eitaa logo
•نِعٔمَ‌الٔرِفیْقٔ•
1.5هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
166 فایل
•نِعٔمَ‌الٔرِفیْقٔ• - إِنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئَاتِ . - به خاطر بهشت عاشق شهادت نباش ! به خاطر قرب الهـی، رسیدن به خدا عاشق شهادت باش '! کپی ؟ صدقه‌جاریست . خادم کانال : @oohhaoo .
مشاهده در ایتا
دانلود
2⃣3⃣1⃣احکام جلوتر قرار گرفتن نمازخانه زنان از مردان س: در محل کار من براى برادران و خواهران نمازخانه اختصاص داده شده است اما نمازخانه خواهران در ديد مستقيم قرار دارد. براى رفع اين مشکل، جاى نمازخانه‌ها را عوض کرديم ولى با اين مشکل مواجه شديم که نمازخانه خواهران جلوتر از نمازخانه برادران قرار گرفته است، سؤال من اين است که از لحاظ شرعى اين مورد مشکل دارد يا خير؟ ج) با فرض وجود حائل اگر زن‌ها نماز خودشان را فرادا مى‌خوانند و مردها هم جداگانه نماز مى‌خوانند، نماز هر دو قسمت صحيح است. استفتائات مقام معظم رهبری 🦋👇🏻🦋👇🏻🦋👇🏻🦋 https://eitaa.com/joinchat/3048734740Cd4d2cbd981 🖤ڪانال شهیـــــد محمــــدهــــادے‌ذوالفقـــارے🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱 دعاےروزبیستم☔️ دیگـر رمق ندارے بـابـا جان در بدن ندارے بـابـا..💔
@Maddahionlinمداحی آنلاین - جزء بیستم قرآن کریم - استاد پرهیزکار.mp3
زمان: حجم: 3.88M
🌱 📖 ترتیل جزء بیستم قرآن کریم 🎤 استاد پرهیزکار 🏴👇🏻🏴👇🏻🏴 https://eitaa.com/joinchat/3048734740Cd4d2cbd981 🖤ڪانال شهیـــــد محمــــدهــــادے‌ذوالفقـــارے🖤
6.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔 مـآهـ ِ مـݩ علـے 🌓 روشنۍ رآهـ ِ مـݩ علـے تویۍ تـو دلیـل بندگیـم تویۍ تـو پنـآهـ ِ مـݩ علـے..💓 🏴👇🏻🏴👇🏻🏴👇🏻🏴 https://eitaa.com/joinchat/3048734740Cd4d2cbd981 🖤ڪانال شهیـــــد محمــــدهــــادے‌ذوالفقـــارے🖤
💓 هادے آنقـدر نجـف را دوست داشت که میگفت بیاییـد همه برویـم آنجا زندگے کنیـم، آنجا به آدم آرامش واقعے میدهد میگفت: قلب آدم در نجـف یڪ جور دیگـر میشود✨ 🏴👇🏻🏴👇🏻🏴👇🏻🏴 https://eitaa.com/joinchat/3048734740Cd4d2cbd981 🖤ڪانال شهیـــــد محمــــدهــــادے‌ذوالفقـــارے🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💔 اگـر میشود میتوانـے، بمـآݩ...!
•نِعٔمَ‌الٔرِفیْقٔ•
#بـآبـآحیـــــدر💔 اگـر میشود میتوانـے، بمـآݩ...!
تنها بود... خیلی تنها... آنقدر که هرشب به نخلستان میرفت، سرش را در چاه میبرد و درد دلش را به چاه میگفت... 💔
سمت در میرفت که مرغابےها جلویش پریدند... چه بال و پرے میزدند... نگاهے به ماه انداخت..🌓 دستی بر سر مرغابےها کشید و در را باز کرد. حالا میخ در کمربندش را محکم گرفته بود... آرام کمربنـد را جـدا کرد دوباره سرش را به سمت ماه برد.. نجوا کرد: قسم به فاطمه خیلے دلتنگ شده‌ام...💔
ناراحت چشم هایش را به در دوخت مادر کنارش نشست و گفت: او مرد خوبے است من مطمئنم بدقول نیست حتما میاید نگران چشم هایش را به مادر دوخت و گفت : اگر نیاید چه؟ مادر سرش را پاییـن انداخت... نجواگونه گفت: حتما مشکلے برایش پیش آمده آن شب، فرداشب و شبهاے بعد هم نیامد...! تازه فهمیدند مردے که هرشب برایشان غذا میاورد چه کسے بود...🍂