1.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام برهمه شما خوبان همیشه همراه
✨قرار روزانه...
💌اللهم عجل لولیک الفرج.
هدیه به اهلبیت (ع)
سلامتی وتعجیل درفرج امام زمان (عج)
امام وشهدا؛شهیدبرزگر..
۸صلوات محبت کنید...
رفقا:حتما دعای فرج امام زمان عج
(الهی عظم البلاء و...) روهم شده یکبار در روز بخونید.
ذکرِ تعجیلِ فرج؛ رمزِ نجاتِ بشر است
ما بر آنیم که این ذکر جهانی گردد...
🆔@ShahidBarzegar65
ازتبلیغات دور ازشان کانال معذوریم.
زیباست👍
حتما تا اخر بخوانید
من جوانی بودم که سالها با رفتارم
دل امام زمانم رو به درد آوردم
و خیری برای خانوادهام نداشتم
همش با رفقای ناباب و اینترنت و ...
شب تا صبح بیدار و صبح تا بعدازظهر خواب
زمانی که فضای مجازی و شبکههای اجتماعی
اومد منم از این باتلاق انحراف و بدبختی
بینصیب نماندم
و اگر قرار باشد فردای قیامت موبایل بر
اعمالم شهادت دهد حتی جهنم راهم نمیدهند
تا یه روز تو یکی از گروههای چت یه آقایی
پستهای مذهبی میذاشت، مطالبش برام
جالب بودند رفتم توی پی وی اون شخص
و مثل همیشه فضولیم گل کرد
و عکس پروفایلشو بزرگ کردم
عکس شهیدی دیدم که غرق در خون
بدون دست و پا، با سری خورد شده از ترکش
افتاده بر خاک، کنار او عکس دوبچه بود
که حدس زدم باید بچههای او باشند
و زیر آن عکس یه جملهای نوشته شده بود:
«میروم تا حیاوغیرت جوان ما نرود»
ناخودآگاه اشکم سرازیر شد، دلم شکست
باورم نمیشد دارم گریه میکنم اونم من
کسی که غرق در گناه و شهواته
منه بیحیا و بیغیرت
منه چشم چرون هوس باز
از اون به بعد از اینترنت و بدحجابی و فضای
مجازی و گناه و رفقای نابابم متنفر شدم
دلم به هیچ کاری نمیرفت
حتی موبایلم و دست نمیگرفتم
تصمیم گرفتم برای اولین بار برم مسجد
اولین نماز عمرمو خوندم با اینکه غلط خوندم
ولی احساس آرامش معنوی خاصی میکردم
آرامشی که سالها دنبالش بودم ولی هیچ جا
نیافتم حتی در شبکههای اجتماعی
از امام جماعت خواستم کمکم کنه
ایشان هم مثل یه پدر مهربان
همه چیز به من یاد میداد
نماز خوندن، قرآن، احکام، زندگی امامان و...
کتاب میخرید و به من هدیه میداد، منو در
فعالیتهای بسیج و مراسمات شرکت میداد
توی محله معروف شدم
و احترام ویژهای کسب کردم
توسط یکی از دوستان به حرم حضرت
معصومه برای خادمی معرفی شدم
نزدیکای اربعین امام حسین یکی از خادمین
که پیر بود بمن گفت: دلم میخواد برم کربلا
ولی نمیتونم، میشه شما به نیابت از من بری؟
خرج سفر و حق الزحمه شما رو هم میدم
زبونم قفل شده بود! من و کربلا؟
زیارت امام حسین؟ اشکم سرازیر شد
قبول کردم و باحال عجیبی رفتم
هنوز باورم نشده که اومدم کربلا
پس از برگشت تصمیم گرفتم برم حوزه
علمیه که با مخالفتهای فامیل و دوستان
مواجه شدم اما پدرم با اینکه از دین
خیلی دور بود و حتی نماز و روزه نمیگرفت
قبول کرد
حوزه قبول شدم و با کتابهای دینی انس
گرفتم در کنار درسم گاهی تبلیغ دین و احکام
خدارو میکردم و حتی سراغ دوستان قدیمی
ناباب رفتم که خدا روشکر توانستم رفیقام رو
با خدا آشتی بدم
یه روز اومدم خونه دیدم پدر و مادرم دارن
گریه میکنن منم گریهام گرفت
تابحال ندیده بودم بابام گریه کنه!
