقدس اوج‌افتخارات‌ملت‌ایران‌است . . . • حضرت‌آقا @Sedaye_Enghelab
خبر از یوسُفانی آوردند که پیراهنشان به رنگ خون است... @Sedaye_Enghelab
با شهدا گم نمی شویم
#بخش_شصت_وسه از کرونا تابهشت درست روی تخت ,عکسی از زینب وعباس بود,عکسی که مشخص بود تازه گرفته شده
از کرونا تا بهشت با به صدا درامدن بیسیم علی که خبر از حرکت لشکر به سمت بیت المقدس میداد ,به طرف لشکر حرکت کردیم. به محض رسیدنمان,طارق مثل اسپندی روی اتش از جا جهید وگفت:کجا رفتید؟یک دفعه کجا غیبتان زد,انهم باهم؟؟ اشکم که بند امده بود دوباره روان شد,عکس مظلوم جگرگوشه هایم را نشان طارق دادم,طارق با دیدن عکس,غمی برچهره اش افتاد ووقتی مضمون نوشته های انور را که باخط عبری نوشته بود متوجه شد,بغض گلویش راگرفت اما مثل علی خودش رانشکست وگفت:غمت نباشه خواهر,ما الان صاحب داریم,بی صاحب وبی پدر نیستیم که,ما از دوران یتیمی رد شدیم,پدر امت وپدر دنیا با ماست ما در رکاب مهدی زهراس هستیم,با لطف خدا وبه مدد امام,عباس وزینب را پیدا میکنیم... به راستی که حقیقت همین بود ,ما در رکاب کسی دیم که از پدر مهربان تر برامتش بود وداد مظلوک را از ظالم مبستاند ,اینجا منبع سکینه وارامش بود,پس چه غم...مراغمی نیست باوجود مهدی زهراس.. بالاخره حرکت کردیم...هرچه که جلوتر میرفتیم ,پایگاه های کلیدی این رژیم غاصب را یکی پس از دیگری به تصرف خودمان درمیاوردیم.. از جای جای دنیا ,سیل پیامهای بسیار بسیار زیاد به سمت ما روان بود,اینبار پیامها حاکی از پیوستن عده ای زیاد از یهودیان دنیا داشت که با دیدن صحنه هایی از کوه انطاکیه وتورات اصلی وتابوت سکینه ی حضرت موسی ع,به حضرت بقیه الله ایمان اورده بودند وخود را درجرگه ی مسلمانان میخواندند... به راستی که کلام حق بر دلهایی که فطرتی پاک دارند ,به راحتی مینشیند وجهان ودنیا کم کم داشت یکدست میشد برای برپایی حکومتی الهی ... در یک قدمی بیت المقدس بودیم وحضرت دوباره مثل روال قبل عمل کرد,دوربینها اماده فیلمبرداری و مخابره میشدند وبی شک تمام کسانی که دربیت المقدس بودند ,سخنان حضرت را مستقیم وزنده داشتند... ادامه دارد... @Sedaye_Enghelab
خوابت هم عبادتــــ مےشود … اگر دغدغہ‌ات ڪار براے خدا باشد ، و سربازے براے مهدی فاطمه هدفِ زندگیت! 🌙⭐️ شادی روح شهدامدافع حرم و تمامی شهدایی که امروز سالروز شهادتشان است فاتحه و صلواتی هدیه کنیم. ان شاءالله دعاگو و شفیع ما در اخرت باشند. عاقبت همتون ختم بخیر وشهادت ان شاءالله @Sedaye_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پیامبر اکرم (ص)میفرمایند : جاهِدوا أنفُسَكُم بِقِلَّةِ الطَّعامِ وَالشَّرابِ ؛ تُظِلَّكُمُ المَلائِكَةُ ، ويَفِرَّ عَنكُمُ الشَّيطانُ . با كم خوردن و كم نوشيدن ، به جهاد با نفْس هاى خويش بپردازيد تا فرشتگان بر شما سايه افكنند و شيطان از شما بگريزد . . تنبيه الخواطر : ج ۲ ص ۱۲۲ @Sedaye_Enghelab
شهید بابایی در زمان دفاع مقدس خدمت امام خمینی(ره) رسیدند و از ایشان برای انجام کاری در اوقاتی که آسیبی به کار جنگ نمی خورد، مرخصی خواستند. وقتی امام راجع به دلیل مرخصی گرفتن در آن بحبوحه ی جنگ پرسیدند. شهید بابایی فرمود: من در دهه اول محرم برای شستن استکان های چای عزاداران به هیئت های جنوب شهر که من را نمی شناسند می روم. مرخصی را برای آن می خواهم. امام خمینی (ره) به ایشان فرمودند: به یک شرط اجازه مرخصی می دهم که هر موقع رفتی به نیت من هم چند استکان بشویی. "شهیدعباس بابایی" @Sedaye_Enghelab
