eitaa logo
شهید مدافع حرم محمد حسن قاسمی
232 دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
10.1هزار ویدیو
32 فایل
کارشناس بیهوشی و مسئول راه اندازی بیمارستانهای میدانی در سوریه که در حین انتقال مجروحین به بیمارستان حلب در حمله تروریستهای تکفیری به آمبولانس به شهادت رسید.
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽🌺🍃 نه حرف عقل بزن با کسی نه لاف جنون که هر کجا خبری هست، ادعایی نیست #باز_پنجشنبه_و_یاد_شهدا_با_صلوات @ShahidMohammadHasanGhasemi
﷽🕊 هر کس می خواهد ما را بشناسد، برود و داستان کربلا را بخواند ... گرچه خواندن داستان را سودی نیست! اگر دل کربلایی نباشد ... #سید_شهیدان_اهل_قلم #شهید_سید_مرتضی_آوینی #باز_پنجشنبه_و_یاد_شهدا_با_صلوات @ShahidMohammadHasanGhasemi
ماجرای پیکر که پس از ۳۱ سال سالم بود روایت سرهنگ قمری: بهنام محمدی نوجوان 13 ساله زبر و زرنگی بود که به او تعلیمات لازم را جهت کسب اطلاعات از دشمن داده بودم، و به‌عنوان اطلاعات‌چی در خدمتم بود. * شجاعت بهنام در تعویض پرچم‌ها: یک روز بهنام وقتی که پرچم عراق را بالای یکی از ساختمان‌های بلند خرمشهر می‌بیند، به‌طور نامحسوسی خود را به ساختمان رسانده و به دور از چشم بعثی‌ها پرچم ایران را جایگزین پرچم عراق می‌کند؛ واقعا دیدن پرچم ایران بر فراز آن قسمت اشغال شده‌ خرمشهر روحیه مضاعفی را در بچه‌ها ایجاد کرده بود، و جالب‌تر اینکه عراقی‌ها تا 18 آبان متوجه این موضوع نشده بودند. بهنام بعد از تعویض پرچم نزد ما آمده بود؛ دست او هنگام تعویض پرچم به دلیل ضخامت طناب، و سرعتی که در پایین کشیدن پرچم عراق و بالا بردن پرچم کشورمان داشت، مجروح شده بود. به گروهبان مقدم گفتم باند بیاورد و دست بهنام را پانسمان کند، مقدم باند را از کوله‌اش بیرون آورد، اما بهنام اجازه پانسمان دستش را نمی‌داد و با دویدن به دور من، مقدم را به دنبال خود می‌کشاند؛ به بهنام گفتم «چرا نمی‌ایستی؟! می‌خواهد پانسمانت کند تا زخمت چرک نکند»؛ بهنام رو کرد به من و گفت «باند را بگذارید برای سربازانی که مادر ندارند و تیر می‌خورند.» هرچه سعی کردیم این نوجوان 13 ساله اجازه نداد دستش را ببندیم؛ او یک مشت خاک روی دستش ریخت و رفت. ** ماجرای نبش قبر شهید بهنام محمدی/ جسدی که بعد از 31 سال سالم بود مادر شهید محمدی می‌گفت که بهنام هر شب به خوابش می‌آید و می‌گوید «من از دوستانم جا ماندم، مرا به مسجد سلیمان ببرید»؛ به اصرار مادر شهید، ایشان را سال 90 نبش قبر کردند. با اجازه علما قرار بر این شد که پیکر ایشان از محل دفن به مسجد سلیمان انتقال پیدا کند. آیت‌الله جمی امام جمعه و جناب سروان دهقان با من تماس گرفتند و گفتند شما هم برای مراسم بیایید. بلیط هواپیما گرفتم و برای نبش قبرش رفتیم، من و حاج آقا کعبی جلو رفتیم مادرش سمت راست من و پدرش روبروی من قرار داشتند خاک را برداشتند و رسیدند به نزدیکی سنگی که روی جنازه ایشان بود؛ من رفتم جلو و گفتم «بیل را کنار بگذارید، چون استخوان‌های این بچه قطعا در این مدت پوسیده، و اگر تکه‌ای از این سنگ روی