گفتم بابا چی شده؟
گفت پسرم ازت ممنونم
گفتم برای چی؟
گفت: من و مامانت یه خواب مشترک دیدیم
تو رو میدیدیم با مرکبی از نور میبردن بهشت
و ما رو میبردن جهنم و هر چه به تو اصرار
میکردن که وارد بهشت بشی قبول نمیکردی
و میگفتی اول باید پدر و مادرم برن بهشت
بعد من
یه آقای نورانی آمد و بهت گفت: آقا سعید!
همین جا بهشون نماز یاد بده بعد با هم برین
بهشت و تو همونجا داشتی به ما نماز یاد میدادی
پسرم تو خیلی تغییر کردی دیگه سعید قبل
نیستی همه دوستت دارن تو الآن آبروی مایی
ولی ما برات مایه ننگیم
میشه خواهش کنم هر چی یاد گرفتی
به ما هم یاد بدی
منم نماز و قرآن یادشون دادم
و بعد از آن خواب پدر و مادرم نمازخوان
و مقید به دین شدند
چند ماه بعد با دختری پانزده ساله عقد کردم
یه روز توی خونشون عکس شهیدی دیدم که
خیلی برام آشنا بود گریهام گرفت
نتونستم جلوی خودم رو بگیرم
صدای گریههام بلند و بلندتر شد
این همون عکسی بود که تو پروفایل بود
خانمم تعجب کرد و گفت: سعیدجان چیزی
شده؟ مگه صاحب این عکس و میشناسی؟
و من همه ماجرا رو براش تعریف کردم
خودش و حتی مادرش هم گریه کردند
مادر خانمم گفت: میدونی این عکس کیه؟
گفتم: نه
گفت: این پدرمه
منم مات و مبهوت دیوانه وار فقط گریه
میکردم مگه میشه؟
آره شهیدی که منو هدایت کرد آدمم کرد
آخر دخترشو به عقد من درآورد
چند ماه بعد با چند تا از دوستانم برای
مدافعان حرم اسم نوشتیم تابستون که شد
و حوزهها تعطیل شدند ما هم رفتیم
خانمم باردار بود و با گریه گفت:
وقتی نه حقوق میدن نه پول میدن
نه خدماتی پس چرا میخوای بری؟
همان جمله شهید یادم اومد و گفتم:
«میرم تا #حیاوغیرت جوانان ایران بماند»
💥ویژه
#شهیدگمنام....
# کانال شهیدبرزگر💌🕊
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/12732
10.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷عجیب ترین مزار بهشت زهرای تهران
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/12725
🌹شهید علی سیفی
💦رزمنده غواصی که شفایش را از امام رضا(ع) گرفت🕌
دکترها به او گفته بودند بعلت مجروحیت پایش،باید آنرا قطع کند.او نگران بود و مردد تا اینکه درعالم رویا امام زمان به او فرمود: بیا مشهد
شهید علی سیفی از آندسته روحانیون رزمی تبلیغی دفاع مقدس است که درس مکتب جهاد را از حوزه بمیدانهای رزم کشاند.او از بس طلبهها و روحانیون را به حضور درجبهه تشویق میکرد که حوزه خالی از طلبه میشد؛بهمین خاطر مجبورشد که محل تحصیلش را بارها تغییر دهد.
اما عاملی که باعث شهرت این روحانی غواص شهید شد،بیارتباط با امام رضا(ع) نیست. ماجرایی که به قبل از معمم شدن او مرتبط است
اردیبهشت۶۱ درحالی که۱۵سال بیشتر نداشت،عازم جبهه شد.در آخر این ماه در عملیات بیت المقدس در آستانه آزادسازی خرمشهر دچار مجروحیت شدید پا شد.این مجروحیت خیلی او را آزرده ساخته بود و پزشکان علاجش را تنها در قطع شدن میدیدند
در عالم رویا،امام زمان خطاب به او فرمود: بیا مشهد! در آن شرایط سخت جسمی راهی مشهدالرضا شد و شفایش را از امام رضا گرفت.مردم هم وقتی فهمیدند شفا یافته به نیت تبرک لباسهایش را تکه تکه کردند
بعد از این معجزه رضوی،او حضور همزمان در سنگر حوزه و جبهه را برگزید و اواخر تابستان۶۱ بحوزه علمیه چیذر رفت وسال بعد هم برای ادامه تحصیل به قم رفت.
