فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الخیر کُله بخدمة حسین...
نمیدانم شما هم اینطور هستید یا نه اما من هر بار که از کربلا برمیگردم اولین شب جمعه که میرسد با خودم عهد میکنم که مبادا دیگر کربلا بروی...!
خودم هم میدانم مردش نیستم که پای حرفم بایستم اما اگر با خودِخودم کمی کلنجار نرم این حال خرابم را چهکنم!؟
گاهی باخودم بالا و پایین و حسابکتاب میکنم که آیا این حال خراب و دلتنگیِ کشنده بعد از زیارت به لذت آن چند روز وصال میارزد یا نه...!؟
اصلا وقتی فکر میکنی که یک هفته پیش این موقع کجای دنیا بودی و وسط آنهمه خیر و خوبی غرق در ناز و نعمت برای خودت میگشتی و حالا اینجا و با اینهمه دوری برای خودت نشستهای انگاری دنیا یکهو روی سرت خراب میشود.
قبول دارید حس و حال آدم، حس و حال آدم(ع) است که بهشت را مفت و مسلم از دست داد...!؟
خیلی ها اگر کسی اربعین به کربلا نرسد به او میگویند جامانده، اما من معتقدم جامانده آن کسی است که از کربلا برگشته است. کسی که دلش یا جگرش یا روحش در کربلا جامانده و تنها جسم واماندهاش از بهشت برگشته است.
از شما چه پنهان دلم بدجور هوای گریهدارد و پیش خودم گفتم کمی بنویسم تا شاید سبک شوم بلکه این بغض کوفتی سر باز کند.
امثال من بدجور باختهایم. همه خوبیهایی که یکجا در بغلمان بود را از کف دادهایم، همه بهشت را، همه خیر را ...
آخر می دانید موضوع چیست!؟ گفتهاند الخیر کُله بخدمة حسین...
خودمانیاش یعنی دنیای بی حسین(ع) خیری درش نیست. همین...
😭😭😭
کانال #سید_سراج_الدین_جزائری👇
https://eitaa.com/joinchat/2574778599C7565824046
کانال سید سراج الدین جزائری
الخیر کُله بخدمة حسین... نمیدانم شما هم اینطور هستید یا نه اما من هر بار که از کربلا برمیگردم اول
enc_16925741545073039216198.mp3
4.86M
دنیای منه
امامحسین(ع) بزرگتر از دردهای منه...
بعضیها تو سفر سختی کشیدن برای رفت و برگشت این سفر. خیلیها مریض شدن وقتی برگشتن.
وقتی برگشتن به کنایه و بعضاً حتی به محبت ازشون پرسیدن که بازم میری!؟
این نوا جواب خوب و مرهم کاریه به دلهای زخمخورده...
کانال #سید_سراج_الدین_جزائری👇
https://eitaa.com/joinchat/2574778599C7565824046
21.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥اربعین رفته ها حتما با دقت ببینن👌
🔹شاید تو اینبار دلی رفتی زیارت، اما از الان همینکه رفتی یعنی وارد یه ماجرای کاملا جدی شدی...
🔹کربلا رفتن دلیه؟یعنی هروقت دلمون خواست باید بریم؟
🔹یه خبر جالب به شما بدم؟!
کانال #سید_سراج_الدین_جزائری 👇
https://eitaa.com/joinchat/2574778599C7565824046
انا لله و انا الیه راجعون....
خداحافظ مرد عاشقانههای پربغض
کانال #سید_سراج_الدین_جزائری
https://eitaa.com/joinchat/2574778599C7565824046
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلخوشم با غزلی تازه همینم کافی است
تو مرا باز رساندی به یقینم، کافی است....
از میان اشعار محمدعلی بهمنی با این شعر بیشتر مأنوس و خوشحالم
روحش شاد
کانال #سید_سراج_الدین_جزائری
https://eitaa.com/joinchat/2574778599C7565824046
نمیدانم شاعرها عاشق می شوند یا عاشقها شاعر...
هرچه بود استاد بهمنی هر دو را به غایت تجربه کرده بود...
کانال #سید_سراج_الدین_جزائری
https://eitaa.com/joinchat/2574778599C7565824046
کانال سید سراج الدین جزائری
همسایه سایهات به سرم مستدام باد.... در حرم عمهجان بهیادتان و دعاگویتان هستم.
پیام رو نوشتم یه غم سنگین نشست روی دلم...
باید مینوشتم در شب شهادت عموجان بی حرم در حرم عمه جان...
السلام علیک یا حسن ابن علی المجتبی
دوست داشتم امشب مدینه باشم و در بین الحرمین بقیع تا صبح قدم بزنم و اشک بریزم.
خوب خودتان میدانید و گفتن ندارد...
امشب حرم امیرالمؤمنین (ع) شیفت خدمت داشتیم...
اما بی توفیق بودم و محروم از خانه پدری.
دوستان مشهد دعوت کرده بودند این سه شب مشرف شویم مشهد بعنوان خادم رسانهای مواکب...
بخت یار و توفیق همراه نشد و نتوانستم مشرف شوم.
دوستان عراقی پیام دادند که هفته آینده سامرا، حرم امامین عسکرین، خانه امام زمان(عج) خدمت داریم و میتوانیم خادم شویم بی لیاقت بودم و بهرهام نشد.
