eitaa logo
کانال سید سراج الدین جزائری
22.5هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
3.2هزار ویدیو
11 فایل
شهیدتر ز شهیدان بی کفن، #شاعر غریب تر ز #نویسنده ها، #کتابفروش . یک جوان نسبتا خییییلی معمولی ارتباط : @seyedseraj اگر حرفی رو نخواستی رو در رو بگی👇 https://eitaayar.ir/anonymous/F902.WG72a ⛔تبلیغات ندارم⛔ ‌. کپی و برداشت از مطالب جایز
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال سید سراج الدین جزائری
نکاتی که کسی بهتون نمیگه: تجربه خادمی توی بین الحرمین و حرم‌ها باعث شد این نکات رو به زوار امام حسی
موارد ضروری حرم ۲: ✅ اگه توی جایی قرار گذاشتید و برگشتید دوستانتون نبودن مستقیم‌برید میله ۳۵ بین الحرمین . هم این که این قرار باعث پیدا شدن همراه ها میشه هم این که مرکز مفقودین میتونید همراهانتون رو پیج کنید. ✅ امانات حرم شلوغ و غیرقابل دسترسه. تو فاصله از حرم و قبل از ورود به بین الحرمین کیف‌ها رو بسپارید به یکی از همسفرها و نوبتی زیارت برید. به هیچ عنوان به دیوار آویزون نکنید و برید .خیلی موارد دیدم که برگشتن کیفشون نبوده و دچتر مشکل شدن. ✅ برای سوار شدن ماشین و رفتن به نجف یا هرکدوم از مرزها، روبروی باب‌القبله حرم حضرت اباالفضل(ع) خیابان شارع العباسه که باید تا انتها برید و برسید به کراج(گاراج) سیدة جودة و اگه قصد رفتن به کاظمین بغداد یا سامرا دارید پشت حرم حضرت اباالفضل باب بغداد برید. سمت حرم امام حسین(ع) اگه هستید هم برید شاعر محمد امین(شهید احمد زینی) اونجا ماشین برای همه جا هست. ✅در محیط حرم و بین الحرمین سرویس بهداشتی نیست و فقط در ابتدا و انتهای مسقف (سایه‌بان‌) وضوخانه و آب سردکن وجود داره ولذا قبل تشرف اگه نیاز به سرویس داشتید در خیابان های اطراف پیدا کنید. ✅تعداد محدودی از زائرین فکر میکنن چون خدام و در کل عراقی‌ها فارسی متوجه نمیشن میشه باهاشون شوخی کرد ولی بعضی از خادمین فارسی بلدن و متوجه می‌شن اما گاهی به رو نمیارن که توهین میشنون.این از کرامت و بزرگواریشونه ولی بهاره بیشتر رعایت و مراقبت کنیم. عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/2574778599C7565824046
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کربلای معلی
ولی خدایی ارزشش را داشت... این چند روز اصلا داخل حرم سیدالشهداء نرفته‌بودم.مثل پارسال که خدمتم بین الحرمین بود و تا آخر حتی داخل حرم سید الشهدا نرفتم و از باب السلام یک سلام دادم و برگشتم ایران. اصلا معتقدم زیارت اربعین برای مثل منی همان یک سلام از دور است و باید حرم را بگذارم برای اهل اربعین، آن‌هایی که فقط اربعین می آیند کربلا. امشب اما از همان سر شب به دلم افتاده بود بروم داخل و یک‌دل سیر زیارت کنم. رفتم بالای پشت بام عقیله ،سری به بچه های باصفای موکب رسانه‌ای معلی زدم. بندگان خدا دست تنها کاری کرده‌اند کارستان، تماما مردمی و خودجوش.دیشب هماهنگ کرده بودم شب‌ها یکی دو خادم بفرستیم برای کمک به آنها. رفته بودیم تا بچه‌ها رو توجیه و‌ به مسئولش معرفی کنیم. کارم که تمام شد گفتم بگذار بروم یک گوشه و روی پشت‌بام برای خودم خلوت کنم . منتها الیه سمت چپ می شد نزدیکترین جا به حرم را نشانه گرفتم‌ و از کلی موانع رد شدم و رسیدم به جان‌پناه بام. همانجا بود که برای شما پخش زنده را گذاشتم.