#داستان بسیار شنیدنیه😍
یک شب هزار شب...
جوان ۲۵ سالهای را همراه با مامور به دادسرا آوردند. ظاهرش به خلافکارها نمیخورد. با او صحبت کردم. میگفت دانشجو هستم گفتم اینجا چه میکنی؟ چرا با دستبند؟
میخواست حرف بزند اما گریه امانش نداد. مامور همراه او پروندهاش را به من داد. گفتم بگو چی شده؟
گفت هفته قبل مراسم عروسی دعوت بودیم. من با ماشین خودم آمدم. پدر و مادر و برادرم، جدا با ماشین خودشان.
ما جوانها آخر مراسم گوشه سالن رفتیم و چند بطری آوردند و مشغول شدیم.
مادرم که فهمیده بود خیلی اصرار داشت جلوی ما را بگیرد اما پدرم می خندید و میگفت: ولشون کن. سخت نگیر، یک شب هزار شب نمیشه. بگذار راحت باشن.
خلاصه آن شب برادر ۱۵ ساله من هم برای اولین بار به جمع ما اضافه شد.
وقتی مجلس تمام شد، من مست مست بودم. سوار ماشین شدیم برادر هم به دنبال من آمد و جلوی ماشین من نشست.
توی اتوبان به دنبال ماشین عروس کورس گذاشتیم گاهی پدرم کنار ماشین من میآمد و بوق میزد و میگفت: چیکار می کنی، یواشتر.
برادرم خیلی ترسیده بود، اما من همینطور لایی میکشیدم و گاز میدادم. باز پدرم خودش را به ما رساند و بوق می زد و داد میزد... من تو حال خودم نبودم.
فقط یادمه برادرم آخرین حرفی که زد گفت: داداش، مامان ناراحته یواش برو.
من میخواستم از لابلای ماشینها سبقت بگیرم که یکباره ماشین به سمت راست منحرف شدم و محکم به ماشین لاین کندرو برخورد کردم و چپ کردم.
اتوبان بسته شد. من تو همان حال مستی بودم اما کمربند بسته بودم. مردم کمک کردند تا بیرون آمدم. وقتی به اطراف نگاه کردم تازه فهمیدم که زدم به ماشین بابام!
درب سمت راننده کامل فرو رفته بود. همه تلاش میکردند پدرم را از ماشین بیرون بکشند و نجات دهند. مادرم همینطور خودش را میزد و گریه میکرد. وسط اتوبان اوضاعی شده بود.
برادرم را هم بیرون آوردند. چون کمربند نبسته بود به شدت آسیب دیده بود.
خلاصه، پدرم اون شب از دنیا رفت و برادرم به خاطر شدت آسیب دیدگی در بیمارستان بستری است.
پرونده را باز کردم. گزارش بیمارستان را خواندم. پدرش که در دم فوت کرده بود و برادرش به خاطر آسیب به کمر، قطع نخاع شده و حتی در گزارش نوشته بود: کنترل ادرار را از دست داده و تا پایان عمر باید روی صندلی چرخدار باشد!
حالا فهمیدم یک شب هزار شب نمیشه، بلکه یک شب میتونه یک زندگی و خانواده رو نابود کنه.
📙برگرفته از کتاب در دست چاپ
در همین موضوع
🍃 اللهم عجل لولیک الفرج 🕋
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/14889
3.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سه برادر تُرک🩸🕊🩸🕊🩸🕊
کاش بجای جک های بی مزه...
ازقهرمانان واقعی وطن یادکنیم
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/14890
به یاد همه شهدا گرانقدر
بویژه شهدای عزیز ترک وطنم ایران
صلوات
❣ پنهان در برف
در بحبوحه عملیات «بیت المقدس ۲» در ساعات ابتدایی اولین روز از بهمن ماه ۶۶، طی درگیری هایی در منطقه کوهستانی ماووت عراق، این دو شهید بزرگوار و تعدادی از نیروهای گردان عمار لشکر ۲۷ حضرت رسول (ص) در تاریکی شب توسط تیربار عراقی به شهادت میرسند.
