☑️#سیره_شهدا
🌨⚡️#شهید_دفاع_مقدس
🥀🕊 شهید محمدابراهیم همت
🌀به روایت: همسر شهید
وقتی به خانه می آمد، من دیگر حق نداشتم کار کنم!
بچه را عوض می کرد،
شیربرایش درست می کرد،
سفره را می انداخت و جمع می کرد،
پا به پای من می نشست لباس ها را می شست ،
پهن می کرد، خشک می کرد و جمع می کرد!
آنقدر محبت به پای زندگی می ریخت که همیشه به او می گفتم:
درسته که کم می آیی خانه ولی من تا محبت های تو را جمع کنم، برای یک ماه دیگر وقت دارم!
نگاهم می کرد و می گفت:
تو بیشتر از اینها به گردن من حق داری! 🖤
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
8.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#به_وقت_روشنفکر
این ویدئوی کوتاه رو ببین تا بدونی برای اینکه استرس بهت غلبه نکنه چه کاری باید انجام بدی
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
💠 آثار بی حجابی زنان
فرزند شیخ رجبعلی خیاط میگوید پدرم چیزهایی می دید که دیگران نمی دیدند. یکی ازدوستان پدرم نقل میکرد. یک روز با جناب شیخ به جایی میرفتیم که دیدم جناب شیخ با تعجب و حیرت به زنی که موی بلند و لبـاس شیـکی داشـت نگـاه میکند
از ذهنم گـذشت که شیـخ به ما می گوید چشمتان را از نامحرم برگردانید و خود ایشان اینطور نگاه میکند! نگاهی به من کرد و فرمـود: توهم میخواهی ببینی من چی میبینم؟ ببین! نگاه کردم دیـدم همینطور از بـدن آن زن مثل سُرب گـداخته ، آتش و سرب مذاب به زمین میریزد و آتش او به کسانی که چشم هایشان به دنبـال اوست سـرایت میکند .
شیخ رجبعلی فرمـود این زن راه میـرود و روحـش یقـه مـرا گـرفته او راه میـرود و مردم را همینطور با خـودش به آتش جهنـم می بَرَد .
📚 کتاب بوستان حجاب ص ۱۰
#حجاب
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
2.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مطمـئن باش که خداوند تو را
عاشقانه دوست دارد ؛
چون در هر بهار برایت گل می فرستد
و هرروز صبح آفتاب را به تو هدیه
می کند.
به یاد داشته باش که پروردگار عالم
با این که می تواند در هر جائی از دنیا
باشد ، قلــب تو را انتخاب کرده و تنها
اوست که هر وقت بخواهی چیزی
بگوئی گوش می کند ...
خدایا.. حالم عالیست ﺣﺎﻟﻢ عالی ﺍﺳﺖ
ﭼﻮﻥ، ﺻﺒﺢ ﺑﻪ ﻣﺤﺾ ﭼﺸﻢ ﮔﺸﻮﺩﻥ،
ﺑﻪ تو ﺳﻼﻡ ﮐﺮﺩﻡ
ﺣﺎﻟﻢ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ، ﭼﻮﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ
ﺭﺍ ﺁﺭﺯﻭ ﮐﺮﺩﻡ ﺣﺎﻟﻢ عالی ﺍﺳﺖ، ﭼﻮﻥ ﻓﻘﻂ
ﺑﻪ تو ﺩﻝ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﻡ ﻭ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻢ ﺍﮔﺮ ﺑﺨﻮﺍهی ﺍﺯ ﺭﺍﻫﯽ ﻣﯽ ﺑﺨشی ﮐﻪ ﺩﺭ ﺗﺼﻮﺭ من ﻫﻢ ﻧﻤﯽ ﮔﻨﺠﺪ..
فقط کافیست بسویش قدم برداریم
و به خدا اعتماد کنیم
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
هنگام تولد در گوشمان اذان میگویند ولی نمازی نمیخوانند!
هنگام مرگ برایمان نماز میخوانند بدون اذان!
اذان هنگام تولد برای نمازی است که هنگام مرگ میخوانند
چقدر کوتاهست این زندگی!
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
4.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماهنگ جدید حاج صادق آهنگران
پسر فاطمه ما گوش بفرمان هستیم
مثل قاسم همگی عازم میدان هستیم
نشر حداکثری :بسیج رسانه شهرستان نکا
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
﷽
یکی داشت می رفت پایش به سکه ای خورد
فکر کرد سکه طلاست...
نور کافی نبود،
کاغذی را آتش زد تا آن را بهتر ببیند...