خدارا شکر بی بی جان همینجاست در همسایگیمان.
خداییاش هم بشماریم ۴۰ منزل فاصله نیست بین کلبه محقر ما و صحن باصفای عمهجان. همین هم دلخوشم کرده که هرچند همسایه خوبی نیستم اما همسایه خوبیهام و سایه همسایه بر سرم.
الحمدلله علی کل حال...
کانال #سید_سراج_الدین_جزائری 👇
https://eitaa.com/joinchat/2574778599C7565824046
سلام من به مدینه....mp3
6.88M
سلام من به مدینه به آستان رفیعش...
#حاج_منصور_ارضی
این شورانگیزترین و خاطره سازترین مداحی برای منه
بشنوید تا ماجراش رو بگم
#شهادت_امام_حسن_مجتبی
#شهادت_امام_حسن
#رحلت_پیامبر_اکرم
#کانال_سید_سراج_الدین_جزائری
عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/2574778599C7565824046
#خرده_روایتهای_یک_جوان_نسبتا_خیلی_معمولی
#پرواز #عمره_دانشجویی
شماره۱
تازه ۲۰ سالمشده بود...
خودم خبر نداشتم ،رفیقم اسمم رونوشته بود برای عمره دانشجویی.
وسط نماز عشا پیامک ستاد عمره دانشگاهیان اومده بود، درست یادمه حتی جایی رو که تو حسینیه اعظم شهرکرد نماز میخوندم.
نماز تموم شد. گوشی رو برداشتم و پیامک رو خوندم، چند بار هم خوندم ولی نفهمیدم چی میگه.
زنگ زدم به سعید که داستان رو براش تعریف کنم و ببینم قضیه این پیامک چیه!؟ تا گوشی رو برداشت گفت نکنه پیامک اومده برات؟
حیرون و با تعجب پرسیدم قضیه چیه...!؟
گفت من اسمت رو نوشتم برای عمره دانشجویی امسال .اسم خودم هم در اومده.
تازه دوزاریام افتاده بود...
ناخواسته دعوت شده بودم به بهشت خدا، به مدینة النبی (ص) . جالب اینجاست تا اون روز مخالف سفر عمره بودم و کمک به اقتصاد وهابیت می دونستم اما اونشب دست و دلم لرزید.
دلهره داشتم، احتمال میدادم خونواده و خصوصا پدرم موافقت نکنن. چند روز قبلش عزم کربلا کرده بودم برای اولین بار اما بابا مخالفت کرده بود .
اون سالها عراق ناامن و هنوز همه چیز دست آمریکایی ها بود و شرایط سفر اصلا مساعد نبود. حداقل ما از دور اینجوری می شنیدیم...
زنگ زدم به خواهرم و گفتم با بابا-اینا صحبت کن ، من تو خیابون میچرخم تا نتیجه رو بگی.
گفت بابا خونه نیست.
گفتم اشکال نداره منتظر می مونم تا خبر بدی...
تلفن و قطع کردم و گوشی روتوی جیب پیراهنم گذاشتم که صدای زنکش رو بشنوم و سوار موتور شدم و همینجوری بی هدف توی شهر می چرخیدم.
گلزار شهدا، امامزاده دوخاتون ، تپه نور الشهدا و کلی جاهای دیگه چرخیدم.
با هر پیامک و زنگی می ایستادم و با دلهره گوشی رو باز می کردم ، طوری که صدای تپش قلبم رو توی گوشم می شنیدم.
نمیدونم چند ساعت گذشت ولی بالاخره پیامک خواهرم رسید. درست یادمه متنش:
«سلام حاجی
پس کی میای خونه!؟»
با دست لرزون و به سختی نوشتم :
«جدی میگی!؟»
جواب داد :
« آره
بابا اجازه داد»
نمیدونم پنج شش ماه چطور برام گذشت ولی به خودم اومدم دیدم سی تیرماهه و تو هواپیما نشستم و صدای خلبان چورتم رو پاره کرد:
«مسافرین عزیز تا لحظاتی دیگر در فرودگاه مدینه بر زمین خواهیم نشست. من ... کاپیتان پرواز، به همراه کادر پروازی از همه شما التماس دعا داریم »
بلافاصله این مداحی توی بلندگوهای هواپیما پخش شد:
سلام من به مدینه و آستان رفیعش
به مسجد نبوی و به لالههای بقیعش...
😭😭😭😭
از پنجره هواپیما بیرون رو نگاه کردم سفیدی و نور مسجد النبی و تاریکی و غربت بقیع کنارهم از اون فاصله غربت عجیبی به دل آدم میانداخت...
گریه امان همه بچه ها رو بریده بود...
😭😭😭😭
اینکه اون چندروز خصوصا شب و روز نیمه شعبان توی مدینه و مکه چه گذشت باشه سر یه فرصت دیگه اما به اعتراف اطرافیان و اذعان خودم بعد اون سفر من خیلی عوض شدم . خوب یا بدش رو نمیدونم ولی تغییر کردم... .
#ادامه_دارد ....
#کانال_سید_سراج_الدین_جزائری
عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/2574778599C7565824046