آن‌ها بیافتد استخوان‌ها از بین می‌رود. بگذارید من با دست خاک را کنار بزنم و استخوان‌هایش را سالم برداریم». آرام آرام با دستانمان خاک را کنار زدیم و به سنگ رسیدیم، وقتی که سنگ اول را برداشتیم، با پیکر سالم شهید مواجه شدیم، من که در همان لحظه از حال رفتم، مادرش هم غش کرد؛ باور کردنی نبود، انگار که این بچه یک دقیقه پیش خوابیده است؛ بعد از 31 سال هنوز زانویش خون می‌چکید. مادر شهید محمدی، پیکر نوجوان شهیدش را ساعات زیادی در آغوش خود گرفته بود، و حاضر نبود او را از خود جدا کند؛ او می‌گفت «مردم! این بچه بوی گلاب می‌دهد؛ چرا می‌خواهید از من جدایش کنید؟ مگر نمی‌بینید که تمامی اعضایش سالم است؟ پس چرا می‌خواهید او را دفن کنید؟ مگر شما از دست بچه من سیر شده‌اید»؛ واقعا صحنه‌ی عجیبی بود. من سال گذشته مادر بهنام را دیدم؛ به من گفت «جناب سرهنگ! عجب اشتباهی کردم؛ این بچه قبل از اینکه جایش را عوض کنیم هرشب به خوابم می‌آمد و با من حرف می‌زد، و می‌گفت "جایم را عوض کنید، من از دوستانم دور افتادم"، اما از وقتی که جایش را تغییر دادیم، دیگر مثل قبل به خوابم نمی‌آید»؛ من به ایشان گفتم «آیا شما ناراحتی که او خوشحال است»؛ گفت «خوشحالم از اینکه که او خوشحال است، اما ناراحتم که چرا هر شب نمی‌بینمش». منبع: دفاع پرس @ShahidMohammadHasanGhasemi
﷽🕊 فاش گویم که همه مکر یهودی باشد گرچه ابلیس زمان نیز سعودی باشد پرچمه شیعه به شامات عمودی باشد ما به این خانه ی امید، ارادت داریم و بدانید که ما شوق شهادت داریم سر به سر در حرم یار فدایی هستیم شیعه ی جعفری و عشق ولایی هستیم افتخاریست همه کرببلایی هستیم از سقیفه، سلفی، جمله کراهت داریم و بدانید که ما شوق شهادت داریم به فدای پسر فاطمه جان دادنمان این گل پر پر و این خسر و زیان دادنمان می‌رسد بر در شامات اذان دادنمان ما نمک خورده عشقیم، لیاقت داریم و بدانید که ما شوق شهادت داریم حرمت حیدر کرار شکستن هرگز شب خاموش و علی خانه نشستن هرگز سنی و شیعه جدا، عهد گسستن هرگز چشم امید به زهرا و شفاعت داریم و بدانید که ما شوق شهادت داریم ... شاعر: #محمد_گودرزی #باز_پنجشنبه_و_یاد_شهدا_با_صلوات @ShahidMohammadHasanGhasemi
﷽🕊 🌟 خداوند مشتری انگیزه شهدای ماست 🔻 رهبر انقلاب در دیدار دست‌اندرکاران کنگره ملی ۱۵۰۰ شهید استان هرمزگان: 🔹️ هر شهیدی یک نماد است؛ فرق هم نمیکند که این شهید، باسواد باشد، بی‌سواد باشد، کم‌سن باشد. 🔸️ نفْس اینکه یک انگیزه‌ای در کسی به وجود بیاید که برای دفاع از حق حاضر باشد جان خودش را کف دست بگیرد و بیاید وسط میدان، چیز خیلی باارزشی است؛ خدای متعال این را خیلی باارزش میداند. اِنَّ اللّهَ اشتَری مِنَ المُؤمِنینَ اَنفُسَهُم وَ اَموالَهُم بِاَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ یُقاتِلونَ فی سَبیلِ اللهِ فَیَقتُلونَ وَ یُقتَلون؛ ببینید خدای متعال، مشتریِ یک چنین انگیزه‌ای، یک چنین عزمی، یک چنین اقدامی است؛ این کار خیلی بزرگی است، این چیز خیلی مهمّی است؛ این را شهدای ما انجام دادند؛ حالا کوچک باشد، بزرگ باشد، عالِم باشد، باسواد باشد، بی‌سواد باشد. ۱۳۹۸/۰۹/۲۵ 🏷 #فرهنگ_شهادت 💻 @Khamenei_ir #باز_پنجشنبه_و_یاد_شهدا_با_صلوات @ShahidMohammadHasanGhasemi
