جویای کاربودم...
هرجامیرفتم جورنمیشد...
قراربود یه جایی آزمون بدم...
چله دعای عهدباترک گناه به نیت شهیدبرزگرگرفتم روز ۳۵نوبتم شد
و کارخوبی نصیبم شد...الان خیلی راضیم وهر روزبه نیت امام زمان وشهیددعای عهدمیخونم
والبته همسرخوب😂
شایدباورنکنید...
۳ماه پیش عضوکانال شدم...
به نیت ازدواج نذرسیب کردم..
چون شهید برزگر مجرده
خداشاهده چهل روز واسشون سوره محمدخوندم...
ونذرکردم به نیتشون ۴۰تاسیب ببرم شهدای گمنام...چون ازمزارش دورم و خودشون مدتی مفقودالاثربوده ...
خداگواهه...
۱۰روزبعدازچله ؛
یک خواستگارمعلم اومدبی چون وچرا ازدواجمون سرگرفت...
نذرموبه چندتا ازدوستام گفتم...
چندتاشون مثل من حاجت گرفتن...
حالا میخام نذرسیب روانتشار بدم تاجوونای بیشتری عاقبت بخیربشن.
🔴 یادمان باشد که اگر کشتی انقلاب از طوفان حوادث و فتنه ها عبور میکند، وقتی همه در خواب هستند،
یک ناخدا بیدار است...
#لبیک_یا_خامنهای❤️🌹🇮🇷
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
طرف توی صفحه اینیستاش نوشته بود، آمریکا مریخ رو فتح کرده، ما هنوز فکر اینیم با پای چپ بریم دستشویی یا راست!
خواستم بگم #شهیدشهریاری با پای چپ میرفت دستشویی، انگشتر عقیق هم دستش داشت و نماز شب هم میخوند، مشکل بسیار مهمی مانند غنی سازی ۲۰ درصد اورانیوم رو هم حل کرد!
شهید تهرانی مقدم بدون وضو روی زمین خدا راه نمیرفت ونام پدر موشکی را گرفت.
مشکل از پای چپ و راست نیست رفیق، مشکل از مغزهای به تاراج رفته عاشقان غرب هست، آنهایی که هیچ خدمتی به کشور نکردند، جز خود تحقیری و...!
#وطنم
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
🦋یادمه وقتی بچه بودیم
یه سالی موقع برداشت برنج، بارون عجیبی زد...
همه محصول رفت زیر آب یا جاهایی که شرایط باز بهتر بود حسابی میرفتی تو گِل...
خلاصه با کلی تاخیر...با کلی ضرر بابابزرگم محصول اون سالشو بالا آورد...
پای صحبتش که مینشتی میگفت خدا رو شکر امسالم محصولمون رو بالا آوردیم...
گفتم حاجی کلی محصول آسیب دیده...کلی هزینه بیشتر واسه برداشت دادی...باز میگی خدارو شکر؟
گفت این همه سال عمر کردم شاید دو سه باری این شرایط رو دیدم...
وقتی اوضاع اینطوری میشه باز من شکر میکنم...
شکر اون روزایی که بی مشکل محصولمو بالا میاوردم...
قرار نیست دنیا همیشه یه جور باشه...
یه روز با تو و یه روز خلاف میل تو عمل میکنه...
یاد بگیر تو هر دو روز شکرگزار باشی.
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
6.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱 وقتی خدا دلش بخواد ببخشه،
جای گناه ثواب مینویسه!
کاش بخشیده بشیم....
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
آن کس که دوستت دارد
وبا تندی تو را نصیحت کرد
سخنش را قطع نکن،
چون در پشت تندی اش محبت عمیقی قرار دارد...
مانند کسی نباش که ساعت زنگدار را می شکند
فقط به جرم این که او را بیدار کرده است...!
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
🌹شهید محمد علی رجایی
محمدعلی رجایی ٢۵ خرداد ۱۳۱۲ در قزوین متولد شد. پدرش عبدالصمد نام داشت و پیشهور بود و در بازار قزوین به کسب خرازی اشتغال داشت. ۴ سال بعد از تولدش پدرش درگذشت و برادرش که ۱۰ سال بزرگتر از او بود بیرون از خانه کار میکرد و مادرش پنبه پاک میکرد و فندق و گردو و بادام میشکست تا هزینههای زندگی را تأمین کند.