ذاتا اهل تک‌خوری نیستم، راستش را بخواهید رفتم آنجا خلوت کنم که این دل وامانده بهانه‌اش ببرد و شب جمعه‌ای و در آن شلوغی بیخیال داخل رفتن بشود. کمی نشستم لبه پشت بام و زل زدم به باب الرأس شریف، بهم ریختم و حس زیارتم بیشتر شد، اصلا انگار این را برای حال امشب من گفته اند که: گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق ساکن شود، بدیدم و مشتاق‌تر شدم عطشم برای ورود به حرم دو چندان شد. رفتم سمت مهدی-جوان باصفا، خوش مشرب و دوست‌داشتنیِ آبادانی که همخدمتی این روزهای ما در عتبه است- تجهیزات تصویربرداری‌ام را دادم دستش و گفتم بعد شیفتت برو سمت باب القبله، آنجا می‌آیم و وسایلم را تحویل می‌گیرم. این را گفتم و از پله‌ها پایین رفتم و رفتم سمت حرم. برعکس حرم امام‌رضا(ع) اینجا حُسن باج متطوعین و لباس فرم خادمی این است که برای رفت و آمد نیاز به تفتیش نداریم و تقریبا جایی برایمان ورود ممنوع نیست. از خروجی همان باب الرأس و بدون صف و تفتیش سرم را انداختم پایین و راهی ضریح شدم. اصلا انگار یک چیزی مرا عجیب سمت خودش می‌کشاند. انگار دلم میخواست بروم توی بغل امام. کفش‌هایم را درآوردم و همینجور که در چه کنم و چه‌کنم کفش‌ها بودم و چشم‌چشم می کردم، خادمی بدون اینکه چیزی بگویم یا حرفی بزند دست کرد توی جیبش و یک پلاستیک مشکی داد دستم. کفشم را داخلش گذاشتم و از پله‌های ورودی سرازیر شدم سمت حائر. خواستم بدنم را بسپارم به موج جمعیت تا بکشاندم سمت ضریح اما یادم افتاد که جلیقه و باج دارم. پس رفتم سمت ضریح جناب حبیب و آرام خودم را کشاندن سمت ضریح سیدالشهدا. هیچ کس هم بهم نگفت کجا می روی، ورودی آن سمت است و اینجا ورود ممنوع است؟! از کنار هر خادمی هم که گذشتم خوش و بشی کردیم و چیزی گفتیم «الله ساعدک» ، «الله یخلیک»، «یعطیک العافیه» و... به ارباب بی کفن سلامی دادم و زیر لب برای خودم زمزمه‌ای می‌کردم و آرام خزیدم گوشه دیوار. ایستادم و خودم را بین خدام جا دادم. جایی که تقریبا اجازه توقف کسی را نمی‌دهند ولی کسی با یک‌خادم کار نداشت. اولش عذاب وجدان داشتم و دل توی دلم نبود. سیر و سرکه را توی دلم می‌جوشاندند. مسئول منتصبین را دیدم که با بیسیم می‌آمد این‌سمتی. تجربه نجف باعث شد این‌بار من پیش قدم شوم و برم سمتش. صدایش کردم و گفتم شیفت ندارم و آزادم می‌خواهم اینجا کمک کنم‌. گفت «رحم الله والدیک» و لبخندی زد و اشاره کرد بمان. معلوم بود کار زیاد است و نیرو کم دارد. شروع کردم به هدایت زائران که آمد و با دست هلم داد سمت ضریح که :«قل حرکت زایر» اشاره کردم به کفشهایم که چه کارشان کنم. از دستم گرفت و گذاشت توی قفسه پشت سرش و مرا دوباره هل داد وسط جمعیت، درست زیر قبه! اگر تا همین دیروز به من میگفتند شب جمعه قبل اربعین می توانی زیر قبه حسین(ع) بایستی و زیارت کنی خنده‌ام می‌گرفت که بیچاره اصلا نمی‌داند اربعین چه خبر است و من حداقل ۸ سال است یا بیشتر که اربعین حتی داخل حرم نرفته‌ام. اما حالا من، سید سراج‌الدین، ایستاده‌ام زیر قبه و دارم خدمت میکنم.حدود دومتری ضریح اصلا انگار آن زمان توی دنیا نبودم، نمی‌دانم ولی حس میکنم مستی که می‌گویند اینطور باشد، سرخوشی که هیچ چیز از آن یاد نداری. تقریبا یک ساعت شده نشده یاد مهدی افتادم که نکند هنوز منتظر من باشد. رفتم سمت منتصب و تشکر کردم و خواستم کفشم را بردارم که دیدم ای دل غافل قفسه خالی شده و کفشها نیست. در آن شلوغی چاره‌ای نبود و باید بیخیال کفشها می شدم. بایستی کل مسیر را پابرهنه از حرم بزنم بیرون و بروم یک جفت کفش بخرم. از باب القبله که بیرون زدم تازه یادم افتاد که پول همراهم نیست و امکان خرید کفش ندارم. سرم را انداختم پایین و راهی شدم. کمی سخت بود ولی خدایی ارزشش را داشت... کانال https://eitaa.com/joinchat/2574778599C7565824046
کانال سید سراج الدین جزائری
ولی خدایی ارزشش را داشت... این چند روز اصلا داخل حرم سیدالشهداء نرفته‌بودم.مثل پارسال که خدمتم بین
