eitaa logo
با شهدا گم نمی شویم
3.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
1.8هزار ویدیو
45 فایل
#شهدا امامزادگان عشقند كه مزارشان زيارتگاه اهل يقين است. آنها همچون ستارگانی هستند که می توان با آنها راه را پیدا کرد. ارتباط با مدیر کانال: @bonyan_marsoos ادمین تبادل: @basir114 ادمین تبلیغات: @K48MM80O59
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹رسته اصلی پژمان تک تیرانداز بود، اما بعد ازشهادت پژمان متوجه شدم، که در سوریه هم، بین دوستانش به آچار فرانسه معروف بوده است. 🌹دوستانش می‌گفتند: از پست که برمی‌گشت می‌گفت: خُب، بگید چکارهست من انجام بدهم. می‌گفتیم: بابا پست بودی خسته‌ای برو استراحت کن. می‌گفت: نه، وقت برای استراحت زیاده، فعلاً وقت کار است. هر روز مشکلات فنی قرارگاه را درست می‌کرد و کار بچه‌ها را راه می‌انداخت، شب دستانش را به‌ هم میزد و با خوشحالی می‌گفت: خوب خدا را شکر امروز مفید بودم. "شهید پژمان توفیقی" @Sedaye_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 سیلی سرباز بر صورت بروجردی در دفتر فرماندهی سر و صدا به حدی رسید که فرمانده سپاه منطقه هفت از اتاقش بیرون آمد و جویای قضیه شد. مسئول دفتر گفت:" این سرباز تازه از مرخصی برگشته ولی دوباره تقاضای مرخصی داره". فرمانده گفت:" خب! پسر جان تو تازه از مرخصی آمدی نمیشه دوباره بری". یک دفعه سرباز جلو آمد و سیلی محکمی نثار بروجردی کرد. در کمال تعجب دیدم بروجردی خندید و آن طرف صورتش را برد جلو و گفت:" دست سنگینی داری پسر! یکی هم این طرف بزن تا میزان بشه". بعد هم او را برد داخل اتاق. صورتش را بوسید و گفت:"ببخشید، نمی دانستم این قدر ضروری است. می گم سه روز برات مرخصی بنویسند". سرباز خشکش زده بود و وقتی مسئول دفتر خواست مرخصیش را با کارگزینی هماهنگ کند گوشی را از دستش گرفت و گفت:"برای کی می خوای مرخصی بنویسی؟برای من؟نمی خواد. من لیاقتش را ندارم". بعد هم با گریه بیرون رفت. بعدها شنیدم آن سرباز راننده و محافظ بروجردی شده؛ یازده ماه بعد هم به شهادت رسید. آخرش هم به مرخصی نرفت. "شهید محمد بروجردی "🌷 @Sedaye_Enghelab
🌹شاگرد ممتاز و باهوش دوران تحصیل، تحصیلات آکادمیک خود را در رشته تربیت بدنی در زاهدان طی می کند و همزمان با تحصیل، به کسب فنون ورزش های رزمی در رشته کونگ فو پرتوآ می‌پردازد که توانست تا رده های بالای این ورزش را پیش برود. 🌹تواضع و فروتنی او زبانزد بود. صبر و تحمل زیاد داشت و این را در کلاس‌های آموزشی هنرهای رزمی اثبات کرد. به مطالعه کتب دینی علاقه زیادی داشت و به مطالعه نهج البلاغه، نهج الفصاحه و ... می‌پرداخت. بسیار به حلال بودن حقوق اهمیت می داد و به بیت المال حساس بود. 🌹با حضور سردار شوشتری در استان سیستان و بلوچستان و تلاش برای رفع محرومیت زدایی در این استان، علی در این مسیر قرار گرفت و سرانجام در صبحدم ۲۶ مهرماه ۱۳۸۸ مزد این دعا را که همیشه در جیب خود داشتند گرفتند که خدایا آخر و عاقبت همه ما را ختم به خیر بگردان. 🌹در حادثه و در جریان انفجار مجروح شدند و در تاریخ ۱ آبان ماه ۸۸ و بعد از یک هفته بستری شدن در بیمارستان چابهار به خیل عظیم شهدا پیوستند. "شهید علی مطهری نژاد" @Sedaye_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠در عملیات کربلای چهار قرار بود بچه ها از نهر خین عبور کنند و به جزیره بوارین بزنند. اما عراق گویا قسم خورده بود که نگذارد هیچ نیروی ایرانی از این نهر عبور کند. با آر پی جی هر چه را که روی نهر می آمد می زد. 🔰مجتبی با گروهی از رزمندگان وقتی از نهر عبور می کنند، تیرباری بدون وقفه روی بچه ها آتش می ریخت. خودش داوطلب شد که تیربار را خاموش کند. این جا بود که دعاهای قنوتش اینجا به اجابت رسید. "شهید مجتبی اکبرزاده" 🌷 ✍کتاب مربع های قرمز @Sedaye_Enghelab