محمدعلی رجایی دومین نخستوزیر و دومین رئیسجمهور ایران بود. وی در زمان ریاستجمهوری در حادثهٔ انفجار در دفتر نخست وزیری ترور شد. محمدعلی رجایی دارای درجهٔ کارشناسی ریاضیات از دانش سرای عالی و کارشناسی ارشد آمار بوده و پیش از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، به دبیری ریاضیات اشتغال داشتهاست. پس از انقلاب در کابینه مهدی بازرگان وزیر آموزش و پرورش بود و با انتخاب سید ابوالحسن بنیصدر به عنوان رئیسجمهور، رجایی به عنوان نخستوزیر معرفی شد. وی از ۱۱ مرداد ۱۳۶۰ تا ۸ شهریور همان سال، یعنی به مدت ۲۸ روز، رئیسجمهور منتخب مردم بود.
شهید #محمدعلی_رجایی
#سالروز_شهادت ❤️
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
1.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#چه زیباست این متن
شیرین ترین توت ها
پای درخت میریزد در حالی که ما
برای چیدن توت های کال
چشم به بالا ترین شاخه ها دوخته ایم...
"این است حکایت ندیدن بهترین ها"
برای صدقه دادن، توي جیبهایمان
بدنبال کمترین مبلغ میگردیم...
اونوقت ازخـداونـد بالاترین
درجه نعمتها را هم میخواهیم
چـه نـاچـیز می بخشیم...
و چـه بزرگ تمنـا میکنیم...🌸🍃
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
گویند عابدی هفتاد سال خدا را عبادت کرد
شبی در عبادتگاہ خود مشغول راز و نیاز بود
زنی آمد و درخواست کرد او را اجازہ دهد
شب را در آنجا بسر برد تا از سرما محفوظ بماند
عابد امتناع ورزید
زن اصرار نمود باز نپذیرفت
مأیوس شدہ برگشت
در این هنگام چشم عابد به اندام موزون
و جمال دلفریب او افتاد هر چه خواست
خود را نگه دارد ممکن نشد
از معبد بیرون آمدہ او را برگردانید
داستان گرفتار شدن خود را شرح داد
هفت شبانه روز با او بسر برد
شبی به یاد عبادتها و مناجاتهای چندین
ساله افتاد بسیار افسردہ گردید به اندازهای
اشک ریخت که از حال رفت و بیهوش شد
زن وقتی ناراحتی عابد را مشاهدہ کرد
همین که به هوش آمد گفت:
تو خدا را با غیر من معصیت نکردهای
اگر با او از در توبه درآئی شاید قبول کند
مرا نیز یادآوری کن
عابد از عبادتگاہ بیرون شد سر به بیابان
گذاشت شب فرا رسید پناہ به خرابهای برد
در آن خرابه دو نفر نابینا زندگی میکردند
که هر شب راهبی برای آنها دو گردہ نان
به وسیله غلامش میفرستاد
غلام راهب آمد
به هر کدام یک گردہ نان داد
یکی از نانها را عابد معصیت کار گرفت
نابینائی که به او نان نرسیدہ بود گریه کرد
و گفت امشب باید گرسنه به سر برم
غلام گفت دو گردہ نان را بین شما
تقسیم کردم
عابد با خود اندیشید که
من سزاوارترم با گرسنگی بسر برم
این مرد مطیع و فرمانبردار است
ولی من معصیت کار و نافرمانم
سزایم این است که گرسنه باشم
نان را به صاحبش رد کرد
آن شب را بدون غذا بسر بردہ
رنج و ناراحتی فراوان و شدت گرسنگی
توان را از او ربود
به اندازهای ضعف پیدا کرد که مشرف
به مرگ گردید خداوند به عزرائیل امر کرد
روح او را قبض نماید
وقتی از دنیا رفت فرشتههای عذاب
و ملائکه رحمت دربارهاش اختلاف کردند
فرشتگان رحمت مدعی بودند که
مردی عاصی بودہ ولی توبه کردہ است
ملائکه عذاب میگفتند معصیت نمود
و ما مأمور او هستیم
خداوند خطاب کرد عبادت هفتاد ساله او را
با معصیت هفت روزهاش بسنجید
وقتی سنجیدند معصیت افزون شد
آنگاہ امر کرد معصیت هفت روزہ را با
گردہ نانی که دیگری را بر خود مقدم داشت
مقایسه کنید، سنجیدند به واسطه ایثار
و انفاق، گردہ نان زیادتر گردید
و ثواب آن افزون گشت
ملائکه رحمت امور او را عهدہ دار شدند
↲مستطرف و کلمه طیبه، صفحه۳۲۱
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65