eitaa logo
کانال شهید محمدعلی برزگر
15هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
9هزار ویدیو
2 فایل
صاحبِ کتاب از قفس تا پرواز(شهید محمدعلی برزگر): ولادت:۵'۳'۱۳۴۵ شهادت ومفقودیت:۱۰'۶'۱۳۶۵ عملیات:کربلای۲ فرمانده:شهیدکاوه منطقه شهادت:حاج عمران عراق تبلیغات شما👇 @Mahya6470 کانال شهیدبرزگر https://eitaa.com/24375683/10791
مشاهده در ایتا
دانلود
ادیسون به خانه بازگشت یاد داشتی به مادرش داد. گفت : این را آموزگارم داد گفت فقط مادرت بخواند مادر در حالی که اشک در چشمان داشت برای کودکش خواند فرزند شما یک نابغه است واین مدرسه برای او کوچک است آموزش او را خود بر عهده بگیرید. سالها گذشت مادرش از دنیا رفته بود روزی ادیسون که اکنون بزرگترین مخترع قرن بود در گنجه *خانه خاطراتش را مرور میکرد برگه ای در میان شکاف دیوار اورا کنجکاو کرد آن را دراورده و خواند. نوشته بود : کودک شما کودن است از فردا اورا به مدرسه راه نمی دهیم. ادیسون ساعتها گریست: ودر خاطراتش نوشت. توماس آلوا ادیسون،کودک کودنی بود که توسط یک مادر قهرمان به نابغه قرن تبدیل شد . موفقیت امروزمان را مدیون بهترین پشتوانه هایی مانندپدر و مادرم هستیم. به اندازه هر ثانیه اندیشه هایتان؛غصه هایتان؛سفیدی موهایتان شرمنده وبی نهایت سپاسگذارم. میخواهم بدانید... همیشه محتاج دعایتانم. "شهیدبرزگر"💫 @ShahidBarzegar65
🔴 دراحوال‌قیامت روز قيامت روزى است كه هر فردى را بلند مى كنند تا همه او را ببينند، آن وقت منادى ندا مى كند: ⭕️هركس به اين شخص حقّى دارد بيايد؟ 🔰آنگاه طالبين حقوق به او رو مى آورند، كسانى را كه شايد اصلاً خودش احتمال نمى داده حقوقشان را اداء نكرده است ، اطرافش را مى گيرند. ✘آبروى كسى را ريخته ، ✘يا غيبت كسى را كرده ، ✘مال كسى را خورده ✘ يا به كسى بدهى داشته و فراموش نموده ، از او مطالبه حق مى كند, بيچاره بايد از حسنات خود به آنها بدهد. در روايات آمده كه ؛ براى يك درهم مال ، هفتصد ركعت نماز مقبول را بايد بدهد، ديگر مصيبت از اين بدتر؟ در صورتيكه حسناتش تمام شود، بايد در مقابل از گناهان صاحبان حقوق بردارد و بار آنها را سبك تر نمايد. قيامت به قدرى سخت است كه برادر از برادر و فرزند از پدر و مادر ، زن از شوهر و شوهر از زن فرار مى كند، از ترس اينكه نكند حق خود را مطالبه كند. 📚حقایقے از قرآن ، ص ۱۹ "شهیدبرزگر"💫 @ShahidBarzegar65
