نه بدنیست
شیطون باخودش میگه؛فهمیدم
فهمیدم...
چی رو فهمیدی؟!
شیطون از همون حاجت مهم اومد
سراغت🙂
چه جوری؟
ماهیئت میریم،کربلا،مشهد...
میریم
دادمیزنیم امام حسین کمکم کن!
امام رضاکمکم کن!
وقتی حاجتی میخوایم واجابت
اون چندروزیایه روز طول میکشه
شیطان میاد سراغت چون میدونه کدوم حاجت برات مهمه
میخواد زمینت بزنه...
میگه دیدی هیئت رفتی،کربلارفتی
مشهدرفتی؟دیدی امام حسین کمک
نکرد؟دیدی امام رضا کمک نکرد؟
میگه دیدی برای اینا مهم نیستی؟
یدفعه میبینی اون بچه هیئتی ما
چندروزه نماز نخونده!
بهش میگی چته؟
میگه باخدا قهرم!!!!
میدونی این قهرکردن رو کی یادت
داد؟همون شیطان!
همون حاجتت رو زد توسرت!
توهم که ساده!
یه حاجت بهت نرسید خدات رو
فروختی...
امام حسینت رو فروختی!
میگه دیدی حضرت زهرا کمکت نکرد؟
بامادرمون قهرمیکنه🙂
میایم تو هیئتا...
میریم اینور اون ور میشینیم
تو نمازامون دعا میکنیم..
حاجت مهممون رو از خدا میخوایم..
شیطان سریع میاد وسوسه میکنه...
خدا با تو مشکل داره..!
رفیق!
حواستباشهحاجتهایمهمتشماروبهجنگباخدانبره🙂
فقط بسپار به خودش!
بزار اون برات بسازه!
یه وقت میبینی تو امتحان الهی بودی..و تو صبر نکردی و نعوذبالله قهر کردی با خدا..
ولی بعدش خدا بهت داد..
اصلا چیزی داری بگی؟؟؟
اصلا روت میشه بخوای سرتو بالا بگیری؟
واللهروتنمیشه
پسبسپاربهخودش
عرضمتمام...
رفقا!حواستونباشهشیطون
ازهرراهی
واردمیشهتاگولتبزنه...
حواستوجمعکن🙂🌱
| من شاهد بودم که برخی از دوستانِ مسجدیِ ما به دنبال استخدام دولتی و پشت میز نشینی بودند و میگفتند تا کار دولتی برای ما فراهم نشود، سراغ کار دیگری نمیرویم. آن ها شخصیت های کاذب برای خودشان درست کرده بودند و میگفتند خیلی از کار ها در شأن ما نیست! اما هادی این گونه نبود ... شخصیت کاذب برای خودش نمیساخت. او برای رهایی از بیکاری، کار های زیادی انجام داد. مدت ها با موتور، کار پیک انجام میداد. در بازار آهن مشغول بود و ... . میگفت: در روایات اسلامی، بیکاری بدترین حالت یک جوان به حساب میآید. بیکاری هزاران مشکل و گناه و ... را در پی خود دارد.