eitaa logo
سراج الهدے
176 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
123 ویدیو
4 فایل
رستگارے در گرو تربیتـــــ روح و روان است. با ما همراه باشید...
مشاهده در ایتا
دانلود
⚜ ۱۰۰۱ نکته از امیرالمومنین علیه‌السلام ____ امام صادق علیه‌السلام فرمود: امیرالمومنین علیه السلام بسیار می‌فرمود :  من از طرف خدا قسمت کننده بهشت و دورخم و من بزرگ‌ترین فرق گذارم و من صاحب عصا و میسمم تمام ملائکه و روح‌القدس و پیغمبران به فضیلت من اقرار نمودند، چنان که به فضیلت محمد علیه‌السلام اقرار کردند. مرا بر مسندی مانند او نشانیده‌اند و آن مسند (هدایت و خلافت) خدائی‌ست همانا رسول خدا (درقیامت)خوانده شود و جامه در بر شود من هم خوانده شوم و جامه در بر شوم او بازپرسی شود و من هم بازپرسی شوم و طبق گفته‌ او سخن گویم به من خصلت‌هائی عطا شده که هیچ کس نسبت به آن‌ها بر من پیش نگرفته است ... ‌ منبع: کتاب ۱۰۰۱ نور از ولایت امیرالمومنین (ع) __ @SerajalHoda
🌟📖 زندگی نامه حاج شیخ جعفر شوشتری (۱۲۳۰ - ۱۳۰۳ق) «رحمةالله علیه» 🔰 شرح احوال《۸》 عشق به حسین علیه السلام ضیافت دوست از خود آن عالم ربّانی آورده‌اند که می‌فرمود: «زمانی که از تحصیلات علمی خویش در حوزه نجف فارغ شدم و به وطن خود شوشتر، بازگشتم با تمام وجود دریافتم که باید در هرچه بیشتر و بهتر آشناساختن مردم با معارف قرآن و اسلام بکوشم، به همین جهت در گام نخست تصمیم گرفتم که روزهای جمعه را منبر بروم و پس از آن با فرا رسیدن ماه رمضان، به خاطر انجام این  مسئولیّت به منبر خویش ادامه دادم، امّا شیوه کار اینگونه بود که: تفسیر صافی را به دست می‌گرفتم و از روی آن مردم را وعظ و ارشاد می‌نمودم و در آخرین بخش منبر هم، به بیان مشهور و معروف که هر غذایی نیاز به نمک دارد و نمک مجلس وعظ وارشاد نیز، روضه و یادآوری و بازگویی مصائب جانسوز عاشورا و حسین علیه السلام است، به ناچار از کتاب (روضة الشهداء) مقداری مرثیه می‌خواندم. ماه محرّم را نیز که در پیش بود، به همین صورت گذراندم؛ امّا به هیچ عنوان توانایی جدایی از کتاب و منبر رفتن بدون کتاب را نداشتم و مردم نیز بدین صورت بهره کافی نمی‌بردند، امّا به هر حال حدود یک سال بدین صورت گذشت. سال بعد با فرا رسیدن محرّم با خود زمزمه کردم که: تا چه زمانی باید کتاب در دست گیرم و از روی کتاب مجلس و منبر را اداره کنم؟ و تا کی نتوانم از حفظ منبر بروم؟ باید چاره‌ای بیاندیشم و خویشتن را از این وضعیّت ناگوار نجات بخشم. امّا، هر چه در این مورد اندیشیدم راه به جایی نبردم و بر اثر فکر زیاد، خستگی سراسر وجودم را  فراگرفت و از شدّت نگرانی به خواب خوشی رفتم. در عالم رؤیا دیدم که در سرزمین کربلا هستم، آن هم درست به هنگامی که کاروان حسین علیه السلام در آنجا فرود آمده‌است. به همه جا نگریستم، چشمم به خیمه‌ای برافراشته افتاد، دریافتم که سپاه دشمن در صفهای فشرده بر گرد خیمه حسین علیه السلام گرد آمده‌اند، گام به پیش نهادم. دیدم خود حسین علیه السلام در درون آن خیمه نشسته‌است، وارد شدم. سلام گرمی نثار آن سیمای نورافشان نمودم