5.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چرا به ما شیعه جعفری می گویند؟
🎤 حجت الاسلام عالی پاسخ میدهد
🏴سااروز شهادت امام جعفر صادق (علیه السلام) بر شما تسلیت باد.
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/14125
8.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
داستان یک تصادف ⚠️
کار خدا بی حکمت نیست.....
در کنار اعتقاد بخدا
اعتماد به حکمت خدا هم باید داشت
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/14126
‼️تلنگرانه....بسیارشنیدنی
🌼لطفاً با حوصله بخوانید؛
وقتی دارم میمیرم اصلاً نگران نیستم و هیچ اهمیتی به جسد خشکیدهام نمیدهم...
چون دوستان مسلمانم آنچه را که لازم است انجام خواهند داد؛ ان شاءالله ...
آنان :
۱. لباسهایم را از تنم بیرون میآورند ...
۲. مرا میشویند ...
۳. کفنم میکنند ...
۴. مرا از خانهام بیرون میبرند و به خانه جدیدم (قبر) منتقلم میکنند ...
۵. افراد زیادی برای تشییع جنازهام می آیند ...
خیلیها برای دفن من کارهایشان را تعطیل و قرارهایشان را لغو میکنند.
این در حالی است که خیلی از این افراد یک بار هم به فکر نصیحت من نبودهاند ...
۶. از همه وسایلم جدا می شوم ...
کلیدهایم ...کتابهایم ...کیفم ...
لباس هایم ...و ...
شاید توفیق نصیب خانوادهام شود و به خاطر من این وسایل را صدقه بدهند.
مطمئن باشید که دنیا بر من ماتم نخواهد گرفت ...
با مرگ من جهان از حرکت باز نخواهد ایستاد ...
چرخه اقتصاد خواهد چرخید ...
کارم به کسی دیگر واگذار خواهد شد ...
اموالم در اختیار وارثان قرار خواهد گرفت اما حسابش را من باید پس بدهم ... چه کم چه زیاد چه کوچک چه بزرگ ...
نخستین چیزی که پس از مرگم از من گرفته میشود نام من است!!!
وقتی مُردم ، میگویند : "جسد کجاست"؟
هرگز مرا به نامم صدا نمیزنند ...
وقتی میخواهند بر من نماز بخوانند میگویند : "جنازه را بیاورید"؟
هرگز مرا به نامم صدا نمیزنند ...
وقتی میخواهند مرا دفن کنند میگویند : "میت را نزدیک بیاورید" ... و باز هم نامم را به زبان نمیآورند ...
به همین خاطر هیچ گاه فریفته نسب و قبیله و منصب و شهرتم نشدهام...
وه که این دنیا چقدر کوچک است و سرانجام ما چه بزرگ!
ای کسی که اکنون زندهای... بدان که به سه گونه بر تو اندوهگین خواهند شد :
۱. کسانی که آشنایی سطحی از تو دارند؛ خواهند گفت: بیچاره مرد ...
۲. دوستانت ؛ چند ساعتی یا چند روزی غمگین خواهند بود و پس از آن به سخنان روزانه و خندههایشان باز خواهند گشت.
۳. اندوه عمیق در خانهات؛
خانوادهات بر تو غصه خواهند خورد... یک هفته... دوهفته... یک ماه... دوماه... یا یک سال...
پس از آن تو را به آلبوم خاطراتشان خواهندسپرد...
بدین ترتیب داستانت در میان مردم به پایان میرسد.
علما گفتهاند:
مرده چون آثار فراوان *صدقه* را بعد از مرگش می بیند ، *صدقه* را بر میگزیند.
پس بسیار صدقه بدهید.
بهترین صدقهای که هم اکنون میتوانی بپردازی ۱۰ ثانیه از وقتت برای نشر این پیام به نیت یادآوری و تذکر است
.👌سخن نیکو صدقه است.