🌸 🌷 تأثیر یک شهید.. وقتی شیشۀ عطری را می شکنید با پیچش عطر آن در فضای بی انتها چه می کنید؟ @JF72HGH|جنبش فرهنگی منادیان فتح 🌸 🌷 #باز_پنجشنبه_و_یاد_شهدا_با_صلوات @ShahidMohammadHasanGhasemi
﷽🕊 محكم بغلش كردم و گفتم: اگر مارو نديدى، حلال كن دارم مى رم مكه ... خنديد و گفت: تو هم حلال كن تو ميرى مكه منم ميرم فكه ... ببينيم كدوممون زودتر به خدا ميرسه ... آب زمزم و تسبيح آورده بودم براش با كلى خاطره واسه تعريف كردن... پيچيدم تو كوچشون پارچه سر در خونشون ميخكوبم كرد.. پاهام شل شد و تكيه دادم به ديوار ... 🌺🍃 @ShahidMohammadHasanGhasemi
🔴۳ توصیه منتشر نشده سردار سلیمانی به جوانان 🔸متن این نوشته برای نخستین بار منتشر می‌شود: مهدی جان! ۱- تمام کسانیکه به کمالی رسیدند خصوصا کمالات معنوی که خود منشأ و پایه دنیوی هم می‌تواند باشد، منشأ همه آن‌ها سحر است. سحر را دریاب نماز شب در سن شما تأثیری شگرف دارد اگر چندبار آنرا با رغبت تجربه کردی، لذت آن موجب می‌شود به آن تمسک یابی. ۲- زیربنای تمام بدی‌ها و زشتی‌ها دروغ است. ۳- احترام و خضوع در مقابل بزرگتر‌ها خصوصاً پدر و مادر؛ به خودت عادت بده بدون شرم دست پدر و مادرت را ببوسی، هم آن‌ها را شاد می‌کنی و هم اثر وضعی بر خودت دارد. عمویت|۹۱/۸/۱۷ 🌺🍃 @ShahidMohammadHasanGhasemi
••• لازم‌نیسٺ‌حٺمابھ‌دنبال‌شهادٺ باشیم، عمل‌بھ‌وظیفھ، اثراٺ‌وضعےاےدارد ڪھ ممکن‌اسٺ‌منجربھ‌شهادٺشود.🌸🕊 @ShahidMohammadHasanGhasemi
اشتیاق سردار حاج قاسم سلیمانی برای رفتن و رسیدن به خدا در وصیت‌نامه‌اش: 📎 "خدایا چهل سال درب خانه‌ی تو ایستادم، چرا اجازه ملاقات به من نمی‌دهی؟" 🌷 🌷 @ShahidMohammadHasanGhasemi
💠 بگذار دنیا برای اهلش بماند! 🌸 آخرین باری که محمد حسین از منطقه به کرمان آمده بود، با هم توی شهر دنبال کارهای روزمره رفته بودیم. گفت: مهدی! هیچ تا به حال شده یک بنز یا یک ماشین مدل بالای دیگر را ببینی و از ته دل آرزو کنی که ای کاش یکی از ان ها مال من بود؟ 🌸 گفتم: راستش زیاد روی این قضیه فکر نکرده‌ام، اما خب! من یک انسانم. ممکن است گاهی از دلم بگذرد و بخواهم که من هم بنز، خانه و امکانات راحت داشته باشم. 🌸 محمد حسین مکثی کرد و با لحنی دوستانه و برادرانه گفت: سعی کن اینها را برای اهلش ببینی. خانه، ماشین لوکس، تجملات و تشریفات برای دوستداران دنیاست. برای آن ها که طالبش هستند. 🌸 ما که این راه را انتخاب کرده ایم و به جنگ آمده ایم، راهمان چیز دیگریست. بگذار دنیا برای اهلش بماند. 🍃 به نقل از همرزم شهید، مهدی شفازند 🌷 🌹🍃🌹🍃 @ShahidMohammadHasanGhasemi
3.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
"بخوان قاسم سلیمانی" جدیدترین اثر گروه محمد رسول‌الله(ص) از ریشه‌اش کندی درخت فتنه را این‌بار گل کاشتی ای جوشش خون سلیمانی گفتی به تنهایی حریفم کدخدایان را خون‌‌‌‌‌‌‌‌ تو آخر شست ردپای شیطان را @ShahidMohammadHasanGhasemi