که حضرت مرا در نزدیکی خویش جای داد و به حبیب بن مظاهر فرمود: «حبیب! شیخ جعفر، میهمان ماست باید از میهمان پذیرایی کرد. درست است که آب در خیمه نیست، امّا آرد و روغن موجود است، بپاخیز و برای میهمان غذایی آماده ساز.» حبیب بن مظاهر به دستور حسین علیه السلام برخاست و پس از لحظاتی چند به خیمه وارد شد و غذایی پیش روی من نهاد. فراموش نمی‌کنم که قاشقی هم در ظرف غذا بود. چند قاشقی از آن غذای بهشتی صفت، خورده بودم که از خواب بیدار شدم و دریافتم که از برکت زیارت آن حضرت و عنایت او، نکات ولطائف و کنایات و ظرافتهایی از آثار خاندان وحی و رسالت بر من الهام شده‌است که تا آن ساعت، بر کسی الهام نگشته و فهم کسی بر آنها از من پیشی نگرفته بود.» منبع: سایت آیه‌های انتظار __ @SerajalHoda
هدایت شده از گلشن راز
حجاب روی تو هم روی توست در همه حال نهانی از همه عالم ز بسکه پیدایی عروس حسن تو را هیچ درنمی‌یابد به گاه جلوه، مگر دیدهٔ تماشایی ز بس که بر سر کوی تو ناله‌ها کردم بسوخت بر من مسکین دل تماشایی @golshaneraaz
هدایت شده از گلشن راز
ندیده روی تو، از عشق عالمی مرده یکی نماند، اگر خود جمال بنمایی ز چهره پرده برانداز، تا سر اندازی روان فشاند بر روی تو ز شیدایی @golshaneraaz
🌟📖 زندگی نامه حاج شیخ جعفر شوشتری (۱۲۳۰ - ۱۳۰۳ق) «رحمةالله علیه» 🔰 شرح احوال《۹》 رؤ یای عجیب و معنویّت او از مرحوم آیت اللّه شیخ عبدالنّبی عراقی آورده‌اند که می‌فرمود: زمانی که مرحوم شوشتری در مدرسه سپه سالار سابق منبر می‌رفت، انبوه مردم از همه قشرها از جمله علما و گویندگان در مجلس او شرکت می‌کردند. یکی از علمای عصر که نژاد از شاهان قاجار داشت، جلسه درس و بحث علمی برای دانشجویان مذهبی داشت، یکی از همان روزها از شوشتری سخن به میان آمد و یکی از حضّار اظهار داشت: «شما نیز خوب است همانند دیگر بزرگان به منظور تعظیم شعائر دین در مجلس شیخ، شرکت کنید.» شاهزاده دانشمند که هنوز به مقام علمی و قداست و پروای شیخ آگاهی نیافته بود، پاسخ داد: «دوست عزیز! او نیز سخنوری همچون دیگر سخنوران و منبریها است، فکر نمی‌کنم لزومی داشته باشد که ما درس و بحث خود را تعطیل نموده، پای منبر او برویم.» شب هنگام شاهزاده دانشمند، در عالم رؤیا دید رستاخیز با همه هول و هراسش برپاگشته و پیامبر به پیروان راستین خاندان وحی و رسالت، جواز و برات بهشت اعطا می‌کند و او نیز گام به پیش نهاد و سلام کرد و گفت: «ای پیامبر خدا! به من هم عنایتی بفرمایید، چرا که افتخار خدمت به قرآن و دین و مذهب را دارم» پیامبر او را مورد محبّت قرار می‌دهد، امّا می‌فرماید: «برای تو هنگامی برات صادر می‌شود که جناب شیخ جعفر شوشتری از تو راضی شود، در غیر این صورت دریافت نخواهی کرد.» شاهزاده دانشمند، ناگهان از خواب بیدار می‌گردد و درمی یابد که شیخ مردی وارسته و زیبنده و دارای پارسایی و کمال و جمال معنوی است و از سست نهادی و فقدان سرمایه علمی و عملی به دور است. مردی است که شایسته مقام رفیع ارشاد خلق است، عالمی عامل و وارسته‌است و زهدفروشی و ریاکاری و بازیگری و عوام فریبی و جلب رضایت