eitaa logo
کانال شهید محمدعلی برزگر
15هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
9هزار ویدیو
2 فایل
صاحبِ کتاب از قفس تا پرواز(شهید محمدعلی برزگر): ولادت:۵'۳'۱۳۴۵ شهادت ومفقودیت:۱۰'۶'۱۳۶۵ عملیات:کربلای۲ فرمانده:شهیدکاوه منطقه شهادت:حاج عمران عراق تبلیغات شما👇 @Mahya6470 کانال شهیدبرزگر https://eitaa.com/24375683/10791
مشاهده در ایتا
دانلود
21.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕊نحوه شهادت شهیدمحمدعلی برزگر🌷 📚کتاب ازقفس تاپرواز راوی: همرزم شهید[ آقای حسین پوران] https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/14050
12.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دعایی زیبا🤲 الهی آرام جانمان باش...🌾🌻 خدایاتوپناهی🙏🤲 https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/14054
5.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‌‌ ✅تعرفه تبلیغات در ۲ کانال ⏳ ویو بالا.‌.بفرمایید👇👇👇 https://eitaa.com/Barekatkhaneh ✅کانال شهیدبرزگرهر۲۴ ساعت شبها مطلب بارگزاری می کند ازاینکه کانال شهید رو معرفی می کنید بی نهایت متشکرم💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن کریم.صفحه ۱۵ قرار هر روز ما.... جهت تعجیل درظهور امام عصر؛ هدیه به ۱۴معصوم؛ امام وشهدا؛ اموات؛ رفع گرفتاری ازامور همه ؛بویژه اعضای کانال؛ پیروزی ونجات مظلومین جهان درکانال شهیدبرزگر هر۲۴ساعت یکبار مطلب بارگزاری میشود https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/13756
1.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨قرار روزانه.. رفقا:حتما دعای فرج امام زمان عج (الهی عظم البلاء و...) روهم شده یکبار در روز بخونید. ذکرِ تعجیلِ فرج؛ رمزِ نجاتِ بشر است ما بر آنیم که این ذکر جهانی گردد... 🆔@ShahidBarzegar65 ازتبلیغات دور ازشان کانال معذوریم.
🔻داستانی واقعی و تکان دهنده👌 ✅دکتر آیشان، پزشک و جراح مشهور پاکستانی، روزی برای شرکت در یک کنفرانس علمی که جهت بزرگداشت او بخاطر دستاوردهای پزشکی‌اش برگزار می‌شد؛ با عجله به فرودگاه رفت. بعد از پرواز، ناگهان اعلان کردند؛ که بخاطر اوضاع نامساعد هوا و رعد و برق و صاعقه، که باعث از کار افتادن یکی از موتورهای هواپیما شده، مجبوریم فرود اضطراری در نزدیکترین فرودگاه را داشته باشیم ... بعد از فرود هواپیما، دکتر بلافاصله به دفتر فرودگاه رفت؛ و خودش را معرفی کرد؛ و گفت: هر ساعت، برای من برابر با جان چند بیمار است؛ و شما می‌خواهید من 16 ساعت، در این فرودگاه منتظر هواپیما بمانم؟ یکی از کارکنان گفت: جناب دکتر، اگر خیلی عجله دارید؛ می‌توانید یک ماشین دربست بگیرید؛   تا مقصد شما، سه ساعت بیشتر نمانده است... دکتر آیشان، با کمی درنگ پذیرفت؛ و ماشینی را کرایه کرد و براه افتاد؛ که ناگهان در وسط راه، اوضاع هوا نامساعد شد و بارندگی شدیدی شروع شد؛   بطوری‌که ادامه راه  مقدور نبود ... ساعتی گذشت تا این‌که احساس کرد  راه را گم کرده است ... خسته و کوفته و درمانده و با نا امیدی براهش ادامه داد ... که ناگهان کلبه ای کوچک توجه او را به خود جلب کرد ... کنار آن کلبه توقف کرد و در را زد؛ صدای پیرزنی را شنید: بفرما داخل، هر که هستی در بازه ... دکتر داخل شد و از پیرزن که زمین گیر بود؛ خواست که اجازه دهد از تلفنش استفاده کند. پیرزن گفت: کدام تلفن فرزندم؟ اینجا نه برقی هست و نه تلفنی ... ولی بفرما و استراحت کن و برای خودت استکانی چای بریز تا خستگی بدر کنی و کمی غذا هم هست بخور تا جون بگیری ... دکتر از پیرزن تشکر کرد؛   و مشغول خوردن شد؛   در حالیکه پیرزن مشغول خواندن نماز و دعا بود ... که ناگهان متوجه طفل کوچکی شد که بی حرکت بر روی تختی نزدیک پیرزن خوابیده بود؛ که هر از گاهی بین نمازهایش، او را تکان می داد. پیرزن مدتی به نماز و دعا مشغول بود. بعد از اتمام نماز و دعا، دکتر رو به او کرد و گفت: مادر جان، من شرمنده این لطف و محبت شما شدم؛ ‌ امیدوارم که دعاهایتان مستجاب شود. پیرزن گفت: شما رهگذری هستید که خداوند به ما سفارش میهمان نوازیتان را کرده است. من همه دعاهایم قبول شده، بجز یک دعا ... دکتر آیشان می پرسد: چه دعایی؟ پیرزن می گوید: این طفل معصومی که جلو چشم شماست؛ نوه من هست که نه پدر داره و نه مادر، به یک بیماری مزمنی دچار شده که همه پزشکان اینجا، ازعلاج آن عاجز هستند ... به من گفته‌اند که یک پزشک جراح بزرگی بنام دکتر آیشان هست؛   که او قادر به علاجش هست، ... ولی هم او خیلی از ما دور هست؛ و دسترسی به او مشکل هست؛ ‌   و هم می‌گویند هزینه عمل جراحی او خیلی گران است؛   و من از پس آن برنمی‌آیم ... می ترسم این طفل بیچاره و مسکین، خوار و گرفتار شود ... پس از خدا خواسته‌ام که چاره ای برای این مشکل جلویم بگذارد؛   و کارم را آسان کند! دکتر آیشان در حالی‌که گریه می کرد؛   گفت: به والله که دعای تو، هواپیماها را از کار انداخت؛😢 و باعث زدن صاعقه ها شد؛😢   و آسمان را به باریدن وا داشت ...😢   تا اینکه منِ دکتر را بسوی تو بکشاند. من هرگز باور نداشتم؛   که الله عزوجل با یک دعا،   این چنین اسباب را برای بندگان مومنش مهیا می کند؛ و بسوی آنها روانه می کند. وقتی که دست‌ها، از همه اسباب‌ها کوتاه می‌شود؛ و امید، حتی در تاریکی ها همچنان ادامه دارد؛   فقط پناه بردن به آفریدگار زمین و آسمان بجا می‌ماند؛   و راه ها از جایی که هیچ انتظارش را ندارید؛ ‌ باز می‌شود. هر جایی که امیدبه خدا ادامه دارد؛ تمام کائنات در راستای خواسته او تلاش می‌کنند!🤲 https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/14055
34.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جریان چیه⁉️😱😭 مردی که قصد داشت منزل شهید را آتش بزند🔥 این آقا خواهش کردن کسی در خونه شهیدمعماریان نره . لطفاً انتشاربدید https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/14061
🔺 نامه‌ای عجیب از شهید "سیدمجتبی میرغفاری" که ۳۰ سال پس از شهادت پیدا شد در بخشهایی از این نامه آمده است: 🔹وقتی در شلمچه با دشمن نبرد می‌کردم به خودم آمدم احساس کردم نسیمی از سوی کربلا می‌آید، وقتی درون این احساس بودم یکدفعه صدای ملکوتی را احساس کردم، در همین لحظه، ملائکه‌ای مرا به آغوش کشید، وقتی چشم باز کردم خود را در صحن اباعبدالله الحسین در کنار سرور شهیدان یافتم، آری مادر، آری مادر شهید مجتبی و ای مادران و همسران شهدا، این است مقام شهیدان. 🔹 مادر ماها پشت سر سرور شهیدان نماز می‌خوانیم، هنوز باور ندارم چه می‌بینم، خوابم یا بیدار، خدایا بچه‌های فلاح به من خوش‌آمد می‌گویند، همه بچه‌ها اینجا هستند، وقتی به مقصد رسیدم بچه‌ها جویای حال خانواده‌شان بودند... مادر حال می‌فهمم من اینجا زنده هستم، در آنجا بی‌جانی بیش نبوده‌ام. شهید🕊🌷 https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/14062
♡┅═════════════﷽══┅┅ اُردیبهـــشت⇩⇩⇩ ⇦ عَجـــب مــٰـاه عَجـــیبےســـت ؛ ⇠شـُــروع و پــٰـایـٰــانـــش بـٰــا ↶«ابـــرٰاهیـــم𔘓 »أســـت..💔 https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/14063