ﺧﺪﺍ ﮔﺮ ﭘﺮﺩﻩ ﺑﺮ ﺩﺍﺭﺩ ﺯ ﺭﻭی ﻛﺎﺭ آﺩﻣﻬﺎ ﭼﻪ ﺷﺎﺩﻳﻬﺎ ﺧﻮﺭَﺩ ﺑﺮﻫﻢ... ﭼﻪ ﺑﺎﺯﻳﻬﺎ ﺷﻮَﺩ ﺭﺳﻮﺍ... یکی ﺧﻨﺪَﺩ ﺯِ آﺑﺎﺩی... یکی ﮔﺮﻳﺪ ﺯِ ﺑَﺮ ﺑﺎﺩی... یکی ﺍﺯ ﺟﺎﻥ ﻛﻨﺪ ﺷﺎﺩی... یکی ﺍﺯ ﺩﻝ ﻛُﻨَﺪ ﻏﻮﻏﺎ... ﭼﻪ ﻛﺎﺫﺏ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﺻﺎﺩﻕ... ﭼﻪ ﺻﺎﺩﻕ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﻛﺎﺫﺏ... ﭼﻪ ﻋﺎﺑﺪ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﻓﺎﺳﻖ... ﭼﻪ ﻓﺎﺳﻖ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﻋﺎﺑﺪ... ﭼﻪ ﺯشتی ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﺭﻧﮕﻴﻦ... ﭼﻪ ﺗلخی ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﺷﻴﺮﻳﻦ... ﭼﻪ ﺑﺎﻻﻫﺎ ﺭَﻭَﺩ پايين... ﻋﺠﺐ ﺻﺒﺮی ﺧﺪﺍ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﭘﺮﺩﻩ ﺑﺮ نمی دارد...؟؟؟؟!!!! "شهیدبرزگر"💫 @ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨امام حسین علیه‌السلام و آرزوی بسیار زیبای شهید🥀 ابوریاض یکی از افسرای عراقی می‌گوید: توی جبهه جنوب مشغول نبرد با ایران بودیم که دژبانی من رو خواست و خبر کشته شدن پسرم رو بهم داد خیلی ناراحت شدم رفتم سردخانه کارت و پلاکش رو تحویل گرفتم اونا رو چک کردم دیدم درسته رفتم جسدش رو ببینم کفن رو کنار زدم با تعجب توأم با خوشحالی گفتم: اشتباه شده، اشتباه شده این فرزند من نیست! افسر ارشدی که مأمور تحویل جسد بود گفت: این چه حرفیه میزنی؟ کارت و پلاک رو قبلاً چک کردی و صحت اونها بررسی شده هر چی گفتم باور نکردند، کم کم نگران شدم با مقاومتم مشکلی برام پیش بیاد من رو مجبور کردند که جسد را به بغداد انتقال بدم و دفنش کنم به ناچار جسد رو برداشتم و به سمت بغداد حرکت کردم تا توی قبرستان شهرمون به خاک بسپارم اما وقتی به کربلا رسیدم، تصمیم گرفتم زحمت ادامه راه رو به خودم ندهم و اون جوون رو توی کربلا دفن کنم چهره آرام و زیبای آن جوان که نمی‌دانستم کدام خانواده انتظار او را می‌کشید دلم را آتش زد خونین و پر از زخم، اما آرام و با شکوه آرمیده بود او را در کربلا دفن کردم فاتحه‌ای برایش خواندم و رفتم سال‌ها از آن قضیه گذشت بعد از جنگ فهمیدم پسرم زنده است اسیر شده بود و بعد از مدتی با اُسرا آزاد شد به محض بازگشتش ازش پرسیدم: چرا کارت و پلاکت رو به دیگری سپردی؟ پسرم گفت: من رو یه جوان بسیجی ایرانی اسیر کرد، با اصرار ازم خواست که کارت و پلاکم رو بهش بدم حتی حاضر شد بهم پول هم بده وقتی بهش دادم اصرار کرد که راضی باشم بهش گفتم در صورتی راضی‌ام که بگی برای چی میخوای؟ اون بسیجی گفت: من دو یا سه ساعت دیگه شهید می‌شم قراره توی کربلا در جوار مولا و اربابم حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام دفن بشم می‌خوام با اینکار مطمئن بشم که تا روز قیامت توی حریم بزرگترین عشقم خواهم آرمید. خدایا ما رو ببخش که مثل شهداء بین آرزوهامون جایی برای تو باز نکردیم ✍منبع: ↲کتاب حکایت فرزندان فاطمه۱، صفحه۵۴ "شهیدبرزگر"💫 @ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 پس امام زمان چی ؟ 🌹 ( از و ۲۵ ) ۱۳۳۹ ـ ۱۳۶۴.۱۱.۲۶ ... . 