به جهت گره خوردن کار و لزوم عقب نشینی سریع نیروها، ابتدا پیکر مطهر این عزیزان رو در همان منطقه، زیر برف پنهان می کنند و به عقب برمی گردند اما آقا عطا (نفر وسط) و چند نفر دیگه می مانند تا به هر شکلی شده پیکر جامانده دوستانشون رو برگردونن.
در طی روشنی روز حرکتی نداشتند چون دشمن نسبت به منطقه تسلط و دید کاملی پیداکرده بود، لذا با بهرهگیری از تاریکی شب و در اوج برف و سرمای کوهستانی منطقه، ابدان مطهر شهدا رو با مشکلات بسیاری روی دوششون حمل کرده و به عقب منتقل میکنند
سه شبانه روز طول میکشه تا به نیروهای خودی برسند و پیکرها رو تحویل بدن، که اونجا این عکس به یادگار می ماند.
«هدیه کنیم به روح مطهر همه ی شهدا خصوصا این شهیدان عزیز
صلوات بر محمد و آل محمد (ص)»
#شهیدحجت_مقدم
#شهیدمالک_اوزم_چلویی
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/14891
3.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹شهید دکتر مالک رحمتی، استاندار فقید آذربایجان شرقی
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/14893
19.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خیلی قشنگ حتما ببینید
#استاد_حجت_الاسلام_عالی
ازدست نده....
این داستان واقعی دلت رو زیر و رومیکنه
امشب از امام رضا ع برات کربلابگیریم.
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/14894
38.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شب سقوط هولناک بالگرد از زبان «بیبی گل» که دیدارش با شهید جمهور خاطره انگیز شد
بیبی گل از پیگیری شخصی رئیس جمهور برای حل مشکلش میگفت و کمک هایی که انجام شد
ننه گل از حال و هوای خودش گفت از شب سقوط بالگرد رئیس جمهور…
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/14895
514.9K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پدر مهربان = بخشنده مهربان
خدا دقیقا همین کار را با عبادات و اعمال خوب ما میکنه، همین عبادات و رفتارهای دینی ناقص ما رو، چنان حال و اعتماد به نفس و انگیزهای میده که حس ارزشمندیو ایمان میکنیم، حس میکنین خودمون به تنهایی به تمام موفقیتهاو حسو حالهای خوب رسیدیم.
💌خدایا کمک کن، در هر خیر و خوبی و موفقیت دستان معجزه گر تو رو ببینیم .
💌مَا أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ
[ای انسان!] آنچه از نیکی به تو رسد، از سوی خداست.
سوره نساء ۷۹🪴
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/14896
13.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حاج آقا چرا الان میگی !!؟
خب منم الان فهمیدم مث خیلیای دیگه
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/14897
🌹شیر علی سلطانی؛ شهید بی سر
مداح که بود، شاعر هم بود. می گفت:
من شرمنده ام که با سر وارد محشر شوم
و امام حسین (ع) بی سر.
وصیت کرده بود مرا در قبری که در کتابخانه مسجد المهدی آماده کرده ام، دفن کنید.
وقتی قبر را دیدند،
فهمیدند که کوچک تر از پیکر ایشان است.
وقتی جنازه شهید آمد، دیدند سر ندارد.
او برای بدن بی سرش قبر کنده بود.
قبر و پیکر چه به هم می آمدند.
کتاب خط عاشقی ۱
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/14898
26.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#رنج حسرت دیدار یک پدر...
این کلیپ رو لطفاً تا آخر تماشا کنید و مراقب باشیم که عمری پشیمانی بدنبال داره😢💌
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/14899
پنجشنبه رسید:
دوستان پویشی؛ یک فاتحه و۱۴صلوات
هدیه به شهدا واموات محبت بفرمایید.
7.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تراریخته.....😱آنچه از شماپنهان شده
دستان پشت پرده چه هست واقعا ببینید
نشر دهید تا همه باخبر بشوند
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/14900
#بوقت آگاهی مردم بی گناه