11.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهید یک فرهنگه...
🔴 تقدیم به زائران اربعین
راه رسیدن به حرم امام حسین (علیه السلام) از شارع #شهدا می گذرد....
شهید ابراهیم هادی روی تپه مشرف بر مرز خسروی نشسته بود. در اوج جنگ با رژیم بعثی عراق خطاب به همرزمش گفت: روزی خواهد رسید که این مرز و جاده میزبان زائران حسینی باشد
شهدا را فراموش نکنیم.... چرا که زیارت امروزمان و اربعین را مدیون خون شهدا هستیم.
شادی روح شهدا صلوات
61.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👌دوستان:
چله زیارت عاشورا اربعین تموم میشه...
"یا صاحب الزمان"
آجرک الله فی مصیبت واردک...
یارب المهدی...بحق المهدی
اشفع صدرالمهدی...بظهورالحجه
🇮🇷💚اللهم عجل لولیک الفرج✨
˼💌ازحضور وفعالیت شما خوبان همیشه همراه بی نهایت متشکریم.
🕊دوستان جدید:ضمن خیرمقدم💐
👌پُستها هر ۲۴ساعت یکبار بارگزاری میشود.
هدیه به امام زمان؛شهدا ؛اموات صلوات.
التماس دعا....
🆔@ShahidBarzegar65
1.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕊اربعین حسینی بر امام عصر عج و دوستداران آن حضرت تسلیت باد.
قرار روزانه...
💫اللهم عجل لولیک الفرج.
هدیه به اهلبیت (ع)
سلامتی وتعجیل درفرج امام زمان (عج)
امام وشهدا؛شهیدبرزگر..
۸صلوات محبت کنید...
رفقا:حتما دعای فرج امام زمان عج
(الهی عظم البلاء و...) روهم شده یکبار در روز بخونید.
ذکرِ تعجیلِ فرج؛ رمزِ نجاتِ بشر است
ما بر آنیم که این ذکر جهانی گردد...
🆔@ShahidBarzegar65
#داستان آبلیمو...
مردی در بصره، سالها در بستر بیماری بود؛ بهطوری که زخم بستر گرفته بود؛ و اموال زیادی را فروخته بود تا هزینه درمان خود کند؛ همیشه دست به دعا داشت.روزی عالمی نزد او آمد و گفت: میدانی که شفا نخواهی یافت! آیا برای مرگ حاضری؟
گفت: بخدا قسم حاضرم.
داستان مرد بیمار به این طریق بود که، در بصره بیماری_وبا آمد؛ و طبیبان گفتند: دوای این بیماری آب لیمو است. این مرد، تنها آب لیمو فروش شهر بود. که آبلیمو را نصفه با آب قاطی میکرد و میفروخت. چون مشتری زیاد شد، کل بطری را آب ریخته و چند قطرهای آبلیمو میریخت تا بوی لیمو دهد.
مردی چنین دید و گفت:
من مجبور بودم بخرم تا نمیرم، ولی دعا میکنم زندگی تو بر باد برود چنانچه زندگی مردم را بر باد میدهی و خونشان را در شیشه میکنی.عالم گفت: از پول حرام مردم، نصف بصره را خریدی! و حالا ده سال است برای درمان و علاج خود آنها را میفروشی.
میدانی از آن همه مال حرام چه مانده است؟
دو کاسه! آن دو را هم تا نفروشی و از دست ندهی، نخواهی مرد! و زجر کش خواهی شد. پس مالت را بده که بفروشند تا مرگت فرا رسد.
پیرمرد به پسرش گفت:
ببر بفروش، چون مال حرام ماندنی نیست.
چون پسر کاسهها را فروخت، پدرش جان داد.
🌱>>>
10.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #اگرمدافعان حرم نبودند.⁉️
🎞 بخش منتشر نشده از سخنرانی #سرلشگر_قاسم_سلیمانی
💫قسمت(نذرگندم - ۱۰۶)
جلد دوم کتاب ازقفس تاپرواز
خاطرات شهیدمحمدعلی برزگر🌷
✨روایتگر: مادرشهید
🌷اواخر حکومت صدام ملعون بود که کاروان خانواده شهدا را به کربلا بردند...
توفیق وآرزویی که حتی درخواب هم نمی دیدم چون تا آن زمان راه کربلا بسته بود.
اما آقا طلبیده بود و قرار شد فقط کربلا ونجف زیارتی مختصر انجام دهیم وبرگردیم.
وقتی برای بار اوّل کربلا رفتم و
چشمم به گنبد ارباب بی کفن افتاد، اول برای فرج امام زمان بعد برای کسانی که التماس دعا داشتنددعا کردم.