🌹کلی ازش تعریف کرده بودم. اون ها هم پاهای شان را کردند توی یک کفش که باید یک بار ببینیمش ! بردمشان گردان نصرالله. وقتی رسیدیم ، بچه ها داشتند سوار کامیون می شدند. آقارجب را بهشان نشان دادم. یکی از دیده بان ها بهم نگاهی کرد و گفت: آدم فوق العاده ایه. مطمئناً امشب موفق می شوند. پرسیدم: از کجا فهمیدی؟ گفت: نگاه کن، خودت می فهمی. 🌹رفته بود بالا، دست بچه ها را می گرفت تا سوار کامیون بشوند. سوار که می شدند، دستشان را هم می بوسید و برای شان دعا می کرد. گفتم: همیشه با نیروهاش این طور رفتار می کنه. به همین خاطر هم هست که همه دوست دارند کنار آقارجب بجنگند. 🌹گفت: رزمنده ای که با فرمانده اش این قدر صمیمی باشه، اطاعتش هم از روی عشق و محبته و قطعاً چنین گردانی همیشه پیروزه... "شهید رجبعلی محمدزاده" @Sedaye_Enghelab
🌹شهید، باران رحمت الهی است که به زمین خشک جانها، حیات دوباره می‌دهد. عشق شهید، عشق حقیقی است که با هیچ چیز عوض نخواهد شد. ⭐️🌙 شادی روح شهید والا مقام "شهید اسماعیل زاهد پور" فاتحه و صلواتی هدیه کنیم. عاقبت همتون ختم بخیر وشهادت ان شاءالله. @Sedaye_Enghelab
بسم الله الرحمن الرحیم أبلَغُ ما تُستَمَدُّ بِهِ النِّعمَةُ الشُّكرُ ، وأعظَمُ ما تُمَحَّصُ بِهِ المِحنَةُ الصَّبرُ . آن چه بيش از هر چيز نعمت را بيفزايد ، شكر است ؛ و بزرگ ترين مايه چيره شدن بر محنت ، صبر است 📚غرر الحكم حدیث ۳۳۴۸ @Sedaye_Enghelab
🌹در خانه مشکلی برایم پیش آمده بود؛ بـا ناراحتی رفتـم سرکار، حـاج احمد بلافاصله گفـت: چی شده چرا ناراحتی؟ مـن هـم گفتم با مادرم حرفم شده! .... جزئیات ماجرا را نیز توضیـح دادم. 🌹خیلی از دستم عصبانی شد و گفـت: وسـایلت را جمـع کن و بـرو! کسی کـه بـا مادرش دعوا کرده ،کار خیرش در مسجد هم قبول نیست.بعد هم گفت من هر چه دارم به برکت دعای مادرم دارم. 🌹واقعا هـم همین طور بود. خیلی به مادرش ارادت داشـت و با احترام خاصی بـا او برخورد می کرد. می گفـت: برای جـذب در سپاه در روند کار اداری ام بـه مشکل برخوردم و کلا ناامید شدم. اگر مادرم دعا نمی کرد پاسدار نمی شدم. به من سفارش کرد : اگر می خواهی در دنیا و آخرت عاقبت‌ بخیر شوی حتما باید دم مـادرت را ببینی!! "شهید احمد عطائی" ✍ کتاب پروانه های شهر دمشق @Sedaye_Enghelab
✍️ مهندس خانه‌دار ▫️وقتی می‌اومد خونه دیگه نمی‌ذاشت من کار کنم. زهرا رو می‌ذاشت روی پاهاش و با دست به پسرمون غذا می‌داد. می‌گفتم: یکی از بچه‌ها رو بده به من با مهربونی می‌گفت: نه، شما از صبح تا حالا به اندازه کافی زحمت کشیدی. مهمون هم که می‌اومد پذیرایی با خودش بود. دوستاش به شوخی می‌گفتند: مهندس که نباید تو خونه کار کنه! می‌گفت: من که از حضرت علی علیه السلام بالاتر نیستم. مگه به حضرت زهرا سلام الله علیها کمک نمی‌کردند؟ "شهید حسن آقاسی زاده" @Sedaye_Enghelab