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/14127
41.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام برجمیع شهدا☝️😭🕊
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/14128
18.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شعری از مرده شور به مسئول نالایق
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/14129
9.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💫داستان یک پدر
واقعا اگه میخوای همه دعاهات مستجاب بشه از ته دلت خدارو صدا بزن....
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/14130
🔸مهماتی که از غیب رسید❗️
درگرماگرم عملیات مسلمبنعقیل برای بازدید از محور شهید نعمانی، عازم خط شدیم.
با غروب آفتاب، دشمن فشار شدیدی آورد و بخشی از نیروهای مستقر در محور را محاصره کرد. همه تلاشمان این بود که تا صبح دوام بیاوریم، با این وجود خبر رسید که مهمات رو به اتمام است.
دیگر هیچ راه چارهای نبود. سردار تعدادی از نیروها را جمع کرد و گفت:
«بیایید دعای توسل بخوانیم.»
از چند روز پیش رادیوهای دشمن برای سر چراغچی، جایزه گذاشته بودند و دشمن متوجه شده بود که او در منطقه حضور دارد و برای همین، هر لحظه بر حجم آتشش میافزود.
دعا هنوز پایان نیافته بود که باران تندی شروع به بارش کرد. با پایان دعا از شدت انفجارات کاسته شد.
در همین حین خبر دادند که دو سیاهی از دور دیده میشود.
آقا ولیالله از نیروها خواست صبر کنند و بگذارند آن دو جلو بیایند. همه آماده بودند. لحظه به لحظه سیاهیها نزدیکتر شدند تا اینکه دیدیم دو راس قاطر است!!
قاطرها همین که به محدوده گروهان رسیدند، زانو زدند. هر دو بار مهمات داشتند. وقتی بار قاطرها خالی شد، آنها سر به زمین گذاشتند و مردند!
آقا ولی ،خودش جلو رفت تا علت مرگ آنها را بفهمد. قاطرها به قدری گلوله و ترکش خورده بودند که بدنشان سوراخسوراخ شده بود.
کافی بود یکی از آن گلولهها به بار مهمات میخورد، آنوقت نه از قاطر خبری بود و نه از مهمات.
با مهماتی که قاطرها آوردند، تا ساعت ۱۰ صبح روز بعد مقاومت کردیم. نیروهای ما در محورهای دیگر، محاصره را شکستند و باقیمانده نیروهای محاصرهکننده را نیز، هواپیماهای خودی بمباران کردند،
این در حالی بود که هیچکس از ماجرای مهمات ارسالی برای ما خبر نداشت. از هرکس میپرسیدیم، میگفت کار ما نبوده!»
🎙بهروایتحسینی،
همرزمشهیدچراغچی
شهید_ولیالله_چراغچی🌷
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/14131
15.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این خانواده عزادار
جهیزیه جوانان نیازمند را جایگزین
هزینه ناهار اموات خود نمودند...
کرج ۱۵فرودین ۱۴۰۴، مقابل مهدیه کرج
مراسم ختم دو برادر، یک خواهر و یک برادر زاده که بر اثر تصادف از دنیا رفتند
احسن به خانواده و بستگان مرحومین طباطبایی و این فرهنگ سازی
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/14132
شادی روح امواتشون صلوات
#نام نیک...
ماجرای بِرَندِ حاج عبدالله چه بود.!!!
🔹حتما نام برند پشمک حاج عبدالله به گوشتون خورده؛
بعدش حتما یه خورده تعجب کردین و یا حتی خندیدین،
اما راز نام گذاری این برند چیست؟؟؟
🔸حکایت این داستان برمیگرده به دهه 1330 زمانی که بچه های دبستان اکبریه تبریز توی زنگ تفریح از بوفه ی مدرسه و از فراش مهربون مدرسه پشمک میخریدن.
🔹عبدالله علیزاده معروف به حاج عبدالله مستخدم دبستان اکبریه تبریز بود اصالتا از روستاهای نزدیک ارس که پس از قحطی و فراگیر شدن بیماری واگیردار وبا ناشی از حمله متفقین، تمام اعضای خانوادش رو از دست داده بود و سپس به تبریز مهاجرت کرده و در این دبستان به عنوان مستخدم کار میکرد.