به یاد آرزوی پسرشهیدم...زیارت کربلا✨
اما دغدغه دیگرم در این سفر پسر کوچکم؛ رسول بودکه ۹ سال از زندگانی مشترکشان میگذشت و صاحب فرزندی نمی شدند، به حرم سیّدالشهدا ،رفتم دو رکعت نماز حاجت خواندم،
🌷کنار ضریح زانو زدم و گفتم: امام حسین ! سه فرزندم از نعمت فرزند برخوردارند ولی یک پسرم از داشتن فرزند محروم است، در محضر خدا شما را به علی اصغرتان قسم میدهم و شهیدم را واسطۀ حاجتم قرار می دهم تا برادرش نیزفرزند دار شود که اگر خداوند بخواهد فرزندی سالم و صالح هم به او عنایت بفرماید.
🌷((مثل محمدعلی نذرگندم میکنم.
هروقت به حرم امام رضا ع میرفتیم شهید یک بسته گندم به من میداد ومیگفت:من نیت میکنم شمابرای کبوتران حرم گندم بریز...
می پرسیدم :حاجتت چیست؟
میگفت:عاقبت بخیری.
من هم که خیال دامادیش را درسرداشتم
دعایش را آمین میگفتم.))
خلاصه نذرگندم کردم و هر روز ساعتها حضرات سیّدالشهدا و ابوالفضل (ع)را زیارت میکردم
ولی زمان مثل باد گذشت و مسافرتمان به پایان رسید و باز گشتیم.
🌷چند ماهی از زیارتم نگذشته بود که پسرم؛ تماس گرفت و گفت: مادر دعایت مستجاب شد ،باورت می شودصاحب فرزندشدم.
هر دو با هم اشک شوق می ریختیم،
دستم از کربلا کوتاه بود به حرم امام رضا (ع)رفتم (انگشترم)و نذرگندم را ادا کردم.
🌷سه سال پس ازّتولد نوه ام به خواست خدا عازم حج شدم و به شکرانۀ لطف خالق مهربان دور کعبه طواف کردم.
نذرگندم را دربقیع برایم انجام دادند.
17.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
داستانِ شنیدنیِ
بنویس به حسابِ حسین😢👌
8.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔅پاسخ جالب امام باقر (علیه السلام) به شخصی که در راه زیارت پاهایش زخم شده بودند!
✅️ پیاده رفتن نزد قبور ائمه در بیان آیت الله مجتهدی...
میخای توی روزنامه پیاده کربلا رفتن منو کنار رقاص بنویسی⁉️😳
7.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔆انگیزشی..
داستان. یک ورشکسته...⁉️
خدای ما نمیزاره شرمنده بشیم.
اگر سختی؛گرفتاری وبیماری برامون پیش میاد؛ فقط میخاد ما پخته تر بشیم ؛ تا روزهای بهتری تجربه کنیم...
کم نیار رفیق....✌️
طراح بستنی آیس پک
┄┄┅┅┅❅❁ ❁❅┅┅┅┄┄
#امیدواری به رحمت خدا
وقتیمیرفتیمهیئت
حمید محکم سینہمیزد!
بهشگفتمحمید:
چراانقدمحکمسینہمیزنۍ؟
میگفت:
برایامامحسین'ع'محکمسینہمیزنم
تا هیچوقتسینمنسوزه:)
شهیدکہشد؛پیکرشوتومعراجشهدا
دیدم...
همجاشسوختہبودجزسینہایکہبرا
امامحسین ″ع″ باعشق سینہمیزد..(:
-شهیدحمیدسیاهکالیمرادی🌱
امام_حسین
31.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️خاطره جوانی که در اربعین نماز خوان شد
6.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهیدحسین_معزغلامی:
اربعین بود و برای جور شدن گذرنامه ام مشکلی پیش آمد ...
زنگ زدم به حسین :📞
_گفتم: دارم از استرس میمیرم،
+گفت: یہ ذڪر بهت میگم هر بار گیر ڪردے بگو، من خیلی قبولش دارم: گرهے ڪار ِمنم همین باز ڪرد
_ گفتم: باشہ داداش بگو،
+ گفت: تسبیح دارے؟📿
_ گفتم: آره،
+گفت: بگو "الهی بالرقیہ سلام الله علیها"
حتمـا سہ سـالہے ارباب نظر میڪنہ، منتظرتم و قطع ڪرد
چشممو بستم شروع ڪردم:
الهی بالرقیہ سلاماللهعلیها
الهی بالرقیہ سلاماللهعلیها
۱۰تا نگفتم ڪہ یهو گفتن: این پنج نفـر آخرین لیستہ، بقیہاش فـردا، توجہ نڪردم همینجور ذڪر میگفتم ڪہ یهو اسمم رو خوندن، بغضم ترڪید با گریه رفتم سمت خونہ حاضرشم، وقتی حسین رو دیدم گفتم: درستشد، اشڪ تو چشمش حلقہ زد و گفت:
"الهی بالرقیہ سلام الله علیها"
#اربعین ✨🕊