دید که یک سکه دوریالی است...
بعد دید کاغذی که آتش زده
یک اسکناس ده هزاری است...
با خودش گفت چی رو بخاطر چی
آتش زدم؟؟؟
🔹این واقعیت زندگی خیلی از ما آدم هاست...
اغلب چیزهای عظیم را
به خاطر چیزهای بسیار کوچک آتش میزنیم
و خودمان هم خبر نداریم.....
#حکایت
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
خیلی قشنگه با حوصله بخونید 🙏🙏
داستان حضرت حبیب بن مظاهر چیست؟ وچه شدکه به او مقام ثبت زیارت زائران امام حسین علیه السلام دادند؟
زمانی که امام حسین علیه السلام کودکی خردسال بود حبیب جوانی بیست ساله بود
او علاقه شدیدی به امام حسین داشت به طوری که هر جا امام حسین می رفت این عشق و علاقه او را به دنبال محبوب خود میکشید
پدرحبیب که متوجه حال پسر شد
از او پرسیدکه چه شده که لحظه ای ازحسین جدانمی شوی ؟حبیب فرمود پدر جان من شدیدا" به حسین علاقه دارم واین عشق وعلاقه مر اتا جایی می کشاندکه درعشق خود فنا میشوم
مظاهر پدر حبیب رو به پسرکرد وگفت حبیب جان آیا آرزویی داری؟ حبیب فرمود: بله پدرجان
چیست؟
حبیب عرض کرداینکه حسین مهمان ماشود.
پدر موضوع علاقه حبیب به امام حسین علیه السلام را با مولای خودعلی علیه السلام درمیان گذاشت وازایشان دعوت کردکه روزی مهمان آنها شوند، امام علی علیه السلام مهمانی حبیب را با جان و دل قبول کرد
روز مهمانی فرا رسید حال و روز حبیب وصف نشدنی بود و برای دیدن حسین آرام و قرار نداشت بر بالای بام خانه رفت و از دورآمدن حسین را به نظاره نشست سرانجام لحظه دیدار سر رسید
از دورحسنین را به همراه پدر دید درحالی که
سراسیمه از بالای پشت بام پایین می آمد پای حبیب منحرف شد و از پشت بام به پایین افتاد
پدر خود را به او رساند ولی حبیب جان در بدن نداشت پدر حبیب که نمی خواست مولایش را ناراحت ببیند بدن حبیب را درگوشه ای ازمنزل مخفی کرد و آرامش خود را نگه داشت
امام علی علیه السلام از اینکه حبیب به استقبال آنها نیامده بود تعجب کرد
فرمود مظاهر با علاقه ای که ازحبیب نسبت به حسین دیدم درتعجبم که چرا او را نمی بینم ؟!
پدر عذرخواهی نمود، گفت او مشغول کاری است.
امام دوباره سراغ حبیب را گرفت وحال او راجویا شد
اما این بارهم پدرحبیب همان جواب را داد
امام اصرارکردکه حبیب را صدا بزنند در این هنگام مظاهر از آنچه برای حبیب اتفاق افتاده را شرح داد
امام فرمود بدن حبییب را برای من بیاورید
بدن بی جان
حبیب را مقابل امام گذاشتن تا چشم امام به بدن حبیب افتاد اشکهایش سرازیر شد رو به حسین کرد و فرمود: پسرم این جوان به خاطرعشقی که به شما داشت جان داد
حال خود چه کاری در مقابل این عشق انجام می دهی؟ اشکهای نازنین حسین جاری شد دستهای مبارکش را بالا برد و از خدا خواست به احترام حسین و محبت حسین حبیب را بار دیگر زنده کند
در این هنگام دعای حسین مسنجاب شد و حبیب دوباره زنده شد.
امام علی علیه السلام رو به حبیب کرد و گفت ای حبیب به خاطر عشقی که به حسین داری خداوند به شما کرامت نمود واین مقام رفیع را به شما داد که هر کس پسرم حسین را زیارت کند نام اورا در دفتر زائران حسین ثبت خواهی کرد.
به همین جهت در زیارت حبیب این چنین گفته شده
سلام برکسی که دو بار زنده شد و دو بار از دنیا رفت.
(ای حبیب تورا به عشق حسین قسم میدهم که هرکس این داستان را نشر دهد نام او را را در دفتر زائران حسین ثبت کن.)
منابع:
دانشنامه امام حسین(ع) نوشته ایت الله محمدی ری شهری
منتخب طریحی
مقتل خوارزمی
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65