اما حاج عبدالله قصه ی ما به بچه های مدرسه علاقه وافری داشت.
چون خودش علاوه بر همسرش داغ سه کودک در همین سنین رو دیده بود.
🔸بچه ها توی زنگ تفریح از بوفه مدرسه پشمک میخریدن و هر کس پول نداشت از حاج عبدالله پشمک قرضی میگرفت.
اما حاج عبدالله با اینکه به همه جنس قرضی میداد اما هیچ دفتر ثبت بدهی نداشت، رفته رفته بچه ها از مهربونی حاج عبدالله سوء استفاده کردند و اصلا پول نمیدادند و برخلاف تصور، حاج عبدالله علی رغم درآمد ناچیز فراشی به هیچ کس نه نمیگفت .
🔹تا اینکه مدیر مدرسه با دیدن تمام بچه های پشمک به دست در ایام زنگ تفریح با پیگیری ماجرا از این قضیه باخبر شد و سر همه کلاسها حاضر شد و با صحبتهای دلسوزانه اش همه رو توجیه کرد با این وجود هنوز اندکی از بچه ها شیطنت میکردند و پشمک مفتکی از حاج عبدالله میگرفتند.
🔸این منوال تا اوایل دهه چهل ادامه داشت تا اینکه در اواخر خرداد ماه 1341 حاج عبدالله به دلیل بیماری و کهولت سن درگذشت.
حاج عبدالله با اینکه توی تبریز غریب بود اما یکی از باشکوهترین تشییع جنازه ها رو داشت.
انبوهی از جمعیت که اکثرا هم جوان بودند و گریه میکردند حاج عبدالله ،بابای مهربون مدرسه رو تا قبرستان قدیم تبریز بدرقه کردند.
اما جالبتر اینکه هر پنج شنبه بر سر قبر حاج عبدالله و برای شادی روحش پشمک پخش میکردند و این منوال چندین سال و تا اوایل دهه پنجاه ادامه داشت.
بله بچه های دبستان اکبریه داشتند قرضشان را به حاج عبدالله ادا میکردند.
🔹احسان البرزی و علی مردان طاهری موسسان پشمک حاج عبدالله دو تن از همان کودکان شیطونی هستند که هرگز بابت خوردن پشمک، پول به حاج عبدالله نداده بودند.
و الان به یاد مهربونی و بخشش بی منت و همراه با لبخند حاج عبدالله فراش ، مستخدم دبستان اکبریه
نام برند تجاری پشمک شرکت خودشون رو حاج عبدالله گذاشتند.
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/14134
5.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بعضی لاتا خوب با تعصبن
تعصب امام زمانتو چقدر کشیدی تا حالا
آدمی به درد میخوره که ....
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/14135
6.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این جَوونا چه کارقشنگی کردن😍
گاهی یک دست یاری
دنیای کسی را عوض میکند
اگر می توانی کمکی کنی ،
دریغ نکن شاید دست تو
تنها امید کسی باشد...
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/14136
4.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #کلیپ_مهدوی به سمت #امام برگرد.
🔹 عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد
🔹 ای خواجه دردیست ولیکن طبیب هست.
❣ برای رفتن به #جمکران بیتاب بود...
📌 عاشق جمکران بود. پس مرخصی گرفت و با همسرش راهی شد. وقتی رسید، اشک امانش نداد. دستانش را بالا آورد و برای همهچیز #دعا کرد؛ مشکلات مالیاش، فرزندانش، گره در کارش و...
📌 از جمکران برگشت. فقط یک دعا را فراموش کرده بود. همان همیشگی: دعا برای #فرج امام زمانش!
🔺 او هم خودش را یک #منتظر میدانست! اما متوجه نشده بود که چون صد آید، یک و دو هم پیش اوست...
❤️ السلام علیک یا صاحب الزمان 🇮🇷🇵🇸
#منتظران_ظهور #امام_زمان
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/14137