مخلوق به قیمت ناخشنودی خالق، نخواهد نمود. دین را به دنیا نفروخته و نخواهد فروخت. بر این اساس بود که دیدگاه او در مورد شخصیّت شیخ دگرگون شد و روز بعد پس از گردآمدن شاگردان گفت: «اینک، همه با هم به محضر شیخ و پای منبر او می‌رویم» شاگردان شگفت زده به همراه استاد خویش به محفل شیخ آمدند و پای سخنان روح بخش او که از آیات و روایات برمی خاست، نشستند. پس از پایان بحث و پراکنده شدن مردم، شاهزاده دانشمند نزد شیخ رفت و با او روبوسی کرد و پس از آن به شیخ ارادت بیشتری پیدا کرد، چرا که به هنگام روبوسی، شیخ سر به گوش شاهزاده نهاد و گفت: «بیان پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله را درست دریافتی اگر من از شما راضی و خشنود نگردم، برات بهشت به شما نخواهد رسید.» منبع: سایت آیه‌های انتظار __ @SerajalHoda
⭐️ ⭐️ ✅ اولین قدم برای کسبِ کمال، کم حرف زدن و مراقبت از زبان است. " حرفِ کسی را نزنید" ⛔️ محال است انسان بدون رعایتِ کم حرفی به جایی برسد . -------------------- @SerajalHoda
"💎" امام موسی کاظم علیه السلام: 💟 هر کس سه چیز را بر سه چیز مسلط کند، گویی به نابودی عقلش کمر بسته است: - کسی که با آرزوی بلند، نور اندیشه‌اش را تاریک سازد، - شکوفه‌های حکمتش را با سخنان اضافی و بی‌مورد از بین برد - و با شهوات نفسانی نور عبرت خود را خاموش نماید. چنین کسی گویی از هوای نفس خود برای نابودی عقلش کمک گرفته، و هر کس عقلش را نابود سازد دین و دنیایش را از دست داده است. ‌ __________ @SerajalHoda
هدایت شده از گلشن راز
به پرده در چه نشینی؟ چه باشد ار نفسی به پرسش دل بیچاره‌ای برون آیی! نظر کنی به دل خستهٔ شکسته دلی مگر که رحمتت آید، برو ببخشایی دل عراقی بیچاره آرزومند است امید بسته که: تا کی نقاب بگشایی @golshaneraaz
🌟📖 زندگی نامه حاج شیخ جعفر شوشتری (۱۲۳۰ - ۱۳۰۳ق) «رحمةالله علیه» 🔰 شرح احوال《۱۰》 وفات مرحوم شیخ جعفرّ شوشتری، پس از انجام رسالت دینی و ارشاد مردم در شهرهای مختلف ایران و زیارت امام رضا علیه السلام در مشهد مقدس به شوق زیارت امیرمؤ منان علی علیه السلام، راه عراق را درپیش گرفت، امّا متاءسّفانه در منطقه غرب کشور و مرز کنونی ایران و عراق در منطفه کرند بیمار شد و پس از چند روز، سرانجام در تاریخ ۲۸صفر سال ۱۳۰۳ ه‍. ق، وفات یافت. پیکر او به وسیله جمعی از ارادتمندان، به نجف اشرف حمل و در آنجا به خاک سپرده شد. آرامگاه او در نجف یکی از مکانهای زیارتی این شهر است که با نام مسجد شیخ جعفر الشوشتری شناخته می‌شود. منبع: سایت آیه‌های انتظار __ @SerajalHoda
⚜ ۱۰۰۱ نکته از امیرالمومنین علیه‌السلام ____ ❇️ نورهای جهان و جنان ❇️ رسول خدا (ص): اگر خداوند متعال در روی زمین از علی و فاطمه و حسن و حسین علیه السلام بهتر و عزیزتر سراغ داشت به من دستور می‌داد با آن‌ها به مباهله بروم لکن خداوند امر کرد به وسیله ایشان به مباهله رفتم پس این دلیل است بر افضلیت ایشان نسبت به همه مخلوقات لذا من به وسیله ایشان به نصاری غلبه کردم. منبع: کتاب ۱۰۰۱ نور از ولایت امیرالمومنین (ع) __ @SerajalHoda