eitaa logo
سراج الهدے
176 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
123 ویدیو
4 فایل
رستگارے در گرو تربیتـــــ روح و روان است. با ما همراه باشید...
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از گلشن راز
الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه امیرالمومنین و الائمه علیهم السلام عید ولایت و امامت ، عیدالله الاکبر ، یعنی عید سعید غدیر خم را تبریک و تهنیت عرض می نماییم. @golshaneraaz
⚜ ۱۰۰۱ نکته از امیرالمومنین علیه‌السلام ____ ❇️ دیدار یار آشنا ❇️ حارث که از اصحاب حضرت علی علیه السلام است شبی سراسیمه به خدمت علی علیه السلام رفت آن حضرت از حارث پرسید: ای حارث تو را چه بر آن داشته که در این موقع شب نزد من آیی؟ حارث گفت: والله دوستی و عشقی که در جان من است مرا پیش تو آورده است. آنگاه حضرت به او فرمود: بدان ای حارث که نمی‌میرد آن کسی که مرا دوست می‌دارد الا اینکه در وقت جان دادن مرا می‌بیند و با دیدن من امیدوار رحمت الهی می‌شود و همین‌طور کسی که مرا دشمن می‌دارد و مرا می‌بیند در وقت مردن، اما عرق ناامیدی در صورت او می‌نشیند. منبع: کتاب ۱۰۰۱ نور از ولایت امیرالمومنین (ع) __ @SerajalHoda
🌟📖 زندگی نامه حاج شیخ جعفر شوشتری (۱۲۳۰ - ۱۳۰۳ق) «رحمةالله علیه» 🔰 شرح احوال《۶》 نمونه دیگر را، حضرت آیت اللّه العظمی آقای شیرازی آورده‌اند که بدینصورت است: در جریان سفر مرحوم شوشتری به ایران، هنگامی که ایشان وارد تهران گردید انبوه مردم از جمله سفیر کشور روسیه به ملاقات ایشان رفتند. مردم تقاضای موعظه کردند و مرحوم شوشتری بنا به اصرار مردم، سرش را بلند کرد و فرمود: «مردم! آگاه باشید که خدا در همه جا حاضر است و به نهفته سینه‌ها داناست.» اِنَّهُ عَلیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ. این فراز تکاندهنده و کوتاه، اثری عمیق در مردم نهاد؛ به گونه‌ای که اشکها روان شد و قلبها تپید و مردم دگرگون شدند. سفیر روسیه در نامه‌ای به امپراتوری روس در این مورد نوشت: «تا هنگامی که این قشر روحانیون راستین مذهبی، در میان مردم باشند و مردم از آنان پیروی کنند، سیاست ما کاری از پیش نمی‌برد؛ چرا که وقتی یک جمله شوشتری در یک مجلس عظیم، اینگونه دگرگونی ایجاد می‌کند، روشن است که دستورات و فتواهای آنان چه خواهد کرد.» منبع: سایت آیه‌های انتظار ______ @SerajalHoda
🌟📖 زندگی نامه حاج شیخ جعفر شوشتری (۱۲۳۰ - ۱۳۰۳ق) «رحمةالله علیه» 🔰 شرح احوال《۷》 عشق به حسین علیه السلام ویژگی دیگر او شیفتگی وصف ناپذیرش به سالار شایستگان حضرت حسین علیه السلام بود، به همین جهت هم با آن مقام علمی، فقهی و کهولت سن تا آخرین مراحل زندگی پربرکت خویش منبر می‌رفت و با شوری وصف ناپذیر نام، یاد، کربلا، عاشورا و شهادت جانسوز حسین علیه السلام و راه و رسم افتخارآفرین و ستم سوز او را برای دوستداران ورهروانش ترسیم می‌کرد. مردم را به ارزشهایی که کربلا، دانشگاه آن و حسین علیه السلام آموزگار بزرگ و تبلور و تجسّم راستین آنها بود، فرامی خواند و از ضدارزشها هشدار می‌داد. خودش به هنگام یادآوری رخداد جانسوز کربلا می‌سوخت و سوز دلش به صورت قطرات اشک، از دیدگانش فرو می‌بارید. او از گوهر گرانبهای اخلاص و عرفان و عشقی بهره ور بود که هم وعظ و ارشاد و منبرهایش مورد قبول افتاده بود و هم یادآوری مصائب جانسوز و هدفدار حسین علیه السلام که بخشی از منبرهای او را تشکیل می‌داد، به همین جهت هم مورد عنایت امیر کاروان قافله عشق بود و هم نیای گرانقدرش پیامبر گرامی، که تنها به دو نمونه جالب و شنیدنی در این مورد بسنده می‌شود. منبع: سایت آیه‌های انتظار __ @SerajalHoda
⚜ ۱۰۰۱ نکته از امیرالمومنین علیه‌السلام ____ ❇️ پیامبر سرنوشت امت را به دست امام داد ❇️ پیامبر (ص) فرمود: یا علی تو حجت خدا و باب خدا و راه خدایی و تویی آن خبر بزرگ و تویی صراط راست و مستقیم خدا. منبع: کتاب ۱۰۰۱ نور از ولایت امیرالمومنین (ع) __ @SerajalHoda
هدایت شده از گلشن راز