خاطره‌ای از آیت‌الله میرزا جواد آقاتهرانی ایشان اعتقاد و احترام عجیبی به رزمنده‌ها داشت. یک شب به تیپ امام جواد(علیه السلام) آمد. در جمع نیروها سخنرانی کرد. پس از اتمام سخنرانی، وقت نماز بود. صفوف رزمنده‌ها تشکیل شد، اما آیت‌الله آقا تهرانی قبول نمی‌کرد امام جماعت شود. شهید برونسی، فرمانده تیپ به ایشان عرض کرد: آقا! جلو بایستد تا به شما اقتدا کنند. میرزا جواد آقا هم در پاسخ فرمود: شما دستور می‌دهی؟ شهید برونسی گفت: من کوچک‌تر از آنم که دستور بدهم، ولی خواهش می‌کنم. علامه گفت: نه خواهش را نمی‌پذیرم. بچه‌ها گفتند: آقای برونسی! مصلحتاً بگویید دستور می‌دهم تا بپذیرند. ما آرزو داریم پشت این عارف بزرگ نماز بخوانیم. شهید برونسی هم همین کار را کرد و علامه در جواب فرمود: چشم فرمانده عزیز! بعد از نماز، آقا حال عجیبی داشت. شهید برونسی را کنار کشید و در حالی که اشک می‌ریخت گفت: دوست عزیزم! جواد را فراموش نکن و حتماً ما را شفاعت کن. (نقل از: یکی از رزمندگان تیپ جوادالائمه-علیه السلام) @Sedaye_Enghelab
دوباره وقت زیارت دوباره وقت سفر دوباره نوبت آغوش و گوشه‌های جگر دوباره آمده از راه روح تازه‌ی عشق دوباره چرخش هرچه ستاره دورِ قمر دوباره شهر پر از خواهش و تمنا شد ز دست‌های کرَم‌دار و آسمانِ نظر بگو به مرغ سحر باز ناله از سرگیر خبر رسیده ز پروانه‌‌های در اخگر خبر رسیده رسیده ز بحر خان‌طومان سفینه‌های نجات و چراغ راه بشر سفینه‌های نجاتی که در تلاطم شهر میان ارّه‌ی نجار و پُتک آهنگر میان سوزن خیاط و چرخ نقاله میان حجره‌ی بازار و مشق در دفتر رسیده‌اند که غفلت ز قلبمان برود وَ دل برای که باید تپید جز دلبر؟ شاعر: حسین عباسی فر @Sedaye_Enghelab
با شهدا گم نمی شویم
#بخش_شصت_وچهار از کرونا تا بهشت با به صدا درامدن بیسیم علی که خبر از حرکت لشکر به سمت بیت المقدس
از کرونا تابهشت حضرت لب به سخن گشود وابتدا مانند همیشه با حمد وثنای الهی شروع کرد وسپس دین موسی ع وعیسی ع و تمام پیامبران قبل از رسول خاتم را تاییدنمود وادامه داد که دین اسلام همان دینی است که پیامبران قبل از,پیامبر خاتم اورده اند واما کاملتر وجامع تراست پس هرکس خداجوست وایمان قلبی به پیامبران دارد به ما بپیوندد وکاملترین دین خدا را که اسلام ناب محمدی ست یاری کند ,بی شک هرکس به ما بپیوندد ما با اغوشی باز از او استقبال میکنیم وان کس که مارا غضب کند وعلم جنگ برافرازد ,مورد خشم وغضب خداوند قرارمیگیرد وما هم با اونبرد خواهیم کرد تا زمین از,وجود چنین افرادی پاک شود و.... بعد از,سخنان حضرت وارد بیت المقدس شدیم,باز هم تعدادی از,سران لشکر مخالف به میدان امدند ودریک چشم بهم زدن نیست ونابود شدند,سربازان لشکر مخالف که با دیدن مهارتهای لشکر امام ته دلشان خالی,شده بود,همه اسلحه ها را زمین نهادند وبا دستهایی که تا بالای,سر اورده بودند,تسلیم لشکریان حق شدند انگار لشکر رعب حضرت که بردلهای مخالفان میافتد,ضربه اش کاری تر بود که درچشم بهم زدنی کل لشکر دشمن تارومارشد .. نزدیک اذان ظهر به وقت فلسطین بودیم,جمعیتی انبوه از مسلمانان زجر کشیده در مسجدالاقصی جمع شده بودند,فریادوهیاهوی شادی به هوا بلند بود,همه وهمه ,کودک وبزرگ وپیر وجوان,اشک ریزان ولبیک گویان به طرف حضرت میامدند تا جز اولین کسانی باشند که باحضرت بیعت میکنند وگلی از گوشه ی جمال یوسف تازه از سفر برگشته میچینند. که ناگهان رعدبرقی دراسمان به درخشیدن گرفت واسمان از وسط به دونیم شد وانگار درهای اسمان بازشد,تمام دوربینها به کار افتادند ولحظه ها راشکار میکردند.. ابتدا ,راهرویی از نور برپا شد وگروهی که پیشاپیش انها مردی نورانی بود سوار بربال ملایک در صحن مسجدالاقصی پیش پای بقیه الله فرود امدند وسپس ملایک همانطور که امده بودند ,برگشتند ودر اسمان بسته شد وآسمان به حالت اول خود برگشت... حضرت با رویی گشاده ودرحالیکه تمام صورتش از شادی میخندید اغوش باز کرد وان مرد نورانی را که پیشاپیش مردانی دیگر از,اسمان نزول کرده بود را دربر گرفته وبا بوسه برپیشانیش فرمود:خوش امدی برادرم عیسی... انوقت بود که فهمیدم حضرت عیسی مسیح که هزاران سال پیش برای درامان ماندن جانش به امر خداوند به اسمان عروج کرده بود,هم اینک به زمین نزول اجلال فرموده بود تا وجودش ذخیره ای باشد برای یاری بقیه الله وکمک به برپایی حکومت حق الهی... از بس که عظمت وجود حضرت عیسی مسیح من را گرفته بود از توجه به دیگر همراهان حضرت غافل شده بودم ,با تلنگر علی که به بازویم میزد واشاره به جمع نزول کرده میکرد,نگاهم به سمت مردانی کشیده شد که مانند ما لباس سربازی امام زمان عج را دربر کرده بودند وگوییا از اسمان نزول کرده بودند تا مهدی زهراس را مانندنگین انگشتری گرانبها دوره کنند ویار باشند برای وجود نازنینش...چهره ها همه نورانی وناشناس بود وناگهان دربین چهره های از اسمان امده,چهره ای اشنا را دیدم بالبخندی برلب...باورم نمیشد... ادامه دارد... @Sedaye_Enghelab
با شهدا گم نمی شویم
#بخش_شصت_وپنج از کرونا تابهشت حضرت لب به سخن گشود وابتدا مانند همیشه با حمد وثنای الهی شروع کرد و
از کرونا تابهشت باورم نمیشد,به خدا خودش بود,حاج قاسم عزیزمان,این دلاورمرد همیشه درصحنه,امده بود تا دلاوریهایش را در رکاب حضرت تکمیل کند,اری امده بود تا به وعده اش مبنی بر ازادی قدس عمل نماید ... اشک شوق از دیدگانم روان شد درحالیکه دست علی را میکشیدم ,خودم را به جلو میبردم تا کمترین فاصله را با میهمانان تازه رسیده داشته باشم,من که فکر میکردم ارزوی دیدار محضر حاج قاسم رابه گور خواهم برد ,اینک این مرد الهی را درجلوی چشمانم به وضوح میدیدم که نا گهان صدای عیسی مسیح دربلندگو پیچید: ای مردم عالم که مرا درجای جای دنیا مستقیم وازطریق امواج میبینید همانا من عیسی مسیح فرزندمریم بنت عمران هستم روزگاری دشمنان قصدکشتن مرا داشتند اما به امرخداوند شخص دیگری که شباهتی با من داشت وازخیانتکاران بود بر دار رفت ومن به امر خداوند به اسمان عروج کردم,خداوند وجود مرا ذخیره ای قرار داد برای این روزها وبرپایی حکومت الله وکمک به برادرم حضرت مهدی عج,هان ای دنیا بدانید من عیسی مسیح پیامبر اولاالعزم خداوند ,اقرار میکنم که انجیل کتاب منسوب به من مقدمه ای برای قران است وقران تکمیل شده ی کتب قبلی آسمانی است. ان کس که اسلام ومحمدص ومهدی عج,را پذیرفت,همه ی ادیان راستین را پذیرفته وبه تمامی انبیا معتقدشده وکسی که زمان اسلام را درک کرده اگر به ادیان قبل از اسلام اکتفا کند ,ایمانش ناقص است ودربرابر ان مسوول است وباید اسلام را پذیرفته وبه قران معتقد گردد زیرا هرکتاب الهی ناسخ کتابهای قبلی میباشد وبعضی احکام وفروع انها منسوخ نموده وحکم دیگر میاورد. پس,بدانید من عیسی مسیح به دین اسلام هستم ومهدی عج ,امام من است ,پس هرکس مرا به پیامبری قبول دارد به اسلام دراید که راز کمال وخوشبختی دران است ,وسپس دستانش را به اسمان بلند کرد وفرمودند:اشهدان لااله الله واشهدان محمد رسول الله واشهدان علی ولی الله .... صدای حضرت عیسی با صدای,اذان ظهر درهم امیخت وفضای مسجد را فوق العاده روحانی نمود.. ادامه دارد.. @Sedaye_Enghelab