در اینمدت هم از مراحل سلوک وعرفان غافل نماند،بگونهای که استاد حسین انصاریان او را سوار بر قطار عرفان و دیگران را پیاده معرفی کرد. بارها قبل از انجام هر عملیاتی اسامی رزمندههای شهید، مجروحان و آنهایی که سالم میماندند را بیان میکرد
19.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خیلی قشنگ حتما ببینید
#استاد_حجت_الاسلام_عالی
ازدست نده....این داستان واقعی دلت رو زیر و رومیکنه😢
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/12732
امشب از امام رضا ع برات کربلابگیریم.
😭😭😭😭😭😭😭
#تلنگرانه
👇جوانی موبایلش را که کنار قرآن گذاشته و یادش رفته بود با خودش ببرد. وقتی از منزل بیرون رفت " قرآن سوالی از موبایل میکنه "
* چرا اینجا انداختنت ؟
📱موبایل: این اولین بار است که منو فراموش میکنه
📖قرآن : ولی من را که همیشه فراموش میکنه
📱موبایل: من همیشه با اون حرف میزنم ،اونم با من
📖قرآن: منم همیشه با اون حرف میزنم ولی اون نه گوش میده و نه با من حرف میزنه *
📱موبایل: آخه من خاصیت پیام دادن و پیام گرفتن دارم..
📖قرآن: منهم پیام و بشارتهایی دارم و وعده های زیبا دادم ولی فراموشم میکنند*
📱موبایل: از من امواج و مطالب زیادی خارج میشه که ممکنه به عقل انسان ضرر بزنه ولی با این همه ضرر باز هم منو ترک نمیکنه..
📖قرآن: ولی من طبیب روحها و نفسها و جسم "ها هستم با این همه درمان ، از من دوری میکنه
📱موبایل: از کیفیت من پیش دوستاش تعریف میکنه
📖قرآن: من بزرگترین مصدر کیفیت هستم ولی روش نمیشه از من پیش دوستاش تعریف کنه..
در این بین صدای پای جوان آمد که " موبایلم یادم رفته "
📱موبایل: با اجازه شما ، اومد منو ببره، من که گفتم بدون من نمیتونه زندگی کنه....
📖 "" قرآن : من هم قیامت به خدایم شکایت میکنم و عرضه میدارم "یارب ان قومی اتخذو هذا القران مهجورا "
ای مسلمانان والله قرآن مهجور مانده... در نشر این پیام کوشا باشید..
اِنشاءالله دلهای هممون به نور قرآن منور باشه ❤❤
اگر این پیام در دل شما تاثیر گذاشت به بهترین دوستان تان هم بفرستین.
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/12734
14.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هر کس وارد این حجره شده شب جمعه جنازش رو بیرون اوردند
🔺با روایتگری استاد سازگار
#شب_جمعه_هوایت_نکنم_میمیرم_
#حسین😢
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/12735
«شاگرد زرنگ مدرسه»👆بخون قشنگه
گفتم من را بیندازید داخل چاه، دیگر مدرسه نمیروم...
نگاهی به واقعه قیام مسجد گوهرشاد و دوران کشف حجاب رضاخانی
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/12736
2.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روزی یکی از یاران شیطان از شیطان پرسید:
فرمانده چرا انقدر خوشحالی؟
مگر گمراه کردن این مردم چه فایده ای دارد؟!
شیطان جواب داد:
این مردم را که گمراه کنیم
امامشان دیرتر می آید ...😭😭💌
دوباره پرسید آیا موفق بوده ایم ؟!
شیطان خنده ای کرد و گفت:
مگر
صدای گریه ی امامشان را نمی شنوی⁉️
یاصاحب الزمان...😭
تورا بخاطر جدّ مطهرت برگرد..🩸☘
اللهم عجل لولیک الفرج🤲
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/12737