ببخشید اگر طولانی‌است، تازه خیییلی از جزئیات را صرف نظر کردم، نکات نگارشی را هم اگر رعایت نکردم و فاصله و نیم‌فاصله را درست نذاشتم چون دیگر بیش‌از این نمی‌شد در یک پیام جا داد. اتفاقا خیلی از رفقای رسانه‌ای مثل همین سید بدون سانسور دایم می‌گوید مطالبت طولانی‌است و باب دل مخاطب نیست. چندتکه و در چند مرحله بنویسی بیشتر مخاطب جذب کانال می‌شود و ماندگار. حق دارند، از حیث مخاطب شناسی درست هم می‌گویند. ببخشیدها ولی از شما چه پنهان گاهی برای شما نمی‌نویسم. برای دلم می نویسم، مثل همین‌بار... یادم هست سال‌۸۸ و قبل از آن که جز فیسبوک شبکه اجتماعی وجود نداشت جز یاهو مسنجر و وبلاگ‌نویسی رونق و کلاسی داشت و البته که آن موقع من هم وقت وسیع‌تر و صد البته فرصت بیشتری داشتم به «صاف‌ و ساده» اساسی می رسیدم، وبلاگم را می‌گویم. فارغ از آنکه کسی می‌خواند یا نه هر روز می نوشتم، زیاد و با حس و‌ حال. یادم هست در هدر صفحه‌ام نوشته بودم «می نویسم چون حس میکنم اگر ننویسم می‌میرم، اصلا خفه می شوم.» زیر تیتر اسم وبلاگ‌هم این بود: دلت را صاف کن حرفت را ساده بگو... حالا همین را به تو می‌گویم صاف و ساده و البته ناشناس حرفت را اینجا بگو👇 https://eitaayar.ir/anonymous/F902.WG72a https://eitaayar.ir/anonymous/F902.WG72a اگر هم دوست داشتی اینجا بگویی عیبی ندارد👇 @seyedseraj
چندبار خواندم و گریه کردم... الآن هم که می‌نویسم اشک امامم نمیده... یک‌چیز دلی می‌گویم بدون پشتوانه روایی ولی به دلم افتاده حسین(علیه‌السلام) و خواهرش زینب که پرستار آل الله بوده آمده به دیدار شما این ایام... بالاتر از خدمت به مادر سراغ ندارم. خصوصا که از عزیزترین خواسته‌هاتون یعنی زیارت الاربعین گذاشتید... قبول باشه خواهر یا برادر عزیزم... کانال https://eitaa.com/joinchat/2574778599C7565824046
هدایت شده از سین صاد (سعید صادقی)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بعضی آدمها با ماشین مدل بالا مادرشونو میبرن خونه سالمندان... بعضیا هم مثل آقاسجاد از مراغه مادرش رو روی دوشش میگیره و تا کربلا می‌بره... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🔻🔻🔻🔻 کانال سین صاد رو دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/459735098C6f43ed974a
کانال سید سراج الدین جزائری
بعضی آدمها با ماشین مدل بالا مادرشونو میبرن خونه سالمندان... بعضیا هم مثل آقاسجاد از مراغه مادرش رو
خیلی ها معتقدند حر را احترام به مادر نجات داد. و شاهرخ ضرغام را... و طیب حاج رضایی را... و خیلی‌های دیگر را
من چی بلدم که یاد کسی بدم...!؟ همه‌اش لطف اربابه به من بی لیاقت ولی قبلا هم گفتم من هروقت گره‌ای به کار کربلام میفته زمزمه لبم میشه این بیت: تو که آخر گره رو وا می‌کنی امام رضا پس چرا امروز و‌ فردا می‌کنی امام رضا نمی‌گم مجربه و حتما جوابه ولی حال دل من رو‌خوب می‌کنه... یادتون باشه اینجا گدا همیشه طلبکار می‌شود...! کانال 👇 https://eitaa.com/joinchat/2574778599C7565824046
مطالب کانال با ذکر یا بدون نام قابل انتشار است و نیاز به کسب اجازه نیست
هر وقت دلتنگ شدید بنشینید پای موکب رسانه‌ای معلی و دل و استخوانی سبک کنید. از این منظره برنامه اجرا میشه با کلی پخش زنده و‌ میان‌برنامه با حس و حال. https://moallatv.com/ https://moallatv.com/ موکب رسانه‌ای معلی با هزینه و همت و تجهیزات خیریه مردمی برپاست و به همه شبکه‌های ملی و استانی خدمات میده... کانال https://eitaa.com/joinchat/2574778599C7565824046
از هر کران بانگ رحیل آید به گوشم بانگ از جرس برخاست وای من خموشم تقریبا تمام شده... هر طرف نگاه می‌کنی خادمها دارند آماده حرکت می‌شوند. حکایت من اما باقیست و البته داغیست بر دلم... باید ساکم را ببندم ولی می‌دانم که هیچم و هیچ بر نچیدم، امید دارم که این همه روز در طلایی‌ترین ایام‌خدا در میان بهترین خلق خدا در بهترین نقطه زمین بودم. شاید که ما را به اینها ببخشند سعدی مگر از خرمن اقبال بزرگان یک خوشه ببخشند که ما تخم نکشتیم کانال 👇 https://eitaa.com/joinchat/2574778599C7565824046
دو روزی نبودم هم روز آخر بود و بیشتر تو‌ حس و حال خودم بودم و‌ جمع کردن‌وسایل و ... هم رفتن تا بصره و رد شدن از مرز و بعد هم که رانندگی تا شهرکرد. حرف نگفته زیاد هست که میگم براتون کم کم