🍃امروز گوییا روز ویژه عباس است . در همین قطعه زمان چندین بار نقش حساس او را دیده ام .
عبّاس بن على(علیه السلام) آرام و مؤدب و با صلابت به محضر امام(علیه السلام) شرفیاب می شود. بدنبالش روانم!!
صدایش را با دنیایی از ادب می شنوم که فرمود:
«یا سیدی و مولای ! دشمن بدین سو مى آید».
مولایم از جا بر می خیزد قدمی به عباس ،قمر بنی هاشم نزدیک می شود.صدای قدمش را می شنوم!
🍃می فرماید: «یا عَبّاسُ! اِرْکَبْ بِنَفْسِی أَنْتَ ـ یا أَخِی ـ حَتّى تَلْقاهُمْ فَتَقُولَ لَهُمْ: ما لَکُمْ؟ وَ ما بَدالَکُمْ؟ وَ تَسْأَلْهُمْ عَمّا جاءَ بِهِمْ؟»;
(اى عبّاس! جانم به فدایت اى برادر! سوار شو و برو از آنها بپرس! هدف آنها چیست؟ چه روى داده است؟ و بپرس: چه دستور تازه اى به آنان داده شده؟).
🍃پرده خیمه بلافاصله بالا می رود و قامت رشید «قمر بنى هاشم» عبّاس را می بینم ،به سمت زهیر و حبیب می رود .بعد از گفتگویی کوتاه با بیست سوار که آن دو نفر هم از جمله آنان بودند، به سمت سپاه دشمن می تازد .
🍃قرارست که پیام مولا را ببرد و پاسخ آورد.
همه منتظرند !!چه خواهد شد؟
✨ #سفر_عشق
✨ #استاد_سراج
✨ #زیارت_مولا
《۲۶》
___
#کربلا #محرم #شهید
@SerajalHoda
🍃از دور می بینم ،این بیست مرد ،در حالی که دلهایی با آنانست که بعضشان در دامان صدیقه طاهره پرورش یافته اند با توکل و آرامشی که در چهره اشان هم نمایانست به سمت دشمن می روند .
🍃و اینجایی که من ایستادم در کنار خیمه هایی که صدای لالایی محزونی بگوش می آید و صدای ناله ضعیف طفلی!!
بخواب ای طفل بی شیرم
بخواب ای اصغر ،ای میرم
نمی خوابی چرا مادر؟؟
که از سوزت زمین گیرم
...
🍃و صدای دیگری که کودکی به عمه می گفت:عمه جان چی شده؟؟چرا عمو عباس رفت؟ کجا رفت؟
و...
🍃در نقطه ای قرار می گیرم که ببینم چه می شود؟
از دور می بینم که مولا بنزدیک سپاه دشمن رفته و با آنان گفتگویی دارد! چه میگویند؟؟ بعد از دقایقی می بینم که به سمت خیام حرم می آیند .
دلها سخت می تپد!
در دل می گویم یا غیاث المستغیثین و یا دلیل المتحیرین، یا الله!
✨ #سفر_عشق
✨ #استاد_سراج
✨ #زیارت_مولا
《۲۷》
___
#کربلا #محرم #شهید
@SerajalHoda
#کربلا_منتظر_ماست_بیا_تا_برویم
✨ بر بال خیال تا کربلای ۶۱ هجری✨
🍃و عباس می آید تنها ! معلومست خبری می آورد و باید خبری ببرد.
به سمت خیمه مولا می رود .
می شنوم که می فرماید:
در برابر سپاه دشمن رفتم و پرسیدم: «شما را چه شده است؟ و چه مى خواهید؟».
🍂گفتند: به تازگى فرمان امیرعبیدالله ، به ما رسیده است که به شما بگوییم یا حکم او را بپذیرید (به طور کامل تسلیم شوید) یا آماده کارزار باشید.
🍃به آنها گفتم: «شتاب مکنید تا نزد (مولایم) ابى عبدالله(علیه السلام) بروم و پیام شما را به ایشان برسانم».
🍂آنان پذیرفتند و گفتند: «پیام ما را برسان و پاسخش را به ما ابلاغ کن».
🍃من آمده ام و دیگران همانجا در برابر سپاه دشمن ،ماندند تا با نصیحتشان ،شاید از خواب گران برخیزند!!
آقاجانم !شما چه می فرمایید؟؟
🍃و من منتظرم ،نه من که همه ی آنهایی که از واقعه با خبر شدند منتظرند که امر و فرمان چیست؟
✨ #سفر_عشق
✨ #استاد_سراج
✨ #زیارت_مولا
《۲۸》
___
#کربلا #محرم #شهید
@SerajalHoda
#کربلا_منتظر_ماست_بیا_تا_برویم
✨ بر بال خیال تا کربلای ۶۱ هجری✨
🍃صدای مولایم حسین بن علی را می شنوم که می فرماید:
«اگر میتوانی جنگ را تا فردا به تأخیر بینداز تا امشب خدای را عبادت کنیم و از حضرتش آمرزش بجوییم. خدا میداند که من نماز را دوست میدارم، تلاوت قرآن را دوست میدارم، استغفار را دوست میدارم.»
🍃الله اکبر !!
حسین چه می بیند و چه می خواهد ؟؟!!
و این قوم عنود چه خواسته ای دارند؟؟!!
تفاوت ره از کجاست تا به کجا؟؟
🍃دیدم که قمر بنی هاشم با صلابت علوی خویش بسوی قوم معاند می راند .
🍃یقیناً می تواند که خواسته مولا را عملی کند. اما اگر آن قوم از خدا بی خبر نپیذیرند چه می شود؟؟
و دوباره هجوم ماتم به قلب نحیفم!!
🍃چه خواهد شد ؟؟
و می بینم که عباس برمی گردد او موفق شده است، توانسته مجابشان کند و جنگ را شبی به تأخیر بیندازد او مأموریت سیاسی خود را به خوبی انجام داده است.
عباس ،امروز سفیر کبیر بوده است .مثل همیشه رو سفید میدان.
✨ #سفر_عشق
✨ #استاد_سراج
✨ #زیارت_مولا
《۲۹》
___
#کربلا #محرم #شهید
@SerajalHoda
🍃با خود می اندیشم شب سختی در پیش است.شب قرآن خواندن و قرآنی شدن.شب سخت ؟و یا شب شیرین ؟.
بله! شب شیرین و پر تلاش و پر عبادت و پربار.
🍃کمر خود را محکم می بندم .مبادا لحظه ای غافل شوم.
🍃خود را کنار زینب کبری می رسانم و دلم را با دلش به مولا و سرورم حسین بن علی متصل می نمایم.
✨ #سفر_عشق
✨ #استاد_سراج
✨ #زیارت_مولا
《۳۰》
___
#کربلا #محرم #شهید
@SerajalHoda
🍃به قد و قامت بانو می نگرم .دلم پُرست از محبتش !مرید و والهش هستم.
آرزوی کلامی از لعل لبانش دارم .دلم پر از تمناست.
🍃نگاهی می نماید و دلم آتش می گیرد و آتش آب می شود و از دیده ام فرو می ریزد.
عالمه غیر معلمه است! فهیمه است و نگفته می شنود و نخوانده می داند که "زین اب" است.
🍃می فرماید:
حسين در جلو خيمه اش نشسته بود و دو زانو را در بند شمشير قرار داده بود و در اثر خستگى خوابش برده بود ولى من بيدار بودم و در كنارش ايستاده و از ماه رویش توشه برمی داشتم.
🍃غريو حمله سپاه را از نزديك شنيدم، با ملايمت به برادرم نزديك شده گفتم:
برادر، بانگ و فرياد نزديك مى شود،
آيا نمى شنوى؟
🍃سر برداشت و فرمود:
جدم رسول خدا صلى الله عليه و آله را در خواب ديدم، به من فرمود:
تو نزد ما مى آيى.
سيلى به صورت خود نواختم و گفتم: اى واى...
✨ #سفر_عشق
✨ #استاد_سراج
✨ #زیارت_مولا
《۳۱》
___
#کربلا #محرم #شهید
@SerajalHoda
#کربلا_منتظر_ماست_بیا_تا_برویم
✨ بر بال خیال تا کربلای ۶۱ هجری✨
🍃حسين عليه السلام فرمود: خواهر عزيز من، واى بر تو نباشد، آرام باش خداى تو را رحمت كند.
🍃آرام شدم ،کلامش تصرف ولایی داشت!!
من اشک می ریختم و حال خویش را گونه ای دیگر می یافتم ،قلبم آرامست .خیالم راحت .
امّا...
🍃دوباره با نگاهم خواستم بدانم در اردوی دشمن ،بین عباس و آنها چه گذشت که شبی را فرصت پیدا شد؟؟
دوباره نوای روحبخشش را شنیدم.
🍂-عمر سعد با يارانش مشورت كرد كه اين مهلت را بدهد يا نه؟
يكى گفته: سبحان الله، به خدا ا گر اينان از ديلميان بودند واين تقاضا را از تو مى كردند شايسته بود كه با آن موافقت كنى. سپس تا فردا مهلت دادند.
🍃و من دوباره ...
آه صدای ناله حزین طفلی است.
- این عمّی العباس؟؟العطش ،العطش!!
عمو جان !
✨کاش اشک چشم من نوشیدنی بود!!
✨ #سفر_عشق
✨ #استاد_سراج
✨ #زیارت_مولا
《۳۲》
____
#کربلا #محرم #شهید
@SerajalHoda