بیا، که بی‌تو به جان آمدم ز تنهایی نمانده صبر و مرا بیش ازین شکیبایی بیا، که جان مرا بی‌تو نیست برگ حیات بیا، که چشم مرا بی‌تو نیست بینایی @golshaneraaz
هدایت شده از گلشن راز
بیا، که بی‌تو دلم راحتی نمی‌یابد بیا، که بی‌تو ندارد دو دیده بینایی اگر جهان همه زیر و زبر شود ز غمت تو را چه غم؟ که تو خو کرده‌ای به تنهایی @golshaneraaz
⚜ ۱۰۰۱ نکته از امیرالمومنین علیه‌السلام ____ امام صادق علیه‌السلام فرمود: امیرالمومنین علیه السلام بسیار می‌فرمود :  من از طرف خدا قسمت کننده بهشت و دورخم و من بزرگ‌ترین فرق گذارم و من صاحب عصا و میسمم تمام ملائکه و روح‌القدس و پیغمبران به فضیلت من اقرار نمودند، چنان که به فضیلت محمد علیه‌السلام اقرار کردند. مرا بر مسندی مانند او نشانیده‌اند و آن مسند (هدایت و خلافت) خدائی‌ست همانا رسول خدا (درقیامت)خوانده شود و جامه در بر شود من هم خوانده شوم و جامه در بر شوم او بازپرسی شود و من هم بازپرسی شوم و طبق گفته‌ او سخن گویم به من خصلت‌هائی عطا شده که هیچ کس نسبت به آن‌ها بر من پیش نگرفته است ... ‌ منبع: کتاب ۱۰۰۱ نور از ولایت امیرالمومنین (ع) __ @SerajalHoda
🌟📖 زندگی نامه حاج شیخ جعفر شوشتری (۱۲۳۰ - ۱۳۰۳ق) «رحمةالله علیه» 🔰 شرح احوال《۸》 عشق به حسین علیه السلام ضیافت دوست از خود آن عالم ربّانی آورده‌اند که می‌فرمود: «زمانی که از تحصیلات علمی خویش در حوزه نجف فارغ شدم و به وطن خود شوشتر، بازگشتم با تمام وجود دریافتم که باید در هرچه بیشتر و بهتر آشناساختن مردم با معارف قرآن و اسلام بکوشم، به همین جهت در گام نخست تصمیم گرفتم که روزهای جمعه را منبر بروم و پس از آن با فرا رسیدن ماه رمضان، به خاطر انجام این  مسئولیّت به منبر خویش ادامه دادم، امّا شیوه کار اینگونه بود که: تفسیر صافی را به دست می‌گرفتم و از روی آن مردم را وعظ و ارشاد می‌نمودم و در آخرین بخش منبر هم، به بیان مشهور و معروف که هر غذایی نیاز به نمک دارد و نمک مجلس وعظ وارشاد نیز، روضه و یادآوری و بازگویی مصائب جانسوز عاشورا و حسین علیه السلام است، به ناچار از کتاب (روضة الشهداء) مقداری مرثیه می‌خواندم. ماه محرّم را نیز که در پیش بود، به همین صورت گذراندم؛ امّا به هیچ عنوان توانایی جدایی از کتاب و منبر رفتن بدون کتاب را نداشتم و مردم نیز بدین صورت بهره کافی نمی‌بردند، امّا به هر حال حدود یک سال بدین صورت گذشت. سال بعد با فرا رسیدن محرّم با خود زمزمه کردم که: تا چه زمانی باید کتاب در دست گیرم و از روی کتاب مجلس و منبر را اداره کنم؟ و تا کی نتوانم از حفظ منبر بروم؟ باید چاره‌ای بیاندیشم و خویشتن را از این وضعیّت ناگوار نجات بخشم. امّا، هر چه در این مورد اندیشیدم راه به جایی نبردم و بر اثر فکر زیاد، خستگی سراسر وجودم را  فراگرفت و از شدّت نگرانی به خواب خوشی رفتم. در عالم رؤیا دیدم که در سرزمین کربلا هستم، آن هم درست به هنگامی که کاروان حسین علیه السلام در آنجا فرود آمده‌است. به همه جا نگریستم، چشمم به خیمه‌ای برافراشته افتاد، دریافتم که سپاه دشمن در صفهای فشرده بر گرد خیمه حسین علیه السلام گرد آمده‌اند، گام به پیش نهادم. دیدم خود حسین علیه السلام در درون آن خیمه نشسته‌است، وارد شدم. سلام گرمی نثار آن سیمای نورافشان نمودم که حضرت مرا در نزدیکی خویش جای داد و به حبیب بن مظاهر فرمود: «حبیب! شیخ جعفر، میهمان ماست باید از میهمان پذیرایی کرد. درست است که آب در خیمه نیست، امّا آرد و روغن موجود است، بپاخیز و برای میهمان غذایی آماده ساز.» حبیب بن مظاهر به دستور حسین علیه السلام برخاست و پس از لحظاتی چند به خیمه وارد شد و غذایی پیش روی من نهاد. فراموش نمی‌کنم که قاشقی هم در ظرف غذا بود. چند قاشقی از آن غذای بهشتی صفت، خورده بودم که از خواب بیدار شدم و دریافتم که از برکت زیارت آن حضرت و عنایت او، نکات ولطائف و کنایات و ظرافتهایی از آثار خاندان وحی و رسالت بر من الهام شده‌است که تا آن ساعت، بر کسی الهام نگشته و فهم کسی بر آنها از من پیشی نگرفته بود.» منبع: سایت آیه‌های انتظار __ @SerajalHoda