🔹سه چهار ماه بعد ازدواجش، شب عملیات والفجر ۸، مهدی حرف‌هایی زد که برای همه بچه بسیجی‌ها اتمام حجت بود، مهدی یکی از دوستانش را کنار کشید و گفت: سید! من امتحان سختی رو گذراندم و خودت می‌‌دانی که روزهای اول زندگی چقدر شیرین است. 🔹من می‌‌توانستم در سپاه بابل بمانم و همان جا خدمت کنم اما خیلی با خودم کلنجار رفتم، بالاخره حریف نفس‌ام شدم، وسوسه‌ها را کنار زدم و با خودم گفتم: مهدی! پس امام زمان چی؟ مگه قرار نبود یاورش باشی، یعنی این قدر نامردی که تا زن گرفتی آقا رو فراموش کردی؟ . 🔹من می‌‌‌دونستم که شهادتم در گرو ازدواجمه، این طوری باید دینم رو کامل می‌‌کردم، بقیه‌اش با خدا.حالا خوشحالم که به واسطه این سیده خانم، با حضرت زهرا(س) هم محرم شدم، سلام من رو به بچه‌ها برسون، بگو گول دنیا رو نخورند. ✳️راوی: سیدحسین مشهدسری . "شهیدبرزگر"💫 @ShahidBarzegar65
9.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با خدا بی حساب و کتاب معامله کنی خدا هم همین جوری باهت معامله میکنه "شهیدبرزگر"💫 @ShahidBarzegar65
⭕️عکسی از مادر شهید مدافع امنیت فراجا در یاسوج که قلب ها را به درد می آورد 🔹حال و روز مادر شهید سینا آراسته که شب ها را در کنار آرامگاه مطهر فرزند شهیدش صبح می کند... ‌مادر شهید است دیگر، دلش میگیرد، در دلش غوغاست، آخر چه چیز می تواند برایش جای فرزندش را پر کند؟ او میگرید، او ناله و سودا سر می دهد... 🔹شهید سینا آراسته از ماموران پا‌سگاه میمند شهرستان دنا روز چهارشنبه دهم مردادماه ۱۴۰۲ هنگام اجرای ایست و بازرسی موقت در جاده یاسوج-اصفهان توسط یک راننده خودروی شوتی زیر گرفته شد و به درجه رفیع شهادت نائل آمد. "شهیدبرزگر"💫 @ShahidBarzegar65
پیرمردی موبایلشو برد تعمیر کنه، بعداز مدتی تعمیرکارگفت: موبایلت سالمه پدرجان،چیزیش نیست. پیرمرد با صدای غمگین گفت: پس چرا بچه هام زنگ نمیزنن. یادمون نره .... هرچقدرهم بین مشغله هاگم شدیم فراموششون نکنیم. چون اوناهمیشه منتظرومشتاق دیدن ما وشنیدن صدای ماهستند. حتی اگرزیرخروارها خاک خوابیده باشند. "شهیدبرزگر"💫 @ShahidBarzegar65
هميشه خودت را "نقد" بدان تا ديگران تو را به "نسيه" نفروشند... سعی كن راضی به رضای حق گردی تا استاد "تغيير" شوی نه قربانی "تقدير"... در زندگی به کسی اعتماد كن كه به او "ايمان" داری نه "احساس"... هرگز به خاطر مردم "تغيیر" نكن اين جماعت هر روز تو را "جور دیگری" می خواهند... چون درشهری كه همه در آن "می لنگند" به كسي كه "راست" راه می رود می خندند... به چیزی كه دل ندارد "دل نبند"... هرگز تمامت را برای کسی "رو نكن"… بگذار کمی "دست نيافتنی" باشی... آدم ها "تمامت" كه كنند، "رهايت" می كنند... و در آخر"خودت باش" "شهیدبرزگر"💫 @ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا